تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 2 بهمن 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر (ع):هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855748251




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خبرگزاري فارس بررسي مي‌كند: دولت در آغاز سال چهارم، نقد حال، نقد قال


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: خبرگزاري فارس بررسي مي‌كند: دولت در آغاز سال چهارم، نقد حال، نقد قال
خبرگزاري فارس: دولت در قاب نگاه رهبري داراي «خصلتها»، «بايدها»، «الزامات» و «چالش‌هايي»‌است كه مي‌تواند از يك سو ترسيم كننده شرايط فعلي كشور و از سوي ديگر تبيين كننده چشم انداز كشور باشد.


از همين رو در پايان هفته دولت و پايان سومين سال دولت اصولگراي «دكتر محمود احمدي‌نژاد» به تجزيه و تحليل شرايط كشور مي‌پردازيم:
الف: خصلتها
1-دولت متفاوت
دولت دكتر محمود احمدي‌نژاد بيش از هر صفتي «متفاوت» محسوب مي شود اين تفاوت در نسبت سنجي ميان اين دولت با دو دولت قبلي كه با عناوين «سازندگي» و «توسعه سياسي» شناخته شده‌اند، معنا و مفهوم مي‌يابد. دو دولت قبل بر يك ديوانسالاري اداري تكيه داشتند و تلاش مي‌كردند تا اهداف خود را بر آن سو درنمايند از اين رو دستگاه ديپلماسي- تا حد زيادي مستقل از رئيس جمهور- كار خود را مي‌كرد، وزرا و استانداران وظايف شناخته شده خود را انجام مي‌دادند و جز در مواردي كه رئيس جمهور سوال مي كرد يا توضيحي مي‌خواست كاري به رئيس جمهور و ساير اعضاي كابينه نداشتند. در اين سيستم، رئيس جمهور چيزي مي‌دانست كه به او منعكس شده بود و يا به دليل علاقه خاص وي جداگانه مورد پيگيري قرار داده بود.
در دولت دكتر احمدي نژاد اين روند تا حد بسيار زيادي كه حتي گاهي سر به افراط مي‌زند، متحول گرديد. امروز رئيس دولت در قله‌اي ايستاده و از همكاران خود مي‌خواهد با سرعت به سوي او حركت كنند. احمدي نژاد به خصوص در دو عرصه اقتصاد و سياست خارجي منتظر گزارش دست‌اندركاران نمي‌شود. او خود با استفاده از ابزارهايي كه در «نهاد رياست جمهوري» تعبيه كرده است، رويه اقتصادي و رويه سياست خارجي را به دستگاه‌هاي زيربط ابلاغ مي‌كند و از آنها اجراي آن را مي‌خواهد و گاهي براي اجراي آن ماه‌ها با دستگاه ذيربط چالش مي‌كند. چالش او با بانك مركزي بر سر تعيين نرخ ارز و نيز چالش با وزارت اقتصاد بر سسر شبه اقتصادي دولت دو نمونه از اين موضوع است.
احمدي نژاد در عرصه سياست خارجي به خلق نظريات روي مي‌آورد و از دستگاه سياست خارجي و شوراي امنيت ملي تحت امر خود مي‌خواهد كه اين نظريات را پي بگيرند. بحث هلوكاست، مكاتبه چالشي با رئيس جمهور آمريكا، رئيس جمهور فرانسه و صدراعظم آلمان، اعلام آمادگي براي مشاركت دادن دولت‌هاي غربي كه منشأ هزاران جنجال عليه او بوده‌اند-در مسئله كنسرسيوم هسته‌اي و بحث اخير جداكردن دولت صهيونيستي از مردم آن نمونه‌هايي از نظريه‌پردازي‌هايي است كه در عرصه بين‌المللي جريان ساز شده است. دولت احمدي نژاد از اين رو بدون آنكه در صدد رد يا تأييد آن باشيم- دولتي متفاوت است و لذا نمي‌توان با شاقول دولت‌هاي گذشته به نقد و ارزيابي عملكرد آن پرداخت.
