در دومين همايش فوتبال و رسانه فوتبالي‌ها و غيرفوتبالي‌ها مطرح شد:كمبود فرهنگ و اخلاق درفوتبال ايران

واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: در دومين همايش فوتبال و رسانه فوتبالي‌ها و غيرفوتبالي‌ها مطرح شد:كمبود فرهنگ و اخلاق درفوتبال ايران
ده‌نمكي: فقر فرهنگي پرطرفدارترين ورزش ايران فاجعه استگروه ورزش- دومين همايش فوتبال و رسانه دوشنبه‌شب با موضوع «بررسي نقادانه مديريت فوتبال در ايران» در فرهنگسراي رسانه به همت انجمن ورزشي‌نويسان جوان و فرهنگسراي رسانه برگزار شد. اگرچه با بدقولي تعدادي از سخنرانان از جمله هوشنگ نصيرزاده، امير عابديني و كيومرث‌هاشمي، بحث از حوزه بررسي مديريت فوتبال دور شد، اما صحبت‌هاي عبدالرحمان شاه‌حسيني، مسعود ده‌نمكي، صادق درودگر، عليرضا دبير، كاظم اوليايي، مازيار ناظمي و محمد مايلي‌كهن فضاي ملتهبي را براي مراسم ايجاد كرد.

اولين سخنران عبدالرحمان شاه حسيني، رييس مستعفي كميته انضباطي فدراسيون فوتبال به ذكر داستاني تاثربرانگيز بسنده كرد. او پناه دادن به خانواده‌اي مستضعف را با شاغل كردن دختر آنها در كميته انضباطي فدراسيون، يك موهبت الهي دانست؛ اما در ادامه صحبت‌هايش وقتي به برخورد دور از جوانمردي برخي از افراد در مواجهه با اين دختر بي‌پناه و آبرومند اشاره كرد، بغضش تركيد و به سخنراني كوتاهش پايان داد.
اما مسعود ده‌نمكي كه با ساختن فيلم‌هاي مستندي چون «كدام استقلال،كدام پيروزي؟»، «فقر و فحشا» و از همه مهم‌تر كارگرداني فيلم پر سر و صداي «اخراجي‌ها» نامش بيش از پيش بر سر زبان‌ها افتاد، ميهمان ويژه و غير فوتبالي برنامه بود. او به سبك فيلم‌هايش، بدون كوچكترين تعارفي به انتقاد از فوتبال پرداخت و در اشاره به جريان ساخت مستند «كدام استقلال، كدام پيروزي؟» از فقر فرهنگي پرطرفدارترين ورزش ايران به عنوان فاجعه‌اي غير قابل انكار ياد كرد. ده‌نمكي اعتراف كرد كه فعلا در دنياي سياست قادر به شكستن خطوط ممنوعه نيست؛ اما در فوتبال اين كار را با ساختن مستند ياد شده انجام داده است. او در پردازش به حواشي فوتبال، صراحتا مشكلات دختركي كه در محوطه بيروني استاديوم آزادي تخمه مي‌فروشد را بسيار مهم‌تر از نتايج فوتبال يا بحث‌هاي حاشيه‌اي مثل منع حضور بانوان در ورزشگاه‌ها دانست و تعجبش را از تشويق حضار ابراز كرد؛ چرا كه معتقد بود فوتبال را كوبيده، اما اهالي اين رشته او را تشويق مي كنند. البته ده‌نمكي خبر نداشت كه كاظم اوليايي در سخنراني‌اش چه آش پر روغني براي او خواهد پخت! نفر بعدي كه دل پر دردش دستور به ايراد يك سخنراني تاثر برانگيز را صادر كرد، صادق درودگر رييس پيشين كميته فوتسال فدراسيون فوتبال بود. او در بررسي مشكلات بابك معصومي، فوتساليست ملي پوش كشورمان كه چند صباحي است با سرطان خون دست و پنجه نرم مي‌كند، به كنايه گفت: فوتبال ما كلي «سلطان» دارد. همه آنها با بابك عكس يادگاري گرفتند؛ اما هيچ‌يك از آنها حتي يك كمپوت هم در ملاقات با او به بيمارستان نياوردند. خرج آمپول‌هاي او روزي يك ميليون و دويست هزار تومان است كه برادرش را مجبور كرده تا براي پرداختن اين هزينه سنگين ماشين زير پايش را بفروشد. فدراسيون هم به‌رغم قول‌هايي كه به خانواده معصومي داده، هنوز كمكي به اين ملي‌پوش نكرده است. تنها چند بازيكن تيم ملي فوتسال به همراه مربيان توانسته‌اند خرج مداواي سه روز درمان او را تقبل كنند. از علي كريمي هم تشكر مي‌كنم كه هزينه تخت و بستري او را برعهده گرفته است. درودگر با اشاره به قضيه وعده‌هايي كه به خانواده مرحوم اكبر قاسمي يكي از زحمتكشان عرصه فوتبال داده شده و هيچ وقت محقق نشد، صحبت‌هايش را به پايان رساند. او در اين خصوص گفت: چهره‌هاي سرشناس طوري براي كمك به خانواده مرحوم قاسمي براي درمان او صحبت مي كردند كه مردم با خود مي گفتند كه حداقل صد ميليون تومان به او و خانواده‌اش كمك شده است؛ اما به شخصه مي‌دانم كه هيچيك از وعده‌هاي آقايان در اين خصوص عملي نشد. عليرضا دبير دومين ميهمان سرشناس غير فوتبالي برنامه بود. او در اشاره به داستان كنار گذاشتن عكسش در فدراسيون كشتي كه منجر به ايجاد سر و صداي زيادي در رسانه‌ها شده بود گفت: محمد دادكان هم مدير بود و هم ورزشي. حالا هم كه كنارش گذاشته‌اند، آنقدر در اين ورزش اعتبار داشته كه هيچكس نمي‌تواند منكر اصالت ريشه دارش در ورزش شود. داستان من هم شايد به همين نحو باشد. اميدوارم اصلم فراموش نشود؛ وگرنه كنار گذاشتن قاب عكسم كه مهم نيست!
در اواسط برنامه مسعود ده نمكي عطاي ماندن در جمع فوتبالي‌ها را به لقايش بخشيد و البته چه خوب شد كه رفت؛ چرا كه اگر مي‌ماند، قطعا در مقابل صحبت‌هاي تند و بدون ملاحظه اوليايي دستانش را به علامت تسليم بالا مي‌برد! كاظم اوليايي مديرعامل باشگاه پاس همدان در خصوص صحبت‌هاي ده‌نمكي گفت: متاسفم كه هر كس به خودش اجازه مي‌دهد تا در خصوص همه زواياي فوتبال اظهار نظر كند. اي كاش ده‌نمكي اينجا بود و اين موضوع را به عرض خودش هم مي‌رساندم! تشويق حضار بر حسب «عادت» آنها بود؛ نه «تاييد» گفته‌هاي او! وي در پايان با لحني قاطعانه شايعه حضور فتح‌ا...زاده در تيم پاس همدان را رد كرده و گفت: از همين جا به دوستم آقاي فتح‌ا...زاده مي گويم كه او هيچ جايي در تيم پاس ندارد! كلاف مديريتي اين تيم را طوري پيچانده‌ام كه جز خودم كسي نمي‌تواند آن را باز كند! متاسفانه دوستانم در تيم استقلال دائم در حال زيرآب‌زني يكديگر هستند و سعي دارند كه دعواي خانوادگي خودشان را به خانه ديگران بكشند! شايعه‌هايي چون حضور فتح‌ا...‌زاده در همدان هم از داخل باشگاه استقلال به بيرون درز پيدا مي كند.فتح‌ا...زاده كار بزرگ خود در استقلال را پيگيري كند و من هم كار كوچك خودم در پاس را...!
اما جنجالي‌ترين بخش مربوط به برنامه، مناظره محمد مايلي‌كهن، سرمربي سابق تيم ملي و مازيار ناظمي، مجري اخبار ورزشي سيما بود، آنجايي كه اين دو پيرامون انتشار مكالمه تلفني دايي و ناظمي (كه در آن دايي به طرز غيرمودبانه‌اي مايلي‌كهن را مورد خطاب قرار داده بود) با يكديگر به مجادله پرداختند.
اما سرمربي اسبق تيم ملي در ابتدا به تحسين اروپايي‌ها و فرهنگ والاي آنها در فوتبال پرداخت و مشكلات حاشيه‌اي فوتبال ما را ناشي از برهنگي فرهنگي خودمان دانست، سپس اعلام كرد كه برخي از صحنه‌هاي زيباي پايان فوتبال‌هاي خارجي را با كمك همسايه‌اش كه ماهواره دارد مي‌بيند. پس از آن از وزارت نيرو و سازمان تربيت بدني ايراد گرفت كه چرا لامپ‌هاي اضافي خودشان را خاموش نمي‌كنند! مايلي‌كهن كه به مشكلات اجتماعي و ورزشي ما را برمي‌شمرد، وقتي چشمش به ده‌نمكي افتاد، خطاب به او گفت: آقاي ده‌نمكي! يادت هست كه چگونه در نشريه شلمچه ات پشت من را پس از حمايت كوتاهت در مقابل انتقادهاي تند و بي رحمانه خالي كردي؟!
وي عصباني شده بود و در حالي‌كه اصرار داشت لحن صحبتش هيچ ربطي به عصبي بودن يا نبودنش ندارد، تلنگري هم به برادران شفيع زاده كه به قول او مجيد جلالي را «بيمار رواني» خطاب كرده بودند، زد و براي چندمين بار يادآور شد كه آنها زماني‌كه «تاتي تاتي» مي‌كرده‌اند، جلالي يك معلم آبرودار بوده است.
قرباني بعدي اظهارات سرمربي سابق تيم ملي، مازيار ناظمي بود كه با پخش صداي علي دايي در وبلاگش حاشيه‌ساز بزرگ اين روزهاي فوتبال ايران لقب گرفته است. مايلي كهن به ناظمي گفت: اگر چه از شما دلگيرم؛ اما كاري كه شما كرديد، به مردم نشان داد كه دايي در مورد من خود چه ادبياتي زشتي را به كار برده است. همه مي‌دانند كه آقا قلدره (منظورش علي دايي است) زماني در تيم ملي شاگرد من بوده است و به كار بردن اين ادبيات درباره يك معلم اصلا صحيح نيست.
مشكلات مردم مستضعف گيلان در تهيه مسكن موضوع ديگري بود كه اين مربي به آن اشاره كرده و البته به سرمربي فعلي تيم ملي ربطش داد! وي در اين باره گفت: برخي از مردم محروم در شهرستان‌ها يك وجب جا براي زندگي ندارند؛ اما آقا قلدره در برنامه تلويزيوني قرارداد يك و نيم ميلياردي‌اش با فدراسيون را ناچيز مي‌داند! خلاصه پر محمد مايلي كهن به هر كسي گرفت و او به سنت هميشگي در مواضعش چند سانتي متر هم عقب نشيني نكرد.
پس از مايلي كهن نوبت به مازيار ناظمي مجري توانمند سيما رسيد كه براي حضار سخنراني كند. نيما نهاونديان، مجري مراسم كه سعي مي‌كرد فضاي نشست را اخلاق‌گرايه جلوه دهد، اصلا گمان نمي‌كرد كه پيشكسوتش به بدترين شكل ممكن از ميزبانان مراسم گله كند! نهاونديان در تدارك اعلام پخش فايل صوتي گفت‌و‌گوي دايي با ناظمي بود كه البته ناظمي به يكباره از كوره در رفته و گفت: اين رسمش نيست كه به من زنگ زده و هندوانه زير بغلم بگذاريد و درخواست كنيد كه به عنوان كارشناس در برنامه حضور پيدا كنم، و حالا آن فايل صوتي را براي حضار پخش كنيد. آقاي نهاونديان! شما با يك مجري با تجربه‌تر از خودتان طرف هستيد و من از شما گله‌مندم كه چرا اين مساله را پيش از حضور در برنامه به عرض من نرسانده‌ايد.
در اين لحظه مايلي كهن از ناظمي خواست كه اجازه پخش فايل صوتي را بدهد و ناظمي هم با شنيدن اين موضوع به اعتراف تلخي تن در داد.او به مايلي كهن گفت:آقاي مايلي كهن!من مي‌توانستم فايل مربوطه را به هزار طريق و بدون سر و صدا در وبلاگ‌هاي مختلف پخش كنم؛اما اين موضوع را قبول دارم كه نبايد گفت و گوي دوستانه ام با دايي را در اختيار كاربران مي گذاشتم.شيطان وسوسه ام كرد و فقط براي مدت 10دقيقه آن را در وبلاگ خودم گذاشتم!و...
البته بعد از اين مجادله‌ها و به پيشنهاد ناظمي قرار بر اين شد كه از حضار براي پخش يا عدم پخش صداي دايي كه عليه مايلي كهن جملاتي را به زبان رانده بود، نظرسنجي شود كه نهاونديان جلوي اين كار را گرفت. گمان‌ها بر اين بود كه حاضرين به اتفاق آرا با پخش آن ديالوگ جنجالي موافقت كنند!شايان ذكر است كه در بخشي از مراسم از «علي‌اصغر فيض‌آبادي» از پيشكسوتان عرصه روزنامه‌نگاري ورزشي تقدير به عمل آمد. ضمن اينكه مراسم تقدير از «ناصر حجازي» و «حبيب كاشاني» به دليل عدم حضور آنها برگزار نشد.
رضا غياثي، مسعود عنايت، علي تاجرنيا، هاشم ساعدي، غلامحسين زمان‌آبادي، عبدالمجيد رمضاني و عبد‌الحميد احمدي از جمله ميهمانان اين مراسم بودند.
چهارشنبه 12 تير 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]

[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 372]