تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداى عزّوجلّ به موسى عليه‏السلام وحى كرد: اى موسى! به زيادى ثروت شاد مشو و در هيچ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845363166




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چهل حديث اخلاقی از امام صادق(ع)


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: قالَ الاِْمامُ الصّادِقٌ (عليه السلام) :
1- محاسبه روزانه نفس
«حَقٌّ عَلى كُلِّ مُسْلِم يَعْرِفُنا أَنْ يَعْرِضَ عَمَلَهُ فى كُلِّ يَوْم وَ لَيْلَة عَلى نَفْسِهِ فَيَكُونَ مُحاسِبَ نَفْسِهِ، فَإِنْ رَأى حَسَنَةً اسْتَزادَ مِنها، وَ إِنْ رَأى سَيِّـئَـةً اسْتَغْفَرَ مِنْها لِئَلاّ يَخْزى يَوْمَ الْقِيمَةِ.»: بر هر مسلمانىكه ما را بشناسد سزاوار است كه در هر شبانه روز عملش را بر خود عرضه دارد و خود حسابگر خويش باشد، اگر حسنه ديد بر آن بيفزايد، و اگر گناه ديد از آن آمرزش خواهد تا اين كه روز قيامت رسوا نشود.
2- استقامت
«لَوْ أَنَّ شيعَتَنا اسْتَقامُوا لَصافَحَتْهُمُ الْمَلائِكَةُ وَلاََظَلَّهُمُ الْغَمامُ وَ لاََشْرَقُوا نَهارًا وَ لاََكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ لَما سَأَلُوا اللّهَ شَيْئًا إِلاّ أَعْطاهُمْ.»: اگر شيعيان ما استقامت مىورزيدند، هر آينه فرشتگان با آنها دست مىدادند و ابر بر آنها سايه مىانداخت و در روز مىدرخشيدند و از فراسر و زير پاى خود روزى مىخوردند و چيزى از خدا نمىخواستند، مگر اين كه به آنها مىداد.
3- مفاسدِ نيرنگ و حسادت
«مَنْ غَشَّ أَخاهُ وَ حَقَّرَهُ وَ ناواهُ جَعَلَ اللّهُ النّارَ مَأْواهُ. وَ مَنْ حَسَدَ مُؤْمِنًا إِنْماثَ الاْيمانُ فى قَلْبِهِ كَما يَنْماثُ الْمِلْحُ.»: هر كه با برادرش نيرنگ ورزد و او را كوچك شمارد و با او درافتد، خداوند آتش را جايگاهش گرداند، و هر كه بر مؤمنى حسد برد، ايمان در دلش آب شود، چنان كه نمك در آب حلّ شود.
4- پارسايى، كوشش و كمك به مؤمنان
«لاتَذْهَبَنَّ بِكُمُ الْمَذاهِبُ فَوَ اللّهِ لا تُنالُ وِلايَتُنا إِلاّ بِالْوَرَعِ وَ الاِْجْتِهادِ فِى الدُّنْيا وَ مُواساةِ الاِْخْوانِ فِى اللّهِ، وَ لَيْسَ مِنْ شيعَتِنا مَنْ يَظْلِمُ النّاسَ.»: مسلكها و مذهبها شما را نبرند، به خدا سوگند به ولايت ما نتوان رسيد جز با پارسايى و كوشش در دنيا، و يارى دادن برادران براى خدا. و كسى كه به مردم ستم كند، شيعه ما نيست.
5- نتيجه اعتماد به خدا
«مَنْ يَثِقْ بِاللّهِ يَكْفِهِ ما أَهَمَّهُ مِنْ أَمْرِ دُنْياهُ وَ آخِرَتِهِ وَ يَحْفَظْ لَهُ ما غابَ عَنْهُ، وَ قَدْ عَجَزَ مَنْ لَمْ يُعِدَّ لِكُلِّ بَلاء صَبْرًا وَ لِكُلِّ نِعْمَة شُكْرًا وَ لِكُلِّ عُسْر يُسْرًا.»: هر كه به خدا اعتماد ورزد، خدا مهمِّ دنيا و آخرتش را كفايت كند و هر چه از او غايب است برايش حفظ كند. درمانده و ناتوان است هر كه براى هر بلا صبرى، و براى هر نعمت شكرى، و براى هر دشوارى آسانىاى ندارد.
6- دستورهاى اخلاق عملى
«صِلْ مَنْ قَطَعَكَ، وَأَعْطِ مَنْ حَرَمَكَ، وَ أَحْسِنْ إِلى مَنْ أَساءَ إِلَيْكَ وَ سَلِّمْ عَلى مَنْ سَبَّكَ. وَ أَنْصِفْ مَنْ خاصَمَكَ، وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ كَما أَنَّكَ تُحِبُّ أَنْ يُعْفى عَنْكَ، فَاعْتَبِرْ بِعَفْوِ اللّهِ عَنْكَ. أَلا تَرى أَنَّ شَمْسَهُ أَشْرَقَتْ عَلَى الاَْبْرارِ وَ الْفُجّارِ. وَ أَنَّ مَطَرَهُ يَنْزِلُ عَلَى الصّالِحينَ وَ الْخاطِئينَ.»: با كسى كه از تو بريده بپيوند، و به آن كه از تو دريغ كرده بخشش كن، و با كسى كه به تو بدى كرده نيكى كن. و به كسى كه به تو دشنام داده سلام كن. و با كسى كه به تو دشمنى ورزيده انصاف ورز. و كسى كه تو را ستم ورزيده عفو كن، همچنان كه دوست دارى كه از تو گذشت شود. به عفو خدا از خودت عبرت گير، آيا نبينى كه آفتابش بر نيكان و بدان هر دو مىتابد و بارانش بر شايستگان و ناشايستگان مىبارد؟!
7- آهسته!
«وَ اخْفِضِ الصَّوْتَ، إِنَّ رَبَّكَ الَّذى يَعْلَمُ ما تُسِّرُونَ وَ ما تُعْلِنُونَ، قَدْ عَلِمَ ما تُريدُونَ قَبْلَ أَنْ تَسْأَلُوهُ.»: صدايت را فرودآر، زيرا خدايى كه نهان و آشكار را مىداند سؤال ناكرده مىداند كه شما چه مىخواهيد.
8- بهشت و جهنّم، خير و شرّ واقعى
«أَلْخَيْرُ كُلُّهُ أَمامُكَ، وَ إِنَّ الشَّرَّ كُلَّهُ أَمامُكَ، وَ لَنْ تَرَى الْخَيْرَ وَ الشَّرَّ إِلاّ بَعْدَ الاْخِرَةِ، لاَِنَّ اللّهَ عز و جل جَعَلَ الْخَيْرَ كُلَّهُ فِى الْجَنَّةِ وَ الشَّرَّ كُلَّهُ فِى النّارِ، لاَِنَّهُما الْباقيانِ.»: تمام خير در برابر تو و تمام شرّ نيز در برابر توست. و خير و شرّ را نبينى، مگر بعد از آخرت، زيرا كه خداوند عزّوجلّ تمام خير را در بهشت و تمام شرّ را در دوزخ قرار داده، زيرا كه اين دواند كه باقىاند.
9- جلوه و چهره اسلام
«أَلاِْسْلامُ عُرْيانٌ فَلِباسُهُ الْحَياءُ وَ زينَتُهُ الْوَقارُ وَ مُرُوءَتُهُ الْعَمَلُ الصّالِحُ وَ عِمادُهُ الْوَرَعُ وَ لِكُلِّ شَىْء أَساسٌ وَ أَساسُ الاِْسْلامِ حُبُّنا أَهْلَ الْبَيْتِ.»: اسلام، برهنه است، لباسش حيا و زيورش وقار و جوانمردىاش عمل صالح و ستونش پارسايى مىباشد. و براى هر چيزى پايه اى است و پايه اسلام دوستى، ما اهل بيت است.
10- حدود ايمان
«عَجْلَانَ أَبِي صَالِحٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عأَوْقِفْنِى عَلَى حُدُودِ الْإِيمَانِ فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّااللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ بِهِمِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ صَلَوَاتُ الْخَمْسِ وَ أَدَاءُ الزَّكَاةِ وَ صَوْمُشَهْرِ رَمَضَانَ وَ حِجُّ الْبَيْتِ وَ وَلَايَةُ وَلِيِّنَا وَ عَدَاوَةُعَدُوِّنَا وَ الدُّخُولُ مَعَ الصَّادِقِينَ» عجلان گويد: بامام صادق (ع ) عرضكردم : مرا بر حدود ايمان آگاهفرما، فرمود: گواهى دادن باينكه شايسته پرستشى جز خدا نيست و اينكه محمد رسولخداستو اقرار نمودن بآنچه او از جانب خدا آورده و نمازهاى پنجگانه و پرداخت زكاة و روزهماه رمضان و حج كعبه و دوستى ولى ما و دشمنى با دشمن ما و همراه بودن با راستگويان ( چنانچه خدايتعالى فرمايد: با راستگويان همراه باشيد 119 سوره 9 )
11- پاداش يارى دوستان اهل بيت
«لا يَبْقى أَحَدٌ مِمَّنْ أَعانَ مُؤْمِنًا مِنْ أَوْلِيائِنا بِكَلِمَة إِلاّ أَدْخَلَهُ اللّهُ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِساب.»: در روز قيامت كسى نماند كه يك كلمه به مؤمنى از دوستان ما كمك كرده باشد، جز اين كه خداوند او را بىحساب به بهشت داخل گرداند.
12- پرهيز از ريا و جدال و دشمنى
«إِيّاكَ وَ الْمُراءَ فَإِنَّهُ يُحْبِطُ عَمَلَكَ وَ إِيّاكَ وَ الْجِدالَ فَإِنَّهُ يُوبِقُكَ وَ إِيّاكَ وَ كَثْرَةَ الْخُصُوماتِ فَإِنَّها تُبْعِدُكَ مِنَ اللّهِ.»: از رياكارى بپرهيز كه عملت را از بين برد و از جدال بپرهيز كه هلاكت گرداند. و از خصومت ها و دشمنى ها بپرهيز كه تو را از خدا دور كند.
13- پاكيزگىِ روح، ابزار تشخيص مؤمن
«إِذا أَرادَ اللّهُ بِعَبْد خَيْرًا طَيَّبَ رُوحَهُ فَلا يَسْمَعُ مَعْرُوفًا إِلاّ عَرَفَهُ وَ لا مُنْكَرًا إِلاّ أَنـْكَرَهُ، ثُمَّ قَذَفَ اللّهُ فى قَلْبِهِ كَلِمَةً يَجْمَعُ بِها أَمْرَهُ.»: چون خدا خير بنده اى را خواهد روحش را پاك گرداند، به طورى كه هيچ معروفى به گوشش نرسد، مگر آن كه آن را بفهمد و هيچ منكرى را نشنود، جز آن كه زشتش داند و سپس كلمه اى به دلش الهام كند كه كارش را بدان فراهم آرد.
14- درخواست عافيت از خدا
«فَسْئَلُوا رَبَّكُمُ الْعافِيَةَ وَ عَلَيْكُمْ بِالدَّعَةِ وَ الْوَقارِ وَ السَّكينَةِ وَ الْحَياءِ.»: از پروردگارتان عافيت بخواهيد و نرمش و وقار و آرامش حيا را حفظ كنيد.
15- نفسِ دعا، عمل است
«أَكْثِرُوا مِنَ الدُّعاءِ، فَإِنَّ اللّهَ يُحِبُّ مِنْ عِبادِهِ الَّذينَ يَدْعُونَهُ، وَ قَدْ وَعَدَ عِبادَهُ الْمُؤْمِنينَ الاِْسْتِجابَةَ وَ اللّهُ مُصَيِّرٌ دُعاءَ الْمؤْمِنينَ يَوْمَ الْقِيمَةِ لَهُمْ عَمَلاً يَزيدُهُمْ بِهِ فِى الْجَنَّةِ.»: زياد دعا كنيد، زيرا خداوند بندگان دعا كن خود را دوست دارد و به بندگان مؤمنش وعده اجابت داده است، وخداوند در روز قيامت دعاى مؤمنان را از كردارشان محسوب دارد و ثوابش را با بهشت فزايد.
