محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855044236
رئيس سازمان بهزيستي:سلامت اجتماعي در كشور برنامه ندارد
واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: رئيس سازمان بهزيستي:سلامت اجتماعي در كشور برنامه ندارد
رئيس سازمان بهزيستي ميگويد: اكثر مديران كشور برنامههاي كوتاه مدت را به اقدامات بلند مدت و پيشگيرانه ترجيح ميدهند، برنامه سلامت اجتماعي در كشور نداريم به همين علت از وضع موجود راضي نيستيم.
ابوالحسن فقيه، رئيس جوان سازمان بهزستي 3 سال است كه مديريت اين سازمان را به عهده گرفته است در گفت وگويي تفصيلي با خبرگزاري فارس معتقد است اقدامات بهزيستي در 53 وظيقهاي كه به عهده دارد رشد كرده است اما چون يك برنامه سلامت اجتماعي مدون در كشور نداريم امكان سنجش كلان برنامهها وجود ندارد. او خود را يك مدير واقعگرا و نه ايدهآليست ميداند اما وضع موجود را رضايت بخش نميداند، فقيه معتقد است مديران كشور دوست دارند در مدت كوتاه مسئوليتشان حاصل كارشان را ببينند و نشان دهند، به همين علت برنامههاي ريشهاي و پيشگيرانه را كه حاصل آن در بلند مدت به نتيجه ميرسد را در اولويت قرار نميدهند و اين موضوع را يك فرهنگ رايج در مديريت كشور ميداند. گفت و گوي فارس را با اين مدير جوان بخوانيد.
اصلاح چارت سازماني بهزيستي به كجا كشيد؟
فقيه: چارت فعلي ما در ستاد الان بر اساس خدمات سازمان بهزيستي است، مثلاً دفتر مهدهاي كودك، دفتر آسيبهاي اجتماعي، دفتر جسمي حركتي، انگار كه ما در ستاد مراجعه كننده داريم، اين چارت براي ستاد بهزيستي جواب نميدهد، براي ادارات كل و شهرستانهاست كه خدمت رساني ميكنند، چارت ستاد بهزيستي بايد چارت سياستگذاري، برنامهريزي و نظارتي باشد، براي آن طراحي كردهايم اما هنوز نتوانستيم تصويب كنيم، بايد بفرستيم براي معاونت برنامهريزي دولت، فرستاديم اما يكباره قانون مديريت كشوري آمد، دوباره برگشت خورد و فرآيندها طول كشيد، هنوز اين موضوع را دنبال ميكنيم و اميدواريم تا زماني كه هستيم اين كار را به نتيجه برسانيم.
اين در حوزه اداري است، در حوزه خدمت رساني به مردم چه برنامه عملي نشده، داريد به خصوص كه سازمان بهزيستي جزء معدود سازمانهايي است كه متولي سلامت اجتماعي جامعه است؟
قطعاً در اين زمينه ما از وضع موجود راضي نيستيم و ميخواهيم هم از لحاظ كيفي و هم كمي خدمات به مردم را گسترش دهيم، الآن مناطقي در كشور هستند كه از خدمات بهزيستي محروم هستند.
چند درصد كشور اين طور هستند؟
فقيه: من درصد نگرفتهام، مثلاً جنوب كرمان اين طور است، سال گذشته ما مراجعه كرديم، جاهايي بود كه خيلي محروميت بود، تلاش كرديم كه خدمات را به اين جور جاها ببريم، اين كار باعث شد ستاد راهبردي رياست جمهوري هم براي چنين مناطقي تشكيل شود، در يكسال گذشته فقط در مناطق كپرنشين، 201 روستا مهد زديم، اين كار در آينده زندگي يك بچه تاثير گذار است، كلينيك مددكاري اجتماعي، كلينيك ترك اعتياد براي آنها زديم، اداره بهزيستي زديم.
از مجموع 66 هزار روستاي كشور، چند درصد تحت پوشش بهزيستي هستند؟
فكر ميكنم آمار روستاها كمتر باشد.
اين آماري است كه وزارت بهداشت اعلام كرده كه از اين تعداد در 17 هزار روستا خانه بهداشت هست؟
قبلاً خدمات بهزيستي در روستاها ميل به صفر داشت و هيچ خدمتي ارائه نميشد، الان حدود 6 هزار و 640 روستا مهد داريم و حدود 1200 مجتمع خدمات بهزيستي در روستاها ايجاد شده است كه هر يك از آنها روستاهاي كوچكتر اطراف را هم پوشش ميدهند، مجتمعهاي بهزيستي در روستاها همه خدمات بهزيستي را ارائه ميكنند، من فكر ميكنم بالاي 10هزار روستا اكنون از خدمات بهزيستي برخوردارند، ضمن اينكه طرح خدمات توانبخشي مبتني بر جامعه معلولان نيز كه با آموزش خانوادههاي معلولان در مورد شيوه نگهداري آنان همراه است حدود 45 درصد جمعيت روستايي را پوشش ميدهد و اين در حالي است كه ما تازه وارد اين عرصه شدهايم و قبلاً تقريباً بهزيستي هيچ خدمتي در روستاها نداشت.
ما الآن ستاد روستايي تشكيل داديم تا معاونتها را ترغيب كند خدمات را به روستاها ببرد. در بحث حاشيه شهرها هم وارد شدهايم در اين حوزه براي كار بهزيستي و ارائه خدمات اجتماعي به مردم بسيار ظرفيت وجود دارد. الآن قرار شده بهزيستي در هر استان يك منطقه آسيبخيز را شناسايي كند و آنجا را ساماندهي كند.
320 منطقه آسيبخيز شناسايي شده بود؟
اين آمار بعداً به 360 محله و منطقه آسيبزا افزايش يافت كه اكنون در 25 منطقه آن پايگاه خدمات اجتماعي راهاندازي شده است، قرار بر اين شده كه در هر استان حداقل يك منطقه آسيبزا تحت پوشش قرار گيرد و در آن پايگاه خدمات اجتماعي راهاندازي شود. در جاهايي كه بهزيستي براي اولين بار وارد شده است مردم استقبال خوبي كردهاند، بعضي جاها خود من براي افتتاح رفتم، مثلاً در جايي كه مهد كودك روستايي افتتاح شدهبود. كسي باور نميكرد، مردم بچهشان را به مهد كودك بسپارند اما توي آن مهد كودك 120 كودك پذيرش شد و الان جا ندارد به همين علت درخواست ايجاد مهد كودك دوم را دادهاند.
مهدهاي كودك اكثراً خصوصي هستند، كسي كه ميخواهد مهد كودك بزند، به مناطق روستايي يا محروم نميرود، چون مردم پول ندارند ماهي 20 هزار يا 30 هزار تومان بپردازند. ندارند كه بدهند. ما ديديم هيچ راهي نيست جز اينكه براي ايجاد مهد كودك در چنين مناطقي يارانه بدهيم.
چقدر يارانه ميدهيد؟
فقيه: الان 40 هزار كودك مناطق محروم و آسيبخيز با يارانه سازمان بهزيستي به مهد كودك ميروند، در مجموع 4 ميليارد تومان براي اين كار در سال هزينه ميشود، مهدهايي كه در مناطق حاشيه شهرها داير ميشوند، خصوصي هستند. اما پول بچهها را بهزيستي ميدهد، اين سياست ما بود كه خدمت را به جاهايي ببريم كه مردم آن نيازمندتر هستند. اين هم جزء طرحهاي جديد بود كه عدهاي هم مقاومت ميكردند كه چرا بهزيستي براي مهد كودكها يارانه بدهد. اما ما به اين برنامه و اثربخشي آن اعتقاد داريم و در آينده گسترش مييابد. حالا حالا در اين زمينه كار داريم.
اين آمارهايي كه شما اعلام ميكنيد، نشانه رشد خدمات در بخشهاي مختلف است اما يك شاخص ديگري وجود دارد به نام توسعه كه يك شاخص كليتر است و حاصل يك نگاه كلان و همه جانبه است، در حوزه سلامت اجتماعي كه وظيفه سازمان بهزيستي است آيا ما شاهد توسعه هستيم؟
در بحث سلامت اجتماعي فقط عملكرد سازمان بهزيستي مطرح نيست، خيلي سازمانها در اين حوزه موثرند، همه را بايد ببينيم و بعد بتوانيم بگوييم سطح سلامت اجتماعي در كشور بالا رفته است يا نه. شاخصهاي آن بايد تعريف شود و نسبت به گذشته مقايسه شود، مثل بانك مركزي كه تورم و ساير شاخصهاي اجتماعي را با هم ميبيند و در مورد توسعه اقتصادي كشور گزارش ميدهد. الان من نميتوانم بر اساس آمار سازمان بهزيستي در مورد توسعه سلامت اجتماعي در كشور نظر بدهم اما قطعاً سازمان بهزيستي در حوزه مربوط به خودش رشد داشته است. اين غير قابل انكار است اما در كنار آن رشد آسيبهاي اجتماعي، رشد معلوليتها همه اينها هم بوده است. خدمات ساير دستگاهها هم البته گسترش پيدا كرده است مثل شهرداري، فرمانداريها، استانداريها آنها خيلي ديد اجتماعي پيدا كردهاند. يكي از وظايفي كه سازمان بهزيستي براي خود قائل است اين است كه اهميت مسائل اجتماعي را براي ساير دستگاهها نشان دهد اين كار را ديگر نميتوان به صورت شاخص بيان كرد و جزء آمار آورد.
پس ما شاخصهاي سلامت اجتماعي و توسعه در اين بخش را نداريم كه شما بر اساس آن بتوانيد وضع موجود را در مقايسه با گذشته اعلام كنيد و گزارش بدهيد.
چرا، شاخص داريم ولي اين اندازهگيري هنوز در كشور انجام نشده است، اين كار بيشتر بايد در دانشگاهها و محيطهاي علمي انجام شود و جايي بايد باشد كه عملكرد همه دستگاههاي اجرايي را در حوزه سلامت اجتماعي بررسي كند، همه آمارها را داشته باشد و سال به سال گزارش دهد. در دانشگاه علوم بهزيستي اين موضوع قبلاً در 30 استان بررسي شد و گزارش آن چاپ شده است در سال 87 هم كار آماري جديد در اين دانشگاه شروع شده است.
الان چند سازمان در زمينه سلامت اجتماعي دخالت دارند؟
اولاً دخيل بودن را با موازي كاري يكي نگيريم، همكاري ارگانها موازي كاري نيست، بعضاً تعامل و همكاري در خيلي كارها لازم است، شايد الان در خيلي جاها موازي كاري داشته باشيم ولي اين طور نيست كه بگوئيم مثلاً سازمان بهزيستي متولي سلامت اجتماعي است ديگران حق ندارند دست بزنند و كاري بكنند و بايد كنار بايستند، حالا بهزيستي نه نيروي انتظامي، چنين تعريفي غلط است و همكاري و تعامل بين بخشي لازم است. اينكه الان موازي كاري هست حاصل اجراي نامناسب دستگاههاست. مسائل اجتماعي مثل يك سيكل به هم وصل هستند.
يعني بايد يك تقسيم كاري در حوزه سلامت اجتماعي داشته باشيم؟
دقيقاً. اما در هيچ جاي قانون چنين تقسيم بندي وجود ندارد. فقط در مورد كودكان كار آييننامه مصوب دولت داريم كه وظيفه را به عهده سازمان بهزيستي گذاشته است. در مورد زنان سرپرست خانوار هم قانوني مصوب مجلس در سال 1371 داريم. ديگر هيچ مصوبهاي در حوزه سلامت اجتماعي نداريم و آن تعريف كامل و تقسيم كاري كه مورد نظر شماست، نداريم.
البته در بعضي استانها سند كنترل و پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي آماده شده و سهم هر ارگان در كنترل آسيبهاي اجتماعي مشخص شده است. در بعضي استانها به قدري دستگاهها خوب كنار هم كار ميكنند كه واقعاً مثالزدني است به خصوص در پايگاههاي خدمات اجتماعي مناطق حاشيه شهرها، بعضي استانها خيلي موفق بودهاند و توانستهاند خدمات مختلف دستگاههاي مختلف را به صورت متمركز به مردم ارائه كنند.
نمونه بارز اين موازي كاري در مورد ساماندهي كودكان كار و خياباني در تهران بود كه شهرداري آماده پذيرش مسئوليت آنان بود اما بهزيستي اعلام كرد كه شهرداري بايد زير نظر اين سازمان كار كند، حاصل اين كار اين شد كه كل كار زمين بماند؟
البته نگاه ما نبايد اين باشد كه چه كسي كار ميكند، مهم اين است كه كار مردم انجام شود. اما در مورد كودكان كار ما در سيستم اداري قوانين بالادستي داريم كه نميتوانيم آن را نقض كنيم. در مورد كودكان كار ما آييننامه مصوب دولت را داريم. نميتوانستيم آن را لغو كنيم. هيچ نهاد پايين دستي نميتواند مصوبه بالادستي را لغو كند. شهرداري هم اگر امكانات و پول دارد بر اساس اين آييننامه بيايد وارد شود. سهم و وظيفه هر سازمان در اين آييننامه مشخص شده است.ما با هيچ كس اختلاف نداريم.
چرا آمار كامل آسيبهاي اجتماعي و رشد آن اعلام نميشود؟
چون در مورد خيلي از آسيبها ما آمار نداريم كه اعلام كنيم، ما فقط آمار موارد ثبت شده آسيبهاي اجتماعي در سازمان بهزيستي را داريم كه همه را اعلام ميكنيم، آمار كودكان خياباني، زنان و دختران آسيب ديده، دختران فراري، اختلال هويت جنسي، مراجعه كنندگان به خط اورژانس اجتماعي همه را داريم اما آمار وضعيت آسيبهاي اجتماعي كشور و رشد آن را ما نداريم.
خط قرمز اعلام آسيبهاي اجتماعي كجاست؟
آماري كه ما داريم خط قرمز ندارد. من يك نكتهاي را اصلاح كنم من در كنفرانس اسلام و آسيبهاي اجتماعي نكتهاي را گفتم كه بد برداشت شد، من گفتم كه در اسلام نجات يك انسان نجات همه است بنابراين در بحث آسيبهاي اجتماعي نبايد منتظر آمارهاي كلان بود، مسئولان نبايد بنشينند تا آمار يك آسيب اجتماعي بالا برود بعد به سراغ آن بروند، حتي اگر يك نفر هم دچار آسيب شد بايد مهم تلقي شود من نگفتم كه آمار آسيبهاي اجتماعي مهم نيست. اما در بحث آسيبها نبايد منتظر آمار باشيم كه بالا برود مثلاً خودكشي افزايش ناگهاني داشته باشد تا دغدغه مسئولان شود. در بحث آسيبها يك نفر هم يك نفر است و گرنه آمار براي هر نوع برنامهريزي لازم است. اما در مسائل اجتماعي نبايد منتظر آمار بالا باشيم تا مسئولان وارد عمل شوند.
خوب اين وظيفه سازمان بهزيستي هم هست كه حساسيت مسئولان ساير حوزهها را در مورد مسائل و آسيبهاي اجتماعي بالا ببرد. شما اين كار را كردهايد؟
بله، اما حرف من اين است كه نيابد منتظر وقوع حادثه باشيم بلكه بايد پيشگيري كنيم.
نكته كليدي همين جاست، انتقادي كه به بسياري از سازمانهاي مرتبط با حوزه سلامت از جمله بهزيستي و وزارت بهداشت ميشود اين است كه همه درماننگر و پزشك محور هستند، منتظر ميشوند تا فردي بيمار شود يا دچار نوعي آسيب شود تا بعد او را درمان كنند يا نجات دهند، اين رويكرد در سازمان بهزيستي هم هست.
علت اين مسئله به 2 عامل بستگي دارد. اول اينكه بودجه كم است و امكانات محدود است، ما به قدري درگير آسيبها و درماندگان هستيم كه اصلاً نميرسيم به پيشگيري فكر كنيم، نكته دوم كه كليتر است اين است كه ما مسئولان دوست داريم نتيجه كارهايمان را ببينيم، مثلاً اگر يك جايي را افتتاح كنيم كه همه ببينند و خبرش هم منعكس شود بيشتر خوشحال ميشويم تا كاري كنيم كه نتيجه آن 10 سال ديگر معلوم ميشود. اين فرهنگ ما شده است، دوره مديريتها هم كوتاه است، ضمن اينكه شما خبرنگاران هم وقتي از ما ميپرسيد چه كار كرديد خيلي راحت است كه پروژههاي افتتاح شده را به شما نشان دهيم تا اينكه توضيح دهيم كه اقدام پيشگيرانه انجام دادهايم كه نمود عيني ندارد.
قبول دارم هنوز پيشگيري در سازمان بهزيستي جايگاه خود را پيدا نكرده است اما در رويكرد نه، سال 86 بودجه سازمان بهزيستي 12درصد رشد كرد اما بودجه پيشگيري 114درصد رشد پيدا كرد، به همين علت هم پارسال آمار خدمات پيشگيري خيلي تغيير كرد، مثلاً آمار آموزش مهارتهاي زندگي در سال 85 حدود 228 هزار مورد بود اما سال 86 به يك ميليون و 100 هزار مورد رسيد، آموزش پيش از ازدواج 18 هزار مورد بوده كه 160 هزار مورد شده يا غربالگري شنوايي سنجي 21 هزار مورد بوده كه به 110 هزار مورد رسيده است. پيشگيري از معلوليتها و آسيبهاي اجتماعي 262 هزار مورد بوده كه به 601 هزار مورد رسيده است، رشد بعضي از اين آمارها جهشي بوده است.
الزامات قانوني هم در اين حوزه ضعيفتر است.
بله، ضمن اينكه آن موضوع فرهنگي كه مديران ميخواهند كارشان نمود عينيتري داشته باشد هم هست.
پس ما به يك قانون براي پيشگيري از معلوليتها و آسيبهاي اجتماعي هم نياز داريم؟
بله، ما الان قانون جامع حمايت از معلولان را داريم اما قانون پيشگيري از معلوليتها را نداريم در مورد آسيبها هم همين طور، در مورد معلوليتها پيش نويش يك قانون را نوشتهايم، قانون خوبي است كه بسياري از مسائل از جمله پيشگيري از معلوليتهاي مادرزادي و مشاورههاي ژنتيك و اجباري شدن آزمايشهاي ژنتيك قبل از ازدواج را ما در اين پيشنويش پيشنهاد دادهايم يا حتي پيشگيري از تصادفات رانندگي همه را در بر ميگيرد. اين پيش نويش هنوز در سازمان بهزيستي در حال تكميل است كه فكر ميكنم تا حداكثر يك ماه آينده تكميل شود.
چهارشنبه 6 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سياست روز]
[مشاهده در: www.siasatrooz.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]
-
گوناگون
پربازدیدترینها