واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: در گفتگو با معاون اقتصادي سابق وزارت خارجه بررسي شد علل و پيامدهاي تغيير شركاي خارجي ايران در حوزه انرژي
بخش اقتصادي : اهميت وجايگاه درآمدهاي حاصل از فروش نفت و گاز در اقتصاد ايران چنان زياد است كه هر گونه تغيير معنادار در كل فرايند توليد ايجاد ارزش افزوده و فروش آن تاثيرات غيرقابل انكاري بر سطح در آمدي كشور و به تبع آن سياستهاي اقتصادي و حتي سياسي به دنبال دارد.
از اين رو تغييراتي كه طي ماههاي اخير در سرمايه گذاران خارجي صنعت نفت و گاز كشورمان بوجود آمده از حساسيت ويژه اي برخوردار است چرا كه اين تغييرات عمدتا با خروج شركتهاي بين المللي و صاحب نامي مانند « شل » و « توتال » و جايگزيني شركتهاي آسياي جنوب شرقي همراه بوده كه همين مسئله نگراني هايي را در مورد پيامدهاي اين جابجايي ها نزد كارشناسان بوجود آورده است .
نگراني كارشناسان عمدتا ناشي از برآوردي است كه آنان نسبت به قابليتهاي فني سوابق كاري و حتي پايبندي نسبت به قراردادهاي منعقد شده شركاي جديد نفت و گاز ايران دارند.
واقعيت آن است كه تجربه تبحر و توانايي هايي كه شركتهاي باسابقه اي مانند شل و توتال در اجراي پروژه هاي نفت و گاز در سراسر جهان دارند به هيچ وجه قابل مقايسه با شركتهاي كوچك اندونزي شركت اي كي اس مالزي شركت اديسون ايتاليا پترو ويتنام شركت « پي جي ان جي » لهستان ساينوپك چين و شركت نفت و گاز هند نيست . دراين ميان البته حضور شركت بزرگ گازپروم روسيه ابعاد خاصي دارد كه به صورت جداگانه اي به آن پرداخت .
كارشناسان اقتصادي و تحليلگران حوزه انرژي در مورد علل اين تغييرات و پيامدهاي جابجايي هاي صورت گرفته در شركا و سرمايه گذاران خارجي صنعت نفت و گاز ايران به مسائل گوناگوني اشاره مي كنند دكتر علي ماجدي سفير اسبق ايران در ژاپن و معاون اقتصادي سابق وزارت امورخارجه كشورمان در دولت هشتم در بيان دغدغه هاي خود نسبت به اين تغييرات به خبرنگار ما گفت : پروژه هاي اكتشاف توليد و بهره برداري در حوزه نفت وگاز ايران پيش و بعد از انقلاب اسلامي عمدتا با شركتهاي غربي اعم از اروپايي و آمريكايي بوده است گر چه شركتهاي اروپايي پس از انقلاب حضور پررنگتري در اين حوزه داشته اند ولي دريكي دو سال اخير اين نقش به علت مسائل سياسي و بحثهاي مربوط به انرژي هسته اي اين شركتها در انجام تعهداتشان و يا امضاي قراردادهاي جديد تعلل و كارشكني مي كنند. از اين رو با طولاني شدن اين تعللها خود به خود مسئولان نفتي كشور به سمت جايگزيني شركتهاي ديگري با طرفهاي قديمي سوق پيدا كردند كه در نتيجه آن شاهد نوعي جابجايي و تغيير در شركاي حاضر در پروژه هاي توسعه ميادين نفت و گاز خود هستيم .
وي با اشاره به شرايط حاكم در دولت قبلي گفت : البته دولت هشتم نيز به دنبال تنوع بخشي به شركاي ايران در حوزه استخراج نفت بود و قراردادي كه ميان ايران و شركت اينپكس ژاپن در دوران سفارت خود من براي توسعه ميدان نفتي آزادگان منعقد شد از جمله اين موارد است ولي نكته اساسي اين است كه سياست متنوع كردن شركاي خارجي در آن دوره به صورت داوطلبانه و با هدف تامين بيشتر منافع ملي كشور ازسوي ما دنبال مي شد ولي در حال حاضر فضاي بين المللي و فشارهاي ناشي از تحريم كه خروج شركتهاي قدر را به دنبال دارد ما را وادار كرده كه از پيشنهادهاي شركتهاي كوچكتر استقبال كنيم .