در واقع رفتار احمدي نژاد يادآور روحيات سال اول مديراني نظير شهيد رجايي است كه نظم موجود بين‌المللي را برنمي‌تافتند و در عرصه داخلي به هيچ وجه زير بار تحمل سيستم گذشته نمي‌رفتند و در صدد دگرگون كردن آن بودند. دكتر احمدي نژاد از روش «انقلابي» استفاده مي‌كند. از همين رو براي داخلي‌ها و خارجي‌ها به يك چهره غيرقابل پيش‌بيني تبديل شده است. رفتار او در عين حال كه شهيد رجايي را به ياد مي‌آورد، پختگي يك مدير كهنه كار را هم تداعي مي‌كند. به عنوان مثال او در عين نفي هولوكاست از حضور در دانشگاه كلمبيا كه اداره آن به دست صهيونيستها استقبال مي‌كند و برخلاف باور و تصور مخالفانش، موفق به اداره جلسه مي‌شود و موجي از تنفر را عليه صهيونيستها برمي‌انگيزد. احمدي‌نژاد يك چهره انقلابي است اما در عين حال از مراوده با بعضي از چهره هايي كه اساسا انقلاب را يك پديده منفي دانسته و از مختصات جهان سوم معرفي مي نمايند، پرهيز مي‌كند. ديدار او با همسر دكتر سيدحسين فاطمي وزيرخارجه محمدمصدق و جلسه او با چهره‌هاي نسبتا سرشناس ايراني مقيم آمريكا كه نوعا انقلاب اسلامي را قبول ندارند، نمونه‌اي از اين مسئله است. در عين حال بايد اذعان كرد كه او اين تناقض را با گرفتن تأييد از مخالفان خود حل مي‌كند و نيروهاي انقلاب داخلي كشور مي‌پذيرند كه مواجهه او در نهايت مثبت بوده است. اين در حالي است كه اقدام مشابه رئيس جمهور سابق و اسبق در ملاقات با اپوزيسيون بدگماني زيادي را به آنان سبب مي‌شد. چرا كه در آن جلسات نوعا اين نظام و انقلاب بود كه بايد از موضع خود مي‌كاست تا طرف مقابل به آن يك لبخند تحويل دهد.
بر همين اساس بايد به كساني كه با ديد مخالف و يا موافق او را يك «پديده» مي‌دانند و حتي يكي از هواداران نزديك وي او را «پديده هزاره سوم» خوانده است، حق داد.
2-دولت كار
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار اخير هيأت دولت با ايشان فرمودند:‌ اين دولت واقعا دولت كار است؛ دولت حركت و اقدام است، انرژي و نشاط كار اين دولت يك امر برجسته است». مشهود است كه احمدي نژاد آنقدر كار مي‌كند كه گاهي دچار ضعف شده و فشار او مي‌افتد. او به دو سه ساعت استراحت در شبانه روز اكتفا مي‌كند. سفرهاي پي در پي او به استانها و شهرستانها و كشورهاي خارجي كه اولي حدود 100 برابر سفرهاي دولت‌هاي قبلي و دومي حداقل برابر سفرهاي دولت‌هاي قبلي است، جلوه هاي اين روحيه است. اين روحيه البته به زيرمجموعه حداقل رده اول و دوم سرايت كرده است و از اين رو سرعت فعاليت‌هاي اقتصادي دولت به نحو چشمگيري افزايش يافته و عمر پروژه‌هاي اقتصادي را شديدا گاهي تا يك سوم كاهش داده است. بر اساس گزارشي كه او اخيرا در حضور حضرت آيت الله خامنه‌اي دامت بركاته ارائه كرد: رشد اقتصادي كشور كه در سال 83 بدون نفت- 3/5 درصد بوده است در سال گذشته به 7/7 درصد؛ سهم درآمد نفتي در بودجه عمومي كند كه سال 83، 63 درصد بوده و در سال گذشته به 4/53 درصد رسيده است. او در جريان سفرهاي دور اول استاني 6111 مصوبه در پروژه‌هاي كلان گذرانده كه حدود 90 درصد آن اجرايي شده و نيمي از آن به مرحله بهره برداري رسيده است. در مرحله دوم سفر به 11 استان 1813 مصوبه در پروژه‌هاي كلان گذرانده كه طبعا تا پايان سفرهاي دور دوم عدد آن به حدود 5100 مصوبه خواهد رسيد. كاملا مشخص است كه تصويب حدود 11200 پروژه كه سهم هر استان به طور متوسط به حدود 361 پروژه مي‌رسد چهره استانها و شهرستان‌هاي كشور را در پايان دوره اول رياست جمهوري او تا حد بسيار زيادي متحول مي‌كند. بر همين اساس رئيس جمهور در گزارش خود گفت، در بخش عمراني كشور در حالي كه در فاصله سال 79 تا نيمه اول سال 84 يعن سال پاياني دولت اول حجةالاسلام خاتمي و چند ساله دوم آن دولت تعداد پروژه‌هاي خرد و كلان حداكثر 43 هزار عدد بوده است دراين دولت تعداد آنها به حدود 100 هزار پروژه جديد به اضافه تكميل پروژه‌هاي عمراني دولت سازندگي و دولت اصلاحات رسيده است.
در حالي كه در آغاز كار دولت نهم تنها 6 ميليون نفر تحت بيمه خدمات درماني بوده اند اين تعداد در اين دولت به 17 ميليون يعني نزديك سه برابر رسيده است. رشد بودجه مناطق روستايي كمتر از 15هزار سكنه در دولت جديد 262 درصد بوده است. استحصال گاز كه پيش از اين دولت 203 ميليون متر مكعب در روز بوده اينك به 470 ميليون متر مكعب يعني دو و نيم برابر رسيده است. بر همين اساس خطوط انتقال گاز به مناطق مختلف كشور كه پيش از اين 10200 كيلومتر بوده طي سه سال اخير 9000 كيلومتر افزايش پيدا كرده است. گازرساني واحدهاي صنعتي كه پيش از اين دولت 8225 واحد بوده در اين دولت با افزايش حدود 000/10 واحد صنعتي به 18200 واحد رسيده است در بخش صنعت صدور پروانه بهره برداري با 172 درصد رشد نسبت به سه سال قبل از آن رشد تقريبا دو برابري داشته است.