16- دوستى بينوايان مسلمان
«وَ عَلَيْكُمْ بِحُبِّ الْمَساكينِ الْمُسْلِمينَ، فَإِنَّ مَنْ حَقَّرَهُمْ وَ تَكَبَّرَ عَلَيْهِمْ فَقَدْ زَلَّ عَنْ دينِ اللّهِ وَ اللّهُ لَهُ حاقِرٌ ماقِتٌ وَ قَدْ قالَ أَبُونا رَسُولُ اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم) «أَمَرَنى رَبّى بِحُبِّ الْمَساكينِ المُسْلِمينَ مِنْهُمْ»»: بر شما باد به دوستى مستمندانِ مسلمان، زيرا هر كس آنان را كوچك بدارد و بر آنها تكبّر ورزد، به راستى كه از دين خدا لغزيده و خدا كوچك كننده و زبون كننده اوست. و پدر ما رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)فرموده: «پروردگارم به من دستور داده است كه مستمندانِ مسلمان را دوست بدارم.»
17- ريشه كفر
«عَنْ أَبِى بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أُصُولُالْكُفْرِ ثَلَاثَةٌ الْحِرْصُ وَ الِاسْتِكْبَارُ وَ الْحَسَدُ فَأَمَّا الْحِرْصُفَإِنَّ آدَمَ ع حِينَ نُهِيَ عَنِ الشَّجَرَةِ حَمَلَهُ الْحِرْصُ عَلَى أَنْأَكَلَ مِنْهَا وَ أَمَّا الِاسْتِكْبَارُ فَإِبْلِيسُ حَيْثُ أُمِرَ بِالسُّجُودِلادَمَ فَأَبَى وَ أَمَّا الْحَسَدُ فَابْنَا آدَمَ حَيْثُ قَتَلَ أَحَدُهُمَاصَاحِبَهُ» ريشه هاى كفر سه چيز است : حرص و تكبر وحسد. اما حرص در داستان آدم عليه السلام است زمانيكه از خوردن آندرخت نهى شد وحرص او را برانگيخت كه از آن بخورد. و اما تكبر در داستان شيطانست كه چون ماءموربسجده آدم شد سرپيچى كرد. و اما حسد در داستان دو پسر آدم (هابيل و قابيل ) استزمانيكه يكى ديگرى را كشت «إِيّاكُمْ أَنْ يَحْسُدَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَإِنَّ الْكُفْرَ أَصْلُهُ الْحَسَدُ.»: از حسدورزى به يكديگر بپرهيزيد، زيرا ريشه كفر، حسد است.
18- اعمال محبّت آور
«ثَلاثٌ تُورِثُ الَْمحَبَّةَ: أَلدَّيْنُ وَ التَّواضُعُ وَ الْبَذْلُ.»: سه چيز است كه محبّت آورد: قرض دادن و فروتنى و بخشش.
19- اعمال دشمنى آور
«ثَلاثَةٌ مَكْسَبَةٌ لِلْبَغْضاءِ: أَلنِّفاقُ وَ الظُّلْمُ وَ الْعُجْبُ.»: سه چيز است كه دشمنى مىآورد: دورويى، ستم و خودبينى.
20- نشانه هاى سه كس
«ثَلاثَةٌ لا تُعْرَفُ إِلاّ فى ثَلاثَةِ مَواطِنَ: لا يُعْرَفُ الْحَليمُ إِلاّ عِنْدَ الْغَضَبِ وَ لاَ الشُّجاعُ إِلاّ عِنْدَ الْحَرْبِ، وَ لا أَخٌ إِلاّ عِنْدَ الْحاجَةِ.»: سه كس اند كه شناخته نشوند جز در سه جا:بردبار شناخته نشود جز به هنگام خشم، و شجاع شناخته نشود جز به وقت نبرد، و برادر و دوست شناخته نشود جز به وقت نياز.