دكتر ماجدي در پاسخ به اين سئوال كه آيا در زمان عقد قرارداد با اينپكس ژاپن فشارهاي بين المللي براي سنگ اندازي در راه آن قرار داشت يا نه گفت : درسال 82 كه قرارداد توسعه ميدان نفتي آزادگان منعقد شد هم بحث هاي مربوط به انرژي هسته اي ايران مطرح بود و ژاپني ها تحت فشار آمريكا بودند ولي مجموع شرايط بين المللي پيشنهادهاي مطرح شده از سوي ايران و ديپلماسي دولت در آن دوره شركت اينپكس را به اين نتيجه رسانده بود كه با وجود فشارهاي موجود اين قرارداد را امضا كند.
معاون اقتصادي سابق وزارت امورخارجه در تشريح اهداف متنوع سازي شركاي نفتي كشور گفت : خريداران عمده و اصلي نفت ايران كشورهاي آسياي شرقي هستند به گونه اي كه يك سوم نفت خام ما به ژاپن صادر مي شود كه در آن دوره به حدود 700 هزار بشكه مي رسيد. بنابر اين ترجيح ما اين بود كه خريداران اصلي سرمايه گذاران در صنعت نفت ما نيز باشند چرا كه به اين ترتيب از امنيت وثبات بيشتري برخوردار مي شديم . البته ذكر اين نكته نيز ضروري است كه بدنه كارشناسي وزارت نفت در همان دوره هم با حضور ژاپن در صنعت نفت ايران چندان موافق و همراه نبود و كيفيت كار آن را با شركتهاي اروپايي غير قابل مقايسه مي دانست .
از سفير اسبق ايران در ژاپن در مورد دلائل تعلل و عدم استقبال شركتهاي نفتي اروپايي در پروژه هاي نفتي كشورمان پرسيديم چرا كه اين شركتها بعضا دلائل فني را در توجيه تعلل خود در اجراي پروژه ها مطرح مي سازند ماجدي پاسخ داد : هيچگاه نبايد و نمي توان يك عامل را به تنهايي در نظر گرفت چرا كه به عنوان مثال شركتهاي فعال در توسعه ميادين نفتي تمايل چنداني به قراردادهاي « باي بك » ندارند و ترجيح مي دهند از قراردادهاي مشاركتي استفاده كنند بنابر اين اصرار ايران بر عقدقراردادهاي « باي بك » از جمله موانع مشاركت به حساب مي آيد اگر چه در شرايط فعلي نقش و سهم مسائل سياسي بسيار بيشتر از ساير عوامل است ولي در برخي موارد با وجود چالشهاي سياسي جذابيتهاي سرمايه گذاري در حوزه نفت و گاز چنان زياد است كه بر موانع سياسي فائق مي آيد.
وي توضيح داد : نبايد به مسائل اقتصاد بين الملل نگاهي سياه و سفيد داشت و همه رفتارها را با يك معيار سنجيد به عنوان مثال در مورد خروج توتال از پروژه هاي ايران بايد اين واقعيت را نيز در نظر گرفت كه جداي از تفاوتهاي ديپلماسي ايران در دولتهاي هشتم و نهم تغيير نگاه فرانسه به ايران در دوره نيكولاي ساركوزي نسبت به دوران ژاك شيراك عنصر بسيار تعيين كننده اي چرا كه تبعيت و همراهي ساركوزي از سياستهاي آمريكا بسيار بيشتر از شيراك است ; شيراك همواره سعي داشت چهره اي مستقل از آمريكا براي فرانسه ترسيم كند.
دكتر ماجدي با اشاره به گسترش حضور كمپاني پژو فرانسه در ايران به فاصله كمي از خروج كمپاني فرانسوي توتال گفت : چنين رفتارهاي به ظاهر متناقضي نشاندهنده اين واقعيت است كه موقعيت و ظرفيتهاي ايران در حدي است كه هيچ كشوري در هيچ شرايطي تمايلي به تخريب تمام پلهاي ارتباطي خود را با ما ندارد و همواره سعي مي كنند كه حتي در بدترين شرايط حداقل روابط را با ايران حفظ كنند بنابر اين اين هنر ديپلماسي ماست كه چالشهاي موقتي با كشورهاي جهان را با چالشهاي دائمي و عميق تبديل نكنيم .
اين كارشناس اقتصاد بين الملل همچنين در مورد پيامدهاي جايگزيني شركتهاي آسيايي با كمپانيهاي بزرگ نفتي دنيا در پروژه هاي توسعه نفت و گاز ايران گفت : بي ترديد قدرت جايگاه و اعتبار شركتهايي مانند شل توتال و اينپكس ژاپن قابل مقايسه با شركتهايي كه در حال حاضر جايگزين آنها شده اند قابل قياس نيست و همين مسئله كيفيت زمان و نحوه اجراي پروژه هاي ما را دچار تغييرات و چالشهاي احتمالي مي سازد. بنابراين بهتر است تا جايي كه با مصالح عمومي كشور در تضاد نيست با تغيير شرايط شركاي بزرگ خود را حفظ كنيم گر چه نبايد راهبردهاي توسعه اي خود را به رفتارهاي آنان گره بزنيم .
در ميان شركاي جديد ايران در حوزه انرژي حساب شركت گازپروم روسيه به عنوان بزرگترين شركت گازي جهان از ديگران جداست و بنابر اين حساسيتهاي ويژه اي نسبت به آن وجود دارد. سوابق سياسي تعامل روسيه (شوروي ) با ايران و ديپلماسي پيچيده روسها هم مزيد بر علت مي شود. نظر دكتر ماجدي را در اين زمينه جويا شديم وي معتقد است : حقيقت غيرقابل انكار اين است كه روسها مي دانند ما از سرناچاري به سراغ آنها رفته ايم و بنابراين سعي مي كنند حداكثر بهره برداري را از شرايط ايران بكنند در عين حال روسيه به عنوان بزرگترين دارنده ذخاير گازي دنيا همواره قصد داشته و دارد از اين مزيت به عنوان برگ برنده خود در تعامل با اروپا استفاده كند. چنانچه نمونه اي ازآن را در جريان درگيريهاي گرجستان و مماشات اروپا با روسيه به علت نيازمندي به گاز روسها ديديم بنابر اين روسيه بسيار مايل است با اداره كردن ايران و قطر كه ذخاير غني گاز دارند تسلط خود را به اروپا افزايش دهد.
وي افزود : حضور گازپروم روسيه را در ايران با اين معيار و از اين زاويه هم مي توان و بايد بررسي كرد تا جايي كه پيچيدگي رفتار روسها به حدي است كه من معتقدم اگر بتوانيم با قدري انعطاف در شرايط قراردادها شركتهاي غربي را حفظ كنيم به مراتب بهتر از مشاركت با روسيه است . چرا كه كارشكني هاي مداوم و مستمر آنها در تحويل نيروگاه اتمي بوشهر و رفتار سياستمدارانشان در ماجراي درياي خزر كه در طي آن عملا ما را بازي دادند سوابق مثبتي از آنها به جا نگذاشته است .
دكتر ماجدي در پايان اين گفتگو به خبرنگار ما گفت اگر چه به اعتقاد من اين طبيعي است كه هر كشور و شركتي به دنبال منافع حداكثري خود است و اگر در جريان تعيين سهم درياي خزر ايران متضرر شد نتيجه ضعف خود ماست .
ظرفيتهاي اجرايي اعتبار بين المللي و كيفيت كار شركتهاي نفتي بزرگ اروپايي با شركتهاي آسياي جنوب شرقي كه در حال حاضر بيشترين سهم را در پروژه هاي نفتي ما دارند اصلا قابل مقايسه نيست
راهبرد تنوع بخشي به شركاي خارجي ايران در حوزه انرژي پيش از اين نيز در دستور قرار داشت ولي در شرايط فعلي اين روند با اختيار عمل بسيار اندك و محدودي دنبال مي شود
هدف روسيه از حضور در پروژه هاي نفت و گاز ايران بيشتر بازي با كارت ما در روابط خود با آمريكا و همچنين اعمال فشار به اروپا با ابزار صادرات گاز است
يکشنبه 17 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]