واضح آرشیو وب فارسی:فارس: جمعهها با منتظران/ مسجد جمكران و افراط و تفريطهاي مشتاقان
خبرگزاري فارس: مسجد جمكران در شهر مقدس قم از اماكن متبركه مورد توجه مشتاقان حضرت حجت بن الحسن العسكري مهدي موعود است. اين مسجد به علت شوق فراوان عاشقان ولي عصر دست خوش افراط و تفريطهاي و عملي نظري فراواني شده است.
به گزارش خبرگزاري فارس مسجد مقدس جمكران در حال حاضر به عنوان يكي اماكن متبركه موردتوجه عاسقان حضرت مهدي عليه اسلام است، طبق مطلبي كه در ابنا آمده است:« در سال 373 هجري قمري، حضرت صاحب الامر (عج) دستور احداث مسجدي را در "قريه جمكران" واقع در حدود يك فرسخي شهر قم صادر فرمودند. اين مسجد ساليان دراز در ابعادي كوچك وجود داشت و مورد توجه علماء بزرگ، روحانيون و متدينين بود ؛ اما توده مردم توجه خاصي به آن نداشتند.
اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي و رويكرد دوباره و عام مردم به معارف و نمادهاي مذهبي، توجه به اين مسجد بيشتر و بخصوص در دهه اخير، اين توجه دهها برابر شد؛ تا آنجا كه طرحهاي متعدد توسعه مسجد همچنان پاسخگوي سيل جمعيت مشتاق نيست.
اين امر باعث گرديد كه مسجد جمكران، همانند هر پديده مورد توجه ديگر، دستخوش افراط ها و تفريط ها قرار گيرد.
## تفريطها:
1. اصالت مسجد
تفريطهايي كه گاه در مورد اين مسجد به چشم ميخورد، از "تشكيك در اصالت آن" ناشي ميگردد. لذا گاهي حتي از "برخي خواص" شنيده ميشود كه: "مسجد جمكران بر مبناي يك خواب بنا شده است و خواب حجيت ندارد". حال آنكه هر دو گزاره اين جمله مورد اشكال است:
اولا) مسجد جمكران بر مبناي يك خواب بنا نشده است. تصور فوق، شايد از عدم دقت در واقعه تشرف "حسن بن مثله جمكراني" به محضر امام زمان (عج) ناشي باشد.
مطابق آنچه مورد وثوق علماء و بزرگان قرار گرفته است، حسن بن مثله در منزل خود استراحت ميكرد كه ناگاه چند نفر از مردم به در خانه وي آمدند و او را از خواب بيدار كردند و گفتند: "برخيز و مولاى خود حضرت مهدى عليه السلام را اجابت كن كه تو را طلب نموده است." وي نيز از بستر برميخيزد و بقيه ماجرا، در "بيداري" اتفاق ميافتد؛ او به خدمت حضرت حجت (عج) ميرسد و ايشان دستور ساخت اين مسجد در اين زمين مخصوص را به وي ميدهند و دليل و نشانهاى نيز قرار ميدهند تا مردم حرف حسن بن مثله را قبول كنند و وي را تكذيب ننمايند.
صحت ادعاي حسن بن مثله با نشانهاي كه امام (عج) قرار داده بوند ـ شفا گرفتن بيماران پس از خوردن وليمهاي خاص ـ ثابت شد و نقل اين واقعه از سوي "شيخ صدوق" مؤيد ديگر آن است. آية الله حاج شيخ مرتضى حائرى (فرزند آيةالله حاج شيخ عبدالكريم حائرى احياگر حوزه علميه قم) در اين باره گفتهاند: "داستان مسجد جمكران كه در بيدارى واقع شده در كتاب تاريخ قم از صدوق، نقل شده است. مرحوم آقاى بروجردى كه مرد دقيق و صاحب نظري بود، مىفرمود: اين داستان در زمان صدوق واقع شده و اينكه او نقل كرده است دلالت بر كمال صحت آن دارد".
بنابر اين بر خلاف ادعاي فوق، مسجد جمكران بر مبناي يك خواب ساخته نشده است.
ثانيا) اگر چه خواب به لحاظ فقهي حجيت ندارد و الزامآور نيست؛ اما نزد محدثان و متكلمان شيعه ثابت است كه خواب ديدن پيامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) ـ اگر ثابت شود كه حتماً همان حضرات بودهاند و توهم نبوده است ـ از نوع خواب دروغين نيست؛ بلكه از جنس رؤياي صادقه است. امام صادق (ع) فرموده است: "پدرم از جدش از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نقل كرده كه فرمود: هر كس مرا در خواب بيند ، به يقين مرا ديده است ، زيرا شيطان نه به صورت من و نه به صورت يكى از اوصياي من و نه به صورت يكى از پيروان آنان ظاهر نمىشود". علامّه مجلسى در شرح اين حديث مىنويسد: "اين خبر دلالت دارد كه هرگز شيطان به صورت پيامبر و امامان معصوم (ع) بلكه در صورت و شكل شيعيان آنها ظاهر نمىگردد" سپس اضافه مىكند: "شايد مراد از شيعيان در اينجا، شيعيان و پيروان خالص آنها همانند سلمان و ابوذر باشد".
بنابراين حتي اگر دستور ساخت مسجد در خواب صادر ميشد ـ كه دوباره تأكيد ميكنم اينگونه نبوده و در بيداري صادر شده است ـ باز هم بلااشكال بود.
ثالثا) صِرف بناي يك مسجد، با توجه ويژه به يك منظور يا نام خاص، امري نيست كه نياز به سند و دستور و روايت قطعي داشته باشد؛ بلكه ساخت آن با تصميم شخصي نيز مسألهاي كاملا عقلايي است. همانگونه كه اكنون عقلاي جهان، بناهاي يادبودي به نام شهداي گمنام يا افراد خاص ميسازند و در مناسبتهاي مختلف در آن اجتماع و مراسمي برگزار ميكنند. بنابراين، حتي اگر اين مسجد، دستور خاصي نيز نداشت ـ كه اكنون دارد ـ باز هم ميتوانست منتسب به حضرت حجت (عج) باشد و مورد توجه قرار گيرد ؛ البته بشرطها و شروطها كه در ادامه خواهد آمد.
رابعاً ) توجه علماي بزرگ و طراز اول شيعه و تشرف مكرر آنان به اين مسجد، ما را از جستجوي دليل خاص مستغني ميسازد ؛ شخصيتهاي بزرگي نظير حضرات آيات "حائري يزدي"، "حجت كوهكمرهاي"، "محمدتقي خوانساري"، "بروجردي"، "گلپايگاني"، "مرعشي نجفي"، "اراكي". طلبههاي قديميتر به ياد دارند كه مرحوم آية الله سيد محمدرضا گلپايگاني هرگاه با مسأله مهم و لاينحلي مواجه ميشد يا در اموري مثل رفع نيازهاي مادي طلاب با مشكل مواجه ميگرديد شخصي را براي عبادت و درخواست حل مشكل به اين مسجد بابركت گسيل ميداشت و نتيجه ميگرفت.
2. عرض حاجت يا عريضه نويسي
يكي ديگر از تفريطهايي كه گاه از سوي برخي خواص در اين مورد شنيده ميشود، مسأله " عريضهنويسي به امام (ع)" است.
مطابق آيات محكم قرآن كساني كه جان خويش را در راه خدا فدا كردند زندهاند. همچنين مطابق دلايل روايي و مستندات تاريخي، تمامي ائمه اطهار(ع) ـ به جز حضرت حجت (عج) ـ به شهادت رسيده و به مرگ طبيعي از دنيا نرفتهاند. بنابراين عرض حاجت به آن بزرگواران، به مقتضاي زنده و شنونده بودنشان، ايراد عقلي و شرعي ندارد؛ البته با اين نيت كه آنان، مستقل در برآورده كردن نيازهاي ما نيستند بلكه به دليل جايگاه برگزيدهاي كه نزد خداوند متعال دارند ميتوانند حاجت ما را بخواهند و شفاعت ما را بطلبند. مانند آنچه حضرت يعقوب (ع) براي فرزندان خود انجام داد.
حال، اگر عرض حاجت به پيامبر و امامان از دنيا رفته، منع عقلي و شرعي نداشته باشد، ابراز نيازهاي مادي و معنوي به امام زنده و مهدي حي (عج) به طريق اولي، جايز و عقلايي خواهد بود.
ابراز حاجت نيز به شكل متعارف، به دو نحوه كتبي و شفاهي صورت ميگيرد؛ يعني انسان ميتواند بيپرده و مستقيم در مقابل ضريح امام ـ يا حتي فرسنگها دورتر از مضجع وي ـ بايستند و هر آنچه دل تنگش ميخواهد بگويد؛ يا آنكه آنچه در دل دارد و از گفتن آن حيا ميكند يا قادر به بيانش نيست را در كاغذي بنويسد و پيامبر(ص) و امام (ع) را مخاطب قرار دهد. مهم اين است كه مطابق معتقدات ما، معصومان (ع) شاهد و ناظر اعمال ما هستند و سلام ما را بيپاسخ نميگذارند ؛ همانگونه كه در اذن دخول حرم ثامن الحجج ميخوانيم: "اللهم إني ...اعلم ان رسولك و خلفائك عليهم السلام احياء عندك يرزقون يرون مقامي و يسمعون كلامي و يردّون سلامي و انك حجبت عن سمعي كلامهم و فتحت باب فهمي بلذيذ مناجاتهم ـ بارالها من آگاهم كه پيامبرت و جانشينانش زندهاند و در نزد تو روزي ميخورند، مرا ميبينند و صدايم را ميشنوند و سلامم را پاسخ ميگويند، اما تو گوشهايم را از شنيدن صداي آنان پوشاندي و لذت مناجاتت را به من چشاندي".
صد البته بايد دانست كه ابراز حاجت به محضر معصوم(ع) نيز همانند دعا به پيشگاه خداوند است كه شايد اجابت شود و شايد صلاح در عدم اجابت آن باشد.
اما اينكه در راه اين عرض حاجت، مثلا براي "چاه جمكران" ارزش و تقدس خاصي قائل شويم، بحثي ديگر است كه در بخش افراط ها بدان پرداخته شده است.
## افراط ها:
با وجود تمامي آثار و بركات شمرده و ناشمرده مسجد مقدس جمكران، نميتوان و نبايد از افراطهايي نيز كه درباره آن مشاهده ميشود چشم پوشيد؛ بلكه وظيفه تذكر درباره آنهاست، مانند:
1. سفر به جمكران، بدون زيارت حضرت معصومه (س)
حضرت امام صادق عليه السلام درباره مقام حضرت فاطمه معصومه (س) و شهر قم فرمودهاند: " وان لنا حرماً و هو بلدة قم و ستدفن فيها امراة من اولادي تسمي فاطمه فمن زارها وجبت له الجنة ــ ما اهل بيت حرمي داريم و آن سرزمين قم است و بانويي از فرزندان من به نام فاطمه در آنجا به خاك سپرده ميشود، هركس او را زيارت كند بهشت بر او واجب ميشود".
امام هشتم (ع) نيز درباره زيارت خواهر مكرمشان فرمودند: "من زار المعصومة بقم كمن زارني ــ هركس معصومه را در قم زيارت كند مانند اين است كه مرا زيارت كرده است". فضيلت و ثواب زيارت امام رضا (ع) نيز بر كسي پوشيده نيست؛ از جمله اينكه هر كس آن امام را ـ با معرفت ـ زيارت كند، حضرت ضامن شده است روز قيامت در سه موضع سخت (هنگامي كه نامههاياعمال داده ميشود، نزد صراط و نزد ميزان) به فرياد او برسد.
نيز امام جواد (ع) فرمودند: "من زار عمّتي فلهُ الجنّه ـ هر كس عمهام (حضرت معصومه) را زيارت كند بهشت از آن اوست".
اما با وجود اين همه فضيلت براي زيارت اين كوثر كوير، با كمال تأسف شاهديم كه در چند سال اخير برخي كاروان هاي زيارتي، زائران را مستقيم به مسجد جمكران ميبرند و مستقيما به مبدأ باز ميگردانند بدون آنكه توفيق زيارت حضرت معصومه (س) را داشته باشند. يعني اينكه متأسفانه مسجد جمكران، براي برخي از علاقهمندان اهلبيت (ع) ، وسيله سلب توفيق شده است؛ آن هم توفيق زيارت كسي كه پاداش زيارتش بهشت برين است.
اين امر در برهه اخير آن چنان شيوع پيدا كرد كه "شوراي فرهنگ عمومي استان قم" را برآن داشت تا با انجام يك نظرسنجي ميداني، درصد كاروانهاي اينچنيني را جستجو كند.
بدون شك، اين پديده از بزرگنماييهايي حاصل شده كه درباره "حاجتدهي در اين مسجد" صورت گرفته است، و نيز از "پديده ملاقاتگرايي" كه بررسي آن، خود مجالي جداگانه ميطلبد.
2. چله گرفتنهاي غير مستند
محدث نوري (ره) در كتاب شريف نجم الثاقب، رفتن چهل شب چهارشنبه به "مسجد سهله" يا چهل شب جمعه به "مسجد كوفه" را از جمله عبادات مشروعه ميداند كه در نزد صالحين و متدينان، معروف، مجرب و مورد عمل بوده است همو در همين كتاب مينويسد: اما زيارت سيد الشهداء (ع) در چهل شب جمعه و امثال آن، نه براي عدد مذكور و نه براي آن عمل هيچ سند مخصوصي وجود ندارد.
بنابراين چلهنشينيها، چله گرفتنها و يا زيارت مساجد در چهل شبِ خاص از ايام هفته، به نحو منصوص و مأثور، تنها اختصاص به مسجد سهله و كوفه دارد و درباره جاي ديگري وارد نشده است .
البته ميتوان با نذر ، عهد يا نيت شخصي ـ بدون اعتقاد به كسب نتيجه خاص ـ اينگونه اعمال را در مسجد جمكران يا هر مكان مقدس ديگري به جاي آورد. مثلا شخصي نذر كند كه اگر حاجتم برآورده شد چهل شب جمعه در مسجد محلهمان زيارت عاشورا بخوانم. مشكل وقتي است كه انسان با انتظار نتايج قطعي، اقدام به چلهگرفتنهاي بدون سند كند. كمترين آفت اين چلهگرفتنهاي بدون مدرك، وقتي ظاهر ميشود كه افراد ـ مخصوصا دختران و پسران جوان و معصوم ـ با هدف رسيدن به نتايج خاص، اين اعمال را كه با مشقات مختلف و رنج سفر در سرما و گرما همراه است، انجام ميدهند و وقتي پس از پايان آن، نتيجه مورد نظرشان را نميگيرند نسبت به بقيه معارف و دستورات ديني نيز بياعتماد ميشوند . حال آنكه عمل آنها از ابتدا مورد اشكال بوده است .
3. زيارت شب چهارشنبه
همچنين است داستان سهشنبه شبها و شبهاي چهارشنبه . آنچه درباره اعمال شب چهارشنبه وارد شده و به وجود مقدس حضرت صاحب (عج) مربوط مي شود منحصر به "مسجد سهله " در عراق است و هيچ روايت، توقيع يا دستوري درباره رفتن به مسجد جمكران در شبهاي چهارشنبه وجود ندارد. حتي خود واقعه تشرف حسن بن مثله نيز در شب سهشنبه بوده نه چهارشنبه.
عبادت در مسجد جمكران، همانند هر مسجد ديگري، در هر يك از شبهاي هفته با فضيلت است و در شب و روز جمعه، با فضيلتتر. بنابراين، تبليغات درباره شب چهارشنبه جمكران اساس مذهبي و روايي ندارد و اگر بنا باشد كه يك شب خاص از ايام هفته را براي عبادت در اين مسجد انتخاب كنيم، بيشك شب جمعه بهتر از شبهاي ديگر است.
البته در سالهاي اخير، مسئولان اين مسجد از اجتماع شبهاي چهارشنبه براي برگزاري مراسم دعاي جمعي و جلسات وعظ و ارشاد ديني بهره ميگيرند كه امري نيكوست و نوعي " مديريت زمان و اذهان " به شمار ميرود ؛ اما در همين جلسات بايد به علاقمندان امام (عج) گوشزد شود كه مناسك مروي و مأثوري براي شب چهارشنبه اين مسجد وجود ندارد و آنها ميتوانند اين عبادت را در هر يك از روز و شبهاي ديگر نيز انجام دهند. اگر اين حقيقت براي زائران روشن شود ، اولاً آنان از جهل مركب نسبت به اعتقادي كه به اين شب خاص دارند خارج ميشوند و ثانياً جمعيت عظيمي كه در شب هاي چهارشنبه به اين مسجد هجوم مي آورند در تمام ايام هفته پخش ميشود كه اين امر، هم باعث رونق دائم جلسات ديني اين محل ميگردد، هم باعث رفاه خود عبادت كنندگان ميشود و هم به مسؤولان مسجد در ايجاد نظم و خدماتدهي بيشتر ياري ميرساند.»
انتهاي پيام/ش
جمعه 19 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 180]