جالب اين است كه در بخش توليد برق كه اخيرا رئيس اسبق دولت با استناد به خاموشي‌هاي اخير دولت را به ناكارآمدي در تأمين برق متهم كرد برابر گزارش رئيس جمهور ظرفيت توليد برق در 8 ساله 1368 تا 1375، 8600 مگاوات بوده است در حالي كه در اين دولت افزايش ظرفيت توليد به 12600 مگاوات يعني دو برابر آن سال رسيده است كه البته اين عملكرد تا حدود زيادي به عملكرد وزارت نيروي دولت حجة الاسلام خاتمي كه ظرفيت افزايش 12300 مگاوات بوده نزديك است. در بخش تربيت بدني در اين دولت تا پايان سال 87، 4300 مجموعه ورزشي به بهره‌برداري مي‌رسد در حالي كه مجموعه‌هاي ورزشي پيش از آن 3700 واحد بوده است. مجموعه طرح‌هاي زيست محيطي در دولت‌هاي قبلي 63 طرح بوده است. دولت فعلي 270 طرح را به مرحله اجرا گذاشته كه 450 درصد رشد را نشان مي‌دهد.
نگاهي به اين آمار هرچند ممكن است با درصدي خطا هم توأم باشد به خوبي نشان مي‌دهد كه اين دولت از فرصت كار براي كشور به نحو مطلوبي استفاده كرده است و شايسته است آن را «دولت كار» بدانيم.
3-بازگشت به امام
بازگشت پيروان انقلاب به بنيانگذار انقلاب يك اتفاق نادر به حساب مي‌آيد چرا كه در نوع انقلابها به مرور جامعه و دولتمردان از راه ترسيم شده توسط بنيانگذار فاصله مي‌گيرند. در ايران نيز عملا اين اتفاق افتاده بود. در فاصله سال‌هاي 70 تا 74 اگر چه از «امام» در دولت تكريم و تجليل مي‌شد ولي در اكثر برنامه‌ها و رويكردها كنار گذاشته شده بود. در عرصه سياست خارجي به جاي مطالبه از دنيا و مقابله با سياست‌هاي استكباري در مقام پاسخگويي نشسته و «گفت و گوهاي انتقادي غرب» كه پذيرش يكجانبه‌گرايي آنان بود را رسما پذيرفته بوديم. انطباق با اقتصاد بين‌المللي، پذيرش نقش خاص و نه عمومي در اين سيستم و انكار رسمي و عملي ديدگاه اقتصادي اسلام بخشي از هويت دولت ايران شده بود. با اين وصف اگرچه از امام تجليل مي شد ولي در عمل كنار گذاشته شده بود.
دولت احمدي نژاد به احياي انديشه امام در سيستم عمومي دولت روي آورد و تلاش كرد تا آن را اجرايي كند. در اين بين عدالت خواهي و استكبارستيزي به عنوان دو جلوه مهم داخلي و خارجي «راه حضرت امام خميني» از جايگاه ويژه‌اي در دولت برخوردار بودند. حجم عظيم پروژه‌هايي كه در اين دوره در روستاهاي كشور و شهرهاي كوچك اجرا شد، نشان مي‌دهد كه اينك بيش از نيمي از بودجه عمومي كشور صرف اين طيف جمعيتي مي‌شود. در عرصه خارجي دولت موفق شد طي يك دوره كوتاه سه ساله، «استكبار ستيزي» را در خاورميانه و جهان اسلام به پديده‌اي عمومي تبديل كند به گونه‌اي كه او، سيدحسن نصرالله و بشاراسد به دليل برخورداري از اين روحيه به برترين شخصيت‌هاي خاورميانه تبديل شدند.
ايستادگي دولت ايران بر سر اصول اسلامي، خاورميانه را وارد يك صف بندي كاملا جديد كرد. در اين دوره در بخش‌هايي از خاورميانه دولت‌هاي اسلامي پديد آمدند. دولت حماس در فلسطين، دولت نوري مالكي در عراق، دولت عبدالله سامبي در كومور، دولت مورد نظر سيدحسن نصرالله در لبنان و تداوم دولت‌هاي اسلامگرا در تركيه، سوريه و سودان نمونه‌هايي از تأثير «امام گرايي»‌و به تبع آن «مقاومت»‌در برابر جبهه استكباري است. اگر موقعيت و مساحت اين كشورها را در منطقه خاورميانه مورد مطالعه قرار دهيم، در مي يابيم كه بخش عمده خاورميانه به خصوص بخش استراتژيك‌تر آن در تسخير اسلام‌گراهاست.
4-عزت ملي
يك ملت در مواجهه با منافع ملي و مصالح خود مي‌تواند روش هاي مختلفي را اتخاذ كند كه البته تنها بعضي از اين روشها به نتيجه دلخواه مي‌رسد. دولتها نوعا با تكيه بر ابزار ديپلماسي و محاسبه دقيق روي توانايي‌هاي خود و نيز با در نظر گرفتن توان چانه‌زني خود، روشي را برمي‌گزيند و سپس براي همراه سازي مردم، آن را «مطابق مصلحت» كشور ارزيابي مي‌كنند و طبعا در بسياري از موارد ميان مصلحت و عزت ملي و اقداماتي كه دولت در پيش مي‌گيرد، فاصله زيادي وجود دارد. به عنوان مثال در ايران انعقاد توافق سعدآباد در سال 1382 درباره برنامه هسته‌اي ايران كه به توفق كامل فعاليتها و مطالعات هسته‌اي ايران در يك دوره سه ساله منجر شد از سوي دولت وقت به عنوان اقدامي مصلحت جويانه و مطابق با منافع و امنيت ملي ايران ارزيابي مي‌شد؛ در حالي كه در اين داستان ما حقوق قانوني خود را وانهاده بوديم.
دولت دكتر احمدي نژاد با شجاعت در برابر كشورهاي تحميل كننده بيانيه سعدآباد و توافق پاريس ايستاد و به تهديدات آنان بها نداد. آن دسته از مسئولان ايراني كه ناديده گرفتن بيانيه و توافق مذكور را به منزله آغاز جنگ عليه ايران ارزيابي مي‌كردند به شماتت دولت پرداختند و آن را به ناپختگي و عدم شناخت مسائل جهاني متهم كردند، ولي دولت با ايستادگي بر مواضع هسته اي خود غرب را به عقب نشيني و دادن امتياز پي در پي واداشت. در اين دوره هرچند پرونده هسته‌اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل رفت و قطعنامه‌هاي 1696، 1737و 1747 عليه برنامه هسته‌اي ايران صادر شد و تحريم‌هاي جديدي نيز عليه ايران شكل گرفت ولي در عمل اتفاق مهمي عليه ايران نيفتاد و دولت توانست «عزت ملي» كشور را ارتقا بخشد. دولت امروز حدود 6000 سانتريفيوژ را فعال كرده است در حالي كه مسئولان پيش از آن از كسب مجوز براي راه اندازي چند سانتريفيوژ عاجز بودند.
عزت طلبي دولت با تلاش براي حفظ استقلال كشور ارتباط مستقيم دارد. در واقع اگر دولت آقاي احمدي‌نژاد نيز به تلاش غرب براي متوقف كردن ماشين هسته‌اي ايران تمكين مي‌كرد، استقلال كشور را به حراج گذاشته بود چرا كه پذيرش توقف هسته‌اي به داعيه هاي ضد ايراني غرب نقطه پايان نمي‌گذاشت. كما اينكه غربيها در قطعنامه‌هاي 1737 و 1747 از لزوم قطع تلاش ايران در توسعه صنايع نظامي خود سخن گفته بودند و مذاكره كنندگان غربي از سياست ايران در مسائل منطقه اي انتقاد كرده و خواستار فاصله گرفتن ايران از پرونده‌هاي عراق، لبنان و فلسطين بودند. مجموع اين تحركات نشان داد كه آنان نه فقط صنعت هسته‌اي ايران بلكه استقلال كشور ما را نشانه رفته‌اند و از اين رو حضرت آيت الله خامنه‌اي -دامت بركاته- در ديدار اخير با هيأت دولت فرمودند: استقلال به اين نيست كه انسان شعار استقلال بدهد يا حتي مثلا در زمينه‌هاي اقتصادي هم به يك رشد بالايي دست پيدا كند؛ نه، استقلال اين است كه يك ملت به هويت خود و به عزت خود معتقد و براي او اهميت قائل باشد؛ براي حفظ او تلاش و كار كند و در مقابل متعرضين و مستهزئين، شرمنده اظهارات و جايگاه خود نباشد.
5-مواجهه با غرب و غرب زدگي
غرب را بعضي يك موقعيت جغرافيايي به حساب مي آورند و نه يك فرهنگ و رويه.
