واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: انسان شناسي شهري
اشكال متعدد تركيبي و درهم آميخته از الگوهاي مختلفي كه همگي يكباره با برهم ريختن الگوهاي مختلف سنتي، قومي، قديمي، جديد، دريافتي و وارداتي و ... شكل گرفتهاند و نقطه بروز همگي آنها در شهرها بوده است.
اشكالي خلق الساعه كه هيـچ يك بـه سـادگي و بـدون پويه شناسي از درون، قابل درك و فهميدن نيستند. بدين ترتيب با نگاهي ريزبينانه در اين وضعيت ما عملاً با پيوستاري از مجموعههاي مكاني پرجمعيتي مواجه هستيم كه هيچ نام قبلي را مطابق تعاريف رايج بر آنها نميتوان نهاد.
در اين گونه اجتماعات حضور انسان شناسان نه به مثابه برنامه ريزان و سياست گذاران بلكه بيشتر به عنوان تفسيرگران، تحلـيل گران و شناسندگان، به عنوان پـيـش نياز برنامه ريــزيهاي كاربردي تر ضروري مينمايد.
در اين وضعيت به نظر ميرسد كاري كه انسان شناسان ميتوانند انجام دهند آن است كه همچون هميشه با توصيف و تشريح زندگي مردم در واقعيتهاي متنوع موقعيتهاي تجربه شده، آن واقعيتها و موقعيتها را در چارچوبهاي گستردهتر مكاني و زماني تحليل كنند ( ساوتهال 1973، ص 3ـ4، در فكوهي، 1383، ص 36).
با اين حال انسان شناسي شهري در ايران ـ جايي كه به طور كلي رشته انسان شناسي دوره كودكي خود را سپري ميكند ـ بسيار جديد و در واقع بدون پيشينه است. در مجموع همه پيشينه نهادي شدن انسان شناسي شهري در ايران به سه سال اخير باز ميگردد كه اين رشته به عنوان يكي از دروس تخصصي رشته انسان شناسي در رديف ساير دروس اين رشته در مقطع كارشناسي قرار گرفت و معدود رسالههاي دانشجويياي از آن تاريخ تاكنون در اين حوزه به انجام رسيده است.
مجموعه انتشارات مرتبط با اين حوزه در ايران محدود به تعداد بسيار معدود مقالههايي است كه از حد ترجمه و يا نقد كتاب فراتر نرفتهاند و همچنين كتاب ارزشمند انسان شناسي شهري نوشته ناصر فكوهي است كه در سال جاري منتشر شده است و در حال حاضر به سان نقطه عطفي در اين حوزه خود را مطرح ميكند.
با اين حال اين حوزه با وجود گسترش بسيار زياد و وسيعي كه به خصوص از دهه 1980 ميلادي به بعد در كشورهاي در حال توسعه داشته است، در كشـور ما هنوز قدمهاي آغازين شكل گيري خود را برميدارد.
از اين رو با توجه به عمق اهميت و ضرورتي كه مطالعات انسان شناسي شهري ميتواند در شناخت شهرهاي ما و پوياييهاي دروني آنها به عنوان پيش نياز براي هرگونه برنامه ريزي موثر داشته باشد، اميد است كه اين حوزه در سالهاي آتي مورد توجه كامل تر و بيشتري قرار گيرد و بتواند مطالعات متعدد و عميقي را ارايه نمايد.( پارسا پژوه، فصلنامهانديشه ايرانشهر 1383)
* انسان و شهر انسانگرا چيست آدمي؟ فرآورده طبيعت يا محصول جانبي اجتماع ؟ مقصود نهايي از «هستي او در جهان» چيست؟ به سوي كدامين هدف گام بر ميدارد؟ آيا انجام ماموريتي را بر عهده دارد؟ در اين صورت نهاد ماموريت مزبور چيست؟ سازندگي يا ويرانسازي؟ اينها شماري از پرسشهايي است كه در طول تاريخ تفكر ذهن مردمان را مشغول داشته و پيدايش بسياري از مكاتب و مذاهب فلسفي را موجب شده است.
در اين ميان اساطير يعني آن قصص باستاني كه تلاش در توضيح باورها و شعائر مذهبي و پديدههاي طبيعي دارند ايفاگر نقش اساسي بودهاند. براي نمونه ميتوان به يكي از باورهاي اسطورهاي آريايي اشاره كرد كه برپايه ثنويت روح استوار است و اصالتي دوگانه مشتمل بر روح خير (اورمزد) و روح شر (اهرمن) را منشأ كائنات ميداند.
بر اساس اين باور، هر پديده با معيار نيروهاي دوگانه و الزامي خوبي و بدي محك ميخورد و در واقع رويارويي جاودانه اين دو نيروست كه به پيدايش معني در پديدهها منجر ميشود.
اورمزد، آفريننده انسان و جهان لاهوتي محسوب ميشود و اهرمن در معيت رويدادهاي زيانبار و جهان ناسوتي شناخته ميشود: او با نيرنگ بر زمين چيره شده آن را به قلمرو خود تبديل ميكند.
دروغ مهلك ترين و جبران ناپذيرترين گناه اخلاقي است و از اين رو زماني كه انسان به اورمزد دروغ ميگويد جزايش را به صورت تبعيد به زمين و در آمدن به جرگه موجودات فاني دريافت ميدارد، اما اين تمام ماجرا نيست.
در حقيقت اورمزد با گسيل انسان در اصل پاك آفريده به زمين و فزودن بر نيروهاي خير آن، تمايل خود را براي انقياد سرانجام آن آشكار ميدارد. اينجا در كشاكش با طبيعت، انسان مجال مييابد تا به جزيي لاينفك از نيروهاي خير طبيعي تبديل شود.
در خلال اين فرآيند است كه او بر وجود خويشتن و به مفهوم طبيعت وقوف يافته از طريق اين آگاهي به معناي جهان دست مييابد.
او پي ميبرد كه ماموريت بزرگش نه در تسخير جابرانه زمين را كه در همگامي خردمندانه و سرشار از عشق با آن براي پيشبرد خواست الهي و مقاصد انساني خودش خلاصه ميشود. پس ميكوشد تا با نيروهاي شر و قاهر طبيعت به پيكار برخيزد و بدين منظور محيط مصنوع را برپا ميدارد.
او پايگاههاي خود را با احترام به نيروهاي خيـر طبيعت و در ارتبـاط مستقيم با آنها بپـا ميدارد و ساختـارهاي خـود را بـه اشكالي ملهم از جلـوههاي گونـاگون طبيعت زينـت ميبخشد.
سه شنبه 23 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]