محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827465503
جایی در دوردست
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نشست خبری " جایی در دورست "
خسرو معصومی در جلسه پرسش و پاسخ فیلم "جایی در دورست" که دقایقی پیش با حضور بازیگران اصلی و تدوینگر فیلم در سینما صحرا برگزار شد، از ساخت "بیرون از بهشت" برای تکمیل سه گانه خود خبر داد.معصومی در ابتدای این نشست در پاسخ به درخواست علی شیدفر، مجری برنامه، کارنامه حرفه ای حضور خود را در سینما به صورت مختصر و مفید بیان کرد. سازنده "جایی در دوردست" گفت: "از همان دوران کودکی به نوشتن علاقه داشتم و داستان های روستای پدری ام را به صورت کوتاه می نوشتم. سال 63 فیلمی ساختم بر اساس یکی از داستان های کوتاه چخوف که با اینکه در جشنواره فیلم فجر هم نمایش داده شد، اما هچنان در قوطی است. بعد با "ملاقات" وارد سینمای تجاری شدم که تجربه موفقی نبود. با وام "دوران سربی" را ساختم و "آقای بخشدار" تلاشی بود برای جبران ناکامی و ورود به دنیای تجاری که آن هم موفق نشد."
این فیلمساز در ادامه افزود: "فیلم "سفر شبانه" من زیاد دیده نشد. بعد نوبت "پر پرواز" رسید که به قولی فرزند ناخلف من است. "رسم عاشق کشی" را هم با بودجه اندک ساختم. یعنی با 40 میلیون فیلمبرداری و با 80 میلیون کل فیلم را جمع کردیم. وقتی در جشنواره شانگهای گفتم فیلم را با 80 هزار دلار ساختم، خیلی ها فکر کردند شوخی می کنم. بعد از پایان یکی از نمایش های فیلم در سینما فلسطین، یکی آمد طرفم و به اسم صدایم کرد و گفت "تو حق نداشتی لطیف رو بکشی." به همین دلیل تصمیم گرفتم در "جایی در دوردست" کمی از تلخی داستان کم کنم."
در ادامه، مجری برنامه از هادی دیباجی، بازیگر نقش اول مرد "جایی در دوردست"، خواست از تجربه خود در بازیگری بگوید. دیباجی هم گفت: "وقتی فیلم را روی پرده دیدم، باورم نشد که این خودم هستم. بازیگری را دوست دارم و چون دارم درسش را می خوانم دوست دارم این راه را ادامه بدهم." مرضیه خوش تراش هم گفت: "خیلی خوشحالم که فیلم به اندازه ای که باید خوب شده!" حسندوست هم با اشاره به اینکه فیلم را در حین تدوین بارها و بارها دیده، گفت: "امشب بار اولی بود که فیلم را روی پرده می دیدم و از نتیجه کار راضی هستم. معتقدم "جایی در دوردست" با تماشاگر ارتباط برقرار می کند."
در ادامه برنامه شیدفر پرسش های حاضران را مطرح کرد. یکی از خبرنگاران از نبود لهجه در فیلم پرسیده بود که معصومی پاسخ داد: "تجربه لهجه را در "رسم عاشق کشی" داشتم که اصلا تجربه خوبی نبود. به همین دلیل ترجیح دادم در این فیلم همه فارسی حرف بزنند. داستان فیلم هم در ارتفاعات مازندران اتفاق می افتد." کارگردان در پاسخ به پرسشی دیگر گفت: "من دنبال سینمای ملی هستم و دوست دارم داستانم را طوری روایت کنم که حوصله تماشاگر در سالن سر نرود. سینمای ملی هم تا حد زیادی مدیون عباس کیارستمی و آنهایی است که سینمای ایران را به خوبی در آنسوی مرزها معرفی کردند."
معصومی "رسم عاشق کشی" و "جایی در دورست" را دو قسمت اول یک سه گانه دانست که با فیلم "بیرون از بهشت" کامل می شود. داستان فیلم جدید او درباره عشق یک پسر منگل به دختری روستایی است. معصومی اظهار امیدواری کرد "جایی در دوردست" بر خلاف چند فیلم قبلی اش در گیشه موفق باشد.وی سپس به نحوه انتخاب بازیگران اشاره کرد و گفت: "فیلمنامه را به بهرام رادان دادم تا بخواند و نظر خودش را بگوید.
خیلی محترمانه عذر خواست و گفت چون تازه در فیلم "گیلانه" بازی کرده، نمی خواهد دوباره در فیلمی نقش روستایی را بازی کند. حامد بهداد هم وقتی فهمید برای بازی در این نقش دو میلیون تومان دستمزد می دهیم، رفت فکر کند و جواب بدهد که هنوز هم نداده.
دیباجی را دستیار من در حیاط دانشکده هنرهای زیبا در حال بسکت بازی کردن دیده و از او عکس گرفته بود که وقتی عکس را دیدم فهمیدم خودش است. خوش تراش هم شاگرد خواهر من در شمال بود."
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]
-
گوناگون
پربازدیدترینها