غرب اگر يك جغرافيا باشد، هيچ مشكلي با ما ندارد و ما نيز با آن مشكلي نداريم چرا كه به هر حال جهان كه بي‌‌ شرق و غرب نمي‌شود بالاخره جايي غرب و جاي ديگري شرق است. اما واقعيت اين است كه «غرب» به هيچ وجه يك قطعه جغرافيايي نيست. مثلا استراليا، ژاپن، كره جنوبي و ... كه در شرق هستند به عنوان بخشي از غرب خوانده مي‌شوند. امروزه غرب يك شيوه خاص زندگي است كه بر اساس فزون‌خواهي، سلطه‌طلبي، تجاوز به حقوق ديگران، تلاش براي هفته فرهنگ، اقتصاد، امنيت و سياست ديگران در فرهنگ، اقتصاد، امنيت و سياست غرب شكل گرفته است. آنان براي رسيدن به اين اهداف، ديگران را به انواع اتهامات مي‌نوازند و ساز و كارهاي خود را براي انهدام آنان به كار مي‌گيرند.
دولت‌هاي قبل ايران _ حتي اگر در مقام ابراز عقيده، غرب را توام با استعمار مي‌دانستند، در مقام عمل، ايران را ملزم به هماهنگ شدن با آنان مي‌دانستند. مسئولان دولت‌هاي قبل ايران گمان مي‌كردند كه مخالفت با غرب و دفاع از هويت ايراني و اسلامي، كشور را دچار مشكل حياتي مي‌كند. از همين رو ارجاع پرونده هسته‌اي ايران به شوراي امنيت را «خط قرمز» ايران معرفي كرده و معتقد بودند به «هر قيمتي» بايد مانع آن شد.
دولت جديد ايران، غرب را مجموعه‌اي پرمدعا و در عين حال پر از ضعف و كاستي ارزيابي كرد و معتقد به چالش با آن بود. در اين چالش چزي به ادعاي غرب افزوده نشد، ولي ايران توانست ضعف‌هاي فراوان آن را برملا كند و موقعيت آن را شديدا به مخاطره اندازد. از اين رو مذاكره كنندگان گروه شش (5+1) از رفتن «آبرويي» حرف مي‌زدند كه ايران با ايستادگي در برابر شوراي امنيت سازمان ملل به كشورهاي عضو اين شورا تحميل كرده است. آنان به مذاكره‌كنندگان ايراني مي‌گفتند لازم نيست شما واقعا فعاليت خود را متوقف كنيد كافي است كه اعلام كنيد به دلايل فني براي چند هفته فعاليت غني‌سازي را رها كرده‌ايد!
روي ديگر مواجهه‌ي دولت دكتر احمدي‌نژاد با «غرب زدگان» بود. مشكل نظام در گذشته اين نبود كه عده‌اي از شهروندان ايراني «غرب‌زده»اند چرا كه غرب يا شرق زدگي عده‌اي از شهروندان طبيعي و بي‌ضرر است. مشكل نظام در دولت‌هاي پيشين اين بود كه عده‌اي از مديران سطوح‌ عالي و مياني گرفتار بيماري مفرط غرب باوري بودند و اين غرب باوري توام با انكار توانايي اسلام بود. وزير اقتصاد دولت سازندگي با صراحت مي‌گفت: «ما دو تيم اقتصادي بيشتر نداريم، سيستم اقتصادي سوسياليسم و سيستم اقتصادي كاپيتولاسيم. اولي به بن‌بست رسيده و لذا راهي به جز پيروي از سيستم اقتصادي كاپيتاليسم ( سرمايه‌داري_ نمانده است» يكي ديگر از چهره‌هاي برجسته‌ي آن دولت هم اخيرا اعلام كرد كه: «اسلام، سيستم اقتصادي، سيستم قضايي و سيستم سياسي ندارد و ما بايد از تجربه‌هاي موفق و آزموده بشري _ كه منظور او كاپيتاليسم است _ كمك بگيريم و خود را درگير آرمانهاي غيرقابل اجرا كه منظورش اسلام است _ نكنيم». اينها كشور را با همين ديدگاه در عرصه‌هاي مختلف اداره كردند و از اين رو در پايان 16 سال تسلط آنان بر دولتهاي هفتم و هشتم در حوزه اجرايي از اسلام و «جمهوري اسلامي» جز نامي بر جاي نمانده بود.
دولت نهم صراحتا اعلام كرد كه ادامه اين روند را بر نمي‌تابد و اسلام را نسخه‌ي شفابخش همه دردهاي بشري مي‌شناسد. دكتر احمدي‌نژاد در مجامع جهاني و نشست‌هاي رسمي از جامعيت اسلامي سخن مي‌گفت كه مقامات دولتهاي قبلي از ذكر آن در خصوصي‌ترين جلسات نيز اجتناب مي‌كردند. بر همين اساس رهبر معظم انقلاب اسلامي در اين ديدار فرمودند: «گرايش‌هاي سكولاريستي در بدنه «مجموعه مديران كشور» نفوذ كرده بود و شما آن را متوقف كرديد. اين چيز مهمي است. حالا يك عده‌اي در جامعه، ممكن است به هر دليلي شيفته يك تمدن يا يك كشوري باشند اما اين وقتي به بدنه مديران انقلاب و مجموعه‌هاي انقلاب نفوذ مي‌كند، چيز خيلي خطرناكي مي‌شود. اين ديده مي‌شد، خب، جلوي آن _ توسط شما_ گرفته شد.»
