واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: بازگشت ماشين نظامي روسيه
بخش پايانيكريستيان نفترجمه؛محمدعلي فيروزآباديروس ها دچار وضعيت دشواري شده اند؛ اگر بخواهند امريكايي ها را وادار به يك خلع سلاح جديد كنند، چاره يي ندارند جز آنكه از سوي امريكايي جدي گرفته شوند. اما پتانسيل وحشت آفريني مسكو ديگر تاثيري بر واشنگتن ندارد. اين هر دو قدرت جهاني مجاز هستند تا سال 2012 تعداد 1700 تا 2200 كلاهك اتمي ديگر در اختيار داشته باشند. اما براي روس ها روشن است كه تا آن زمان زرادخانه آنها فقط از حداكثر هزار كلاهك آماده برخوردار خواهد بود.طرفي كه همواره خود را آسيب پذير مي بيند، بي ترديد از پيشروي رقيب تلقي يك فتنه انگيزي را دارد. طرح هاي امريكا از جمله استقرار سامانه دفاع موشكي در لهستان و جمهوري چك يعني در خاك همسايگان غربي روسيه، نگراني جدي روس ها را موجب شد و علاوه بر آن گسترش ناتو به سوي روسيه نيز بر اين نگراني هاي مسكو مي افزايد. روسيه هم در درياي سياه و هم در درياي بالتيك و به طور كلي در اروپا از نظر استراتژيك محدود و تحقير شده است. از سوي ديگر براي كارشناسان نظامي روسيه كاملاً روشن است كه موشك هاي امريكايي مستقر در لهستان به هيچ عنوان تهديدي براي موشك هاي قاره پيماي روسي به حساب نمي آيند زيرا اصولاً برد اين موشك ها چنين امكاني را به آنها نمي دهد. اما به عقيده آرباتوف «بدين ترتيب وقتي فرماندهي ارتش روسيه خلاف اين را ادعا مي كند معلوم است كه تنها هدف آنها يك اقدام تبليغي احمقانه بيشتر نيست.» البته هدف روسيه تنها اين نيست. در واقع جنجال بر سر اين سامانه دفاع موشكي، ابزار لازم را براي سود بردن از مذاكرات آينده كنترل تسليحات در اختيار كرملين مي گذارد.اما چرا مسكو از پيماني چون پيمان «كي اس يي» كه مي توانست اعتماد بيشتر اروپا را برانگيزد، كنار كشيد؟ آيا آن طور كه در گزارش استراتژي ملي آمده است مسكو به صورت مزمن در موقعيتي نيست كه بتواند براي حضور توپخانه و تانك در كنار مرزهايش (بر پايه پيمان مزبور) امكانات ايجاد كند؟ دلايل ديگر كناره گيري مسكو مي تواند بدين ترتيب باشد زيرا روسيه خود را اغفال شده احساس مي كند زيرا ناتو تنها به خاطر وجود يك زرادخانه كوچك اسلحه هاي روسي در جمهوري كوچك مولداوي از مصوبات «كي اس يي» سر باز زد. اين در حالي است كه سلاح هاي كشورهاي تازه پيوسته به ناتو تقريباً 20 سال پس از سقوط ديوار برلين همچنان در مرزهاي «كشورهاي بلوك شرق» سابق قرار دارد و در همين حال متحدان غربي صاحب يك برتري واقعي در حوزه نيروهاي نظامي متعارف شده اند. روس ها از اين وضعيت به عنوان «وضعيتي نامعقول» ياد مي كنند و حتي سياست پژوهان غربي هم از ناتو مي خواهند كه در اين مورد كوتاه بيايند. غرب به جاي آنكه به كرملين اين حس را القا كند كه كسي به دنبال ايجاد ممنوعيت و تبعيض در قبال روسيه نيست، در يك بن بست در حال مانور دادن است. مسكو هم متقابلاً از دسامبر گذشته اجازه ورود بازرسان خارجي به اماكن نظامي اش را صادر نكرد و علاوه بر آن ديگر هيچ اطلاعاتي هم به اروپا در مورد تحركات يگان هايش ارائه نمي دهد. امسال فصل بهار خيلي دير به شهر كوچك «چبارقول» واقع در حاشيه جنوبي اورال آمد. در ماه مه بيشتر رودخانه ها هنوز يخ زده بودند و به همين خاطر مردم اين شهر بر اساس يك سنت قديمي علف و چوب ها را به آتش كشيدند. دود حاصل از سوختن علف ها به جنگل هاي هنوز سرد باتلاقي هم رسيد و اين دود در 80 كيلومتر آن سوتر يعني در شهر مركزي چليا بينسك هم ديده مي شد. «آندره شابولا» هم مجبور شد به خاطر تانك هايش آتش روشن كند. سرهنگ شابولاي 37 ساله جانشين فرمانده لشگر 34 موتوري روسيه است، از همان روس هايي كه معمولاً در عكس ها مي بينيم؛ مردي قوي هيكل و تنومند با دماغي نسبتاً بزرگ و صورتي سرخ. او در به اصطلاح ديدگاه برج كنترل محل تمرين تانك ها ايستاده است. پشت سر وي پادگان چبارقول قرار دارد و در مقابلش مسير تانك ها. چندين تانك تي-72 سعي دارند با سرعت 45 كيلومتر در ساعت از چاله ها و پل ها بگذرند. يكي از رانندگان تانك ها گزارش مي دهد؛ «جناب سرهنگ، از موانع رد شديم، هيچ اتفاق خاصي نيفتاد، دماي سوخت تانك ها عادي است.» اين روزها انتقاد از ارتش روسيه در محافل داخلي اين ارتش كم نيست. اختلافات زيادي ميان فرماندهان ارتش و سياستمداران روسيه وجود دارد. در آغاز ماه ژوئن بود كه رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح از كار بركنار شد زيرا وي سياست هاي وزير غيرنظامي دفاع را كه قبلاً فروشنده مبلمان بوده است، احمقانه و خطرناك توصيف كرده بود. در چليابينسك هم اخيراً يك آموزشگاه تانك تعطيل شده است و به گفته يكي از اين افسران «شغل افسري ديگر هيچ ارزشي ندارد». از نظر اين سرهنگ مشكلات ديرينه اين ارتش هنوز هم حل نشده باقي مانده است؛ «122 هزار خانواده افسران از اقامتگاه ثابتي برخوردار نيستند و با 12 هزار روبلي (برابر با 322 يورو) كه يك ستوان دريافت مي كند، نمي توان در شهري مانند مسكو زندگي كرد.»البته اين افسران مقيم چبارقول درمورد امريكا هم راي و نظر هستند. شابولا مي گويد؛ «امريكايي ها مسلح مي شوند و ما را در گرجستان و اوكراين محاصره مي كنند. آنها قصد داغان كردن ما را دارند.» افسر دوم مي گويد؛ «وقتي مادلين آلبرايت وزير خارجه سابق امريكا مي گويد اين عين بي عدالتي است كه سيبري و همه ذخاير غني آن به روسيه تعلق داشته باشد، آيا به نظر شما اعلان جنگ نمي كند؟» اگر چه آلبرايت مدت ها پيش اين گفته را تكذيب كرد اما ظاهراً اين حرف تاثير عميقي بر احساسات روس ها گذاشته است. با اين حال مردم اينجا مي دانند كه دنياي قرن بيستم پس از جنگ سرد تغيير كرد و مي دانند كه ديگر تعداد موشك هاي اتمي نقش تعيين كننده يي ايفا نمي كند و آن حمله غافلگيركننده ناتو و جنگ دولت ها در اروپا ديگر واقعيت ندارد و تعداد تانك ها و زره پوش ها هم نقش مهمي ندارد. اما ارتش آنها چه وظيفه يي دارد و روس ها براي كدام درگيري احتمالي بايد آماده باشند؟ حتي سرهنگ شابولا هم قبول دارد كه ناتو ديگر دشمني بالقوه نيست. او تا دو سال پس از سقوط ديوار برلين در يكي از شهرهاي آلمان خدمت كرده است اما بعداً به «بلاگوشچنسك» در انتهاي شرقي آمور و در نزديكي مرزهاي چين اعزام شد؛ «در آنجا چيني ها هميشه از منطقه ما خريد مي كردند. سيبري منطقه يي وسيع است و هنوز هم افراد كمي در آنجا زندگي مي كنند.» به عبارت دقيق تر در هر كيلومتر مربع سيبري تنها دو نفر زندگي مي كنند و اين رقم در آن سوي مرز يعني در آن ايالت چين به 103 نفر مي رسد. سال پيش هم چيني ها براي انجام مانور «ماموريت صلح 2007» در چبارقول بودند. 1400 سرباز و افسر به علاوه 300 خلبان چيني در منطقه يي 10 هزار كيلومتر دورتر از شهرهاي روسي اورال و البته به همراه لشگر روسي تحت فرماندهي شابولا «تروريست هاي فرضي» را قلع و قمع و منطقه تحت اشغال آنها را آزاد كردند. اين مانور مشترك بر اساس يكي از قراردادهاي سازمان همكاري هاي شانگهاي انجام گرفت؛ سازماني كه در سال 1996 و با هدف محدود كردن نفوذ امريكا در آسيا پايه گذاري شد.البته اين همكاري ها به معني روابط بسيار دوستانه ميان روسيه و چين نيست. از زمان آن جنگ و برادركشي در يوسوري در مارس 1969 سوءظن ها نسبت به پكن بسيار عميق است. افسران تحت امر شابولا صراحتاً عنوان مي كنند كه وحشت اصلي روسيه از «چين» است. يكي از اين افسران مي گويد كه پكن تا سال 2015 دست از ادعاهاي ارضي برمي دارد. «اما پس از آن چه كار خواهد كرد؟» آنچه در اين پايگاه به صورتي خشن ابراز مي شود، در تحقيقات سياست پژوهان مسكو به نحوي مودبانه فرمول بندي شده است؛ كرملين و رهبري ارتش روسيه دنيا را فقط از دريچه روابط با امريكا مي بينند و به صورتي بيمارگونه براي توازن با آن دشمن هميشگي تلاش مي كنند و هيچ تصور واقع گرايانه يي از خطرات نظامي آينده ندارند. كارشناسان انستيتوي استراتژي ملي در آن گزارش آورده اند؛ «اين عقيده كه ناتو دشمن اصلي و بالقوه ما است امروزه ديگر تا اندازه زيادي مورد ترديد قرار دارد.»بلكوفسكي در حالي كه در رستوران آكادميا قهوه اش را سر مي كشد، مي گويد بايد پكن را زير نظر داشت زيرا توسعه و گسترش چين به سوي روسيه اگر موفقيت آميز باشد آنگاه اين گسترش همراه با اقدامات تبليغاتي به معناي توسعه و گسترش نظامي اين همسايه بزرگ روسيه نيز خواهد بود.بلكوفسكي در ادامه مي گويد؛ «شگفتي ما از اين است كه رهبري روسيه تا به امروز به راحتي نسبت به خطر چين تسامح به خرج داده است.» منبع؛ اشپيگل
يکشنبه 16 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]