تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833035584




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چرايي کوچکتر بودن زنان از شوهران


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: زماني که علم جامعه شناسي آشکارا اعلام مي کند ازدواج در زمره پيچيده ترين روابط انساني است، شايد بتوان تأمل زيادي در اين خصوص داشت و از زواياي مختلف آن را مورد بررسي قرار داد، زيرا بسيار شنيده شده که ازدواج، مظهر برخورد فرهنگ و طبيعت است. به اين صورت که جامعه مي کوشد طبيعت را مهار کند و آن را به فرهنگ تبديل نمايد و به دليل همين ويژگي هاست که بيان مي شود ميثاق زناشويي با توجه به زمان و شرايط دوران خودش، دچار دگرگوني ها و تغييراتي شده ، ولي نفس آن از قديم الايام يکي بوده است. ازدواج ابعاد گوناگوني دارد و انتخاب همسر نيز گزينه هاي متفاوتي دارد که جداي از نزديکي فرهنگ ها، جغرافيا، تحصيلات و...« سن » يکي از ويژگي هايي است که مورد توجه بوده و تفاوت سني در همه اعصار به گونه اي بوده که نشان مي دهد در تفاوت سني زوجين ، مرد چند سالي بزرگتر از زن بوده است. به طوري که در ايران پديده گزينش همسر، پراکندگي خاصي داشته است؛ از اين رو تفاوت سن زوجين در ايران امري طبيعي به نظر مي رسد و ميزان اين تفاوت، تا آنجا مورد توجه قرار مي گيرد که در بيشتر موارد ميان 4 تا 12 سال است. اما بسياري از جامعه شناسان معتقدند در يک جامعه صنعتي يا رو به صنعتي شدن و پويا، معيارها نيز در حال تغيير و دگرگوني است. چه بسا هنوز وجود داشته باشند افرادي که به تفاوت سني ميان زوجين با تأکيد بزرگتر بودن مرد از زن صحه بگذارند، اما در جامعه اي که زنان دست به فعاليت هاي اجتماعي، فرهنگي، هنري و حتي مطالعاتي و سياسي مي زنند، از نظر تحصيلات ارتقاء پيدا مي کنند و جايگاه ها، موقعيت هايي برتر و يا همسان مردان به دست مي آورند و همين باعث مي شود مقوله سن در ازدواج آنان نيز دچار تغيير شود. مثلاً در جامعه امروز، بسيار ديده شده زناني که از همسران خود بزرگتر هستند. با اين حساب مي توان گفت که نظريه همسر گزيني با توجه به شرايط خاص هر جامعه مي تواند تغيير يابد و در نهايت موجب طرح اين پرسش مي شود که آيا بزرگتر بودن زنان از شوهرانشان موجب بروز مشکلاتي مي شود؟ پاسخ هاي مختلفي شامل اين پرسش مي شود؛ پاسخ هاي مخالف و موافقي که بحث بر سر هر کدام مي تواند نظر عده اي خاص را پاسخگو باشد. دکتر امان قرايي مقدم، محقق و استاد دانشگاه در اين خصوص مي گويد: «به نظر من اين تفاوت سني، منفي است زيرا با تحقيقاتي که روي 2 هزار و 167 پرونده طلاق انجام داده ايم، به اين نتيجه رسيده ايم که يکي از مهمترين دلايل طلاق در ميان زوجين، بروز همين تفاوت سني است. يعني بزرگتر بودن زن از مرد، زيرا اين پديده چه از نظر فرهنگي و چه از نظر اجتماعي در جامعه ما پذيرفته شده نيست. فرهنگ سنتي ايران مي گويد بزرگتر بودن مرد در ازدواج يک ارزش است و حتي در محافل و مناطق روستايي هم، شعرهايي در اين خصوص سروده اند، بنابراين اينگونه به نظر مي رسد که اگر اين ازدواج ها محکم نباشد، در مدت کوتاهي با شکست مواجه مي شود.» جامعه شناسان دلايل گوناگوني را در اين خصوص برمي شمارند. آنان معتقدند رشد علمي و فرهنگي زنان و به دست گرفتن بازار کار و کسب و ديگر موفقيت هاي اجتماعي در رشد آنان نقش داشته است؛ اما از سوي ديگر، افزايش سن ازدواج و بعد اقتصادي، از مهمترين عوامل چنين پيوندهاي زناشويي است. حميد اکبري- کارمند، مي گويد: «دوستي داشتم که هميشه مي گفت من با يک زن پولدار ازدواج مي کنم. چند سالي از او خبر نداشتم تا اين که هفته پيش او را ديدم. سوار خود روي آخرين مدل شده بود و از ظاهرش مشخص بود که وضع مالي خوبي دارد. برايم تعريف کرد که با خانمي 9 سال بزرگتر از خودش ازدواج کرده و از زندگي اش هم راضي است و به هر چه مي خواسته، رسيده است. خوشحال شدم ولي نتوانستم باور کنم، چون آن دوست ِ خيلي شاد و سر حال سابق نبود.» ازدواج زن با مردي که از خودش کوچکتر است، از ديد جامعه شناسان غير از بُعد اقتصادي، به مسائل عاطفي و احساسي منوط است. مثلاً دکتر قرايي مقدم در اين خصوص مي گويد: «خام بودن جوانان و تحت تأثير احساسات قرار گرفتن، يکي ديگر از دلايلي است که موجب چنين ازدواج هايي مي شود، زيرا بايد در نظر داشت برخي جوانان با توجه به بالا بودن درايتي که زن در برخي موارد دارد، ممکن است تحت تأثير قرار بگيرند. بخصوص که در يک سن خاص زن خيلي بهتر مي تواند مرد را رام کند. اگر آن زن از موقعيت اجتماعي و اقتصادي خوبي هم برخوردار باشد که اين کار آسان تر انجام مي گيرد، زيرا پسراني که حداقل لوازم زندگي را دارند براي فرار از به دست آوردن اين امکانات، ترجيح مي دهند چنين ازدواج هايي داشته باشند.» اين در حالي است که دکتر نويد ايرانپور، پژوهشگر مسائل خانواده در يک طبقه بندي به چرايي و چگونگي اين ازدواج ها اشاره مي کند.وي معتقد است اين ازدواج ها را مي توان در 3 طبقه مجزا قرار داد: الف- آن دسته از ازدواج هايي است که بنابر اجبار صورت گرفته و خانواده با انتخاب دختري بزرگتر از پسر بنابر از شرايط خاصي، پسر را به ازدواج مجبور مي کنند. ب- ازدواج هايي که بر پايه عشق و علاقه دو طرف بنا نهاده شدند. ج- ازدواج هايي که بُعد اقتصادي دارند. وي در ادامه سخنانش نتايج چنين ازدواج هايي را اين گونه بيان مي کند: «با توجه به نوع چگونگي ازدواج، مسلماً رفتارهاي متفاوتي نيز بروز پيدا مي کند. در ازدواجي که مرد بر پايه عشق و يا ثروت خود را راضي کرده است که با زني بزرگتر از خود ازدواج کند دو حالت پيش مي آيد: يا زن حاکم خانواده مي شود و يا اين مرد است که از قدرت برخوردار است. زيرا مردي که با توجه به شرايط اقتصادي زن ازدواج کرده است، برنامه ريزي مي کند که چگونه از آن استفاده کند. در چنين شرايطي معمولاً جوان بودن خود را بهانه اي براي اخاذي قرار مي دهد و زن نيز کوتاه مي آيد.» غير از اين، ازدواجي که بر پايه زور و اجبار است در نوع خود بدترين واکنش را داراست، زيرا زن و مرد بيشترين تنش ها را در خود خواهند داشت. در چنين خانواده هايي بيشترين تنش بر سر اين موضوع است که چه کسي قدرت را در دست بگيرد، مرد يا زن؟ مرد به دليل نگرش سنتي مي خواهد مردانگي نشان دهد و حاکم خانه باشد و زن به علت بزرگتر بودن نمي تواند اين نکته را تحمل کند و تنش بر سر قدرت، مي تواند نهاد خانواده را دچار مشکل کند. دوست مي گفت: «با مدير عامل شرکت کامپيوتري که در آن مشغول به کار بودم، ازدواج کردم. او 7 سال از من بزرگتر است و ما 5 سالي است که زندگي مشترکي داريم. راضي ام اما گاهي اوقات احساس مي کنم همانند يک مهره هستم و هيچ اراده اي از خود ندارم. تنها اين مورد است که ناراحتم مي کند.» در حالي که عده اي از کارشناسان با اين کار مخالف هستند، گروهي ديگر توافق دارند که نمي توان يک حکم کلي براي چنين مسئله اي در جامعه ايران صادر کرد، زيرا هنوز تعريف مشخص و دقيقي از وظايف زن و مرد نسبت به هم تبيين نشده و يا اگر شده کمتر عملي مي شود و به همين دليل است که اختلاف ها روز به روز بيشتر مي شود؛ بنابراين در حالي که در زندگي هاي عادي زناشويي تنش هايي را شاهد هستيم، طبيعي است ميان خانواده اي که زن چند سالي هم از شوهرش بزرگتر است، شاهد حرف ها و حديث هايي هم باشيم. به طور مثال به مرد مي گويند هيچ کس را به او نمي دادند و آمد اين زن را گرفت و يا اين زن سنش بالا رفته بود و مجبور شد با کوچکتر از خودش ازدواج کند، که تمامي اين حرف ها در کنار مشکلات ديگر مي تواند آسيب پذيري خانواده را افزايش دهد. عده اي از روان شناسان اجتماعي با نگاهي از بعد روان شناسانه و روان شناختي نيز سعي بر تحليل اين دسته از ازدواج ها دارند. آنان معتقدند از نظر روان شناسي زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگي عاقل تر مي شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگي عميق تر است؛ بنابراين مسئوليت پذيرند و يا بيشتر در اين زمينه ها فکر مي کنند. حال اگر زني چند سالي بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، براي همين زماني که انتظارش برآورده نمي شود، اين تصور تداعي مي شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بي مسئوليت است و در نهايت تنش فضاي خانواده را پر مي کند. از سوي ديگر، مردي که با زن بزرگتر از خودش ازدواج مي کند، ممکن است پس از چند سال زندگي، با فرسوده شدن جسم زن، احساس ضرر کند و احتمالاً به فکر جدايي و يا ازدواج دوم بيفتد و... خانمي مي گفت: «پس از 15 سال زندگي، شوهرم به من مي گويد تو پير هستي. من 6 سال جوان تر از تو هستم. مي گويد اگر به خاطر ثروت و موقعيت تو نبود، با تو ازدواج نمي کردم. خيلي غصه دار شدم. من با عشق جلو رفتم و او با پول. حالا که به آن چيزهايي که مي خواسته، رسيده، به من مي گويد تو پير هستي. پس از 15 سال زندگي اين حرف ها دلم را آتش مي زند.» دکتر ايرانپور به نوع تفاوت در اختلافات سني نيز اشاره مي کند. به اين معني که اگر تفاوت سني ميان زن و مرد 3 تا 4 سال باشد، از يک حد معمولي برخوردار است. در اين شرايط زني که 3 يا 4 سال بزرگتر از شوهرش است، معمولاً در برابر موضع مرد کوتاه مي آيد و مي کوشد مطيع باشد. در صورتي که هر چه اين تفاوت سني افزايش يابد، حس مادري، خواهر گونه و يا سرپرست در زن بيشتر مي شود. مثلاً زني که 15 سال و يا بيشتر از همسرش بزرگتر است، همواره همانند مادر يا خواهر بزرگتر با شوهرش برخورد مي کند. خانم کارمندي مي گفت: «با کسي ازدواج کردم که 10 سال از من کوچکتر است. همه مي گويند جاي پسرت است و به او هم مي گويند که با مادرت ازدواج کرده اي. شايد حق دارند. ولي ما با هم خوشبخت هستيم و 7 سال است که زندگي مي کنيم. تمام خرج تحصيلش را خودم دادم و براي دکترا گرفتن فرستادمش خارج از کشور. مي گفتند اين کار را نکن مي رود و ديگر بر نمي گردد؛ ولي همسرم رفت دکترايش را گرفت و برگشت و با هم زندگي مي کنيم. الان حرف هاي مردم کمتر شده؛ ولي هنوز وقتي ما دو تا را با هم مي بينند تعجب مي کنند.» تمام اين مسائل زماني کنار هم جمع شده، باعث مي شوند کارشناسان نظرات مختلفي را ارائه دهند؛ هر چند اين نظرات در آخر به نقطه اي مخالف ختم مي شود و گويي هنوز عُرف جامعه و مردم آن را قبول ندارند. دکتر قرايي مقدم در اين خصوص مي گويد: «شايد چنين ازدواج هايي نکات مثبتي هم داشته باشد مثل اداره زندگي از سوي زني آگاه و مديره. ولي کنار اين نکات مثبت، اين نکات منفي است که خود نمايي مي کند زيرا اگر خود فرد پذيراي شرايطش باشد، تا اندازه اي مي تواند نگاه جامعه و مردم را تحمل کند و تأثيرات منفي اين برخوردها هميشه در زندگي خانوادگي آنان بروز مي يابد.» در هر حال، با نگاهي مي توان خانواده هايي را يافت که با بزرگتر بودن زنان از شوهرانشان، زندگي هايي شاد و زيبا دارند. آقاي که کارمند فرودگاه است مي گويد: «روزي که مثل هميشه مشغول چک کردن يکي بودن شناسنامه ها با هويت مسافر بودم، ديدم زن و مرد مو سپيدي شناسنامه هايشان را دادند. مرد 5 سال کوچکتر از زن بود. با خنده گفتم: پدر جان خانمت که 5 سال بزرگتر است. پيرمرد لبخندي زد و گفت: مگر چه عيبي دارد، عوضش خانمم هنوز شاداب تر و جوان تر از من مانده، مگر نه؟!» منبع:




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 417]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن