محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845075401
- گزيده سرمقاله برخی از روزنامههای امروز كشور
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
* تهران امروز روزنامه تهران امروز در يادداشت خود با عنوان "پرونده هستهاي و ضرورت داشتن استراتژي براي آينده "به قلم سيدجواد سادات رضوي آورده است: پرونده هستهاي جمهوري اسلامي در حال ورود به مرحلهاي جديد است كه ميتوان آن را استراتژي نرم اوباما عليه ايران ناميد. با گذشت حدود 15 ماه از آغاز دولت باراك اوباما، اهداف و جهتگيريهاي دولت جديد ايالاتمتحده درباره جمهوري اسلامي ايران بهتدريج آشكار ميشود. اوباما كه با شعار تغيير بهويژه در سياست خارجي و مذاكره با ايران موفق به پيروزي بر رقيب جمهوريخواه خود شد، همانگونه كه پيشبيني ميشد اين تغيير را نه در جهتگيري و اهداف بلكه در ظاهر و ويترين سياست خارجي ايالاتمتحده دنبال كرد و پس از گذشت يكسوم دوران رياستجمهوري خود به همان نقطهاي رسيده كه جورج بوش، رئيسجمهور تندرو و پيشين آمريكا هنگام ترك كاخ سفيد آن را به اوباما تحويل داد. دولت آمريكا هماكنون بر ضرورت تصويب سريع قطعنامه تشديد تحريمها تاكيد دارد و علاوه بر حمايت بيچون و چراي اروپا، روسيه را بيش از پيش همراه خود دارد و چين نيز گام به گام در حال تنزل از موضع مخالفت با تصويب تشديد تحريمها عليه ايران است. اين در حالي است كه برخي سادهانديشان داخلي كه متاسفانه بخشي از مسئولان را نيز شامل ميشوند پيش از اين تصور ميكردند كه با به قدرت رسيدن اوباما شاهد تغيير راهبردي در سياست خارجي ايالاتمتحده و تغيير معادلات كلان حاكم بر ديپلماسي آمريكا خواهيم بود. اگرچه رهبر انقلاب از يكسال گذشته بر بطلان اين خوشبيني و سادهانگاري تاكيد كرده و بارها پرده از نمايشي بودن تغييرات سياست خارجي ايالاتمتحده برداشته بودند اما تا ماههاي پاياني سال گذشته باز هم شاهد چراغ سبزهاي مكرر و بدون پاسخ برخي مسئولان اجرايي به غرب بهويژه آمريكا بوديم. اكنون زمان آن فرا رسيده كه لايه دوم و زيرين سياست خارجي دولت اوباما نمودار شود. رئيسجمهور آمريكا همانند سلف خود بوش بر «روي ميز بودن همه گزينهها از جمله گزينه نظامي» تاكيد دارد و مقابله با ايران به اولويت نخست سياست خارجي آمريكا تبديل شده است. بهنظر ميرسد تغيير تنها شگردي براي پاك كردن ذهنيت افكار عمومي نسبت به عملكرد غيرعقلاني و يكجانبه بوش در هشت سال زمامداري وي بوده و اكنون همان سياستها با ويترين و ژستهاي منطقي اوباما پيگيري ميشود و اين بهمعناي طراحي سناريويي جديد براي تحتفشار قرار دادن جمهوري اسلامي است. مشتهاي گره كرده اوباما اكنون نهتنها به آغوشي باز تبديل شده است بلكه اروپا كه در دوران بوش در جهت تعديل تندرويهاي آمريكا حركت ميكرد و روسيه كه عملا شريك بهانههاي هستهاي و دفاعي ايران محسوب ميشد را به خود آورده و چين را نيز بهرغم دريافت امتيازات اقتصادي سنگين از ايران با خود همراه ساخته است. راهبرد برخورد نرم اوباما با ايران كه از يك نقشه راه پيچيده ديپلماتيك و رسانهاي سود ميبرد اكنون به زمان ثمردهي خود نزديك ميشود و طرف ايراني براي مقابله با اين استراتژي حسابشده نيازمند تدبير، ظرافت و هوشمندي فوقالعادهاي است. استفاده از سوژه نقض كردن حقوق بشر و دموكراسي در ايران كه در جهت مهار و خنثي كردن حمايت افكار عمومي جهان بهويژه جهان سوم و مسلمانان از فعاليتهاي هستهاي صلحآميز ايران صورت گرفت بههمراه ايجاد شكاف و تنش در روابط ايران و جهان عرب بهويژه عربستانسعودي و علاوهبر آن، سوءاستفاده از ارائه اسرار و اطلاعات فراقانوني ارائهشده از طرف ايران درباره فعاليتهاي هستهاي خود كه اضافه بر وظايف مندرج در NPT انجام شده است بخشي از عناصر عملياتي اين راهبرد آمريكا را تشكيل ميدهد.تلاش براي فلج كردن مبادلات اقتصادي ايران با جهان از طريق وضع تحريمهاي بانكي و بيمهاي كه گشايش اعتبار و خريداري كالا از خارج را با اختلال همراه ميكند از سوي آمريكا و در انزواي سياسي قرار دادن ايران از طريق تحريم دعوت از مقامات رسمي جمهوري اسلامي به مجامع مهم و كشورهاي موثر از سوي اروپا دو هدف عمده در تحريمهاي جديد محسوب ميشود. در اين ميان اگرچه اين تحريم همانند سه قطعنامه قبلي شوراي امنيت در اراده ملي ايرانيان براي دستيابي به انرژي صلحآميز هستهاي تاثيري نخواهد داشت اما توجه ويژه مسئولان مربوطه براي كاهش هزينههاي كشور در برابر موج جديد فشارها را طلب ميكند. بهنظر ميرسد در صورت هماهنگي بيشتر ميان سران قوا و پايبندي كامل به تدابير رهبر انقلاب در حوزه سياست خارجي و پرهيز از تكروي و ارسال علائم غلط و طمعآفرين به طرف مقابل در كنار استفاده از زمان براي تامين نيازهاي كشور و پيشبيني مسيرهاي جايگزين براي بياثر كردن تحريمها، هجمه جديد عليه منافع ملي جمهوري اسلامي نيز همانند موجهاي قبلي تنها نتيجهاي يأسآفرين براي طراحان و مجريان آن بههمراه خواهد داشت. تجربه پيشنهاد آمريكا يعني مبادله ذخاير اورانيوم ايران با سوخت رآكتور تهران كه دامي حسابشده براي ربودن برگ برنده ايران در مذاكرات هستهاي بود، نشان ميدهد كه پيامدهاي سادهلوحي و خوشبيني به غرب در مذاكرات هستهاي كمتر از ماجراجويي و بيتدبيري نيست و تنها مسير ضامن منافع ملي كشور راهبرد ايستادگي منطقي است كه از سوي رهبر انقلاب براي عبور از چالشهاي موجود در اين پرونده حساس اتخاذ شده و همراهي و همدلي تمامي مسئولان در اجراي اين راهبرد ميتواند بار ديگر موفقيتي ماندگار را براي ايران و ايرانيان بههمراه آورد. * جام جم روزنامه جام جم در يادداشت خود با عنوان "حكمت رهبري ، بصيرت تام، هدفگذاري و اقدام "به قلم حسين محمديان * آورده است: 1 ـ نسل حاضر كه وارث تجربه مشروطيت، جريان ملي كردن نفت و وقوع عظيمترين انقلاب مردمي قرن است، نسلي است كه مراحل درگيري و تحير را طي كرده و اگرچه هماكنون نيز درگير يكي از مهمترين مراحل تكوين شخصيت ملي خود است، لكن به نسلي آگاه بدل شده است كه در مجموع سره را از ناسره و هدايت را از ضلالت بازميشناسد. 2 ـ در پرتو همين شناخت، پرواضح است كه امروزه در جهان بشري رقابت بر سر كسب افتخار و فتح قلههاست، چه بهصورت ظالمانه آن در چهره ستم غربياش و چه در چهره مثبت آن در عرصههاي علمي، صنعتي، فكري و فرهنگي. چنانچه با قاطعيت ميتوان مدعي شد كه كمتر ملتي يافت ميشود كه در تكاپوي حيات و ارتقاي سطح زندگي نبوده و پس از درگيري موجها و بالاخص موج اخير ارتباطي در عالم درصدد پشت سر گذاردن رقباي واقعي و فرضي نباشد. 3 ـ در دنياي امواج اطلاعاتي و ارتباطاتي، اگرچه دنياي غرب ميكوشد بر باطل خود لباس حق پوشانده و آن را در دهكده بشري بر كرسي حقيقت بنشاند، ولي عليرغم خواست واقعي بنيانگذاران علوم ارتباطي جديد، اين كلمه حق و مكتب حقيقت است كه سوار بر موج ارتباط انساني ميرود تا آخرين و عاليترين قلهها را فتح كرده و حتي در شلوغترين فضاسازي طبالهاي فتنهگر سخن فطري خود را به گوش هوش بشريت برساند و اگر نه چنين بود، چگونه است كه پس از نيم قرن و بيشتر درگيري نژادپرستان يهودي با فلسطين مظلوم و ملتهاي عرب، تنها در چند سال اخير فرزندان صهيون مجبور شدند كه تانك قدرت را در برابر اعتراض جهان انساني به درون لانه ناپاكشان باز پس كشيده و اعتراف به عجز و شكست كنند. 4 ـ در اين جهان ارتباطي و رقابتي و در فضايي كه چلچراغ اسلام ناب بر طاقچه آسماني انقلاب اسلامي پرتوافشاني ميكند، پيشرفت و پيروزي بدون دو عنصر، امكانپذير نيست: الف: هدفگذاري ب: اقدام. و اين است كه رهبر حكيم و جامعنگر انقلاب اسلامي در وهله كنوني شايد با توجه به فاكتورهايي همچون امكانات عظيم كشور، نيازهاي فوري و ضروري، طرحهاي بزرگ نظام و نيز اقدامات رقيب، اين دو اصل مهم را در قالب همت و كار مضاعف ارائه كردهاند كه صد البته در نگاه ژرف معظم له مسائلي عميقتر و وسيعتر نهفته است و همان مسائل سترگ چنانچه به نيكي توسط مخاطبان اصلي دريافت شود، بركات عظيمي در بر خواهد داشت كه از جمله آنها ميتوان اشاره كرد به بازيابي جايگاه شايسته ملت حقطلب و سرافراز ايران در جامعه جهاني؛ جايگاهي كه ملت ما بيترديد شرايط احراز آن را داشته و دارد و اين تاريخ مسلم و پذيرفته شده بشري است كه اكنون تمام قد به آن شهادت ميدهد. 5 ـ اصيلترين و جامعترين مجموعه آموزشي و پرورشي كه زمين را آسماني و جامعه بشري را رحماني و جان ناقص خاكي را سبحاني ميكند، قرآن كريم است؛ صحيفه بيبديل لاهوتي كه صورت فرشي حضرت حق و مطلقترين آينه تجلي جمال ازلي و نسخه مكتوب حقيقت محمدي ـ علوي است. قرآن كريم كتاب انسانيت است و هرگز منهاي واقعيت انسان بر گستره ديگري تاكيد ندارد و حتي توحيد را جزءلايتجزاي حقيقت انساني ميداند، نمونه پرورش خود را در شخصيت رسول مكرم(ص) و حضرات معصومين(ع) معرفي ميكند و چنانچه بهدقت سيره اين بزرگان را مطالعه كنيم، درمييابيم كه نقطه عطف كاميابي و موفقيت آنان در همين دو اصل اصيل نهفته است؛ هدفگذاري و تلاش و اقدام. نه بدون همت بلند و هدفگذاري اوجنگر جوششي صورت ميپذيرد و نه بدون كوشش و كار، اين جوشش و همت ثمري خواهد داشت. اگر نبي معظم(ص) و نيز حضرت موليالموالي(ع) و ائمههدي(ع) راهبران اين كاروانند كه هستند، هرگز دو آفت در شجره طيبه حيات آن بزرگواران رسوخ نكرده است؛ دو آفتي كه چنانچه به جان هر فرد و اجتماعي بيفتد، سرچشمه زندگي آنان را ميخشكاند و اين دو نيست مگر تخفيف از اهداف در اثر فشارها و مشكلات و سستي در اقدام به دليل ضعف نفس و كاستي اراده، چرا كه همگان در آغاز راه دستافشان ميروند و پايكوبان ميدوند، لكن دير نيست كه گاه آه فرا رسد تا آبله بر پا بنشيند و از دوري راه ناله جانسوز سردهند؛ كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكلها *مديركل صداوسيماي مركز قزوين * رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان "فرهنگ سازي براي كار مضاعف " به قلم محمد مهدي انصاري آورده است: اهتمام به مسئله «كار و تلاش» به مثابه يكي از ضرورت هاي مورد توجه در چشم انداز پيشرفت و تعالي كشور در سال هاي گذشته بارها و بارها مورد عنايت رهبر معظم انقلاب بوده است؛ بويژه آن هنگام كه سخن از «انضباط اجتماعي و وجدان كاري» و لزوم پرهيز از «تنبلي اجتماعي» سخن به ميان آوردند؛ همچنين دغدغه مندي ايشان در قبال «تعطيلات بسيار زياد رسمي» در تقويم كشور و مباحثي از اين دست نشان از آن دارد كه رهبر دور انديش نظام براي اهداف بلند و متكاملي كه براي ايران اسلامي ترسيم گشته نگاهي كاملا متني به جامعه و آحاد ملت دارند كه بايستي همين مردم در ميدان سازندگي و پيشرفت كشور حضور و مشاركت جدي و سازنده داشته باشند و اگر اين حضور و مشاركت با كوچكترين آفاتي مواجه شود، مسير پيشرفت ناممكن خواهد بود. نامگذاري سال1389 به عنوان سال «همت مضاعف، كار مضاعف» نشان از اين مسئله دارد كه از منظر عالي ترين مدير اجرايي كشور، حياتي ترين و راهبردي ترين نياز امروز جامعه، كار و تلاش است و هر امري كه به نحوي بازدارنده اين مهم باشد نه تنها سمي مهلك براي حال و آينده ايران و ايراني است كه اساسا خواست دروني همه دشمنان و بدخواهان پيشرفت و اعتلاي اين مرز و بوم است، بر اين اساس برپايي نظام مبتني بر عدالت، دستيابي به اهداف سند چشم انداز1404 ، تحقق دهه پيشرفت و عدالت، زدودن مظاهر شوم فقر، فساد و تبعيض، توليد دانش بومي، استقلال در صنعت و فناوري هاي نوين، نيل به مرجعيت علمي درمنطقه و دنيا و الهام بخشي در جهان اسلام منوط به اين است كه امروز همه ما تا چقدر با اعتماد به نفس و خودباوري ملي و عشق و علاقه به آب و خاك خود و چقدر با شور و حساسيت كاركنيم و تا چه ميزان همت بلند داشته باشيم و با «مهارت» و «خلاقيت» و «كيفيت» گام هاي رشد و ترقي را يكي پس از ديگري و بي وقفه برداريم. در اين راستا تاكيد بر چند نكته بسيار ضروري است: اول؛ نظام تربيتي و آموزشي ما بايد توجه داشته باشد كه نسل هاي جديد و فرزندان اين جامعه را از همان اوان كودكي به گونه اي پرورش دهد كه انسان هايي مسئوليت پذير، پركار و پر تلاش، انگيزه مند و با همتي بلند باشند. در اين بين نقش رسانه ها و نخبگان و گروه هاي مرجع اجتماعي در فرهنگ سازي براي كار مضاعف و تكميل اين فرايند آموزشي تعيين كننده است. دوم؛ تقويت و تعميق انگيزه هاي ديني و انقلابي و حفظ آنها به عنوان فرهنگ درمتن لايه هاي اجتماعي، گام مهمي در تثبيت روحيه كار و همت مضاعف خواهد بود. سوم؛ وجود قوانين كارآمد و جامع كه ناظر بر حمايت از كارآفرينان بوده و اهتمام ويژه به مقوله اشتغال و كاهش نرخ بيكاري داشته باشد، براي تكوين اين شعار ضروري است. چهارم؛ «مديريت عالمانه» و «برنامه ريزي هوشمندانه» دو ركن بهره وري در كار و توليد هستند كه شايسته است در نظام مديريتي كشور به آنها پرداخته شود. با اين دو ركن، در حقيقت چابكي و چالاكي و هدفمندي و سودمندي كار و تلاش تضمين خواهد شد. نهايتا اينكه همت و كار مضاعف در ميان يك ملت بيانگر زنده بودن و تكاپوي جماعتي است كه در راه تعالي و تكامل گام نهاده اند. راه رشد و توسعه ايران اسلامي از مسير كار و تلاش مضاعف مي گذرد و با اين شعار راهبردي است كه مي توان ايران عزيز را به جايگاه حقيقي آن در جهان نزديك تر ساخت. جهان در سده بيست و يك رشد شتاباني را در فنون و علوم و مظاهر پيشرفت شروع كرده به گونه اي كه واقعا «ثانيه ها» تعيين كننده شده اند. «قافله» پيشرفت بشر چنان با شتاب در حال حركت است كه اگر من و شما لحظه اي درنگ كنيم و يا خود را مشغول مباحث فرعي كنيم، معلوم نيست اين قافله هم ايست كند و منتظر من و شما بماند. اگر در جا بزنيم يا تنبلي كنيم و يا دچار اشتباهي شويم يقينا مورد نكوهش جدي و بي امان نسل هاي آينده خواهيم بود كه پيشينيان خود يعني من و شما را مورد نقد قرار خواهند داد. اميد كه به اين باور برسيم... * كيهان روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان "به بهار بسپار " به قلم محمد ايماني آورده است:بگذار اين نوشته، پاره پاره باشد و كلام، بريده بريده... كه سخن از عشق و حرف و حريف دل است. حكايت غريبي است بهار و باران. مثل خود نوروز، ساعتي آفتابي و ساعتي ابري و باراني. لب به خنده گشوده و چشم به اشك، تر. اين ذات بهاران است و كس از اين سايه روشن و ابر و آفتاب نمي رنجد كه هر دو در ذات بهار است، تابيدن و باريدن و جان دادن و روياندن. حكايت غريبي است بهار و باران. و غريب تر، دلي كه «جان بهار و باران» را بهانه مي گيرد. بهار من، بارانم، خرّمي روزگاران، سلام! السلام علي ربيع الانام¤ و نضره الايام. سلام بر بهار جان ها و طراوت و خرّمي روزگاران. اي كه بوي باران شكفته در هوايت ياد از آن بهاران كه شد خزان به پايت ... جز غمت ندارم به حال دل گواهي اي كه نور چشمم در اين شب سياهي چشم من به راهت هميشه تا بيايي باغ من، بهارم، بهشت من كجايي بهار، بشارت و آيتي از توست. ناگهان جاري مي شود در رگ و تن جان و جهان. جاي ريزش ها مي روياند و مرده زنده مي كند. ناگهان در نهايت خزان و رخوت و مرگ، جهانگير مي شود بهار. و مگر مي شود با بهار جنگيد؟ بهار، اين گونه هم، بشارتي از توست. آن زمان كه در جان جهان مي دود، خون تازه در رگ هستي جاري مي سازد، بي تاب مي كند و در جوش و جنبش مي آورد. عشق آمد و شد چو خون، اندر رگ و پوست تا كرد مرا تهي و پرساخت ز دوست اجزاي وجود من همه دوست گرفت نامي است ز من بر من و باقي همه اوست سهم آدمي از اين باران بهاري و از اين جنب و جوش و خروش چه مي شود؟ دردانه خلقت پيامبر اعظم(ص) فرمود «مثال آن چيزي كه خداوند مرا از هدايت و علم برانگيخت مثال باران فراوان است كه به زمين مي رسد. بخشي از زمين، پاكيزه و نرم و مستعد است، پس آب را مي پذيرد و انواع فراوان گياه و سبزه را مي روياند. و بخشي از زمين، سنگ و سخت است كه آب را نگاه مي دارد و مردم از آن مي نوشند و آبياري و زراعت مي كنند و پاره اي از باران به زمين شوره ]و بي استعداد[ مي رسد، نه آب را نگاه مي دارد و نه گياه مي روياند. اين مثال كسي است كه در دين خدا تعمق كند و خداوند او را به آنچه مرا مبعوث كرده منتفع سازد، پس او بياموزد و بياموزاند. و باز مثال كسي است كه سرش را بالا گيرد و هدايتي را كه خداوند مرا به خاطر آن فرستاده نپذيرد.» باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست در باغ لاله رويد و در شوره زار خس ذات بهار و باران، روياندن و جان دادن است. بدان شرط كه آغوش بگشايي و به جان بخري. همان فرمايش نوراني رسول خداست كه «ان لربّكم في ايام دهركم نفحات من رحمته الا فتعرّضوا لها فلعلّ احدكم تصيب نفحه فلايشقي بعدها. همانا براي پروردگار در ايام روزگار شما نفحه هايي از رحمت اوست، آگاه باشيد و خويش را در معرض آن نسيم ها قرار دهيد، باشد كه به كسي از شما برسد، پس بعد از آن دچار شقاوت نشود.» بهار را بايد چشيد، بايد شنيد و لبيك گفت تا احيا شد. اين سنت و فرمان الهي است: «اي كساني كه ايمان آورده ايد اجابت كنيد خدا و رسول او را آن هنگام كه شما را مي خوانند به آنچه زنده مي كند شما را و بدانيد خداوند ميان انسان و قلب او حائل است و اينكه به سوي او محشور مي شويد»(آيه 42 سوره انفال). مگر هر كس مي تواند «فراخوان رويش و زندگي» را لبيك گويد؟ «تنها كساني تو را اجابت مي كنند كه شنوا هستند» (سوره انعام) و «اگر تو را اجابت نمي كنند بدان كه آنها فقط از هواهاي خود تبعيت مي كنند»(سوره قصص). اي پيامبر «آنها كه جز خدا را مي خوانند، حتي به اندازه پوست نازك هسته خرما را مالك نيستند. اگر آنها را دعوت كنيد، صداي شما را نمي شنوند و اگر بشنوند، شما را اجابت نمي كنند... نه كور و بينا برابرند و نه تاريكي و نور و نه آفتاب و سايه. و مساوي نيستند زندگان و مردگان. خداوند هر كه را بخواهد شنوا مي كند و تو نمي تواني شنوا كني آنها را كه در گور هستند... خداوند از مردم و جنبندگان و چارپايان در گونه هاي مختلف خلق كرده است، همانا فقط عالمان و دانايان نسبت به خداوند خشيت دارند». (آيات 31 تا 22 سوره فاطر) قلب انباشته از هوا- از شهوت و غضب- چگونه جايگاه عشق شود، بتخانه كجا جاي خداست؟ دل كه سنگواره شد، چگونه مي تواند پيام زندگي و عاشقي را دريابد؟ گر دل نبود كجا وطن سازد عشق ور عشق نباشد به چه كار آيد دل قلب را بايد ميراند تا زنده شود و زنده كرد تا ريسمان هاي اسارت رخت بربندد. به تعبير بلند اميرمؤمنان خطاب به امام حسن (عليهماالسلام) «احي قلبك بالموعظه و ام ته بالزّهاده . قلبت را با اندرز زنده كن و با زهد و دامن چيدن از دنيا بميران». (نامه 31 نهج البلاغه) دل كه وسعت يافت و چنان زير و رو شد كه بذر محبت در آن جوانه كرد، مي شود عمار و مالك، مي شود ابن تيهان و ذوالشهادتين، مي شود عمروبن حمق خزاعي كه در بحبوحه حيرت عوام و خواص در آستانه نبرد صفين، سويداي دل خويش را پيش پيشواي حق گشود و گفت «اي اميرمؤمنان! بيعت من با تو نه از روي منفعت خواهي بود و نه در هواي مقام و رياست. اطاعت و پيروي از تو را بر خود واجب مي دارم و هرگز از فرمانت سر بر نتابم چون فضيلت و شرف تو نزد من آشكار است... اطاعت تو بر من واجب و عشق تو در نهادم بر هر سوداي ديگري غالب است. اگر در راه رضايت و خرسندي تو كوه ها را از جا بركنم، نزد من بسي آسان است و چنان دانم كه يكي از هزاران حق واجبي را كه از تو بر گردن دارم، انجام نداده ام. اگر فرمان دهي با پنجه كوه سخت را از جا مي كنم.» عمرو با چنين محبتي، محبوب علي(ع) شد و غمگنانه شنيد كه «كاش در سپاه من صد مثل تو بود». و چه كلام نغزي عارف والا آيت الله احمدي ميانجي(ره) فرمود «سئوال شب اول قبر درباره اينكه پيامبرت كيست و امامت كيست، مربوط به آدم هاي عادي است وگرنه، مالك اشتر حق دارد به ملائك بگويد من- كه براي علي جانبازي كردم- و پرسش از اينكه امامت كيست؟!». روزگار گشت و نوبت عاشقي به ما رسيد. نوبت جنبيدن و سربرآوردن و باليدن قبيله اي كه مقدر بود آفتاب را از پس ابر، و بهار را بدون «بهار آور» به تماشا بنشيند. گويا لسان الغيب حافظ همين ساعت از تمنا به تنگ آمده و لبالب طلب شده كه سرود: بي تو اي سرو روان با گل و گلشن چه كنم زلف سنبل چه كشم، عارض سوسن چه كنم آنچه در اين ميان بر زخم خار خليده در چشم قوم منتظر مرهم مي نهد، بشارت حضرت دوست(عج) است كه فرمود «انا لا ناسين لذكركم ولا مهملين لمراعاتكم. ما ياد شما را از خاطر نمي بريم و در مراعات و مراقبت شما اهمال نمي كنيم.» و نيز فرمايش اوست كه مردم از فقيه پارسا و ديندار كه مخالف هوا و مطيع امر مولاست، پيروي كنند. «فاما من كان من الفقهاء صائناً لنفسه حافظاً لدينه مخالفاً لهواه مطيعاً لامر مولاه فللعوام أن يقلّدوه.» لبيكي كه امت ما به روح خدا خميني گفت و دست بيعتي كه پس از رحلت او به خلاصه خميني، خامنه اي عزيز داد، بالاترين مرتبه آزمون ولايت و محبت به مراد و مقتداي غايب از نظر(عج) بود. آن «بايد» اطاعت از فقيه پارسا را ملت ايران چنان كه شايد لبيك گفت. و نامحرمان كجا راه دارند به رمز و راز عاشقي اين قوم با بهار جان ها و طراوت روزگاران. هرگز كسي نگويد بالاي چشمت ابرو تيغ از تو گردن از من، چون و چرا ندارد هر روز ملتي كه اجابت مي كند مقتداي خود را، نوروز پيروز است، 22خرداد باشد يا 9دي و 22بهمن. ملت ايران به تاسي از مقتداي نستوه خود رويش را اراده كرده و همت و اهتمام خويش را آشكار ساخته است. پس گشايش و فتح پياپي ارزاني اوست حتي اگر بدخواهان به غيض آيند. «آنچه خداوند از رحمت براي مردم بگشايد، مانع و بازدارنده اي براي آن نيست... هر كس عزت را بخواهد پس همه عزت براي خداست و كلام پاكيزه و طيب به سوي او صعود مي كند و عمل صالح آن را بالا مي برد. و كساني كه با بدي ها مكر مي ورزند عذابي شديد براي آنهاست و مكر آنان نابود مي شود» (آيات 2 و 10 سوره فاطر). ما حقيقت اين آيات و ظفرمندي ملت ايران و مقتداي او را در طول سه دهه اخير و همين يك سال گذشته به عيان مشاهده كرديم. و از جنس همان كلام طيب، «همت مضاعف و كار مضاعف» است. به يقين اين دعوت به يكسان بر جان ها نخواهد نشست. كساني شايد بشنوند و بگذرند و كساني شايد اصلا نشنوند يا به روال تاريخ، خلاف جهت هم حركت كنند. اين غريب نيست كه سنت تاريخ است. اما در خانه اگر كس است، يك حرف بس است. طرف خطاب اين كلام بهاري، جان هاي مستعدي است كه جاي تا جاي كشور بر بستر انقلاب روييده اند و چشم انتظار باران بودند. آنها امروز بسيار و بي شمارند، اگر در روزگار غربت علي(ع) كم شمار بودند. آن كم شمارها نهال «امت-امامت» را