واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: نگاهي به گذشته در امروز
نوشيروان كيهاني زاده
روس ها در قرن 20 دو بار فريب غرب را خوردند؛ نخستين فريب امضاي پيمان عدم تجاوز با هيتلر و دومين آن ابطال پيمان ورشو بود
23 آگوست سال 1939(و روزي چون امروز در 69 سال پيش) ميان دو دولت آلمان و شوروي (هيتلر و استالين) يك پيمان عدم تجاوز 10ساله به امضا رسيد. سران وقت شوروي كه از سابقه دشمني و كينه هيتلر نسبت به كمونيسم آگاه بودند فريب خودشان و او را خوردند و تن به امضاي پيمان دادند. براي هيتلر، اين پيمان تنها دو سال و دو ماه مفيد بود و در سال 1941 خاك شوروي را مورد حمله قرار داد و بزرگ ترين تلفات يك جنگ در طول تاريخ را به آن اتحاديه وارد ساخت و ويراني فراوان به بار آورد. مورخان معاصر، پيمان عدم تجاوز هيتلر و استالين را نخستين فريب روس ها از غرب در قرن بيستم به شمار آورده اند و دومين فريب را اغفال گورباچف در سه سال آخر دهه 1990 و يلتسين در تمامي طول زمامداري اش دانسته اند. از زمان فروپاشي شوروي روس ها شاهد نقض همه وعده هايي بودند كه غرب قبلاً به آنان داده بود. آنان خاك آلمان را به رغم اخطار مورخان روس كه آلمان ها دوباره ضربه خواهند زد تخليه كردند، از اروپاي مركزي، لهستان و اروپاي شرقي و جنوب شرقي خارج شدند و در برابر فروپاشي شوروي مقاومت مسلحانه نكردند زيرا غرب مي گفت «عملي غيردموكراتيك و زور» است. اينك همان لهستان با امريكا قرارداد استقرار پايگاه موشكي امضا مي كند و گرجستان كوچولو كه از بطن شوروي بيرون آمده با رقيب ساخته و بهانه مداخله مي تراشد. چهار سال است روس ها به اين حقيقت كه فريب خورده اند واقف شده اند. دام گرجستان (كه نقشه ديگران بود) آنان را به خود آورد، در اين دو هفته حرف هايشان را صريح زدند و استوار ايستادند. پيش از اينكه ناتو آنان را بايكوت كند، همكاري خود را متوقف ساختند و بناي «نه گفتن» را گذاشتند و به اين ترتيب بر يك دوره كوتاه تاريخي كه از 1989 آغاز شده بود نقطه پايان نهادند و از اين رهگذر بسياري از ملل دارند نفس راحت مي كشند.
دهمين سالروز حمله موشكي امريكا به مخفيگاه بن لادن...
در دهمين سالروز حمله امريكا به مخفيگاه اسامه بن لادن در كوه هاي مشرق افغانستان با موشك كروز در نقاط متعدد از پاكستان تا الجزاير انفجار هاي انتحاري كه شيوه يي رو به گسترش است صورت گرفت و تلفاتي سنگين به بار آورد. حمله موشكي آگوست 1998 امريكا از ناوهاي اين كشور به مقر بن لادن در «توره بوره» به انتقام انفجار سفارتخانه هاي آن كشور در كنيا و تانزانيا صورت گرفت. ناوهاي امريكايي همزمان به يك كارخانه توليد دارو در حاشيه شهر خارطوم سودان كه تصور مي رفت متعلق به بن لادن است نيز موشك زدند. اين حملات آسيبي به بن لادن وارد نساخت ولي «بهانه» مناسبي به دست يك قدرت مشخص داد كه به نام سركوبي تروريسم به تامين هدف هاي ديگر خود بپردازد. رويدادهاي نيويورك و واشنگتن معروف به «يازدهم سپتامبر» كه در سال 2001 انجام گرفت لشكركشي به افغانستان و عراق، سختگيري هاي امنيتي- پليسي از جمله استراق سمع و بازداشت و نيز نفوذ هرچه بيشتر در پاكستان و جلب همكاري محدود برخي از كشورهاي آسياي ميانه را به دنبال داشت كه به تدريج با واكنش هايي رو به رو شده است. تيره شدن مناسبات روسيه با غرب در آگوست جاري اين واكنش ها را سخت تر خواهد ساخت. با وجود اين، بن لادن همچنان باقي مانده و به گفته برخي از مفسران، تاريخ مصرف آن هنوز منقضي نشده است.
از آغاز سال 2008 زد و خوردها در افغانستان رو به شدت گذاشته و به روش عراق درآمده است؛ انفجار انتحاري، انفجار خودرو بمبگذاري شده، قتل مقامات دولتي و از ميان برداشتن همكاران داخلي نظاميان «ناتو». به همين نسبت هم بر ميزان تلفات و تخريب و شمار نيروهاي اعزامي «ناتو» افزوده شده است. در برابر، مبارزه با كشت و قاچاق ترياك، فساد اداري و فقر عمومي رو به كاهش است. در اين ميان اعتراض به مداخلات غرب و به ويژه امريكا در افغانستان دارد گسترش مي يابد و يكي از اعتراض كنندگان برهان الدين رباني رئيس پيشين دولت كابل بوده است. در سال هاي 2007 و 2008 سران و وزيران كشورهاي عضو «ناتو» يكي پس از ديگري از افغانستان ديدن كردند تا نشان دهند نه تنها در منطقه آتلانتيك شمالي (غرب)، بلكه در همه جهان حضور دارند كه به باور مورخان، هدف از اين حضور حفظ منافع اقتصادي است كه مستلزم محافظت از فعاليت كمپاني هاي خود در گرفتن امتياز صدور مواد خام ارزان، استفاده از نيروي كار با دستمزد كم، كنترل بازار مخصوصاً معاملات پول و سرمايه بوده و به علاوه جلوگيري از ورود رقباي غيرخودي و همچنين آوردن و بردن مقامات ملل مورد نظر و پيشگيري از هرگونه به پاخيزي مخالفان و سركوب مبارزان است.
كشته شدن 10 نظامي فرانسوي در نوزدهم آگوست 2008 در حاشيه شرقي منطقه كابل و مجروح شدن 21 تن ديگر از نظاميان آن كشور در اين محل كه گرفتار شبيخون مخالفان استقرار غرب در افغانستان شده بودند اروپا را كه سرگرم مذاكره براي فريب مجدد روسيه بود (از نوع فريبكاري نيمه دوم دهه 1980) و در بروكسل جلسه فوق العاده داشت به تامل وادار كرد. ساركوزي رئيس جمهور فرانسه كه پس از آغاز به كار به افغانستان رفته بود و وعده اعزام نيروي بيشتر را داده بود با شنيدن خبر تلفات 19 آگوست با قيافه يي گرفته و با شتاب (و با يك خيل فيلمبردار و عكاس) به افغانستان رفت تا از محل زد و خورد ديدن كند و ضمن دلداري دادن نظاميان فرصت تبليغ براي خود را به دست آورد. رسانه ها كه تقريباً از ژورناليست واقعي تهي شده اند و تنها اعلاميه و نطق هاي رسمي، ظاهر قضيه و آنچه را كه برايشان انتخاب شود منعكس مي كنند؛ ديگر نمي پرسند مگر «ناتو» پليس جهان است كه در همه جا دخالت مي كند. چه نسبتي، ارتباطي و خويشاوندي ميان افغانستان و فرانسه يا كاناداست، سرانجام اين مداخلات چه خواهد شد، آيا نيروي ديگري به ميدان نخواهد آمد؟ اگر نيايد كه خلاف قواعد فيزيك و طبيعت است. اگر ساركوزي مروري بر تاريخ افغانستان (بخش خاوري امپراتوري پارسيان) كند، به خود خواهد آمد و خواهد ديد كه اين مردمان چنگيز، انگلستان و اتحاد شوروي را شكست داده بودند و هيچ گاه شكست نداشتند. به علاوه، دنيا هميشه به كام غرب نيست كه از پنج قرن و اندي پيش (از زمان رسيدن اروپاييان به قاره غربي و خوردن آن و سپس آفريقا و آسيا) بوده است. قدرت هاي ديگري كه طلوع كرده اند، دارند بالا مي آيند.
www.iranianshistoryonthisday.com
جمعه 1 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]