21- نشانه هاى نفاق
«ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَ إِنْ صامَ وَ صَلّى: مَنْ إِذا حَدَّثَ كَذَبَ، وَ إِذا وَعَدَ أَخْلَفَ. وَ إِذَا ائْتُمِنَ خانَ.»: سه چيز است در هر كه باشد منافق است، اگر چه روزه بدارد و نماز بخواند: آن كه چون سخن گويد دروغ گويد، و چون وعده كند خلاف ورزد و چون امينش دانند خيانت نمايد.
22- به سه كس اعتماد نكن!
«لا تُشاوِرْ أَحْمَقَ، وَ لا تَسْتَعِنْ بِكَذّاب وَ لا تَثِقْ بِمَوَدَّةِ مُلُوك.»: با احمق مشورت نكن، و از دروغگو يارى مجو، و به دوستى زمامداران اعتماد مكن.
23- نشانه هاى سرورى و بزرگى
«ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ كانَ سَيِّدًا: كَظْمُ الْغَيْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسيىءِ وَالصِّلَةُ بِالنَّفْسِ وَ الْمالِ.»: سه چيز است كه در هر كه باشد آقا و سرور است: خشم فرو خوردن، گذشت از بدكردار، كمك و صله رحم با جان و مال.
24- نشانه هاى بلاغت
«ثَلاثَةٌ فيهِنَّ الْبَلاغَةُ: أَلتَّقَرُّبُ مِنْ مَعْنَى الْبُغْيَةِ، وَ التَّبَعُّدُ مِنْ حَشْوِ الْكَلامِ، وَ الدَّلالَةُ بِالْقَليلِ عَلَى الْكَثيرِ.»: سه چيز است كه در آن بلاغت و شيوايى است: معنى مقصود را رساندن، و از سخن بيهوده دورى جستن، و بالفظ كم، معنى بسيار را رساندن.
25- نجات در سه چيز است
«أَلنَّجاةُ فى ثَلاث: تُمْسِكُ عَلَيْكَ لِسانَكَ، وَ يَسَعُكَ بَيْتُكَ وَ تَنْدَمُ عَلى خَطيئَتِكَ.»: نجات در سه چيز است. زبانت را نگهدارى و در خانه ات بمانى! و بر خطايت پشيمان شوى.
26- انس و صفا در سه چيز است
«أَلاُْنْسُ فى ثَلاث: فِى الزَّوْجَةِ الْمُوافِقَةِ وَ الْوَلَدِ الْبارِّ وَ الصَّديقِ الْمُصافى.»: انس در سه چيز است: زن موافق و فرزند نيكوكار و دوست خالص و با صفا.
27- نشانه هاى كرم و بزرگوارى
«ثَلاثَةٌ تَدُلُّ عَلى كَرَمِ الْمَرْءِ: حُسْنُ الْخُلْقِ، وَ كَظْمُ الْغَيْظِ وَ غَضُّ الطَّرْفِ.»: سه چيز است كه دليل بزرگوارى شخص است : خوشخويى، فروبردن خشم، و فروهشتن چشم.
28- سه چيز، تباهى مىآورند
«ثَلاثَةٌ تُكَدِّرُ الْعَيْشَ: السُّلْطانُ الْجائِرُ، وَ الْجارُ السَّوْءُ وَ الْمَرْأَةُ الْبَذِيَّةُ.»: سه كس زندگى را تيره كنند: زمامدار ستمگر، و همسايه بد، و زنِ بى شرم و بدزبان.
29- حقّ و ناحقّ
«مَنْ طَلَبَ ثَلاثَةً بِغَيْرِ حَقّ حُرِمَ ثَلاثَةً بِحَقٍّ: مَنْ طَلَبَ الدُّنْيا بِغَيْرِ حَقٍّ حُرِمَ الاْخِرَةَ بِحَقٍّ، وَ مَنْ طَلَبَ الرِّياسَةَ بِغَيْرِ حَقٍّ حُرِمَ الطّاعَةَ لَهُ بِحَقٍّ وَ مَنْ طَلَبَ الْمالَ بِغَيْرِ حَقٍّ حُرِمَ بَقاءَهُ لَهُ بِحَقٍّ.»: هر كه سه چيز را به ناحقّ خواهد از سه چيز به حقّ محروم گردد: 1ـ هر كه دنيا را به ناحقّ خواهد از آخرتِ به حقّ محروم گردد، 2ـ هر كه به نا حقّ رياست طلبد از طاعتِ به حقّ محروم گردد، 3ـ هر كه به ناحقّ مالى را طلبد از ماندگارى به حقّ آن محروم گردد.
30- پرهيز از سه چيز
«إِنْ يَسْلَمِ النّاسُ مِنْ ثَلاثَةِ أَشْياءَ كانَتْ سَلامَةً شامِلَةً: لِسانِ السَّوْءِ وَ يَدِ السَّوْءِ وَ فِعْلِ السَّوْءِ.»: اگر مردم از سه چيز در سلامت باشند، سلامت كامل خواهند داشت: زبان بد و دست بد و كاربد.
31- كمال احسان به سه چيز
«لا يَتِمُّ الْمَعْرُوفُ إِلاّ بِثَلاثِ خِصال: تَعْجيلُهُ وَ تَقْليلُ كَثيرِهِ وَ تَرْكُ الاِْمْتِنانِ بِهِ.»: احسان و نيكى كامل نباشد، مگر با سه خصلت: شتاب در آن، كم شمردن بسيار آن، و منّت ننهادن بر آن.
32- ايمان سودمند
«مَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ ثَلاثُ خِصال لَمْ يَنْفَعْهُ الاِْيمانُ: حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ، وَ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ طَلَبِ الَْمحارِمِ وَ خُلْقٌ يُدارى بِهِ النّاسَ.»: هر كه سه خصلت در او نباشد، ايمان به او سودى نرساند: 1ـ حلمى كه با آن، نادانىِ نادان را برطرف كند، 2ـ پارسايى اى كه از طلبِ حرام بازش دارد، 3ـ و اخلاقى كه به وسيله آن با مردم مدارا كند.
33- درباره دانش
«أُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ تَزَيَّنُوا مَعَهُ بِالْحِلْمِ وَ الْوَقارِ وَ تَواضَعُوا لِمَنْ تُعَلِّمُونَهُ الْعِلْمَ وَ تَواضَعُوا لِمَنْ طَلَبْتُمْ مِنْهُ الْعِلْمَ، وَ لا تَكُونُوا عُلَماءَ جَبّارينَ فَيَذْهَبَ باطِلُكُمْ بِحَقِّكُمْ.»: دانش بياموزيد و با آن خود را به بردبارى و سنگينى بياراييد و با دانش آموزان خود فروتن باشيد، و در برابر استاد خويش تواضع كنيد، و از عالمان متكبّر و مستبدّ نباشيد، كه رفتار ناحقّتان حقّ شما را از بين بَرَد.
34- اعتماد بر حسب شناخت
«إِذا كانَ الزَّمانُ زَمانَ جَوْر وَ أَهْلُهُ أَهْلَ غَدْر فَالطُّمَأْنينَةُ إِلى كُلِّ أَحَد عَجْزٌ.»: هر گاه زمان، زمانِ جور و ستم باشد و اهل زمانه اهل غدر و نيرنگ، اعتماد و دلبستگى به هر كسى عجز و درماندگى است.
35- نتيجه تمايل به دنيا و اعراض از آن
«أَلرَّغْبَةُ فِى الدُّنْيا تُورِثُ الْغَمَّ وَ الْحُزْنَ وَ الزُّهُدُ فِى الدُّنْيا راحَةُ الْقَلْبِ وَ الْبَدَنِ.»: رغبت و تمايل به دنيا مايه غم و اندوه، و زهد و بىميلى به دنيا سبب راحتى قلب و بدن است.
36- صفات آمر به معروف و ناهى از منكر
« إِنَّما يَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهى عَنِ المُنْكَرِ مَنْ كا نَتْ فيهِ ثَلاثُ خِصال: 1 ـ عا لِمٌ بِما يَأْ مُرُ، عالِمٌ بِما يَنْهى. 2 ـ عا د ِلٌ فيما يَأْ مُرُ، عا د ِلٌ فيما يَنْهى.3ـ رفيقٌ بِما يَأْمُرُ، رَفيقٌ بِما يَنْهى.» كسى امر به معروف و نهى از منكر مىكند كه در او سه ويژگى باشد: 1ـ به آنچه امر كند دانا باشد و بدانچه نيز نهى كند دانا باشد، 2ـ در آنچه امر كند عادل باشد و در آنچه نيز نهى كند عادل باشد، 3ـ به آنچه امر كند با نرمش امر كند و بدانچه نيز نهى كند با نرمش نهى كند.
37- هشت خصلت مؤمن
«عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يَنْبَغِى لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَكُونَفِيهِ ثَمَانِى خِصَالٍ وَقُوراً عِنْدَ الْهَزَاهِزِ صَبُوراً عِنْدَ الْبَلَاءِشَكُوراً عِنْدَ الرَّخَاءِ قَانِعاً بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ لَا يَظْلِمُالْأَعْدَاءَ وَ لَا يَتَحَامَلُ لِلْأَصْدِقَاءِ بَدَنُهُ مِنْهُ فِى تَعَبٍ وَالنَّاسُ مِنْهُ فِى رَاحَةٍ إِنَّ الْعِلْمَ خَلِيلُ الْمُؤْمِنِ وَ الْحِلْمَوَزِيرُهُ وَ الْعَقْلَ أَمِيرُ جُنُودِهِ وَ الرِّفْقَ أَخُوهُ وَ الْبِرَّوَالِدُهُ» مؤ من را سزاوار است كه داراى هشت خصلتباشد: 1 هنگام شدائد باوقار باشد، 2 هنگام بلا شكيبا باشد، 3 در فراوانى نعمتسپاسگزار باشد، 4 بآنچه خدا روزيش كرده قانع و خرسند باشد، 5 بدشمنانش ستم نكند، 6بارش را بر دوستانش نيفكند (بخاطر دوستانش متحمل گناه نشود)، 7 بدنش از او در رنج ومشقت باشد (از بسيارى عبادت و قضاء حوائج مردم )، 8 مردم از ناحيه او در آسايشباشند، همانا علم دوست مؤ من است و بردبارى و زيرش و عقل امير سپاهش (يعنى اعضاء وجوارحش بفرمان عقلش رفتار كنند) و مدارا برادرش و احسان پدرش ‍ باشد.
38- بهترين هديه
«أَحَبُّ إِخْوانى إِلَىَّ مَنْ أَهْدى إِلَىَّ عُيُوبى.»: محبوبترين برادرانم نزد من، كسى است كه عيبهايم را به من اهدا كند.
39- برترى جوى گمراه
«مَنْ دَعَا النّاسَ إِلى نَفْسِهِ وَ فيهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ فَهُوَ مُبْتَدِعٌ ضالٌّ.»: هر كه با وجود داناتر از خود، مردم را به اطاعت از خود دعوت كند بدعت گزار و گمراه است.
40- صله رحم و آثار آن
«إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ لَيُهَوِّنانِ الْحِسابَ وَ يَعْصِمانِ مِنَ الذُّنُوبِ فَصِلُوا إِخْوانَكُمْ وَبِرُّوا إِخْوانَكُمْ وَ لَوْ بِحُسْنِ السَّلامِ وَ رَدِّ الْجَوابِ.»: به راستى كه صله رحم و نيكوكارى، حساب را آسان كند و از گناهان جلوگيرى نمايد، پس با برادران خود صله رحم و نيكى كنيد، گرچه به نيكو سلام دادن و جواب سلام باشد.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن