تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 1 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سه چیز از نشانه های یقین هستند: کوتاهی آرزو، اخلاص در عمل، بی رغبتی به دنیا
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1801559625




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

داستانی کوتاه ولی تاثیر گذار و تکان دهنده


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: عشق بورزيد تا به شما عشق بورزند روزي روزگاري پسرك فقيري زندگي مي‌كرد كه براي گذران زندگي و تأمين مخارج تحصيلش دستفروشي مي‌كرد. از اين خانه به آن خانه مي‌رفت تا شايد بتواند پولي بدست آورد. روزي متوجه شد كه تنها يك سكه 10 سنتي برايش باقيمانده است و اين درحالي بود كه شديداً احساس گرسنگي مي‌كرد. تصميم گرفت از خانه‌اي مقداري غذا تقاضا كند. بطور اتفاقي درب خانه‌اي را زد. دختر جوان و زيبايي در را باز كرد. پسرك با ديدن چهره زيباي دختر دستپاچه شد و بجاي غذا، فقط يك ليوان آب درخواست كرد. دختر كه متوجه گرسنگي شديد پسرك شده بود بجاي آب برايش يك ليوان بزرگ شير آورد. پسر با تمأنينه و آهستگي شير را سر كشيد و گفت: «چقدر بايد به شما بپردازم؟» دختر پاسخ داد: «چيزي نبايد بپردازي. مادر به ما آموخته كه نيكي ما به ازائي ندارد.» پسرك گفت: «پس من از صميم قلب از شما سپاسگذاري مي‌كنم.» سالها بعد دختر جوان به شدت بيمار شد. پزشكان محلي از درمان بيماري او اظهار عجز نمودند و او را براي ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بيمارستاني مجهز، متخصصين نسبت به درمان او اقدام كنند. دكتر هوارد كلي، جهت بررسي وضعيت بيمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامي‌كه متوجه شد بيمارش از چه شهري به آنجا آمده برق عجيبي در چشمانش درخشيد. بلافاصله بلند شد و بسرعت بطرف اتاق بيمار حركت كرد. لباس پزشكي‌اش را بر تن كرد و براي ديدن مريضش وارد اتاق شد. در اولين نگاه او را شناخت. سپس به اتاق مشاوره بازگشت تا هر چه زودتر براي نجات جان بيمارش اقدام كند. از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از يك تلاش طولاني عليه بيماري، پيروزي از آن دكتر كلي گرديد. آخرين روز بستري شدن زن در بيمارستان بود. به درخواست دكتر هزينه درمان زن جهت تأييد نزد او برده شد. گوشه صورتحساب چيزي نوشت. آن را درون پاكتي گذاشت و براي زن ارسال نمود. زن از باز كردن پاكت و ديدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود كه بايد تمام عمر را بدهكار باشد. سرانجام تصميم گرفت و پاكت را باز كرد. چيزي توجهش را جلب كرد. چند كلمه‌اي روي قبض نوشته شده بود. آهسته آن را خواند: «بهاي اين صورتحساب قبلاً با يك ليوان شير پرداخت شده است.» مترجم : دکتر مقدم




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 672]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن