واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: هديه عظيم رهبري در هفته دولت به دولت نهم
اميرعلي اميري
چشمه زلال حكمت بيانات رهبري معظم انقلاب اسلامي در ملاقات با رئيس جمهور و هيأت دولت، سرمايه و پشتوانهاي عظيم براي تجديد قوا و اميد به پيمودن راه آينده براي نظام و به ويژه قوه مجريه است كه شناخت قدر و ارزش آن به ويژه براي دستاندركاران دولت، مايه عزت دوچندان آنان نزد خداوند و مردم و تضمين موفقيتهاي آنان خواهد بود.
تأييد و برشماري ويژگيهاي ممتاز دولت نهم، تأكيدي است بر استمرار اين ويژگيها و همچنين صيانت آنها از آفات و آسيبهاي موجود احتمالي و برشمردن نواقص و اشكالات يا طرح برخي مطالبات، برنامههاي جامع و سرفصلهايي مهم و بااولويت است كه دستور كار آينده دولت و ديگر قواي همكار دولت را تعيين مينمايد.
البته بر همگان و بيش از همه بر مسئولان دولت است كه اين رهنمودها را پيش روي قرار داده و به دور از برخوردهاي سياسي و جناحي و يا بهرهبرداري له يا عليه و يا انتخاباتي و با عمل به آنها، راه پيمودن مسير دشوار پيشرفت و عدالت را هموار كرده و با ياري و توكل به خداوند در تحقق اهداف مقدس انقلاب اسلامي تلاش شود.
رهبر انقلاب به سه ويژگي ممتاز دولت شامل موارد زير اشاره نمودند:
1ـ انرژي، تحرك، نشاط كار و جديت در خدمت به مردم
به حق بايد اذعان كرد، اراده اين دولت و شخص رئيسجمهور بر اختصاص تمام و كمال وقت و عمر مفيد دستاندركاران ارشد و مديران سطوح بالايي دولت براي كار و تلاش و خدمت، بينظير و ستودني است و مواظبت از اين وجه امتياز به استمرار و خستگيناپذيري در اين امر است كه بحمدالله آثار آن تا به كنون مشهود بوده و اميد است ادامه يابد. نكته ديگر، سرايت اين ويژگي به بدنه و سطوح پايينتر دولت همراه با روحيه خدمت بيمنت به مردم است. اصرار بر برخورد خوب كارگزاران دولتي با مردم و تكريم آنان در زمان عرضه خدمت همراه شدن احترام براي مردم همراه با خدمت به آنها نيز الزاماتي است كه طعم شيرين خدمت دولت را در كام مردم شيرينتر و ماندگارتر ميكند و لبخند رضايت را بر لبان آنان مينشاند.
2ـ انطباق شعارها و گفتمان دولت با شعارها و گفتمان امام و انقلاب
ويژگي ديگر رئيسجمهور و دولت نهم است كه به ويژه در دوراني كه اين گفتمان در داخل امالقراي اسلامي هم غريب واقع شده بود، ارزش والاتري پيدا ميكند. افتخار به اين گفتمان و دفاع جانانه و بدون ملاحظه از آن با صراحت و بدون تعارف توسط شخص رئيسجمهور، دستاورد و سرمايه عظيمي براي نظام اسلامي تلقي شده و بارقههاي اميد را در قلب ملل مسلمان و تحت ستم جهان اسلام، بيش از پيش زنده ميدارد.
پرچمداري اين گفتمان كه راه درست و مستقيم انقلاب اسلامي است، ايجاب ميكند كه همه جوانب آن مراقبت و پاسداري شود و اجازه داده نشود نغمههايي نسنجيده و اهدافي حقير، غباري بر چهره درخشان اين خورشيد راهنماي كاروان انقلاب اسلامي بنشاند.
در اين بحث، جا دارد به اين نكته اشاره شود كه برقراري رابطه با آمريكا كه مظهر «شيطان بزرگ» در گفتمان امام و انقلاب اسلامي است، آنقدر ارزشي نداشته و يا اصلا ارزشي به شمار نميرود كه گاها اصولي انكارناشدني از اين گفتمان مثلا مانند موضعگيري در مورد رژيم اشغالگر صهيونيستي را متزلزل كند. نبايد دولت و به ويژه رئيسجمهور ـكه خود با ادبياتي غيرقابل مناقشه اين گفتمان را تبليغ ميكند ـ اجازه دهد در دولت او و يا منتسبان به وي، مشي ديگري را بپيمايند، چرا كه طبيعت پرچمداري و پاسداري از اين گفتمان ايجاب ميكند كه عناصر اينچنيني از اين درخت اصيل و تنومند، هرس شوند.
3ـ مردمي بودن
ويژگي بارز و مبارك ديگر دولت، يادآور شد كه انصافا تغيير مسيري در مناسبات و رفتارهاي غيرانقلابي و مردمي سالهاي گذشته بود كه همچون آفتي خانمانسوز، مرتب فاصله بين حاكمان و مردم را افزايش ميداد. الگوي روحيه خودماني و بيتكلف و مردمي بودن در بالاترين مقام دولتي كشور، رفتاري پسنديده و نيكوست كه در دولت نهم بحمدالله مورد توجه بوده و هست. صيانت از اين فضيلت بزرگ و آلوده نشدن آن به ريا و فريبكاري است كه مبادا كساني بخواهند با ظاهري آراسته به اين خصوصيت، راه نفوذ در دولت را بپيمايند و اهداف ديگري را دنبال كنند.
مدير متواضع، لايق، دانا و آگاه به حوزه كاري و مسئوليت كه هدف خدمت به مردم را بدون منت و همراه با عزت و احترام به آنها دنبال ميكند، «مردمي» است. نتيجه مردمي و خاكي بودن، بايد دردآشنا شدن، پيدا كردن احساس همدردي با مردم و درك مصايب و مشكلات مردم باشد تا مفيد فايده واقع شده و مؤثر افتد كه حضور در ميان مردم، سخن گفتن با آنان و تماس و انس با آنان نيز از لوازم آن است.
و اما محورهايي كه رهبري به عنوان نقد و مطالبات طرح كردند، مكملي جداييناپذير براي امتيازات مطرحشده است كه خداي ناكرده غفلت و گاه بيتوجهي به آنها ـ كه مسبوق به سابقه هم است ـ ميتواند چهره خدوم، مردمي، تلاشگر و انقلابي دولت نهم را مخدوش و غبارآلود كند:
1ـ رعايت قانون
احترام به قانون و خود را مافوق قانون و ايده و فكر خود را برتر از قانون ندانستن و برطرف كردن ايرادات احتمالي قوانين از راه طبيعي و قانوني خود، حتما از ضروريات برقراري عدالت و نظم در كشور است كه بيش از همه به شخص رئيسجمهور و ارشدترين مديران دولتي بازميگردد، زيرا آنجا نقض قوانين و اعمال نظر برخلاف قانون در امور، شايبه خودرأيي و قدرتطلبي پيدا ميكند كه تخلف رئيسجمهور يا يك وزير از قانون مطرح باشد كه صاحب قدرت و اختيار هستند، در صورتي كه نقض قوانين توسط يك كارمند جزء دولت يا يك شهروند، هرچند ناپسند است، اما تعبير به ديكتاتوري نميشود.
2ـ عدم شتابزدگي
از روز نخست آغاز به كار دولت نهم، يعني در مراسم تحليف رئيسجمهور، پرهيز از شتابزدگي در انجام امور مهم، توصيه رهبري به دولت بوده و اينك در آستانه آغاز سال آخر دولت نيز مطرح ميشود كه البته در اين سه سال، رعايت نكردن اين نكته در برخي مسائل مهم، مشكلاتي را به وجود آورده است. زيان كلان اين شتابزدگي به ويژه در طرحهاي بزرگ و زيربنايي كشور، علاوه بر آنكه طرح را با ناكامي روبهرو ميسازد، دستاوردهاي آن را به شدت كاهش ميدهد، زمينه اجراي درست آن را در آينده نيز ميخشكاند و لطمهاي جبرانناپذير بر پيكره نظامات گوناگون ميزند.
اين ويژگي شتابزدگي، دامنگير كساني است كه اصرار دارند كار خير و خوبي را خود آغاز كنند و حتما در زمان مسئوليت خودشان هم به پايان رسيده و به نام آنها هم ثبت شود؛ بنابراين، عجله ميكنند كه با سرعت طراحي، اجرا و تمام شود. حال اين پرسش مطرح است كه چه هدفي از اجراي اين طرحها دنبال ميشود؟ حل مشكلات مردم و پيشرفت كشور يا دستاوردي كوتاهمدت براي اينكه چند صباحي بيشتر ما را در اريكه مسئوليت انتخاب كنند ـ كه اگر اين نيست كه انشاءالله نيست ـ پس شتابزدگي چرا؟!
هرچند سرعت معقول در همه كارها پسنديده است و منكر آن نيستيم، ولي طبيعت كارهاي بزرگ و درازمدت اين است كه زمان لازم براي طراحي و اجراي مراحل گوناگون آن، مدنظر قرار گيرد. البته اين مشكل قديمي كشور است چراكه بايد يك رئيسجمهور و دولت پيش از انتخاب، برنامه و طرحهاي كلان براي اداره و پيشرفت كشور داشته باشد تا به محض انتخاب و آغاز به كار، آنها را به مورد اجرا بگذارد و زمان لازم براي اينكه آن كارها را در يك دوره چهار ساله به پايان برساند، داشته باشد، نه اينكه پس از سه سال، دولتي در آخرين سال عمرش تازه جمعبندي كند كه مثلا اقتصاد كشور، احتياج به تحول دارد كه طبيعتا تحول نيز نياز به طرح دارد. طرح تحول هم كار كارشناسي عميق و علمي نياز خواهد داشت و اجراي طرح هم وابسته به فراهم شدن مقدمات، وضع و اصلاح قوانين جديد و آماده شدن زمينههاي گوناگون مديريتي و ساختاري و سازماندهي است كه همه اين مراحل، نيازمند زمان است و اگر اصرار باشد در زماني كوتاه اين مسائل رخ دهد، همان شتابزدگي پيش خواهد آمد.
3ـ تعامل با قواي مقننه و قضائيه و تعامل نظاممند با نخبگان
جاي شگفتي و شايد تأسف است كه مجلسي همراستا و همسو، هم در دوره هفتم و هم در دوره هشتم با دولت و اصولگرا وجود داشته و دارد و قوه قضائيه نيز همراستا با دولت است، اما اين تعامل مورد تأكيد رهبري، آنچنان كه بايد و شايد رخ نميدهد. اگر واقعا دولت تعامل با دو قوه ديگر را در دستور كار خود قرار دهد و جايگاه آن قوا را نيز در كنار خود به رسميت شناخته و رعايت كند و نه اينكه از دولت انتظار پيروي و دنبالهروي را داشته باشد و دو قوه ديگر نيز همراهي و كمك به دولت به منظور انجام خدمت بهتر به مردم و پيشرفت كشور را وجهه همت خود قرار دهند، همافزايي توانها در اداره كشور، موجب تسريع حركت به سمت عدالت و پيشرفت خواهد شد.
از سوي ديگر، تعامل نظاممند با نخبگان، ضمانت عقلانيت و عملي بودن تصميمات و طرحها و بهرهبري از تواناييها و داناييها و استعدادهاي داخل كشور براي تحقق جهش بزرگ مورد نظر رهبر در پيرفت كشور را فراهم ميكند. توجه به اين نكته هم مهم است كه تعامل نظاممند ضد با نخبگان با اينكه جلسهاي عريض و طويل تشكيل شود و از صدها نخبه، چند نفري آن هم هر كدام چند دقيقه وقت اظهارنظر راجع به موضوعي بيابند، به دست نميآيد و شايد رهبري نيز به همين دليل از كلمه «نظاممند» استفاده كردهاند كه بايد اين تعامل با نخبگان در سطوح گوناگون در فرآيند تهيه طرحها و تصميمسازيها ساري و جاري شود كه انشاءالله اين امر مورد توجه دولت و البته دستگاههاي ديگر كشور قرار گيرد.
4ـ دولت بايد با سعه صدر از اين انتقادها استقبال كند، آنها را با گوش جان بشنود و با بررسي و توجه كافي و كامل به انتقادهاي صحيح عمل كند.
انتقادپذيري و تحمل و سعه صدر، لازمه پذيرفتن مسئوليتهاي بزرگ است و كمبود آن، ضعفي است كه بايد از خداوند خواست كه اين شرح صدر را عنايت كند. انتقادپذيري به نوعي به خدمت گرفتن فكر و استعداد ديگران براي انجام بهتر كارهاست. انساني با هوش و درايت است كه با گوشهاي شنوا، نقد كارهايش را كاوش ميكند و موارد درست آن را به عمل درميآورد و پاسخ مثبت به نقد يا استقبالي كه رهبري ميفرمايند از انتقاد بشود، همان است كه به موارد درست آن عمل شود و نيازي به پاسخ دادن هم نيست. البته بر ديگران هم هست كه نقد دلسوزانه را در دستور كار خود قرار دهند و از تخريب ـ كه به تعبير رهبري، خيانت به نظام و كشور است ـ بپرهيزند.
مقام معظم رهبري انتقاد را خدمت و تخريب را خيانت به نظام و كشور دانستند كه البته هرچند از تخريب دولت نهم، ابراز تأسف شديد كردند، اما اين فرهنگ، خاص دولت نيست، بلكه در همه امور راجع به همه دستگاهها و قوا و اشخاص ميتواند مصداق داشته باشد كه البته اين تذكري به خود دولت و دولتمردان در برخورد با ديگران نيز است كه انتقاد ابزاري براي تخريب نشود. اين نكته نيز گفتني است كه در داخل كشور و بين دستگاههاي گوناگون، نبايد پاسخ تخريب با تخريب داده شود و موجبات گسترش اين فرهنگ نادرست در جامعه فراهم شود؛ البته رهبري به دوري از مواضع تهمتآفرين نيز اشاره داشتند كه پرهيز از آن به ويژه براي مسئولان و مديران سطوح بالاي كشور، چه بسا ضروريتر است.
نكته جالب و قابل توجه در اين بخش، آن است كه مقام معظم رهبري، همان گونه كه اين توصيهها را فرمودند، عملا خود الگوي درستي از يك نقد دلسوزانه را در اين سخنراني حكيمانه ارايه كردند كه ميتواند سرمشق قرار گيرد كه در صدر و ذيل يك سخنراني، هم موارد مثبت و هم موارد مورد نقد و اشكال دولت نهم را منصفانه و زيبا و دلسوزانه بيان فرمودند و درواقع، تذكري بود كه اگر فضاي جامعه، فضايي جنجالي و غبارآلود نباشد، همان موضوعات و انتقاداتي كه در برخي مواقع در فضاي غوغاسالاري، بياثر و مشكلساز ميشود، در يك فضاي صميمي ميتواند به خوبي طرح شود.
اميد است انشاءالله همگان با تأسي به روش و منش حكيمانه رهبري انقلاب و مصمم به پيمودن راه دشوار لكن غرورآفرين انقلاب اسلامي در اين مقطع حساس گام برداشته و عدالت و پيشرفت به عنوان دستاورد دهه چهارم انقلاب با عنايت الهي محقق شود.
چهارشنبه 6 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]