واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: خودزني به شيوه ما ايرانيان
ما متأسفانه در جامعه از يكديگر كم آزار فيزيكي و غير فيزيكي نميبينيم. حتي مشكلات اوليه عبور و مرور را حل نكردهايم. هنوز يك فرد به ويژه يك سالمند نميتواند با آرامش از عرض خيابان عبور كند (بارها ديدهايم كه سالمندان عصايشان را به سمت رانندگان حركت ميدهند تا آنان را زير نگيرند).
در يك نگاه ابتدايي، رفتار يك ملت مسلمان قاعدتا بايد از ملل غير مسلمان بهتر باشد، زيرا هيچ مكتبي مانند اسلام بر مسئول بودن آدمي در قبال كوچكترين عملش (مثقال ذره) تأكيد نكرده است. به همين منوال، رفتار يك ملت شيعه بايد از ملل سني مذهب بهتر باشد چرا كه از «اعتقادات ضروري شيعه» عرضه شدن اعمال بر پيامبر (ص) و ائمه اطهار عليهم السلام است و طبق روايات در هر دوشنبه و پنجشنبه اعمال ما بر حضرت ولي الله الاعظم امام عصر(ع) عرضه ميشود (روايات ذيل تفسير توبه/105).
متاسفانه ميبينيم ما شيعيان حتي در مسألهاي به اهميت نماز از اهل تسنن عقب افتادهايم. هنگام اذان در شهرهاي ما تغيير محسوسي در خيابانها مشاهده نميشود و حتي از برگزار نكردن مسابقات فوتبال در وقت اذان عاجز ماندهايم، در حالي كه برادران سني عليرغم تقيد به خواندن نمازها در پنج وقت به جاي سه وقت، ليگهاي خود را خارج از وقت اذان و منظمتر از ما برگزار ميكنند. مولاي ما امير المؤمنين (ع)، همرديف «تقوي» ما را به «نظم» سفارش كرده است (اوصيكم بتقوي ا... و نظم امركم)، اما يك مشكل هميشگي ما همين بينظمي بوده است. شروع نشدن مجلس در ساعت مقرر توسط خود قانونگذاران در طول سي سال گذشته فقط يك نمونه است. (مجموعا 3265 مورد غيبت و 6664 تاخير تنها در يك دوره مجلس، خسارتي بالغ بر 206 ميليارد تومان بر جاي گذاشته است. فارس/21 خرداد 1387).
به راستي اين همه گلايه و شكايت از تبعيض، قانون شكني، بيانصافي، حرمت شكني، پارتيبازي، بيتوجهي يا عدم رعايت حق ديگران در اداره، مغازه، تاكسي، كلانتري، گمرك، بيمارستان و دادگاه، گله از كيست جز گله مردم از مردم؟ گله و شكايت ايراني از رفتار ايراني مربوط به دوران پس از انقلاب نيست؛ دهههاست كه هر كس كه در رفتار ما دقيق شود، خصوصا اگر به خارج از كشور پا گذاشته باشد، بر برخي عقب ماندگيهاي رفتاري ما افسوس ميخورد.
در هنگام خريد از مغازهاي كه ما مشتري دائمش نبوده و به طور اتفاقي از آن خريد ميكنيم، بارها ديدهايم كه خريدار ديگري وارد ميشود و مورد توجه ويژه فروشنده قرار ميگيرد. فروشنده عباراتي از قبيل «چاكريم» و «نوكريم» و «در خدمتيم» و «فداي شما» را تقديمش ميكند، خارج از نوبت خريد به كارش رسيدگي كرده و حتي به او اجازه ميدهد سري هم به پشت پيشخوان بزند. او كيست و اين توجه ويژه و چندين بار اعلام مخلص و نوكر بودن مغازه دار به چه دليل صورت ميگيرد؟ آيا او يك مقام كشوري است يا يك سرمايه دار بزرگ؟ هيچكدام، او مغازه دار ديگري مثل قصاب، ميوه فروش، الكتريكي، چلوكبابي و يا كارمند بانك «در همان محل» است.
فرض كنيد خودرو يك خانم در يك خيابان شلوغ خاموش ميشود و چند صد خودرو از كنارش رد ميشود. اگر اين توقف كه راننده در ايجاد آن بيتقصير بوده به مدت نيم ساعت باعث كندي ترافيك شود، چند عكس العمل از قبيل متلك، در هم كشيدن چهره، نگاه غضب آلود و بوق از جانب ما و امثال ما او را مينوازد؟ تعارف نداريم، لا اقل دهها. اين خانم كيست؟ مدير، پزشك، معلم، كارمند، منشي، دانشجو، خانه دار، و مهمتر، مادري از همين جامعه است كه به غير از خانواده و فرزندان خود، روزانه با دهها، صدها و گاهي هزاران نفر سر و كار دارد. اين فشار عصبي كه بر او وارد شده در وجود او دفن نميشود، بلكه به افراد ديگر منتقل ميشود.
متن كامل را در ستون يادداشت بخوانيد.
جمعه 8 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]