واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: عرفان در اين زمانه به چه كار ميآيد؟ - محمدرضا زماني
پرسشهايي اين چنيني، بيش از هر چيز توجه را معطوف به خود پرسش ميكند. نوعي پرسش از پرسش... بهتر است در جهت پاسخ به اين سوال 3 پرسش مطرح شود تا شايد سوال واضحتر و پاسخ نيز سهلالوصولتر گردد... نخست اينكه مقصود از در اين سوال چيست و چه چيز را به كار آمدن يا بهكار نيامدن مينامند؟ ديگر اينكه منظور از زمانه چيست؟ سوال سوم نيز از چيستي عرفان است و اينكه چه چيز را مد نظر داريم و آن را عرفان ميخوانيم؟ قبل از هر چيز بايد متذكر بود كه چنين سوالاتي بهيقين جاي مباحثات بيشتري دارد اما در اين ظرف و زمان سعي در اجمال ميرود. در پاسخ به پرسش نخست بايد گفت كه در عصر حاضر بيش از هر چيز معناي بهره و استفاده را بر دوش حمل ميكند و اكثرا با لفظ ابزار و وسيله همراهي ميشود، فيالمثل اهل زمانه ميگويند كه فلان وسيله به چه كار ميآيد و در پاسخ نيز ميشنوند به درد فلان كار ميخورد...
واضح است كه رويكرد فوق رويكردي ابزاري است و همه چيز و همه كس را براي خود، آن هم خودي نفساني. همان انانيتي كه ابليس در وصيتش به انسان چنين وصفش ميكرد كه من نگو تا تو نگردي همچو من... ابزاري بودن اين رويكرد را به صراحت ميتوان در نگاه مردم اين روزگار در رشتههاي دانشگاهي و كلا در مقوله علم و دانش مشاهده كرد و در اين كلامشان خلاصه ميشود كه هر علم و دانشي كه به درد من و زندگيام بخورد مفيد است و مابقي عبث و بيهوده... در مقابل چنين نگرشي (كه مذموم خوانديمش) نگاهي ديگر نيز ميتوان يافت كه ديگر همه چيز و همه كس را براي خود و به نفع خود (در اينجا مقصود از خود همان خود مذموم ونفساني است) نميخواهد و ابزارانديش نيست و آزاد از هر تعلقي هر چه را براي خود آن چيز ميخواهد و اينگونه به همه چيز توجه دارد نهاينكه نخست بداند به چه دردش ميخورد و سپس روي آن به مطالعه بپردازد و پژوهشي ترتيب دهد... آيا در عصر حاضر ميتوان چنين رويكردي داشت؟ زمانه ما زمانهاي است كه ماحصل و ميراثخوار دورهاي از تاريخ است. انسان در دورهاي از ادوار تاريخ، طغيانكنان نواي من سر داد و به اين انديشيد كه بناي زندگي خويش را جداي از ساحت معنا و عالم قدسي از نو باز سازد. اين احساس استقلال يا به تعبيري توهم استقلال از خالقش، او را مبتلا به خلايي در زندگي خويش كرد كه درماني نيافت جز رفتن در عالم غفلت آنهم غفلت از وجود واحد و گرويدن به موجود فاني و متكثر.آري اين توجه به كثرات و غفلت از وجود، او را مبتلا به تشويشي كرد. او مانده بود با كولهباري از تشويش و تنهايي و هنوز سرگرم كثرات و غفلت از وجود. مشغوليتي كه وصف آن گذشت مشغوليتي است آگاهانه يا ناآگاهانه كه به هر صورت، موجب فراموشي و غفلت انسان از رب خود ميشود. امروز اين مشغوليت را ميتوان به وضـوح در اسير شدن در دست اين ابزار و آن ابزار ساخـت بشـر يافت. - آيا بازارهاي امروز دنيا نميتواند ظهور اين تكثر و مشغوليت و مصداقي براي آن آيه كلامالله باشد؟ و اما ساحت عرفان؛ خوشايند نيست كه تعريفي دقيق و واضح (تعريفي به حد و رسم) از آن ارائه دهيم چرا كه اين علوم جديد است كه هر مقولهاي را در قيد و حصر منطقي براي مخاطبش بيان ميكند و عزم هضم آن را نيز، براي مخاطب دارد. عرفان را اينچنين نميتوان تعريف كرد و نميتوان آن را در بستهاي در حد و رسم پيچيد و به مشتري آن تحويل داد. در سخن از عرفان بايد متذكر بود كه آن گذر است از من به او... او گفتن، او ديدن، اوشنيدن و در نهايت سير او شدن. آري تنها او و لا غير. چه كه غيري نميتوان يافت و هر چه هست تنها اوست در مراتب ظهوري مختلف. همانطور كه همواره شنيدهايم عرفان با دو لفظ سير و سلوك قرابت هميشگي دارد پس بايد دانست كه آن يك سير و حركت است و نه حفظ چند برگي براي رسيدن به مقصود و چنانچه گفتهاند در اين وادي بايد محفوظات را نخست هبه(هديه) دانست و دو ديگر آنكه آن را وجدان كرد و به كنه آن پي برد و اگر حقيقت كلام درك نشود سالك راه به جايي نخواهد برد و صرفا خواندن است و خواندن است و خواندن است. به اجمالي كه گذشت غرض از 3 پرسش كه اساس سوال نخست بودند تا حدي روشن شد. حال بايد نسبتي بين زمانه كه زمانه عسرت ميخوانندش و عالم عرفان يافت و در اين بازجست بايد متوجه نوع نگاه نيز بود يعني از كدام منظر به عرفان مينگريم و از آن چه ميطلبيم؟ با شرحي كه گذشت عصر حاضر بيش از هر زماني نيازمند عالم قدسي و وصول به عالم معنا است. چرا كه زمانه ما پر است از انانيت و كثرتگرايي آن هم در شئون مختلف زندگي كه اين آشفتگي و انانيت تنها با روي آوردن به ساحت وحي درمان ميشود چه كه او انسان را آفريد و از احوال او باخبر است. غرض از تقرير اين چند سطر بيش از هر چيزي آن بود كه تنبهي نسبت به زمانه حاصل آيد و در اين تنبه جايگاه عرفان و نياز به آن نيز روشن شود.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
دوشنبه 25 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]