تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى على هر كس حلال بخورد، دينش صفا مى‏يابد، رقّت قلب پيدا مى‏كند، چشمانش از ترس خدا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846373902




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در بازی‌های 1974 تهران تقلب کردیم!/چه ارزشی دارد وسط شادی مردم بگویم دلیل این افتخار من بودم


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > مدیریت ورزش  - کمتر از 24 ساعت قبل از برگزاری مراسم تجلیل از مدال‌آوران و قهرمانان گوانگ‌ژو، مهمان دکتر علی سعیدلو بودیم و با مرد اول ورزش کشور از همه‌چیز صحبت کردیم.  دیروز بخشی از این گفت‌وگو را خواندید و امروز نوبت قسمت اصلی گفت‌وگوی ماست. نمی‌شود با معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان تربیت‌بدنی صحبت کرد و حرفی از فوتبال نزد. نمی‌شود روبه‌روی رئیس هیأت‌مدیره پرسپولیس در آخرین قهرمانی لیگ (فصل هفتم) قرمزها بنشینی و از شرایط امروز پرسپولیس، دایی و مسائل مربوط به هیأت‌مدیره و سرپرستی باشگاه صحبت نکنی. نمی‌شود با دوست صمیمی مدیران «فوتبالی» طرف شوی و از فدراسیون فوتبال و دو باشگاه پرطرفدار تهرانی که زیرنظر مستقیم ایشان اداره می‌شوند، بحثی مطرح نشود...بدون هیچ توضیح اضافه‌ای، مشروح گفت‌وگو با نفر اول ورزش کشور را تقدیم حضورتان می‌کنیم: ***کارنامه ورزش ایران بهترین نتیجه بعد از بازی‌های آسیایی بود. البته در آن دوره امتیاز میزبانی هم وجود داشت. اصلاً آن زمان تقلب کردند. مدال رشته‌های تیمی مثل فوتبال و واترپلو یا هندبال را به تعداد ورزشکاران حساب کردند در صورتی که مدال ورزش‌های تیمی به تعداد ورزشکاران داده می‌شود ولی مثل ورزش‌های انفرادی یک عدد باید محاسبه شود. یا در کشتی فرنگی ما 8 طلا گرفتیم که هنوز بسیاری از کشورهای آسیا این رشته را نداشتند. به هر حال آن مسابقات، شرایط خاص خودش را داشت اما من می‌خواهم از دریچه شادی مردم به موضوع نگاه کنم. آن روز مردم بیشتر شاد شدند یا امروز؟ ما در گوانگ‌ژو بودیم و همانجا ایرانی‌ها بعد از طلاها گریه می‌کردند. این شادی با چه قیمتی قابل مقایسه است؟ حالا هی بیاییم بگوییم آقا من بودم و این نبود! این برد مال من است! این افتخار را من به دست آوردم! وقتی بتوانی مردم را شاد کنی، ارزش دارد نه اینکه وقتی همه شاد هستند بیایی وسط و به همه بگویی من بودم! من تیم‌ها را بردم، من همه را قهرمان کردم! مثل این است که الان که در ورزشگاه آزادی جشن قهرمانی است، من بروم وسط و به همه بگویم: «من سعیدلو هستم، ‌رئیس ورزش! این کارها را من کردم!» خب برمی‌گردند یک شکلات یا شیرینی به من می‌دهند و می‌گویند: «آفرین!» حرف من این است که هدف باید شادی مردم باشد، ما آدم‌ها ماندنی نیستیم ولی افتخارات برای مردم ماندنی است. این نگاه شما بسیار ارزشمند است، اینکه دنبال سندزدن موفقیت نیستید. اما حرف من و خیلی‌های دیگر این است که تکلیف فدراسیون‌های ناموفق در میان این موفقیت‌ها چیست؟ ما از قبل کارمان را شروع کردیم. این طور نبوده که ما آدم‌هایمان را نشناسیم و حالا که آمده موفق شده، تعجب کنیم! اصلاً وقتی من می‌گویم 20 طلا می‌گیریم و دقیقاً به همین عدد می‌رسیم، این یعنی چه؟ یعنی این که ما آدم‌ها و توانایی‌هایمان را خیلی خوب می‌شناسیم. یعنی شما تک‌تک قهرمانان را با مدال‌هایشان می‌شناختید؟ توجه کنید که در هر کاری ضریب خطا هست. مثلاً چه کسی فکر می‌کرد طلای سوریان از بین برود؟ بعضی ورزش‌ها اصلاً رکورد ندارند و قابل پیش‌بینی نیستند ولی حرف من کلیت قضیه است. اینکه ما از اغلب نیروهایمان شناخت صحیح و کاملی داریم. من قبل از بازی‌ها لیستی تهیه کردم و جلوی اسم‌ها مدالشان را نوشته بودم؛ یعنی 20 طلا، 20 نقره و 20 برنز و جمع 60 مدال‌ها همین‌طوری اعلام نشد. ما 59 مدال گرفتیم و حالا اگر طلای سوریان رفت یا برنز یکی طلا شد، اینها استثناست. ما دقیقاً قبل از اعزام می‌دانستیم کدام تیم برای مدال می‌رود و کدام برای کسب تجربه رفته‌اند. کدام فدراسیون برای عنوان می‌رود و کدام صرفاً برای بودن، حضور و تبلیغ. ما شبانه‌روز کار می‌کردیم، حتی در همان گوانگ‌ژو هر شب در اتاقم لیست‌ها را بالا و پایین می‌کردم و اینکه چه کسی مانده و یا فردا چند مدال می‌گیریم و... الان هم به زودی و با پایان استراحت فدراسیون‌ها همه رؤسا را دعوت می‌کنیم و مثل قبل از بازی‌ها و تمام این یک‌ سال در جلسات مداوم از نزدیک ضعف‌هایشان را گوشزد می‌کنیم و دنبال تقویت نقاط قوت می‌رویم. موفقیت آسان به دست نمی‌آید. ان‌شاءالله دوستان ناکام، در آن جلسات و در پاسخ دلایل ضعف و ناکامی «توضیح» بدهند و «توجیه» نکنند! به هر حال تا المپیک فقط 18 ماه فاصله داریم.بالاخره بنده هم حضور دارم. نمی‌گذارم کسی سرم کلاه بگذارد. ما پول و امکانات و پشتیبانی و... همه چی دادیم و حالا آنها باید جواب بدهند که چرا انتظارات را برآورده نکردند. باز هم می‌گویم، ما از قبل می‌دانستیم که فرضاً اسکیت برای مدال نمی‌رود و به این دلیل، بازخواستی هم نخواهد شد؛ اما فدراسیونی که در برآوردها باید مدال می‌آورده و نیاورده، حالا توضیح می‌دهد. ما هم حضور داشتیم و همه چیز را دیدیم. فرضاً فدراسیون نمی‌تواند با داشتن قرعه آسان، همین‌طوری بگوید با قهرمان قاره بازی داشتیم و باختیم! همه‌چیز کارشناسی است و برای رفع معایب و تقویت نقاط قوت همه کار می‌کنیم. در مورد فاصله تا المپیک هم باید بگویم هنوز ایستگاه‌های زیادی وجود دارد، ورزش تمام‌شدنی نیست. هر رشته مسابقات قاره‌ای و جهانی و تورنمنت‌های بین‌المللی دارد و در هر عرصه تا المپیک دنبال رفع معایبش باید باشد. بعضی رشته‌ها و فدراسیون‌های ما فراتر از حد انتظار بودند. مثلاً کشتی که با وجود ناداوری‌ها و آن حق‌کشی آشکار در ربودن طلای «امیرعلی اکبری» باز هم فراتر از پیش‌بینی عمل کرد. ما آنجا بودیم و همه‌چیز را از نزدیک دیدیم. ببینید، یک‌سری سیاست‌ها در سطوح کلان ورزش جهان هست. مثلاً بسط و گسترش یک رشته در همه کشورها. وقتی قرار باشد یک کشور بیاید و همه طلاهای یک رشته را بگیرد، سایرین ناامید شده و قید سرمایه‌گذاری در آن رشته را می‌زنند. به همین دلیل در کشتی، قزاق‌ها، کره، ژاپن و بقیه همه کاری کردند؛ اما باز هم 7 طلا گرفتیم و 10 مدال. یا در ووشو، چین اگر 15 طلا می‌گذارد، 13 تایش را از قبل به حساب خود ریخته و این خیلی مهم است که ما در خود چین 3 طلا بگیریم و حساب‌های آنان را خراب کنیم. ما فدراسیون 10 مداله، 9 مداله و 8 مداله داشتیم. از نظر طلا هم بعد از کشتی، تکواندو، ووشو، قایقرانی، تکواندو، دو و میدانی، وزنه‌برداری و... همه خوب بودند و طلا گرفتند. من اینجا در تهران و آنجا در چین با تک‌تک این 59 برنده مدال صحبت کردم. بین دو پرتاب با احسان حدادی یا بین دو وزنه با بهداد سلیمی حرف زدم. همان‌طور که رئیس‌جمهور به من زنگ می‌زند و من روحیه می‌گیرم، تماس من با قهرمان و مربی‌اش هم به آنها روحیه و انگیزه می‌دهد. من می‌رفتم با آنها حرف می‌زدم. هر حرفی، حتی معمولی تا مشکلات مهم کاری یا خانوادگی. همین صحبت‌ها و رفع مشکلات آن قهرمان به او انگیزه می‌دهد. بعد از لطف خداوند، عامل اصلی افتخار ما، همین قهرمان و مربی و خانواده‌اش هستند که اغلب هم در شهرستان زندگی می‌کنند. یعنی قبل از فدراسیونها باید هیأت‌ها را ببینیم. پس از آن من هستم و اگر قرار به تعیین سهم باشد، سازمان و کمیته ملی المپیک کمترین سهم را در این موفقیت‌ها دارند. این درست نیست که من دوره بیفتم و مدام بگویم این افتخارات مال من است. مردم چه می‌گویند؟ مهم این است که هرکس در هر رتبه و شغل و لباس، وظیفه‌اش را درست انجام بدهد. در حال حاضر من نماینده اجرای سیاست‌های دولت در ورزش هستم و خیلی خوشحالم که حمایت رئیس‌جمهور به صورت صددرصد پشت سر ورزش است. اگر حمایت‌ها و تشویق مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری نباشد، ما هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم. الان نگاه شما به بازی‌های المپیک 2012 لندن است یا بازی‌های آسیایی 2014 کره‌جنوبی؟ فکر می‌کنید شیرینی موفقیت‌های گوانگ‌ژو در کره‌جنوبی تکرار می‌شود؟ دلایل موفقیت امروز را که گفتم. بعد از لطف خدا، حمایت‌های مدیران ارشد نظام که هست. من هم تا روزی که در خدمت ورزش باشم، همین برنامه‌ریزی، نگاه کارشناسی و پشتیبانی را خواهم داشت و ان‌شاءالله با حفظ همین روحیه برادری و خلوص نیت، همگی فقط برای شادی دل مردم کار می‌کنیم. به دنبال سهم و سند زدن موفقیت‌ها به‌نام خود هم نیستیم؛ اما مسئله‌‌ای که هست، تلاش سایرین و عینیت زندگی در ورزش است. ورزش مثل زندگی برد و باخت و فراز و نشیب دارد. من در بحث دیگری ثابت می‌کنم که کارمان در 4 سال آینده و دوره هفدهم بازی‌های آسیایی به مراتب سخت‌تر از امروز خواهد بود و برای تکرار این موفقیت‌ها و افزایش 20 طلا و 59 مدال کار بسیار دشواری داریم؛ اما در المپیک 2012 لندن خیر. دلیلش هم فاصله اندک باقیمانده تا زمان برگزاری این بازی‌هاست. یعنی همان 18 ماه که گفتید و ما فرصت بهبود شرایط فعلی را داریم. اگر اجازه بدهید از بحث بازی‌های آسیایی گوانگ‌ژو خارج شویم. برای مردم ما فوتبال، خیلی مهم است. همه روی عملکرد این فدراسیون حساس هستند. نظر شما در مورد فدراسیون و کارنامه و عملکرد آن چیست؟ اصولاً چقدر به مسائل این فدراسیون ورود می‌کنید؟ اولاً که برای ما همه فدراسیون‌ها یکی هستند و به یک اندازه اهمیت دارند. حالا فوتبال برای مردم دنیا مهمتر است و اقبال عمومی نسبت به آن وجود دارد. در کشور ما هم این ورزش در کوچه و خیابان جریان دارد و هر قهرمانی در هر رشته‌ای به نوعی فوتبالش را در کوچه‌ها شروع کرده؛ اما ما دیدگاه کلی‌مان برای رشد و پیشرفت ورزش در همه فدراسیون‌ها یکسان است. یعنی برای همه برنامه‌ریزی کرده و پشتیبانی و حمایت می‌کنیم و بعد می‌نشینیم و براساس معیار و ملاک‌ها، عملکرد فدراسیون‌ها را سنجیده و به آنها نمره می‌دهیم. حالا یکی موفق است و یکی ناکام. برای تحلیل عملکرد فدراسیون فوتبال ما باید سابقه تاریخی‌مان را بررسی و علت ناکامی‌ را پیدا کنیم نه اینکه با آوردن و بردن آدم‌ها بخواهیم فدراسیون و فوتبال را درست کنیم. فدراسیون فوتبال گستره وسیعی دارد و دامنه عملکردش بسیار بالاست، ‌حالا جایی ممکن است در این گستره وسیع آدم‌ها مؤثر باشند؛ اما در کل خیر. شما نگاه کنید همین چندی قبل ذوب‌آهن تا فینال لیگ قهرمانان آسیا جلو رفت، خب این موفقیت کوچکی است؟ ولی مردم این موفقیت را به حساب عملکرد مدیریت باشگاه ذوب‌آهن می‌گذارند نه فدراسیون.این‌طور نیست. البته مدیریت باشگاه سهم دارد؛ اما همین باشگاه مگر زیرمجموعه فوتبال ما نیست؟ مگر در رقابت‌های تحت نظر همین فدراسیون رشد و شرکت نکرده؟ پس باشگاه جزئی از کلیت فوتبال است که آن کلیت می‌شود فدراسیون. همین ذوب‌آهن بعد از نایب‌قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا می‌آید در جام‌حذفی به یک تیم لیگ پایین‌تر می‌بازد و حذف می‌شود. آیا مدیریت در این باشگاه ایراد داشته یا این تیم اسیر حوادث فوتبال شده؟ پس باید فوتبال را به دقت تحلیل کرد؛ اما قبول دارم که باید برای فوتبال به دلیل اقبال عمومی نسبت به آن بیشتر وقت گذاشت و این را هم می‌پذیرم که مردم از عملکرد فعلی راضی نیستند. حالا باید نشست و کار کارشناسی و راه‌های خروج از این شرایط را بررسی کرد. نباید یک‌بعدی به قضایا نگاه کنیم. مثلاً بگوییم اگر پول باشد همه چیز حل است، یا اگر مدیریت اصلاح شود، فوتبال درست می‌شود. باید به همه چیز یکسان نگاه شود. از ساختارها و امکانات و سطح فنی بازیکن و مربی تا کیفیت و کمیت مسابقات، ‌مسائل فرهنگی ورزشگاه‌ها و... همه و همه را باید کارشناسی و تحلیل کرد و ریشه و علت مشکلات فوتبال را پیدا کرد و از بین برد. یک اصل کلی هم اینجا وجوددارد. وقتی ما می‌توانیم در تکواندو موفق شویم، پس دلیلی ندارد در فوتبال نتوانیم. وقتی در رشته تیمی والیبال موفق می‌شویم، پس باید بتوانیم در فوتبال هم پیشرفت کنیم. یک مسئله حساسیت‌برانگیز در ارتباط شما با بخش فوتبال، جلسه با سرمربی تیم‌ملی است. یعنی اینکه پرسیده می‌شود چرا باید رئیس سازمان تربیت‌بدنی و مرد اول ورزش، دو، سه جلسه با سرمربی تیم‌ملی بگذارد؟ من بارها گفته‌ام، با همه ورزشکاران و مربیان در همه رشته‌ها جلسه می‌گذارم. همین الان به شما گفتم که قبل از بازی‌های آسیایی به تک‌تک اردوها رفتم و با نفر به نفر بچه‌ها صحبت کردم. برایم رشته‌ها و آدم‌ها هم فرقی ندارد. رئیس و نایب‌رئیس فدراسیون کشتی یا فوتبال با سرمربی و قهرمان کشتی یا تکواندو. من با همه جلسه می‌گذارم. همین امروز (شنبه) کادر فنی تیم ملی کشتی آزاد اینجا بودند پس چرا حساسیتی به وجود نیامد؟ قبول کنید آن جلسات به چشم نمی‌آید؛ اما ملاقات با قطبی حساسیت برانگیز است. ایرادی دارد که من می‌خواهم از همه شرایط آگاه شوم؟ من باید با همه صحبت کنم و از دیدگاه‌های همه افراد مؤثر در هر ورزشی مطلع شوم. مربی تیم‌ملی یک کارشناس است. من باید نظر او را بدانم. من نظر همه را می‌پرسم و از همه یاد می‌گیرم. من به عنوان عضو مجمع فدراسیون‌ها به طور مرتب با مسئولان رشته‌ها در ارتباط هستم و در جریان ریز کارهایشان قرار می‌گیرم. مشکلات را می‌گویند، راهکارها ارائه می‌شود و بعد در جلسات بعدی من پیگیری می‌کنم که کارها انجام شده یا خیر. در این راستا بسیاری مواقع شرایط ایجاب می‌کند که از مربیان ملی یا حتی قهرمانان رشته‌ها دعوت کنیم تا بیایند در جلسه و صحبت کنند. گاهی لازم است این جلسات خصوصی باشد تا آن قهرمان یا مربی راحت‌تر مشکلاتش را بگوید. مثل همین جلسه اخیر که با کریم باقری داشتید؟ بله، می‌شنویم فلان قهرمان مشکلی دارد، خب صدایش می‌کنیم که بیا بگو مسئله چیست تا حلش کنیم. مسئله کریم باقری چه بود؟ بحث خداحافظی از فوتبال را مطرح کرده بود. من خواستم بیاید و در موردش صحبت کنیم. گویا به شما پاسخ منفی هم داد. برای من استدلال کرد و من هم دلایلش را پذیرفتم. گفته بودند قهر کرده و دعوا شده و... این چیزها خطرناک است. من گفتم اینها که می‌گویند چقدر درست است. گفت هیچی. اصلاً این‌طور نبود. ایشان کاملاً منطقی حرف‌هایش را زد و من هم پذیرفتم که تصمیمش در این شرایط درست است و چیزی نگفتم. ماجرا زمین تا آسمان با شایعات تفاوت داشت. پس شما پذیرفتید که ایشان خداحافظی کند؟ بله، البته به ایشان پیشنهاد دادم کنار ورزش بماند و قبول هم کرد. این سرمایه‌ها راحت به دست نیامده‌اند که به سادگی آنها را از دست بدهیم. ما اگر به این بزرگان و پیشکسوت‌ها برسیم، باعث ایجاد انگیزه در جوانان شده‌ایم چون جوانان به این‌ها نگاه می‌کنند و می‌بینند ما با این سرمایه‌ها چطور برخورد کردیم. اگر برخوردها مناسب شأن اینها باشد، جوان برای ورود به ورزش انگیزه پیدا می‌کند. استقلالی‌ها گفتند چون شما پرسپولیسی هستید، باقری را پذیرفتید.درِ این اتاق به روی همه باز است. اگر چه کار بسیار سختی است و ما کمبود وقت داریم؛ اما محال است کسی وقت ملاقات بخواهد و ما ندهیم. ورزشکار و مربی و کارشناس و مدیر و افراد عادی فرقی نمی‌کند. اتفاقاً همین استقلالی‌ها که می‌گویید، بیشتر از همه با من رفیق هستند. همین آقای فتح‌ا...زاده هر دو روز یک بار می‌آید اینجا و خط را می‌گیرد و می‌رود و می‌بینید که الان صدرنشین هم شده! (خنده جمع) البته بستگی به بازی امروز ذوب‌آهن دارد. (هنگام مصاحبه، ‌دیدارهای هفته هفدهم در جریان بود و در این لحظه ذوب‌آهن یک - صفر از استیل‌آذین پیش بود و بازی را با دو گل به سود خود تمام کرد تا قهرمان نیم‌فصل شود). من نتایج امروز را نمی‌دانم و هنوز نپرسیده‌ام پرسپولیس و ذوب‌آهن چه کرده‌اند. پرسپولیس دو گل از پیکان عقب است! جدی می‌گویی؟ ‌ای داد بیداد! (باخنده) حالا از شوخی گذشته باید این اصل را در میان مردم جا بیندازیم که فوتبال یعنی همین. ورزش یعنی برد و باخت و این درست که هواداران از باخت تیم‌شان ناراحت می‌شوند ولی زیبایی ورزش به همین است. باید از باخت عبرت بگیری و از شکست پیروزی بسازی. اصلاً ورزش آینه زندگی است، هرکس درجا بزند و تلاش نکند، باخته و عقب افتاده. رابطه شما با آقای فتح‌ا...زاده چطور است؟ ایشان هر روز اینجا هستند، می‌آیند و می‌روند! سازمان تربیت‌بدنی هنوز برای دو باشگاه پرسپولیس و استقلال هیأت‌مدیره تعیین نکرده و به نظر می‌رسد روی این مسئله تأکید وجود دارد. حالا این تأکید از شماست یا سازمان؟ اصلاً تأکیدی وجود ندارد. طبق قانون، این باشگاه‌ها باید به بخش خصوصی واگذار شوند و نامه‌هایش را هم من 7 ماه پیش امضا کرده‌ام. اما خیلی‌ها می‌گویند شما رغبتی به واگذاری این دو باشگاه ندارید.این‌طور نیست، سازمان علاقه‌ای به تیمداری ندارد. ولی مدیریت قبلی هم چهار سال می‌گفت می‌خواهیم این دو تیم را واگذار کنیم! من نماینده خودم و مدیریت دوره خودم هستم. وقتی می‌گویید سازمان فعلی یعنی من، من چه مدرکی باید برای شما بیاورم که بپذیرید ما تمایلی به تیمداری نداریم؟ چه کار کنم که باور کنید؟ شما مدت‌هاست که از تعیین هیأت‌مدیره برای این دو تیم در اسرع وقت و با قید «به زودی» خبر می‌دهید؛ اما هنوز این دو باشگاه با سرپرست موقت اداره می‌شوند! موضوع هیأت‌مدیره بحث ثانوی است. مسئله اصلی و اولیه در قبال این دو همان واگذاری به بخش‌خصوصی است که ما همه کارهایش را انجام داده و نامه‌هایش را هم زده‌ایم. دیگر چه کار می‌توانیم بکنیم؟ نامه می‌زنیم که بیایید اینها را از ما بگیرید. حالا کسی نیامده، نمی‌توانیم که آنها را بیندازیم در خیابان! هر کاری، قانون و قاعده خاص خود را دارد. الان ما به سازمان خصوصی‌سازی و وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام آمادگی برای واگذاری کرده‌ایم و آنها هم دارند کارها را پیش می‌برند. به هر حال مقدماتی لازم دارد، باید حساب‌ها بررسی و برآوردها انجام شود. شما می‌توانید تاریخی را به صورت حدودی برای این واگذاری تعیین کنید؟ ما نامه‌اش را 7 ماه قبل به صورت کتبی به وزارت امور اقتصادی و دارایی داده‌ایم و می‌توانم بدهم شما آن را چاپ کنید. از ما اعلام آمادگی بود. ما کارهای مربوط به خودمان را 7 ماه پیش انجام داده‌ایم. آنها هم گفته‌اند احتمالاً تا پایان سال‌جاری، کار انجام می‌شود. پس تا پایان امسال دو باشگاه به همین شکل اداره می‌شوند؟ چاره‌ای نداریم. نمی‌توانیم آنها را به حال خودشان رها کنیم. تا لحظه‌ای که سرپرستی آنها با ماست، سازمان در انجام وظایفش کوتاهی نمی‌کند. و تا آن زمان هیأت‌مدیره‌ای در کار نیست؟ مسئله ما اصلاً هیأت‌مدیره نیست. مهم کیفیت کار و عملکرد مدیریت است که تا الان خوب بوده. حالا اگر فردا لازم باشد هیأت‌مدیره تشکیل شود ما این کار را خواهیم کرد. اگر به یاد داشته باشید هر دو باشگاه اسیر تنش‌هایی بودند که ما ترجیح دادیم سرپرست برایشان بگذاریم. دیدید که هر دو موفق شدند تیم‌هایشان را جمع‌وجور کنند و الان هم روال خوبی بر هر دو حاکم است. اولویت اول ما خصوصی‌سازی بود و فکر نمی‌کردیم کار اینقدر طول بکشد. مسلم است که با وجود هیأت‌مدیره کارها راحت‌تر می‌شود و همان‌طور که گفتم تا زمان خصوصی‌سازی هر لحظه احساس شد وجود هیأت‌مدیره لازم است بلافاصله‌ این کار را خواهیم کرد. اجازه بدهید وارد بحثی دیگر بشویم؛ حضور شما در انتخابات و نامزدی برای پست نایب رئیسی AFC. در محافل رسانه‌ای این‌گونه مطرح شده که شما به پیشنهاد آقای کفاشیان و توصیه ایشان برای نیابت «محمدبن همام» کاندیدا شده‌اید. شما به من بگویید که این کار خوب است یا بد؟ مسلماً شأن شما بالاتر از معاونت بن‌همام است. اینجا اصلاً شخص بن‌همام مهم نیست. مهم موقعیت حقوقی آن صندلی و نایب‌رئیسی کنفدراسیون فوتبال آسیاست. حالا رئیس آن هرکس و با هر ملیتی که می‌خواهد باشد. ولی شما نفر اول ورزش ایران هستید و نفر اول ورزش ما بالاتر از نفر اول فوتبال آسیاست. خب این بد است که نفر اول ورزش ایران نفر اول فوتبال آسیا هم باشد؟ نفر اول باشد خوب است؛ اما اجازه نمی‌دهند این اتفاق بیفتد. این نفر اول شدن یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد. باید بروی داخل گود و از یکجا شروع کنی. مگر همین بن‌همام چطور آمد؟ با لابی و گرفتن رأی این و آن به ریاست رسید. مگر غیر از این است؟ نمی‌شود در منزل بنشینی و بگویی من فقط باید نفر اول باشم و غیر از این نمی‌آیم و منتظر باشی این پست را به تو هدیه بدهند. باید بروی وسط و از یکجا شروع کنی. مگر فوتبال ما در این سی‌سال کم از ناحیه نداشتن کرسی در AFC ضربه خورده؟ بالاخره یک روز باید برویم و آنجا صاحب نفوذ و کرسی شویم تا حقمان پایمال نشود. این ایده شما بوده که بروید در انتخابات AFC نامزد شوید. هیچ فشار یا پیشنهادی از طرف فدراسیون وجود نداشته؟ مگر کارمند من می‌تواند به من فشار بیاورد و خواسته‌اش را به من تحمیل کند؟ فدراسیون، تحت اداره و امر من است نه من تحت امر آنها! ما یک تز کلی در شروع کارمان داشتیم که برویم و در تمام رشته‌ها صاحب کرسی‌های بین‌المللی شویم. لااقل در سطح قاره آسیا در هر کنفدراسیونی صاحب جایگاه مؤثر در تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری باشیم. الان ایران، صاحب ورزش طلایی در میان کشورهای اسلامی است. ما در بسیاری از رشته‌ها صاحب عناوین جهانی و قاره‌ای هستیم و واقعاً زشت است در کنفدراسیون‌ها نماینده‌ای نداشته باشیم. در همین گوانگ‌ژو مجموع مدال‌های تمام کشورهای عربی اندکی بیش از ما بود؛ اما تعداد نمایندگان آنها در کنفدراسیون‌ها چقدر بیشتر از ماست؟ خیلی بد است که ما در فوتبال هرگز نماینده‌ای نداشته‌ایم. باز هم می‌گویم، کسی در بدو ورود به یک مجموعه رئیس نمی‌شود. رئیس فیفا و AFC هم اول از پایین شروع کردند. الان مگر ما در کشتی قهرمان جهان و نایب قهرمان نیستیم؟ مگر مهد کشتی جهان ایران نیست؟ مگر در آسیا هم مدال‌ها‌ را درو نمی‌کنیم؟ پس چرا در کشتی جهان و آسیا صاحب نماینده‌ای نیستیم؟ متأسفانه بعضی‌ها در این انتقادات، غرض‌ورزی هم می‌کنند. یعنی من بروم کاندید ایران در یک مجمع بین‌المللی بشوم بد است و کسر شأن؛ اما اگر خود آقایان بروند خوب است! ما تا کی باید چوب این تفکرات را بخوریم؟ پس شما با این نگاه وارد عرصه می‌شوید که به صندلی شماره یک برسید؟ صددرصد. قرار نیست اگر شما از پله چهارم شروع کنی تا ابد چهارم بمانی. آنقدر ادامه می‌دهی تا به هدفت برسی. این غلط است که بنشینی کنار و بگویی تا رتبه یک را به من ندهید من نیستم! خب سی‌سال به دلیل همین تفکر کنار نشستیم! ضمناً آن آقایانی که الان به من ایراد می‌گیرند خودشان در این سی سال چه کار کرده‌اند؟ چه موقعیتی برای ایران کسب کردند؟ موقعیتی که داشتند چطور از آن برای فوتبال ایران استفاده کردند؟ 30 ‌سال است فوتبال ما همین است. همین الان فوتبال ما کجاست؟ بالاخره چهارم آسیا که هست. از سریلانکا که بالاتر هستیم، نیستیم؟ پس چرا سریلانکا صندلی دارد و ما نداریم؟ حالا اگر رفتیم و رأی نیاوردیم چه خواهد شد؟ هیچی! مثل تمام این 30 سال که جایگاهی در AFC نداشته‌ایم، مگر چه شده؟ لااقل ما تلاشمان را برای تغییر وضعیت انجام داد‌ه‌ایم. تجربه کسب می‌کنیم برای ادوار بعدی که بدانیم رأی را چطور باید به دست بیاوریم. اما اینکه بیاییم و هاله‌ای از تقدس دور آدم‌ها و جایگاه‌ها ایجاد کنیم و به بهانه این تقدس که نباید شکسته شود از ورود به عرصه‌ها بترسیم، این خیلی غلط است. انتخابات و رقابت است. ما هم تلاشمان را می‌کنیم اگر شد چه بهتر و اگر نشد هم سر جای الانمان هستیم. البته ما همین الان هم در بعضی از رشته‌ها صاحب کرسی‌های قاره‌ای هستیم. بله؛ اما اولاً که کافی نیست و در ثانی باید در تمام رشته‌ها صاحب کرسی‌های «اثرگذار» باشیم. وقتی ما در کشتی، در ووشو و تکواندو قهرمان جهان می‌شویم چرا نباید ریاست کنفدراسیون‌هایش را داشته باشیم؟ حالا گیریم فوتبال مال ما نیست، کشتی که از اینجا برخاسته، چرا در کشتی، ایران رئیس آسیا نباشد؟ در وزنه‌برداری مگر قاره ‌ما بزرگ‌تر از رضازاده دارد؟ چه کسی شایسته‌تر از او برای ریاست کنفدراسیون وزنه‌برداری حتی در دنیاست؟ مگر آنهایی که الان رئیس در آسیا و جهان هستند چه‌کاره بودند؟ از کجا آمده‌‌اند؟ مهم این است که برویم و جایگاه‌ها را بگیریم و بتوانیم از آن کرسی‌ها به مملکت و نظام اسلامی خدمت کنیم. این واقعیت است که هر کجا نباشی حقت را پایمال می‌کنند. من در ملاقات اخیرم با ژاک روگ (رئیس کمیته بین‌المللی المپیک) به ایشان گفتم که جمهوری اسلامی در ورزش امروز جهان قدرتی انکارناپذیر است. چرا ما نماینده‌ای آنجا نداریم؟ کدام کشور اندازه ما ورزشکار و ورزشدوست دارد؟ حالا در همین منطقه خودمان چرا ایران سهمی ندارد؟ ایشان پذیرفت و من هم نگفتم این سهم را به سعیدلو بدهید، به یک نفر در ایران بدهند که برود کار کند و نگذارد حق ایران پایمال شود. این هدف اصلی ماست و باید دنبالش برویم. برای شروع هم از قاره خودمان استارت می‌زنیم. به همان اندازه که تمرین و امکانات و استعداد در ورزش قهرمانی، مهم و اثرگذار است، داشتن کرسی و حق رأی در مجامع بین‌المللی نیز برای جلوگیری از حق‌کشی مهم و مؤثر است. سؤال آخر؛ بحثی مطرح شد که سازمان تربیت‌بدنی قراردادی به مبلغ 1300 میلیارد تومان با یک شرکت چینی منعقد کرده تا پروژه‌های ناتمام داخلی را به پایان برساند. ماجرای این قرارداد چه بود؟ متأسفانه یک عادت بد ما این است از چیزی که وجود ندارد خبری برای کوبیدن آدم‌ها و مجموعه‌ها می‌سازیم. اصلاً چنین چیزی وجود نداشت. حالا من ماجرا را توضیح می‌دهم؛ ما در ورزش، هر سال براساس قانون مجلس، بودجه ویژه‌ای داریم که برای زیرساخت‌های ورزش هزینه می‌شود. این را شما داشته باشید. از آن طرف دولت جمهوری اسلامی در تمام زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و... با کشور چین قرارداد همکاری دارد که این همکاری خار چشم دشمنان ماست که می‌خواهند ایران را منزوی ببینند. حالا این کشور قرار است بیاید و اعتبارات مالی را در ترم اقتصادی «فاینانس» کند. یعنی چه؟ یعنی کار ما را با تأمین مالی از خود جلو می‌اندازد و این در عرف دیپلماتیک بین‌المللی عملی کاملاً رایج و مرسوم است و عموماً کشورهای توسعه‌یافته چنین می‌کنند. این عمل در تمام قراردادها و پروژه‌های مختلف اقتصادی، تجاری، نفتی، بازرگانی و... انجام می‌شود. حالا دولت، چنین قرارداد و همکاری‌هایی با چین دارد و ما هم در ورزش جزیی از دولت هستیم. پس آمدیم و مطرح کردیم که ما در حدود 3 هزار میلیارد تومان پروژه تعریف شده در ورزش داریم که شامل طرح‌های بسیاری است. مثلاً دهکده‌های المپیک در مازندران و فارس و... ورزشگاه‌های مختلف در شهرهای مختلف. مثل نقش جهان! بله. حالا برگردیم اول بحث. ما باید هر سال منتظر می‌شدیم تا مجلس بودجه عمرانی برای زیرساخت‌های ورزشی را به سازمان تحویل بدهد و ما بر اساس آن، بخشی از پروژه‌های بزرگ را پیش ببریم. از آن طرف دولت چنین امکانی را برای همه وزارتخانه‌ها فراهم کرده. پس رفتیم و از دولت اجازه گرفتیم که ما هم می‌توانیم از امتیاز فاینانس استفاده کنیم؟ مجوز دادند و ما هم یک پروتکل (قرارداد) با چینی‌ها امضا کردیم. آنها دوست ما هستند.اما در ماجرای افتتاحیه آن اتفاق افتادبرنامه افتتاحیه دست شورای المپیک آسیا بود نه چینی‌ها. در همین گوانگ‌ژو دیدید که تماشاگران چینی‌ ما را تشویق می‌کردند. آنها به عظمت و آزادگی و استکبارستیزی ملت ایران اعتقاد دارند. حالا برخی افراد می‌گویند پروژه فروشی. مگر الان کسر بودجه ورزشگاه نقش جهان معلوم نیست؟ مگر هزینه ساخت یک مجموعه در مازندران مشخص نشده؟ خب همه چیز معلوم است. حالا چین که نمی‌آید آن را برای ما بسازد. آنها براساس این پروتکل هزینه ساخت و تکمیل این پروژه را به ما می‌دهند و بعداً ما از محل همان بودجه سالانه مجلس که تحت نظر بانک مرکزی و دولت است، پولشان را در بلندمدت پس می‌دهیم. در واقع یک جور وام است که باعث می‌شود پروژه‌ای که قرار است 10 سال بعد آماده شود، دو، سه ساله به ساخت و بهره‌برداری برسد. پس قرار نیست شما در یکی، دو سال این پول را به چینی‌ها بدهید؟ خیر، آنها پول می‌دهند تا کارمان را راه بیندازیم و 10 ساله پولشان را پس می‌گیرند. این لطف صرفاً به دلیل دوستی دولت‌ها می‌شود. پس می‌توانیم امیدوار باشیم که ظرف دو، سه سال آینده تمام پروژه‌های زمین مانده ورزشی تکمیل شود؟ ان‌شاءالله. البته این تفاهم‌نامه در مراحل اولیه است و هنوز آنها باید بیایند و ما برویم تا طرح پخته و به مرحله اجرا برسد.   151 




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 480]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن