واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: کلاغهای رضا کیانیان صدای بلندی داشتند +تصاویر به گزارش آخرین نیوز به نقل از مهر دومین نمایشگاه عکسهای رضا کیانیان، بازیگر تئاتر و سینما با عنوان "قارسوم: اتفاق میافتد" عصر دیروز، 21 آبان در نگارخانه "ماه مهر" برگزار شد. کیانیان که در سالهای اخیر علاوه بر حضور در سینما ، تئاتر و نگارش کتاب نمایشگاههایی در زمینههایی چون مجسمهسازی، عکس داشته است .او اینبار همچون نمایشگاه انفرادی قبلیاش که عکسهایی از پوسته درختان بودند، به نوعی دیگر به سراغ طبیعت رفته و خواسته است اسطوره کلاغها را نشان دهد. روز گذشته مانند نمایشگاههای قبلی وی فضای نگارخانه مملو از جمعیتی بود که برای دیدن عکسهای کیانیان آمده بودند. تمام حیات نگارخانه با گلدانهای شیشهای با گلهای بنفش همراه با شمعهای روشن، تزئین شده بود. با اینهمه وقتی وارد سالن میشدید، اولین تجربهتان از فضای سرد را از طریق پاگذاشتن روی نمک که به جای برف استفاده شده بود احساس میکردید. دیوارهای نگارخانه با تصمیم تیم اجرایی نمایشگاه به رنگ سفید درآمده بودند تا در هماهنگی با عکسهای سیاه وسفید فضایی را بوجود آورند که تصویری از سرمای زمستان را در لحظه ورود بیننده را احاطه کند و در این میان بسیاری از بازدیدکنندگان زمانی که وارد میشدند، با تعجب متوجه میشند دورن برف قرار گرفتهاند.
5 تن نمک فاتک موسوی که چیدمان نمایشگاه را برعهده داشت، در مورد استفاده از نمک برای فضاسازی به خبرنگار مهر گفت: در نمایشگاه قبلیام تجربه چیدمان داشتم و به دلیل شناختی که سمیعآذر از کارم داشت، من را به آقای کیانیان معرفی کرد. او هم به من زنگ زد که اگر میتوانم فضاسازی نمایشگاه را انجام دهم. وی ادامه داد: وقتی عکسها را نشانم داد، به این نتیجه رسیدم که پرکلاغ و نمک را با یکدیگر ترکیب کنم. ما از پنج تن نمک استفاده کردیم که نوعس سنگ نمک است و دیر از بین میرود، کثیف نمیشود و ماندگاری بالایی دارد. دو روز فضاسازی طول کشید و بعد از آنهم مانی بیات موسیقی برای نمایشگاه ساخت. موسوی در مورد اقدامات دیگری که برای فضاسازی نمایشگاه انجام داده است، ابراز کرد: حتی رنگ دیوارها را سفید کردیم و برای اینکه فضا سردتر شود، کولرها را روشن کردیم چون پس زمینه تابلوها سفید بود. برای همین چیدمان را هم سفید کردیم که این سفیدی و سردی بیشتر نمایان شود. هر 15 دقیقه یکبار در حین پخش صدای کلاغ و موسیقی، صدای وحشتناک دسته جمعی کلاغان شنیده میشود. اسم نمایشگاه "قار سوم، اتفاق میافتد" است و برای همین میخواستیم یک اتفاقی بیفتد.
اتفاق بدی در راه است همچنین خود کیانیان در متنی که در ورودی نمایشگاه نصب شده است، در مورد علاقهاش به کلاغها نوشته بود: اگر کلاغی روبروی تو بنشیند و به تو نگاه کند و دوباره "قار" بزند، خبری در راه است. اگر سه بار قار بزند یعنی خبر برای تو است و اتفاقی میافتد و زمانی که گروه کلاغان در آسمان "قار" میزنند، اتفاق بدی در راه است. باید ذکر بگویی و به خدا پناه ببری. وی در بخش دیگری از این متن آورده است: این عکسها را در جزیزه قشم گرفتم. شنیده بودم قشم کلاغ ندارد. پس این 20 تا 25 کلاغ از کجا آمدهاند و چگونه؟ بعدها شنیدیم با کشتی از هند به اینجا مهاجرت کردهاند! چندین هفتهای که با آنها بودم، این جلوههای دیداری را به من هدیه کردند. رضا دیر متولد شد اما اشکالی ندارد در کنار این نوشته، متنی از نصرالله کسرائیان از پیشکسوتان عکاسی هم قرار داشت که در مورد آثار این هنرمند گفته بود: کیانیان را چندان نمیشناختم. او هم مرا نمیشناخت. منظورم شناختن از نوع نزدیک است. شاید اولینباری که من را دید همان زمانی بود که نمایشگاه تک نفره عکسهایش را در فرهنگسرای نیاوران برگزار کرده بود. همان نمایشگاهی که به خاطر سروصدایی که راه انداخت، منهم برای دیدنش رفتم. وی ادر ادامه نامه آورده بود: میگفتند روز اول 700 ـ 800 میلیون تومان فروش کرده است!!!! عدهای میگفتند به خاطر اسمش است. بعضی به این اعتراض داشتند که چرا پایش را از گلیمش درازتر کرده و به حوزه استحفاظی عکاسان وارد شده است. حتما چیزهای دیگری هم گفتهاند که از آنها بیخبرم. همانجا بود که یکدیگر را دیدیم. کسرائیان افزوده بود: وقتی بهش سلام کردم و بغلم کرد، یکدیگر را شناختیم، برگزاری نمایشگاه، کم و بیش مصادف با یادداشتی از من با عنوان "کریستی اکسپرس" بود که در روزنامه اعتماد چاپ شده بود. آنجا نوشته بودم عکاس و هنرمندن بودن را نه خود عکس و عکاسان دیگر بلکه لشکری از مخاطبین یعنی منتقدین، متخصصین، غیرمتخصصین و زمان معلوم میکنند. کسی ادعا که میکند عکاس است، عکسهایی را میگیرد و به نمایش میگذارد.
وی در بخش دیگری از یادداشت خود نوشته بود: دیگران آثار را میبینند یا نمیبینند، خوششان میآید یا نمیآید، میخرند یا نمیخرند و اگر هر دو طرف حق داشته باشند، در مورد یکدیگر داوری میکنند. آیا واقعا اتفاق خاصی افتاده است؟ عکاسان هم مانند صاحبان حرفه یا هنر به مرور زمان از طریق کارهایی که میکنند، ساخته و شناخته میشوند. کسرائیان در مورد دیدار بعدی خود با کیانیان گفت: بعد از آن نمایشگاه، یک بار دیگر در مراسم تدفین یکی از عکاسان دیدمش. دیگر او را ندیدم تا امروز که 15 مهر است. در قراری تلفنی که دو ،سه روز پیش گذاشته بودیم، گفته بود که میخواهد من را ببیند و من گفته بود، خوشحال خواهم شد. عکسهایش را نشانم داد و گفت که 21 آبان میخواهد نمایشگاه برگزار کند. این عکاس آثار کیانیان را اینطور ارزیابی کرده بود: هرچه کمتر: قویتر. والسلام. او گفت میخواهد با برگزاری نمایشگاه کتابی چاپ کند و اگر من دلم میخواد یادداشتی برای آن بنویسم. گفتم که میدانی در نوشتن حرفهای نیستم. گاهی چیزی به ذهنم میرسد. خیلی وقتها هم نمیرسد. اهل زور زدن نیستم. اگر چیزی به ذهنم رسید، چشم. کسرائیان در ادامه نامه خود نقل کرده بود: وقتی داشت، میرفت نمیدانستم که خواهم نوشت یا نه. اما همینکه پایش را بیرون گذاشت، شروع کردم به نوشتن. اینبار رضا 10ـ 20 کلاغ عکاسی کرده است. میگفت این عکسها را در فاصله سه ماهی که در قشم بوده، عکاسی کرده است. هر بار هم برای بازی در فیلم رفته. در سه ماه دوم، غروبها از همکارانش جدا میشده و به سراغ کلاغها میرفته است.
وی ادامه داده بود: کیانیان گفت به کمک دوستی که فتوشاپ بلد بوده، ابر، زمین، آسمان و هرچیزی را که در عکس هست، حذف کرده است تا به اصل مطلب برسد. بنظرم نه تنها این آثار عکساند بلکه خود رضا هم عکاس است. دفعه قبل نیز که کارهایش را دیدم برایم خیلی جذاب بودند و همانجا گفتم از بس قیل و قال کردهاند، فکر کردم تو کار دیگری انجام دادهای. اینها که عکساند. روی آنها با فتوشاپ کار کرده بود و برای خودش ژانری بود. مگر همه قرار است مثل هم عکس بگیرند؟ کسرائیان اضافه کرده بود: اینها عکساند چون او با وسیلهای که عکاسها دارند، کار کرده، چون لحظاتی فرار را ثبت کردهاند، چون دارند چیزهایی را طوری به ما نشان میدهند که ما آنها را اینطور ندیدهایم، چون دارند تجربه بصری ما را گسترش میدهند. رضا هم عکاس است و در کارش مداومت نشان میدهد. این را که این عکسها خوباند یاد بد، ضعیفاند یا قوی شما خواهید گفت و اینکه رضا عکاس است، زمان مشخص میکند. وی در پایان متن اینطور نتیجه گرفته بود: رضا دیر متولد شده است اما هیچ اشکالی ندارد. رضا که هنوز پیر نشده است اما پیر هم که شده باشد، چه کسی گفته است پیرها عاشق نمیشوند یا نمیتوانند عاشق شوند. او میگفت که عکاسی را ول نمیکند. برای همین دوستش دارم.
غافلگیری نه تنها اهالی سینما همچون بهمن فرمانآرا، آتیلا پسیانی، همایون ارشادی، رضا میرکریمی، فاطمه نقوی، بهرام بدخشانی، شادمهر راستین و آنا نعمتی در مراسم افتتاحیه حضور داشتند بلکه افراد از قشرهای دیگر مانند محمد سریر آهنگساز، پرویز کلانتری نقاش، فردین خلعتبری آهنگساز، ساعد مشکی گرافیست و احمد مسجد جامعی عضو شورای شهر نیز آمده بودند. 12 تابلوی سیاه و سفید در این نمایشگاه ارائه شده است که همه آنها در ابعاد بزرگ هستند و کلاغهایی را درحین پرواز، لحظه حمله، نشستن روی کابل برق یا به صورت دسته جمعی نشان میدادند که قیمت هریک سه میلیون و 500 هزار تومان است و در همان مراسم افتتاحیه چهار تابلو به فروش رفت. پرویز کلانتری، نقاش به عنوان یکی از بازدیدکنندگان پس از دیدن کارها و در گفتگویی که با کیانیان داشت، گفت: واقعا آدم با دیدن این کارها غافلگیر میشود. عجب آثار قشنگی هستند. من از سادگی تابلوها و فضای نمایشگاه بسیار خوشم آمد. وی همچنین گفت: بنظر میرسد نسلی دارند میآیند که ما وظیفه داریم آنها را بشناسیم. کارهایی که نسل جوان انجام میدهند، همراه با ایدههای نو و جذاب هستند و باید آنها را کشف کنیم. نمایشگاه عکسهای رضا کیانیان تا 15 آذر در نگارخانه ماه مهر واقع در خیابان آفریفا، کوچه نیلوفر درحال برگزاری است و از هر عکس تنها یک نسخه به فروش میرسد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 653]