واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آمریکا - ویکی لیکس چوب حراجی بود بر اعتیار و آبروی بین المللی آمریکا توماس فریدمنباشه. باشه. من اعتراف می کنم. اعتراف می کنم که از خواندن ایمیل های دیگران به شدت لذت می برم. بنابراین اندک تعجبی ندارد که خواندن افشاگری های ویکی لیکس چه لذتی به آدمی می بخشد. این که در فاصله میان خطوط این افشاگری ها چه می گذرد مبحث دیگری است . ویکی لیکس پیامی دردناک را در خود جای داده است : قدرت آمریکا در حال زوال است . بهتر است داستان را از آنچه که این افشاگری های عیان می کند، آغاز کنیم. شاید بتوان همه چیز را در چند جمله خلاصه کرد: عربستان سعودی و دیگر اعراب منطقه از واشنگتن می خواهند که به تاسیسات هسته ای ایران را منهدم کند تا آنها در خفا پیروزی خود بر ایران را جشن بگیرند.البته مطمئن باشید که بعد از حمله ما به ایران، شهروندان عرب به کوچه و خیابان می ریزند و عروسک های دایی سام را به آتش می کشند. اما دلیل این حرکت هم در ایران دوستی اعراب نخواهد بود که شهروندان عرب هم حس رقابت دیرینه ای با پارسیان دارند. این مساله در نفرت اعراب از دیکتاتورهایی ریشه دارد که بر جهان عرب حکمرانی می کنند و البته با حمایت آمریکاست که آب در دل آنها تکان نمی خورد . در شرایطی که اعراب از ما می خواهند به توان هسته ای ایران پایان دهیم، افشاگری های ویکی لیکس نشان می دهد که هنوز هم برخی شاهزاده گان سعودی به گروه های شبه نظامی سنی پول می دهند. البته می توانیم بودجه ای که در اختیار مساجد و مدارس مذهبی برای تبلیغ افراط گرایی قرار می گیرد را هم به این رقم اضافه کنیم. بنابراین اگر به این ماجرا به چشم چرخه ای نگاه کنیم می بینیم که ما پول نفت را به عربستان پرداخت می کنیم، خاندان سعود هم این پول را به شبه نظامیان می دهند تا سربازان ما را در افغانستان و عراق سلاخی کنند. البته فکر نکنید که ما اصلا متحدانی نداریم.. در این افشاگری ها از احمد ضیا مسعود نام برده شد که در فاصله سال های 2004 تا 2009 معاون رئیس جمهوری افغانستان بود و در حال حاضر هم در دوبی قصری آنچنانی را از آن خود کرده است!بر اساس همین افشاگری ها، امریکا به رهبران پاکستان و افغانستان پول می دهد تا آنها دو چهره از خود نشان دهند. در صورتی که این وجه به حساب آنها واریز نشود آنها یک چهره خواهند داشت که آن هم مخالف آمریکا است . بله خوب این افرادی که در بالا نام آنها برده شد همگی متحدان ما هستند.متحدانی که ما اصلا ارزش های آنها را نمی شناسیم و قرار هم نیست بشناسیم. اما رهبران عرب ، افغان و پاکی در جواب این انتقادها به ما چه می گویند: شاید ما متحدانی تمام عیار نباشیم، اما آنها که جای ما را می گیرند بی شک بدتر از ما خواهند بود . طالبان و القاعده تنها یک صورت دارند. صورتی که در خفا و در ملاعام یک شکل است : آنها از امریکا متنفر هستند . این سخنان واقعیت دارد . اما اگر قرار است ما از بدها حمایت کنیم تا گرفتار بدترین ها نشویم پس چگونه می خواهیم اصلاحات مد نظر را پیاده کنیم. همین موضع گیری ها بود که بخشی از افشاگری های ویکی لیکس را سبب شد: آمریکا از نفوذ و قدرت کافی برخوردار نیست . امریکا نمی تواند در خاورمیانه حرف نخست را بزند چرا که ما به نفت این منطقه معتاد هستیم. ما معتادان هستیم و آنها ساقی. یک معتاد هرگز نمی تواند حقیقت را به ساقی اش بگوید . زمانی که ما 28 میلیون دلار در ماه نفت خریداری می کنیم، نمی توانیم به خاندان سعودی بگوئیم که : ما می دانیم که جانشین های شما بسیار بدتر از شما هستند، اما چه کسی می گوید که ما باید میان فساد بی پایان شما و ظلم بی نهایت آنها یکی را انتخاب کنیم؟ ما همچنان از رژیمی حمایت می کنیم که به ظاهر در داخل با القاعده و تروریست ها مبارزه می کند اما از پول ما استفاده می کند تا هزینه مدارس مذهبی مخصوص ترویج افراط گرایی را پرداخت کند . تنها به این دلیل که عربستان باید شبکه ای در خارج از مرزهایش داشته باشد تا در مواقع لزوم از آن استفاده کند . ما حتی در قبال چین هم از نفوذ کافی برخوردار نیستیم تا بتوانیم من باب کره شمالی، پکن را تحت فشار قرار دهیم . نفوذ در جغرافیای سیاسی حرف نخست را می زند. ما نمی توانیم جبهه امنی برای خود در خارج از مرزهایمان بسازیم مگر آنکه رفتار و خط مشی خود را در داخل تغییر دهیم. اما نقص سیاست ما این است که هیچ گاه این دو را با هم نمی آمیزیم. تصور کنید که سیاست ما در قبال عربستان سعودی چه بود اگر ما به جای نفت می توانستیم از گاز طبیعی و یا انرزی هسته ای استفاده کنیم؟ ما باید به خاندان سعود بفهمانیم که اگر یک دلار دیگر ما را در اختیار شبه نظامیان قرار دهند، از این پس خود باید در مقابل ایران از خود محافظت کنند. پنجاه سال پیش امریکا در جهان نفوذ و اعتباری داشت که جهان را بر اساس آن چید. اکنون در تمام این سالها ما آن قدرت و نفوذ را از دست داده ایم. دلیل آن هم وابستگی ما به چین و خاورمیانه بود . من به خوبی می دانم که مشکلی نظیر این که ما با دولتی هسته ای و در حال شکست مانند پاکستان روبه رو هستیم به خودی خود چالشی بزرگ است و تنها اعلام برائت ما از نفت خاورمیانه نمی تواند کمکی بکند . اما این اعلام استقلال می تواند تا حدودی بر نفوذ ما در خاورمیانه بیفزاید . /سنیویورک تایمز چهارم دسامبر / ترجمه : سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1510]