حضرت آيت‌الله خامنه‌اي _دامت بركاته_ با دردمندي افزودند: «در حالي كه اين مدت براي برپايي نظام انقلابي بر پايه دين و مبر مبناي اسلام و بر مبناي قرآن، جانهايشان را كف دستشان گرفتند و جوانهايشان را به ميدانهاي خطر فرستادند، آن وقت مسئولان يك چنين نظامي دم از مفاهيم سكولاريستي بزنند يعني خودشان بنشينند و بنا كنند بن اين مبنا و قاعده را كلنگ زدن! خيلي چيز خطرناكي بود. خب. الحمدالله جلوي اينها گرفته شد.»
6_ ساده زيستي
ساده‌زيستي در «فرد» يك امتياز است چرا كه باعث استقلال فرد و چالاكي آن در عمل مي‌شود. فرد ساده زيست كه موونه است و پرفايده. ساده زيست با دنياي اطراف خود به سادگي ارتباط برقرار مي‌كند و مسايل آن را دقيق تشخيص مي‌دهد و راه ترقي جامعه را مي‌شناسد و راه برون رفت آن از مشكلات و موانع را در مي‌يابد. از اين رو ساده‌زيستي براي فرد «مسئول» اهميت مضاعف مي‌يابد و به «ضرورت» تبديل مي‌شود. از اين رو رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با هيات دولت فرمودند: «امتياز سوم هم روحيه مردمي و خاكي اين دولت است؛ اين هم خيلي با ارزش است؛ اين را قدر بدانيد... ماده زيستي بخصوص در خود آقاي رئيس جمهور خوب و برسته است و چيز با ارزشي است در مسئولين _ ديگر دولت_ هم كمابيش بحمدالله هست. ساده‌زيستي چيز بسيار با ارزشي است. اگر بخواهيم تجمل، اشرافي‌گري، اسراف و زياده‌روي را كه واقعا بلاي بزرگي است از جامعه ريشه كن كنيم با حرف و گفتن نمي‌شود بايد عمل كنيم. شما فاصله آن را با طبقات ضعفيف كم كرده‌ايد و كم نگه داريد و هرچه كه ممكن است آن را كمتر كنيد.»
ساده‌زيستي مسئولان سبب صيانت از اموال عمومي و استفاده بهينه از فرصت‌ها نيز مي‌شود ولي از اين مهمتر، ساده‌زيستي مسئولان، براي جامعه «الگو»ست بر همين اساس ساده‌زيستي مسئولان باعث كار بيشتر در مردم و در عين حال مصرف كمتر مي‌شود.
اين رويه بخصوص در جامعه‌اي كه سالها در معرض تبليغات مصرف گرايانه قرار داشته اهميت مضاعف مي‌يابد. بر اساس آمارهاي موجود در ايران 000/900/1 واحد صنفي داريم كه 000/500 تاي آن فاقد پروانه كسب است. اين واحد‌هاي صنفي عمدتا به ارايه مواد غذايي و البسه اختصاص دارند يعني به ازاي هر 35 شهروند ايراني يك واحد صنفي وجود دارد اين در حالي است كه مطابق استانداردهاي علمي بين‌المللي به ازاي هر 150 نفر يك واحد صنفي نياز است. حالا فرض كنيد كه هر واحد صنفي فقط 100 كيلو كالا در انبار خود ذخيره كرده است در سطح كشور ما با 000/190 تن كالاي خارج از چرخه مصرف مواجه‌ايم. تاثير تورمي اين انبارها در اقتصاد ايران چند درصد است؟ اين تعداد از واحد‌هاي ارايه كالا و خدمات در دامن زدن به «تب مصرف» چه نقشي دارند؟ چه تعداد نيروي كار در اين واحد‌ها به صورت كاذب فعاليت مي‌كنند؟ تاثير تورمي نيروي كار كاذب بر اقتصاد ما چقدر است؟
بيماري اقتصادي مصرف بي‌رويه و كار بي‌حاصل با ساده‌زيستي علاج مي‌يابد. بر همين اساس ساده‌زيستي مسئولان و ارزش شدن آن نقش تعيين‌كننده‌اي در جامعه دارد. روي ديگر مصرف زدگي در جامعه دستيابي بخش وسيعي از جامعه به «درآمد‌هاي آسان» است. در چنين جامعه‌اي ارزش كارهاي سخت و نيز كارهاي تخصصي از بين مي‌رود و درصد اشتغال در اين بخش‌ها را به نسبت درصد اشتغال در كارهاي استان و مصرفي شديدا كاهش مي‌هد.
ساده‌زيستي مسئولان امكان دسترسي جامعه به آنان را فراهم مي‌كند. چه بسيارند انسان‌هايي كه مايلند مسئولان كشور را در اهداف ملي كمك كنند و چه بسيار نيروهايي كه براي ارايه خدمت و كار به حمايت مسئولان احتياج دارند. اگر مسئولان در دسترس باشند از يك سو راه كمك به مسئولان هموار مي‌شود و از سوي ديگر گره‌هاي زيادي از كار جامعه گشوده مي‌گردد.
