واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ترانه بارون (5) : آدما عوض شدن یا عوضی؟!گلدون شکسته (2)عبدالرضا رضایی نیایاد اون دلای عاشق، یاد اون صفا بخیر!یاد اون همه شقایق، توی جبههها بخیر!اونجا ها دغل. مغل، دوز و کلک روا نبودجز زرنگی تو شهادت، تو مرام ما نبودچشمه مون، آینه مون، ظرفامونم یکی بودندلامون یکی بود و حرفامونم یکی بودناونجا همیشکی از دلت نشون حزبی نمی خواستهمه حزب عاشقی، حزب صفا، نه چپ، نه راستواسه شهید شدن اخم و گزینشی نبودپارتی و سفارش و خواهش و کرنشی نبودنینوا بود اونجاها، زلالی یقین نابامّا کوک میکردن اینجا بعضیا ساز سرابادّعا بود دیگه، استاد حقایق میشدن...خوش. خوشک، وارث اون همه شقایق میشدن...دیگرون هرچی بودن، دلخوشی مون روح خداپیر مهربون ما، زندهترین زندههاعاشق مردم کوچه و خیابون و حرمبا وفای با وفا، شریک درد و داغ و غمعقل سرخش که فراتر میرف از عشق و جنونسفره مردمو خالی نمیخواس از گل و نونبا صفای با صفا، فطرتشو گم نمیکردرنگ کبریا نداشت، اخم به مردم نمیکردیه روزی پر زد و رفت، آیینهها تیره شدنآدما به زرق و برق سکّه ها خیره شدنخیلیا به مذهب عاشقی پشت پا زدنوقت امتحان که شد شیطونه رو صدا زدنحالا خیلی وقته که ما همه برزخی شدیمدلامون سرده، نگو آدمای یخی شدیمچشامون دو قلوه سنگه تو یه قاب آهنینبض مون نمیزنه، نه گریهای، نه شیونیمث این که مرده دلها، نمیآد صدای قلبدوره قلبای سکّهای و سکّههای قلبنه فرشته و نه شیطون، نه جهنّم، نه بهشتسرنوشتو ما نوشتیم یا که ما رو سرنوشت؟تو می گی: «این جوریاس رسم زمونه، همیشهچرا غافل بمونیم، دنیا داره عوض میشهوقتشه بریم حالا یه خورده الواطی کنیمدل مونو با دل داش آکلا قاطی کنیمهر چی گفتن و شنیدیم، الکی بود، الکیبا توام، مشتی! تویی دلخوش چی، دلخوش کی؟تو دلت پنجاه و هفتیه، عقب موندی، داداش!پاشو. عشقی!. دست و پا کن یه دل تازه به جاش!عشق و دل که واسه ما آب نمیشه، نونو بچسب!پاشو تا دیر نشده جناب شیطونو بچسب!»من میگم: «قبول دارم؛ هف خط هف خطا توییهمه اشتباه میرن، تو دنیا بی خطا توییتو هواشناسی و لهجه بادو میدونیچقده؟ کدوم طرف؟ کم و زیادو میدونی»من میگم: «قبول دارم که قرن بیست و یک شدهدیگه هر چی بدیه خوبه و خوبیا بدهمیدونم عوض شده زمونه و دور شماسهر کی نالوطی نباشه، زندگیش واویلاس!»پهلوون رفته تو خط حال، می گه: «زدم به خال!»حالا من موندم و دل مونده و یه دنیا سوالمن نمیگم، تو بگو! که این چه جور عاشقیه؟آدما عوض شدن یا عوضی؟ قصّه چیه؟ما بودیم عاشق بارون و گل و نور و نسیمچرا همیشگی نمیگه؛ چی شد که این ریختی شدیم؟چی شد این جوری. دوباره. دل دادیم به قهقرایه روزی پر میزدیم فراتر از ستارههاسرگرونی روببین، پیش خدا خم نمیشیماون روزا فرشته بودیم، حالا آدم نمی شیم... ترانه بارون (1) ترانه بارون (2) ترانه بارون (3) ترانه بارون ( 4 )
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]