بدين برگ و بار رساندند تا اين بي شماران خود، با همت مضاعف، بهار را تا كجا جهانگير كنند. نه، اين كلام طيب بر زمين نخواهد ماند. ذات كلمه طيبه، صعود و بالا رفتن و به بار نشستن است. ما اين حقيقت را در بحبوحه گدازان فتنه جفاكاران ديديم. هاتف آن روز به من مژده اين دولت داد كه بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند علي امروز تنها نيست كه دست كميل را بگيرد و بيرون شهر ببرد و بگويد «اي كميل اين دل ها چونان ظرف است و ارزنده ترين آنها پرگنجايش ترين آنهاست... اي كميل در اين سينه من دانش انبوه است اگر حاملاني براي آن مي يافتم. افراد باهوش اما امانتدار و دينداران بي بصيرت و مردد در خور اين دانش نيستند و نيز آن كه افسارش را به شهوت سپرده يا شيفته مال اندوزي است. چنين است كه علم با مردن حامل آن مي ميرد. خداوندا آري زمين از انساني كه با حجت براي خدا قيام كند خالي نمي ماند، در ميان مردم ظاهر و شناخته شده باشد يا در حال بيم و پنهان، تا حجت هاي الهي باطل نگردد. عدد اينان چند است و كجا هستند؟ سوگند به خدا آنان از نظر عدد كم شمارند و از نظر قدر و ارزش، نزد خداوند باعظمت ترين هستند. خدا با آنها حجت ها و نشانه هاي خود را حفظ مي كند تا به مانندهاي خود بسپارند و در دل نظاير خود بكارند. علم با حقيقت بصيرت به آنها هجوم آورده و با روح يقين هم نشين هستند. آسان مي شمرند آنچه را مترفان مشكل مي دانند... آنها جانشينان خدا در زمينند. آه! آه كه چه قدر مشتاق ديدار آنها هستم». (كلمات قصار نهج البلاغه، كلمه 147) آري زمين و زمان از بهار و باران خالي نيست و چون چنين است، پس خواهد روياند هميشه. عرض خود مي برند آنها كه با بهار مي جنگند. با بهار نمي توان جنگيد. ... حكايت غريبي است نوروز و بهار. ساعتي آفتابي و ساعتي ابري و باراني. بوي باران است كه در هواي دوست شكفته است. خود را به بهار بسپاريم، به او كه بهار را راه بر است. پروا مكن بشتاب، همت چاره ساز است.ابتدا بايد دل را گنجايش و وسعت داد. ¤ ربيع در لغت صرفاً به معناي بهار نيست بلكه همچنين باران آغازين بهار را گويند كه ببارد و گياه سبز و خرم را بروياند. * جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان "هدفمند كردن يارانه نيازمند وفاق " آورده است: مناقشات تند دولتمردان و تعدادي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در موضوع قانون هدفمندي يارانه ها در اولين روزهاي كاري سال جديد به جاي آنكه عمل به توصيه خيرخواهانه « همت مضاعف و كار مضاعف » باشد شتاب گرفتن به سوي جدال هاي بي حاصل و معطل گذاشتن مهمترين طرح اقتصادي اين سالهاست . واقعيت اينست كه مجادله بر سر نحوه اجراي قانون هدفمندي يارانه ها در آخرين روزهاي سال گذشته از حد اختلاف نظر كارشناسي و تضارب آرايي كه به سود اصل طرح و غناي هرچه بيشتر اين قانون است فراتر رفته و رنگ و بوي رقابتهاي سياسي گرفته بود. از اين رو رهبر معظم انقلاب در بيانات روز اول فروردين سال 89 به دو نكته كليدي اشاره كردند كه اميد مي رفت تمامي مخاطبان اين رهنمودها خصوصا دولت و مجلس با عمل به آنها بر مناقشات چندين ماهه اي كه برسر هدفمندي يارانه ها در گرفته بود نقطه پايان بگذارند و با همدلي و همراهي بيشتري زمينه هاي پياده سازي اين قانون حساس و خطير را فراهم آورند. رهبر معظم انقلاب در سخنان خود ضمن تاكيد بر لزوم كمك و ياري رساندن به دولت به عنوان مجري قانون هدفمند كردن يارانه ها بر اين اصل مهم هم انگشت تاييد گذاشتند كه آنچه با طي كردن مراحل به صورت قانون درآمده محل مناقشه و چانه زني نيست و بايد اجرا شود. اين تاكيدات صريح چنان گويا شفاف و متقن بود كه گمان نمي رفت با وجود آن ديگر مجالي براي بهانه