واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: آل پاچينو ، مردي براي تمام فصول
در 25 آوريل 1940 در محله هارلم نيويورك پسري در يك خانواده ايتاليايي تبار چشم به جهان گشود كه نامش را آلفرد جيمز (آل) نهادند. مادرش رز (خانه دار) و پدرش سالواتور (كارمند شركت بيمه) ايتاليايي بودند كه براي زندگي به نيويورك مهاجرت كردند و آلفرد نيز در آن جا متولد شد. متاسفانه آلفرد نتوانست طعم محبت پدر را بچشد، زيرا در حالي كه او 2 سال داشت پدرش از دنيا رفت. در نتيجه آن ها براي يافتن خانه اي ارزان تر به همراه مادر، پدربزرگ و مادربزرگش به حومه شهرنيويورك نقل مكان كردند. او به بازيگري علاقه داشت و مادرش نيز در اين راه او را تشويق مي كرد. آلفرد اصلا درس و مدرسه را دوست نداشت و هميشه از مدرسه فرار مي كرد. بعد از پدر حامي او مادرش بود اما آلفرد آن قدر به بازيگري علاقه مند بود كه در سال 1957 در مدرسه هنرهاي زيبا ثبت نام كرد، اما از شانس بد او مادرش نيز در سال 1962 وقتي او 22 ساله بود، بر اثر يك بيماري از دنيا رفت و آلفرد را تنها گذاشت او طبق خواست مادر و علاقه خودش رشته بازيگري را ادامه داد و در تئاتر معروف برادوي نيويورك مشغول به اجراي نقش هاي مختلف شد. آلفرد در سال 1969 يعني 7 سال بعد از مرگ مادرش در فيلم ناتالي و من ايفاي نقش كرد و مورد تحسين كارگردانان معروف قرار گرفت. وي در سال 1970 در فيلم وحشت در نيدل پارك بازي كردكه بازي در اين 2 فيلم وي را چندان راضي و خشنود نكرد تا اين كه در سال 1972 هنگامي كه فرانسيس فورد كاپولا تصميم به ساخت يكي از شاهكارهاي تاريخ سينما يعني فيلم پدرخوانده گرفت نقش مايكل كورلئونه به وي واگذار شد. بازي بي عيب و نقص او در فيلم همگان را مات و مبهوت ساخت و آغاز خوبي براي آلفرد بود نقش مايكل، بسيار ظريف و دوگانه بود كه آل پاچينو با بازي خودجوش و تلاش زياد به خوبي از عهده آن برآمد و با اين نقش ماندگار شد. مطمئنا كمتر كسي مي توانست اين گونه، نقش را به سامان برساند. بازي در اين فيلم، به خصوص هم بازي بودن با مارلون براندو، درس بزرگي براي تمام زندگي هنري او بود. اين نقش نامزدي اسكار را برايش به ارمغان آورد. او با فيلمسرپيكو، كه تجربه اي متفاوت بود، كارش را ادامه داد. تا اين كه برايپدر خوانده (2) دعوت شد و باز هم براي هر 2 فيلم سرپيكو و پدر خوانده(2) نامزد دريافت جايزه شد. بعد از آن در فيلم بعدازظهر نحس بازي كرد. او حتي خود را با فيلم مؤلف! مؤلف! در ژانر كمدي، محك زد. دهه ۹۰ را بايد دهه نويني براي آل پاچينو دانست، زيرا او كه پس از بازي در فيلم انقلاب (۱۹۸۵) مبتلا به ذات الريه شده و مدت 4 سال نيز از عالم سينما دور مانده بود، در فيلم درياي عشق (۱۹۸۹) بار ديگر خوش درخشيد.از فيلم هاي معروف او در اين دهه مي توان به ديك تريسي، پدرخوانده۳ (۱۹۹۰)، فرانكي و جاني (۱۹۹۱)، گلن گري گلن راس(۱۹۹۲)، شيوه كارليتو(۱۹۹۳)، مخمصه (۱۹۹۵)، تالار شهر(۱۹۹۶)، وكيل مدافع شيطان، دني براسكو(۱۹۹۷) و نفوذي (۱۹۹9) اشاره كرد. اما برترين فيلم او در اين دهه، بوي خوش زن در سال ۱۹۹۲ مي باشد كه جايزه اسكار را برايش به ارمغان آورد. او در اين فيلم ايفاگر نقش مرد نابينايي بود كه عشق به همنوع را به بهترين شكل ممكن بيان مي كند. علاوه بر جايزه اسكار، جايزه گلدن گلاب نيز براي اين فيلم از سوي منتقدان، به او اعطا شد. زماني كه نقش شيطان در فيلم وكيل مدافع شيطان (۱۹۹۷) را ايفا كرد، همه بزرگان، نام داران و تماشاگران سينما و مردم عادي او را نابغه خواندند. در سال ۱۹۹۶ از سوي انجمن گوتام جايزه ويژه يك عمر فعاليت هنري نصيبش شد و پس از آن نيز از سوي فستيوال بين المللي فيلم سن سباستين اسپانيا، جايزه مشابهي به او اهدا شد.
او در سال ۲۰۰۲ در فيلم بي خوابي نقش يك كاراگاه را بازي كرد كه در تعقيب يك قاتل حرفه اي است. كمتر بازيگري در سينماي جهان مي توان سراغ گرفت كه نظير پاچينو قدرت بازي با چشم را داشته باشد. چشمان پاچينو قدرت صحبت كردن با مخاطب را دارد و مي توان برق خاصي را در ديدگان وي احساس كرد. اين يكي از امتيازات منحصر به فرد اوست و فيلم پدرخوانده ۲ اوج بازي وي با چشم هايش به شمار مي رود. قدرت و تأثير نگاه او صحنه هاي جاودانه اي را در تاريخ سينماي جهان خلق كرده است. آل پاچينو بدون هيچ كندي و لغزشي، راهش را براي ايجاد لحظه هاي بهتر، روي پرده ادامه داد. او تنها بازيگر مردي است كه در طول سال، هم براي بهترين بازيگر نقش اول و هم براي بهترين بازيگر نقش دوم، نامزد دريافت جايزه شده است. روش او در بازيگري، طرز عمل بسياري از ديگر بازيگران در طول دوران هاي مختلف بوده است. تعدد بي نظير نقش هايش او را در بين بازيگران هم عصرش به يك ستاره تبديل كرده و تسلطش بر روي پرده او را در عالم سينما، پابرجا كرده است صداي دلگرم و دلنشين وي در بازي كمك فراواني به او مي كند،گويي كه اعضاي بدنش همه هنگام بازي واقعا بازيگرند آلفرد با دي آنجلو هنرپيشه معروف هاليوود ازدواج كرد و آن ها صاحب 2 فرزند به نام هاي آنتون و اليويا شدند. وي در كتاب خاطراتش مي گويد: زندگي ام را مديون مادرم هستم
فيلم شناسي: 1969: ناتالي و من، 1970: وحشت در نيدل پارك، 1972: پدر خوانده (1)، 1973: سرپيكو- مترسك، 1974: پدر خوانده (2)، 1975: بعدازظهر نحس، 1976: بابي ديرفيلد، 1979: و عدالت براي همه1980: گشت زني، 1982:مؤلف! ، مؤلف! ، 1983: صورت زخمي1985: انقلاب، 1989: درياي عشق، 1990: پدر خوانده(3) - ديك تريسي 1991: فرانكي و جاني ، 1992: بوي خوش زن - گلن گري گلن راس، 1993: شيوه كارليتو، 1995: دو همجنس - مخمصه، 1996: در جست و جوي ريچاردو كارگردان تالار شهر، 1997: دني براسكو وكيل مدافع شيطان، 1999: نفوذي هر يكشنبه موعود، 2002: نبرد هاي نهايي - سيمونه - بي خوابي ، 2003: عضو جديد ، 2004: تاجر ونيزي ، 2007: 13 يار اوشن - 88 دقيقه ، 2008 : قتل عادلانه
چهارشنبه 24 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]