نكته ديگر در ساده‌زيستي مسئولان اين است كه طبقات محروم جامعه احساس عزت كرده و حس حقارت از ميان آنان رخت بر مي‌بندد. وقتي مردم با مسئولان ساده‌زيست مواجه باشند در برابر توانگران احساس ضعف نمي‌كنند. چرا كه دولت و حكومت را از آن خود و مربوط به طبقه خود مي‌دانند. دقيقا به همين دليل توانگران ياراي تحقير محرومين را ندارند. چرا كه احساس مي‌كنند عنان اختيار جامعه و كشور در اختيارشان نيست و روند عمومي آنان را كمك نمي‌كند. از اين رو حضرت اميرالمومنين(ع) به والي جديد مصر _ مالك اشتر_ توصيه مي‌كند كه بر سر سفره توانگران ننشيند و خود را به ننگ همزيستي با آنان نيالايد.
حضرت امام خميني _ ره _ در كتاب پر ارج« اربعين حديث» در ذيل روايتي به نقل از يكي از عرفاي صاحب‌نام اينگونه مناجات مي‌كند: «خداوندا اگر مرا در رفتن به جهنم و هم‌نشيني با فقرا و يا رفتن به بهشت و همنشيني با اغنيا مخير گرداني من جهنم را ترجيح مي‌دهم». در روايت داريم كه امام سجاد (ع) _ مانند فقرا_ بر درازگوش سوار مي‌شد، با فقرا هم سفره مي‌شد و با دست خود به آنان مي‌خوراند. اين رويه شناخته شده همه انبياء و ائمه _عليهم‌ صلوات‌الله اجمعين_ بود.
به همان ميزان كه ساده‌زيستي مسئولان، كرامت‌هاي انساني را در ميان مردم ترويج مي‌كند اشرافي‌گري و اسراف مسئولان باعث رشد رذايل اخلاقي و روحي در ميان مردم مي‌شود.
ب_ بايدهاي دولت
دولت كار، دولت ارزش‌هاي اسلامي و دولت مردمي احمدي‌نژاد در عين حال نقايصي هم دارد كه رهبر معظم انقلاب در ديدار اخير با هيات دولت به تصريح يا اشاره نكاتي را فرموده‌اند كه بعضي از موارد آن در پي مي‌آيد:
_ رعايت قوانين _ دولت در طول سه سال گذشته از زاويه رعايت قوانين با مجلس شوراي اسلامي چالش‌هايي داشته است و بعضا با آن دسته از مصوبات «نهاد قانونگذار» كه با مصالح دولت مطابق نمي‌دانستند، برخورد فعال نداشته و از اين رو با انتقادات متداوم مجلس شوراي اسلامي مواجه بوده است. رهبر معظم انقلاب با ظرافت و صراحت فرمودند: «قانون وقتي كه با ساز و كار قانون اساسي پيش رفت حتميت و جزميت پيدا مي‌كند... اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود اما تا مادامي كه قانون قانون است حتما بايستي به آن عمل شود.»
_ نظارت بر زيرمجموعه_رئيس جمهور و دولت تلاش زيادي براي بهبود فعاليت‌ها انجام مي‌دهد. زيرمجموعه نيز بايد هماهنگ با مسئولان ارشد فعاليت كند وگرنه سرعت عمل بالاي دولت در راس و كندي عمل دولت در قاعده، كمكي به پيشرفت جامعه و حل مسايل نمي‌كند. از سوي ديگر مسئولان قاعده مي‌توانند با گزارش‌هاي غيرواقعي و يا گزارش‌هاي كلي سبب انحراف ذهن مسئولان بالاي دولت شوند و در نهايت چهار سال بگذرد تا مسئول بالاي دولت بفهمد گزارش‌هاي مثبت كه مبالغه شده بر روي واقعيات پرده انداخته است از اين رو به تعبير حضرت آيت‌الله خامنه‌اي «چشم‌هاي بينا و بصير رئيس جمهور و وزرا وقتي در دايره مسئوليت‌شان مي‌چرخد مي‌تواند صحت و پيشرفت كار را تضمين كند.
3_ استقلال وزرا و نظارت رئيس جمهور _ اگر به فرآيند انتخاب وزرا نظري بياندازيم در مي‌يابيم كه وزير توسط رئيس جمهور به مجلس معرفي شده و از آن راي اعتماد گرفته و سپس با حضور ساير وزرا هويتي را تحت عنوان «دولت» يا «كابينه» به وجود مي‌آورد.
