واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: همانگونه که بسیاری از جنبههای شخصیت و رفتارهای ما از طریق مشاهده رفتار دیگران شکل گرفته است. امروز نیز بسیاری از رفتار و گفتار و منش ما، شخصیت و رفتار فرزندان و اطرافیان ما را خواهد ساخت. آیا تاکنون اندیشیدهایم که: الگو چیست و چه تاثیری در تربیت دارد؟ روش الگویی در مفاهیم دینی و روانشناسی چه جایگاهی دارد؟ از جمله واژههایی که با کلمه الگو تناسب و همپوشی دارد، اسوه، مدل، نمونه، قهرمان، مثال و سرمشق است. الگو در روانشناسی به معنای «طرح و نمونه عینی» به کار می رود. الگوپذیری یعنی رضایت فرد به انطباق رفتارش با دیگرانی است که خود میپسندد، در جهت هماهنگی و انسجام رفتاری با آنها. ضرورت الگو در تعلیم و تربیت: تقلید، از غرائز نیرومند و ریشهدار در انسان است که از طریق آن کودک بسیاری از آداب معاشرت، رسوم زندگی و ... را از دیگران میآموزد و سپس از تقلید عبور کرده به الگو میرسد. چشم دریچه ذهن انسان است و فرزندان بیشتر از راه «چشم» تربیت میشوند نه از راه «گوش». یعنی آنها چیزهایی را که میبینند، باور میکنند و عمل میکنند، نه چیزهایی را که میشنوند. اثر تقلید در تعلیم و تربیت به مراتب بیشتر از پند و اندرز دادن است چرا که خود به خود انجام می گیرد و احتیاجی به تذکر ندارد. الگوپذیری امری فطری است که ریشه در میل انسان به کمال جویی و کمال گرایی دارد. محاسن الگو: 1- انتخابی آگاهانه است: پیروی از الگو بر خلاف تقلید که کورکورانه است، عملی آگاهانه بوده که مبنایش علم و معرفت است. قرآن کریم نیز به کرات اعمال تقلیدی را مورد نکوهش قرار داده و به جای آن اسوهیابی و الگوسازی از نمونهی نیک را مورد تاکید قرار داده است. 2- راه رسیدن به موفقیت را آسان میسازد: فرد با تأسّی به الگو در مییابد که رسیدن به هدف، همچنان که برای الگو میسر شده است، برای او نیز ممکن خواهد شد و از باب «ره چنان رو که رهروان رفتند» او از تردید و سرگردانی در انتخاب نجات یافته و با مجموعه تجربه های راهگشای الگو ، پیچ و خمهای دشوار راه را پیموده و موانع را برای رسیدن به موفقیت از سرراه برمیدارد. 3- احیای خصلتها را به همراه دارد: والدین و دیگر الگوها با رفتار مثبت خود میتوانند خصلتهای امانت، صداقت، وفای به عهد، حقجویی و ... را در کودک احیاء کرده و یا با رفتارهای غلط خود آنها را از میان ببرند. 4- در سنین قبل از از دبستان کارسازتر است: انسان در تمام عمر کم و بیش از دیگران تقلید میکند اما در سنین بین 1تا 6 سالگی بیشتر از این غریزه برخوردار است که اگر در سنین بالاتر با معرفت و آگاهی همراه شود انتخاب الگو صورت میپذیرد. 5- آموزش را سرعت میبخشد: آموزش سریع مسائل و انتقال مفاهیم از طریق معرفی مصداقها راه طولانی آموزش را کوتاه و قابل فهم مینماید. جایگاه الگو در روانشناسی اولین محققی که نقش الگو در روانشناسی را مطرح کرد «باندورا» بود که به بحث یادگیریهای انسان از طریق مشاهده و تقلید پرداخت. او این نوع یادگیری را به عنوان مهمترین عامل رشد و یادگیری محسوب نموده است به طوری که این کلام نغز از اوست که: «فرزندان ما آنگونه که میخواهیم نمیشوند بلکه آن گونه که عمل میکنیم میشوند.» در بحث «مکانیسمهای روانی» برای جبران نیازهای برآورده نشده روحی از مکانیسم «همانند سازی» نیز یاد میشود ولی بایستی در نظر داشت که الگو نه تنها وسیلهای برای جبران ناکامیهای روحی نمیباشد بلکه وسیلهای برای رسیدن به عالیترین مرحله کمال به شمار میرود که فرد آگاهانه و از روی اختیار انتخاب میکند. پیامبر اکرم می فرمایند: مثل همنشین صالح ، مثل عطر فروشی است که اگر تو را از عطر خود بهره مند نسازد دست کم رایحه خوش آن را نصیب تو خواهد کرد و مثل همنشین بد مثل کوره آتشی است که اگر تو را نسوزاند از گرمای خود به تو خواهد بخشید*. چگونه نقش الگویی را تقویت کنیم قبل از کلام عمل کنیم: رفتاری را که از فرزند خود انتظار داریم عمل کند، ابتدا خود کسب نموده و عمل نماییم . سپس از او بخواهیم، برای نمونه مادری که خود میترسد نمیتواند فرزندی شجاع پرورش دهد. عدم مغایرت گفتار و کردار: فرزندان به خاطر روحیه کنجکاوی و نقادانه خود تمامی عملکرد گفتاری و رفتاری والدین را زیر نظر دارند. پس لازم است دقت نماییم حتیالمقدور تضادی بین گفتار و رفتار ما مشاهده نکنند. چون در این صورت نسبت به توصیههای ما بیاعتماد شده و به آنها عمل نمینمایند و حتی در رفتار و شخصیت دچار تعارض و آشفتگی میشود. جلب اعتماد: اگر والدین نتوانند اعتماد فرزندان به ویژه نوجوانان را به خود جلب نمایند، بهطور طبیعی آنها از حوزه اثرپذیری و الگویی آنها خارج میشوند. اصلاح خویشتن مقدمه اصلاح فرزندان : والدین و مربیانی که قصد دارند رفتارهای جدید و مناسبی را جایگزین رفتارهای غلط فرزندان خود نمایند، ضروری است با بررسی نقادانه رفتارهای خود ابتدا تغییر و اصلاح را از خود آغاز کرده و در رفع معایب خود اقدام نمایند به تعبیر گاندی «برای تغییر جامعه ابتدا باید بتوانی خودت را تغییر دهی.» رعایت حریمها و حرمتها: مشاهده نوع برخورد و رعایت ادب و حفظ حرمتها از سوی ما، فرزندان را به رعایت آن حدود و ارزشها بر میانگیزاند. مثلا آنها با ما به گونهای رفتار میکنند که ما با پدر و مادر خود رفتار میکنیم و یا آنها به اندازهای برای عبادات و انجام فرائض مثل نماز ارزش و حرمت قائلند که ما قائلیم. پذیرش محرومیت: والدین دوراندیش اگر قصد ایجاد محدودیت و محرومیتهایی برای فرزندان دارند، خود نیز بایدآن محرومیتها را بپذیرند. مثلا از رفت و آمد با افراد نامناسب و شرکت در میهمانیهای نامطلوب امتناع نمایند. گرم و صمیمی رفتارکنیم: نتایج مطالعات بیانگر آن است که بزرگسالانی که گرم و نوازشگر و محبوبترند بیشتر الگو قرار میگیرند تا بزرگسالانی که روابط سرد و پرخاشگرانه دارند. توجه به دوره سنی: قبل از دبستان نقش الگویی والدین به ویژه «مادر» برای کودک بیشتر است. اما در دورهی دبستان «معلم» جایگزین والدین میشود. در دورهی نوجوانی دیگر مادر و معلم به عنوان مرکز دنیا نیستند، بلکه او دوستان و همسالان خود را به عنوان الگوی رفتاری انتخاب میکند. در انتخاب دوست مناسب به او کمک کنید. توجه به اوقات فراغت: طبق پژوهش ها درصد زیادی از اوقات فراغت نوجوانان صرف تماشای تلویزیون و سینما میشود. و در نتیجه فرزند ما الگوی خویش را از آن طریق برمی گزیند. لذا غنی سازی اوقات فراغت از اهمیت خاصی برخوردار است. خطا در تشخیص الگو: گزینش الگو بستگی به این دارد که شخص، کمال را در چه چیزی بداند. بنابراین انتقال ارزش ها به فرزندان می تواند به آن ها در گزینش الگوی برتر کمک کند. اصطکاک الگوها: گاهی برخوردها و تعارضهایی که میان الگوهای مورد علاقه نوجوان در خانه و مدرسه و جامعه وجود دارد ، او را دچار تردید و نگرانی میکند. در چنین شرایطی ممکن است او اعتماد خود را نسبت به بعضی از ارزشها از دست بدهد و یا در هر مکانی به گونهای عمل کند که آن محیط میپسندد که در این صورت به انسانی با چهرههای گوناگون و متضاد مبدل میشود. منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 825]