واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نشست «150 سال باستانشناسي در شوش» برگزار شد شوش باستاني، فراموش شده آدمهاي امروزي
جام جم آنلاين: يك جمله معترضه: ميدانيد كه باستانيترين زمين فوتبال جهان در كجا قرار گرفته است؟ شايد پاسخ اين پرسش براي بسياري سخت باشد، اما بيترديد اگر شما سري به شهر شوش زده باشيد و گشتي كوتاه در اطراف كاخ آپادانا به عنوان يكي از مواريث ماندگار بشريت كه در كشورمان قرار گرفته، بزنيد به يقين با اين منظور بيشتر آشنا ميشويد.
چندين زمين فوتبال با تيركهاي فلزي كه روي اين محوطه تاريخي قرار گرفتهاند، تاريخيترين بازي فوتبال تاريخ را براي ضربه زدن به اين ميراث ايراني رقم ميزند.
از زمينهاي فوتبال كه بگذريم به ترمينالي مسافربري خواهيم رسيد كه قرار است هر روزه مسافران امروزي را از محوطهاي زنده از نگاه باستانشناسان به گوشهاي ديگر انتقال دهند. حركت روي تاريخ بدون وقفه.
ساخت هتلي 3 ستاره را هم بر همه اين تخريبها بيفزاييد تا بيگمان شما هم با دوستداران اين محوطه تاريخي همنظر شويد كه شوش باستاني هنوز كامل كاوش نشده، محلي براي زندگي روز مره انسان هاي امروزي شده است.
نشست تخصصي پايگاه ميراث فرهنگي و گردشگري شوش اواخر هفته گذشته در مركز هنرپژوهي نقشجهان تهران برپا شد تا در يك نشست كاملا علمي، دستاوردهاي باستانشناسي در اين منطقه مورد بررسي قرار گيرد.
همه آمدند و نتايج تحقيقات و دستاوردهاي خود را بيان كردند اما شايد در حاشيه بسياري اين مطلب از قلم افتاد كه محوطه باستاني شهر شوش آنقدر فرصت داشته تا در فهرست قديميترين محوطههاي باستاني جهان امروز قرار بگيرد، اما اين محوطه اگر شانس بياورد تنها شايد مدت اندك ديگري بتواند در اين فهرست جاي داشته باشد. مطلب زير گزارشي از اين نشست است.
هنر و باستانشناسي يكي از برنامههايي است كه بتازگي از سوي فرهنگستان هنر و مركز هنرپژوهي نقش جهان دنبال ميشود و 150 سال پژوهشهاي باستانشناختي در شوش، عنوان آخرين برنامه از اين سلسله برنامهها بود كه در اين مركز برگزار شد.
محمدرضا چيتساز، قائممقام پايگاههاي ميراث فرهنگي و سرپرست موقت پايگاه شوش، در اين نشست طي سخناني با اشاره به اينكه به رغم اهميت جهاني مجموعه باستاني شوش، اين محوطه در دو سه دهه اخير مورد كملطفي زيادي قرار گرفته است، گفت: شوش در مقام يكي از كهنترين شهرهاي جهان از ديرباز مورد توجه بوده است.
با اين وصف و بهرغم بيش از يكصد سال كاوش در شوش كه نام و اعتبار جهاني آن را زنده كرد، محوطه شوش امروزه وضعي نابسامان دارد و پايگاه ميراث فرهنگي شوش در نظر دارد با اتخاذ تدابيري اين محوطه مهم جهاني را از وضع كنوني به در آورد.
وي در ادامه به شماري از برنامههاي اين پايگاه اشاره كرد و افزود: تعيين عرصه مجموعه باستاني شوش، تصويب عرصه و حريم پيشنهادي مجموعه باستاني شوش، انتشار خبرنامه داخلي پايگاه شوش، انتشار بروشورها و اقلام اطلاعرساني آموزشي، تملك پلاكهاي ثبتي اطراف شوش، ساماندهي كاخ شائور و ساماندهي كاخ آپادانا، ايجاد اتاقكهاي نگهباني مجهز به نورافكن روي محوطه، تملك ساختمان ترمينال مسافربري و تبديل و تغيير كاربري به پايگاه پژوهشي جديد شوش، اقدامات مقدماتي براي آسيبشناسي قلعه، آمادهسازي محوطه براي ازسرگيري پژوهشهاي باستانشناسي و زمينهسازي براي ثبت مجموعه باستاني شوش در فهرست آثار جهاني يونسكو از جمله اين اقدامات است كه بايد براي حفظ حرمت تاريخي اين محوطه تاريخي به آنها جامه عمل پوشاند.
همچنين در قسمت ديگري از اين نشست علمي دكتر كاميار عبدي، باستانشناس و استاد كالج دارتموت در آمريكا به ارائه گزارشي در مورد تاريخنگاري شوش پرداخت. اين باستانشناس كه از وي در نشريات بينالمللي و داخلي مقالات زيادي درباره روشن شدن برخي پرسشهاي باستانشناسي دوره مس و سنگ و آغاز تاريخي ايران منتشر شده است، در اين نشست درباره هويت تاريخي شوش گفت: از زماني كه ويليام كنت لفتوس انگليسي در سال 1850 اول بار در شوش كلنگ بر زمين زد، بيش از 150 سال ميگذرد.
او در قسمتي از سخنان خود با اشاره به اينكه طي سالها باستانشناسان زيادي از كشورهاي گوناگون در شوش به بررسي و كاوش پرداختهاند، افزود: فعاليتهاي آنان نهتنها جلوهاي از دگرگوني باستانشناسي ايران از آغاز آن تا امروز به شمار ميآيد، بلكه نمادي از تحول باستانشناسي از نوعي عتيقهجويي علمي به يك رشته جاافتاده پژوهشي با چارچوب نظري و روششناختي منسجم و هدفمند است.
عبدالمجيد ارفعي را همه به عنوان يك خطشناس ميشناسند؛ كسي كه سالها عمر خود را براي خواندن متون ايلامي صرف كرده است و امروزه به عنوان يكي از معدود ايلاميخوانان جهان به شمار ميرود. او در اين نشست با ارائه گزارشي، به گفتگو درباره ساماندهي آجرنبشتههاي انبارهاي قلعه شوش پرداخت.
شوش و دغدغه عرصه تاريخي
تعيين عرصه باستاني شهر شوش هميشه يكي از دغدغههاي اصلي دوستداران اين شهر تاريخي بوده است. اين مورد تا جايي پيش رفته است كه بسياري از اتفاقات نامباركي مثل ساخت هتل در عرصه اين محوطه باستاني با ادعاي اينكه در محوطه قرار نگرفته، صورت گرفته و جنجالهاي بسياري به همراه داشته است.
محمدتقي عطايي، باستانشناس و عضو بنياد پژوهشي پارسه و پاسارگاد كه در اين نشست حضور داشت با ارائه گزارشي از برنامه تعيين عرصه مجموعه باستاني شوش گفت. به عقيده وي، در سالهاي پاياني سده 19 ميلادي شوش محوطه باستاني بزرگي متشكل از تپههاي به هم پيوسته باستاني بود كه جز آرامگاه حضرت دانيال نبيع و چند خانه محقر كه محل و مامن زائران اين حرم شريف بود، خانه و ساختماني در آن وجود نداشت سپس با آمدن باستانشناسان فرانسوي و آغاز كاوشها، مردمان بسياري از شهرها و روستاهاي اطراف براي شركت در كاوشها به آنجا رفتند.
به گفته وي، تداوم كاوشهاي باستانشناسي و پرداخت مستمر حقوق به كارگران باعث شد كمكم كارگران در همان نزديكي محل كاوش ماندگار شوند تا اين روند در 100 سال گذشته همچنان ادامه بيايد و به همين دليل، شهر جديد شوش موجوديت خود را مديون شهر باستاني شوش بداند.
به گفته وي، فعاليتهاي ميداني و اجرايي طرح تعيين عرصه براي اين شهر تاريخي با استقرار هيات تعيين عرصه در شوش از آغاز امسال آغاز شده است كه كماكان ادامه دارد.
ساماندهي شهر پانزدهم شوش
احسان يغمايي، يكي از باستانشناسان قديمي كشورمان كه در بيشتر محوطههاي تاريخي كشور حضور داشته است در اين نشست به بحثي متفاوت در مورد تاريخچه شوش پرداخت تا طي سخناني ساماندهي شهر پانزدهم شوش را مورد بررسي قرار دهد.
به گفته يغمايي، رومن گيرشمن در زمان تصديگري كاوشهاي فرانسويان در شوش، كارگاه بسيار بزرگي را در شهر شاهي شوش ايجاد كرد كه حاصل اين فعاليت، گودال بزرگي بود كه در اين گودال 15 دوره فرهنگي را شناسايي كرد.
اين باستانشناس در ادامه افزود: چون ساختارهاي معماري اين دوره خشتي بوده، به مرور و با بارندگي شسته شده است. چند سال پيش، همزمان كه كاوش و مرمت ديوار جبهه غربي آپاداناي شوش ادامه داشت، او نيز به مرمت شهر پانزدهم مشغول شد و توانسته است قسمتهاي زيادي از اين شهر را دوباره مرمت كند.
او در پايان خاطرنشان كرد اميدوار است مرمت شهر پانزدهم پايان پذيرد تا با تبديل آن به سايت موزه، بخش ديگري از تاريخ شوش نمايان شود.
اما در ادامه اين نشست، دكتر مرجان مشكور، ديرين زيست محيط شناس و جانور باستانشناس و عضو مركز تحقيقات ملي فرانسه و تنها متخصص ايراني اين فن در مورد بقاياي جانوري جا مانده از عهد باستان در شوش گفت: كاوشها در شوش به كشف مقادير انبوهي از بقاياي جانوري منجر شده، اما فقط از دهه 1970 بود كه نه تنها مواد جانوري شوش، بلكه ديگر محوطههاي باستاني اطراف آن (چون محوطههاي دورههاي روستانشيني نظير جعفرآباد، جوي، بندبال و بوهلان) نگهداري و به طور اصولي ثبت و ضبط شدند.
ترميم پايههاي ديواره شرقي آپادانا
سيروس برفي، باستانشناس نيز در اين نشست با ارائه گزارشي به پوشش اضطراري پايه ستونهاي دروازه شرقي آپادانا پرداخت كه به عقيده وي تخريبهايي مثل آسيبرساندن به پايه ستونها، ساقه ستونها و سرستونهاي سنگي كاخ آپادانا و ديگر تخريبهايي كه طي چند سال اخير باب شده به دليل كمتوجهي مسوولان به آن محوطه باستاني بوده است.
به گفته وي، با بيش از يك قرن كاوش در شوش، بخشهاي مختلف شوش بويژه تپه آپادانا كه كاخ داريوش بر آن بنا شده است، تقريباً نقشه اين كاخ تا حد زيادي كامل شد. در زماني كه ژانپرو، باستانشناس فرانسوي سرپرست كاوشها در شوش بود، دروازه شرقي كاخ آپادانا كاوش شد.
در همين زما ن، پرو به مرمت و سازماندهي بقاياي معماري به دست آمده از كاوشهاي سالهاي پيش از فرانسويان همت گماشت كه در اين حوزه اطلاعات گرانبهايي نيز به دست آمد. وي افزود: از نمونه فعاليتهاي پرو ميتوان از كاهگل و مرمت ديوارهاي باقيمانده كاخ آپادانا و ترانشه گريشمن كه به شهر پانزدهم مشهور است و همچنين به تثبيتهاي ترانشههاي دومنكم در حياطهاي كاخ آپادانا اشاره كرد. به گفته وي، با توقف كاوشها و وقوع جنگ تحميلي، آسيب فراواني به محوطه وارد آمده است و مرمت اين بخش يكي از ضروريات در محوطه تاريخي شوش به شمار ميرود.
شوش در كتاب مقدس
ذكر مكرر نام شوش در كتب مقدس منجر به آن شد كه خاطره اين شهر كهن و تاريخي در يادها بماند. در دوره جديد، نخست سياحان اروپايي بودند كه ويرانههاي شوش را بازشناختند و دريافتند اين ويرانهها به شوش مذكور در كتاب مقدس دلالت دارد. بنجامين تودلايي، خاخام كليمي كه بين سالهاي 1163 و 1173 ميلادي براي بررسي وضع كليميان در ايران به سر ميبرد به چنين شناختي دست يافت.
او كه براي زيارت آرامگاه دانيال نبيع به جانب اتلال و ويرانههاي شوش رفته بود، متوجه شد اين مكان همان محل ياد شده در تورات يعني شوش باستاني است. پس از وي، سياحان بسياري از بقاياي اين شهر باستاني ديدن كردند.
در آغاز قرن نوزدهم همچنان كه بتازگي باستانشناسي صبغه جديتري به خود ميگرفت، سياحاني چون هنري لايارد و هنري راولينسن از شوش بازديد كردند و پس از آن ويليام لفتوس انگليسي به سال 1851 با كسب مجوز از ناصرالدينشاه قاجار حفاريهايي را در تپه آكروپل شوش انجام داد. پس از آن، زوج فرانسوي ژان و مارسل ديولافوا، نخستين كاوشگران فرانسوي شوش شدند و حفاريهاي درازدامن فرانسويها در شوش به اجرا درآمد.
مهدي نورعليشاهي
دوشنبه 11 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]