اين وزير در برابر مجلس شوراي اسلامي پاسخگوست و مي‌تواند توسط اين مجلس مورد سوال قرار گرفته، استيضاح و يا حتي بركنار شود از سوي ديگر وزارتخانه‌متبوع او مي‌تواند مورد تحقيق و تفحص قرار گيرد. وزير البته در برابر رئيس جمهور نيز پاسخگوست و مي‌تواند توسط او عزل شده و يا بعضي از اختيارات او سلب گردد. رئيس جمهور در انتخاب وزرا و يقين خط و مشي آنها اقتدار دارد ولي نمي‌تواند در حيطه‌ي مسئوليتي آنان و صلاحيت آنان دخالت كند و مانع از انجام وظايفشان گردد. ترديدي وجود ندارد كه رئيس جمهور محترم در مواردي در حيطه‌ي وظايف و صلاحيت بسياري از وزرا وارد شده و استقلال آنان را خدشه‌دار كرده است.
4. تعامل با قوا و نخبگان _ لزوم تعامل قوه مجريه و دو قوه ديگر بسيار بديهي‌تر از آن است كه براي اثبات ضررت آن نياز به بحث وجود داشته باشد. دولت به همراهي قوه مقننه و قوه قضائيه نيازمند است تا در يك همكاري جمعي به ساماندهي امور عمومي مردم دست يابد. به عنوان مثال در بخش اقتصادي كشور عواملي وجود دارند كه فضاي فعاليت سالم اقتصادي را مخدوش مي‌كنند در اين ميان تهيه يا اصلاح قوانين، اجراي دقيق قوانين و مقابله با عوامل بر هم زننده فضاي اقتصادي ضرورت دارد به عبارت ديگر براي سالم‌سازي اقتصادي، كشور به «رويه جامع» نيازمند مي‌باشد و براي رسيدن به آن همكاري قوا ضرورت دارد.
امروز نبود اين همكاري به لجام‌گسيختگي در عرصه توليد و عرضه كالاها انجاميده است. به گونه‌اي كه مرد هر روز با نرخ جديد در بازار مواجه مي‌‌شوند. دولت به بهبود وضعيت اقتصادي توده‌هاي مردم اهتمام دارد ولي دستگاه قضايي از مقابله با عوامل اخلالگر طفره مي‌رود اين موضوع سبب معكوس شدن نتايج كار دولت شده است يعني فعاليت گسترده دولت در بخش‌هاي مختلف به جاي آنكه به بهبود وضعيت اقتصادي جامعه بيانجامد، جامعه را دچار التهاب كرده است. اين التهاب توسط عوامل خودسر صورت مي‌گيرد ولي هزنيه آن را دولت و مردم مي‌پردازند.
تعامل دولت با نخبگان نيز تاثير مهمي در سرنوشت جامعه دارد. دولت به طور طبيعي تنها بخشي از نخبگان را در اختيار دارد ولي نياز دولت به همكاري نخبگان بسيار فراتر از نخبگان دولتي است. از اين رو دولت نمي‌تواند با اين استدلال كه روي طرح‌ها كار كارشناسي كرده و هزاران ساعت براي آن وقت صرف مي‌نمايد از جلب‌نظر هزاران نخبه غيردولتي اجتناب ورزد. بر همين اساس رهبر معظم انقلاب سلامي در بيانات اخير خود در جمع اعضاي هيات دولت از «تعامل نظام مند با نخبگان و اهل نظر و حتي آن دسته از نخبگاني كه با دولت مخالفند» سخن گفتند و به ضرورت توجه دولت به نظرات اسلامي آنان تاكيد كردند. منظور از تعامل نظام‌مند آن است كه دولت بايد براي استفاده از نظرات آنان برنامه داشته باشد نه اينكه به صورت تشريفاتي و موردي به سراغ آنان برود.
در همين جا بحث انتقادها مطرح مي‌شود. كمك گرفتن از نخبگان بدون پذيرش نقدهاي آنان ميسر نيست. چرا كه اگر نخبگان دريابند كه قرار نيست منشاء اثر باشند خود را درگير مباحث بيهوده نمي‌كنند.
نقد‌هاي نخبگان البته همواره از انسجام لازم برخوردار نيست و الزاما «وارد» هم نيست تا بتوان به آن ترتيب اثر داد ولي «شنيدن» حداقل كاري است كه دولت در مواجهه با منتقدين بايد انجام دهد. به قول سعدي عليه‌الرحمه در «گلستان»: «متكلم را تا كسي عيب نگيرد، شخنش صلاح نپذيرد.» دولت زماني كه نخبگان را وا مي‌نهد و يك سره به كار عوام مشغول مي‌شود از برآوردن نياز آنان باز مي ماند چرا كه نخبگان در اين راه مددكار او نيستند. بايد اذعان كرد كه دولت در اين بخش دچار اشكالات مهمي است از اين رو روند فعاليت دولت در هر جايي به يك نتايجي مي‌رسد نه اينكه همه آنان يك نتيجه را به دست دهد.
*سعدالله زارعي
انتهاي پيام/
 سه شنبه 12 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن