واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > اقتصاد کلان - هادی احمدیان در روزهایی که اخبار ضد و نقیضی از توافق دولت و مجلس بر سر لایحه هدفمندکردن یارانهها به گوش میرسد، هنوز چند ابهام جدی در آن باقی است. اول: در اصل لزوم هدفمندکردن یارانهها هیچکس تردیدی ندارد، همانطور که در اصل لزوم حل مشکل ترافیک هیچکس تردیدی ندارد، اما همه اختلافنظرها بر سر چگونگی حل این مشکلات است. سؤال اول این است که هدفمندکردن یارانهها به شکلی که در کشور ما قرار است انجام شود، یعنی حالتی که سالها یارانهها به شکل غلط توزیع شده و ناگهان با شیبی تند و حداکثر طی پنج سال همه آنها حذف شود، تاکنون در دنیا نمونه مشابهی داشته است؟ اگر پاسخ مثبت است، تبعات ناشی از آن چه بوده است؟ دوم: شاید مهمترین نمود ملموس هدفمندکردن یارانهها، ایجاد تورم است. با وجود این که تاکنون هیچیک از اقتصاددانان مخالف یا موافق دولت و حتی شخص رئیسجمهور تورم ناشی از هدفمندکردن یارانهها را منکر نشدهاند، اما هیچکدام هم پاسخ درستی به این سؤال ندادهاند که هدفمندشدن یارانهها دقیقاً چقدر بر تورم کنونی میافزاید؟ اعداد متفاوتی برای این موضوع اعلام شده که از 10 درصد تا 50 درصد را شامل میشود، اما سؤال اساسی این است که این اعداد از کجا و بر چه اساسی حدس زده شدهاند؟ کدام مدل اقتصادی توانسته با اقتصاد کنونی کشور تطبیق یافته و مشخص کند که تورم ناشی از هدفمندکردن یارانهها چقدر است؟ سوم: اصولاً مدل اقتصادی طراحیشده برای هدفمندکردن یارانهها چیست؟ دولت بر چه اساس و معیار اقتصادی میخواهد دست به چنین کاری بزند؟ متغیرهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در نظر گرفته شده از سوی دولت برای هدفمندکردن یارانهها در مدل اقتصادی احتمالی دولت چیست؟ اساساً اگر دولت مطالعاتی روی موضوع هدفمندکردن یارانهها و تبعات آن داشته و همه آنچه پس از این اقدام در جامعه ممکن است رخ بدهد را پیشبینی کرده، چرا تاکنون آنها را منتشر نکرده است؟ چهارم: هدف از هدفمندکردن یارانهها چیست؟ آنچه از اصل موضوع برمیآید این است که دولت تصمیم دارد یارانهها را از شکل توزیع نامناسب کنونی که باعث بهرهمندی بیشتر ثروتمندان و کمتر طبقه پاییندست جامعه میشود، خارج کرده و سهم بیشتری به طبقات پایینتر اختصاص بدهد. در این حالت بهترین روش این است که طبقات اقتصادی جامعه دهکبندی شوند، در حالی که دولت با اطلاعات اقتصادی ناقص خود از انجام این کار ناتوان بود. دلیل این حرف را با مثالی میتوان تشریح کرد. تصور کنید فردی در حال حاضر در یک مؤسسه دولتی مشغول به کار است و برابر حکم کارگزینی خود حقوق دریافت میکند. اما همین فرد بعد از ساعت اداری به مسافرکشی در خیابان مشغول است. همسر او که خانهدار است، در منزل خیاطی میکند و به تعدادی شاگرد، خیاطی آموزش میدهد. دولت هنگام دریافت اطلاعات اقتصادی این خانوار، فقط و فقط میتواند از میزان حقوق رسمی دریافتی این شخص از طریق سیستم اداری اطلاع یابد، در حالی که درآمد واقعی این خانوار بسیار بیش از آن است. در چنین حالتی هرچند خانوار مورد نظر ما از افراد متوسط جامعه است، اما در تقسیمبندی دولت جزو طبقه با درآمد پایین دستهبندی خواهد شد. چنین خلائی در سیستم ارزیابی درآمد خانوار باعث شد که برخلاف اصول علمی، دهکهای درآمدی از موضوع هدفمندکردن یارانهها حذف شوند و با تصویب مجلس قرار شد یارانهها به طور مساوی بین همه افراد جامعه تقسیم شود. این کار البته نقض غرض است، چرا که اصل هدفمندکردن یارانهها بر این اساس استوار بود که افراد پاییندست از یارانه بیشتری برخوردار شوند. پنجم: براساس آخرین اظهارات رئیس مرکز آمار ایران، طبق طرح دولت برای تقسیم منابع ناشی از هدفمندکردن یارانهها بین هفت دهک، به هر نفر در یک ماه 20 هزار تومان یارانه نقدی تعلق میگیرد، در حالی که با تصویب مجلس برای تقسیم یارانهها میان همه افراد جامعه، این رقم کمتر خواهد شد. یکی از سؤالات مطرح در این بخش این است که به فرض خانواری که هماکنون در هر دوره برای قبوض برق، آب و گاز خود 20 هزار تومان پرداخت میکند، پس از هدفمندشدن یارانهها چقدر باید برای این قبوض پرداخت کند؟ جدول محاسباتی قبوض مربوط به حاملهای انرژی پس از هدفمند شدن یارانهها چگونه طراحی شده است؟ آیا یارانه نقدی پرداختی به خانوار پس از هدفمندشدن، همه این مابهالتفاوت را پر میکند؟ نگاهی به قبضهایی که سهم خانوار و دولت بر آنها درج شده نشاندهنده این است که این فاصله با چنین رقمهای پرداختی پرشدنی نیست. ششم: اگر بگوییم حذف یارانه گازوئیل روی قیمت تخممرغ اثر دارد، شاید تعجب کنید، اما واقعیت این است که این دو بر هم اثر دارند. در مرغداریها سیستم گرمایشی وجود دارد که گازوئیلسوز است. وسیله نقلیه مرغ، وسیله نقلیه خوراک مرغ، وسیله استخراج آب برای تأمین آب مرغداری، وسیله نقلیه حمل تخممرغها از مرغداری به کارخانه بستهبندی و از آنجا به محل فروش، وسیله حملونقل کارکنان مرغداری و کارخانه بستهبندی و محل فروش، همه گازوئیلسوز است بنابراین میتوان رابطه دقیقی بین قیمت گازوئیل با قیمت تمام شده تخممرغ یافت. به زبان ساده میتوان گفت که حذف یارانه گازوئیل بهتنهایی میتواند روی قیمت کالاهایی که مستقیم یا غیرمستقیم در مراحل تولید با آن سروکار دارند، اثر مستقیم داشته باشد. این موضوع درباره دیگر حاملهای انرژی و بقیه کالاهای اساسی که دولت قصد دارد یارانه آنها را حذف کند نیز صادق است. شاید بیراه نباشد اگر بگوییم حذف یارانه نان بر کرایه تاکسی و حذف یارانه برق بر قیمت تمامشده میوه تأثیر خواهد داشت. با این اوصاف آیا دولت سازوکارهای لازم برای جلوگیری از افزایش قیمتهای اینچنینی را اندیشیده و یا در اختیار دارد؟ در حالی که با وجود تخصیص یارانه به کالاهای اساسی، حتی قیمت همین کالاها در نقاط مختلف یک منطقه کوچک متفاوت است و هر روز به بهانههای مختلف قیمت کالاهای مرتبط با آنها تغییر میکند، افزایش قیمت کالاها پس از هدفمندکردن یارانهها با چه روشی کنترل خواهد شد؟ هفتم: هدفمندکردن یارانه به معنای حذف آن بسیار آسان است. آنچه اهمیت فراوان دارد بازتوزیع یارانه و کنترل تبعات ناشی از آن است. تجربه سهمیهبندی بنزین با هدف کاهش مصرف در کنار افزایش تعداد خودروها که به افزایش مصرف بنزین انجامید، نشان داد که نمیتوان به چنین موضوعاتی یکبعدی نگاه کرد. هدفمندکردن یارانه حاملهای انرژی را نمیتوان بدون در نظر گرفتن تأثیر آن بر سایر ابعاد اقتصادی اجرا کرد. به نظر من عدم توجه به سایر ابعاد مثل این است که برای حل مشکل ترافیک، بگوییم از فردا هیچکس حق ندارد خودرو شخصی خود را از خانه خارج کند. این کار اگر چه مشکل ترافیک را حل میکند، اما جامعه را با مردمی مواجه میکند که حاضر نیستند با پای پیاده یا در وسایل حملونقل عمومی با فشردگی غیرقابلتحمل، خود را به محل کارشان برسانند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 510]