جويي و يا طعنه و كنايه باقي بماند نه از سوي دولت و نه از سوي مجلس ولي متاسفانه و در كمال تعجب طي چند روز اخير شاهد ادامه اين روند غير منطقي بوديم . سخنگويان دولت همچنان از ناممكن بودن اجراي قانون مصوب مجلس و عدم اجراي آن با وضعيت فعلي خبر مي دهند و نمايندگان مجلس هم دولت را به بهانه گيري براي عدم اجراي قانون هدفمندي يارانه ها متهم مي كنند و ميگويند حتي اگر رقم 40 هزار ميليارد توماني كه در لايحه بودجه خود پيشنهاد داده بود توسط مجلس تصويب مي شد باز هم به بهانه اي ديگر اين قانون را اجرا نمي كرد! در چنين حال و هوايي مردم مانده اند و يك دنيا دل نگراني و بلاتكليفي ; افكار عمومي نمي داند سخن و آمار كدام نهاد و مرجع را بپذيرد پيش بيني تورم 25 درصدي دولت را يا هشدار مركز پژوهشهاي مجلس را نسبت به تورم 60 درصدي ! سخنان دولتيان را باور كند كه اطمينان مي دهند با اجراي هدفمندي آب از آب تكان نمي خورد و فقط مختصر تورمي ايجاد مي شود كه با پرداخت هاي جبراني تلافي خواهد شد يا پيش بيني هاي نمايندگان خود را در مجلس كه مي گويند حداقل تورم 60 درصد است و ممكن است به بالاي 100 درصد برسد ! اين همه هياهو نااطميناني و جنجال بر سر طرح هدفمندسازي يارانه ها در شرايطي همچنان ادامه دارد كه تمامي كارشناسان معتقدند پياده سازي چنين طرحهايي بيش از هر چيز به همراهي اطمينان و اعتماد افكار عمومي نياز دارد. تجربه هاي موجود در ساير كشورهايي كه سياستهاي اصلاح ساختاري در حوزه اقتصاد اجرا كرده اند بارها و بارها نشان داده است كه آغاز پياده سازي اين طرحها در آرام ترين و همراه ترين فضاهاي عمومي و پس از مدتها توجيه افكار عمومي باز هم با تنشها و ناآرامي هايي توام بوده است حال در اين وضعيت كه افكار عمومي مردم ما نه تنها نسبت به ضرورت پيامدها و فوايد طرح هدفمندي يارانه ها توجيه نشده بلكه شاهد رقابت و مناقشه مسئولان در دولت و مجلس هم هست چه اميدي به سرانجام مثبت اجراي قانون هدفمندي يارانه ها مي توان داشت جاي اين پرسش اساسي از دولت باقي است كه مگر نه اين است كه قوه مجريه ملزم به اجراي قوانين مصوب مجلس و مورد تاييد شوراي نگهبان است پس چرا رئيس جمهور خواستار همه پرسي درباره اين موضوع مي شود و به مسئولان دولتي كه سخنگويي رسمي و غيررسمي طرح تحول را برعهده دارند در مورد اظهاراتشان كه صريحا از عدم اجراي قانون هدفمندي يارانه ها سخن مي گويند تذكر نمي دهد و اين گلايه از نمايندگان مجلس نيز وجود دارد كه چرا در شرايطي كه رهبر معظم انقلاب همه ما را به ياري دولت براي اجراي اين قانون ملزم كرده اند دولت را به بهانه جويي براي شانه خالي كردن از اجراي هدفمندي يارانه ها متهم مي كنند و پرسش آخر اينكه جاي تعجب است كه آيا نتيجه مدتها كار كارشناسي مورد ادعاي دولت و مجلس بر روي اين طرح همين اختلاف و عدم توافق است ! آيا دولتيان و مجلسيان نمي توانستند به جاي اينكه اختلاف نظرها و تفاوتهاي محاسباتي خود را در جلسات كارشناسي هرچند پردامنه طولاني و ادامه دار حل و فصل كنند و به نتيجه اي واحد دست يابند آيا افكار عمومي قادر است دقت مدل جدول داده ـ ستانده مركز پژوهشهاي مجلس را براي محاسبه تورم با مدل مورد استفاده دولت مقايسه كند آيا كارشناسان دو قوه نمي توانستند پيش از اينكه رسانه ها را به محل منازعه با يكديگر تبديل سازند اختلافات خود را بر سر مدل محاسباتي تورم ناشي از هدفمندي يارانه ها حل كنند از اين دست پرسشها بسيار است و متاسفانه پاسخي هم براي آنها وجود ندارد. آنچه مسلم است اينست كه يك فرصت تاريخي براي اجراي اصلاح ساختاري در حوزه اقتصاد درحال سوختن است كه اگر از دست برود ديگر مشخص نيست چه زماني دوباره امكان آن فراهم شود. پس بر نمايندگان مجلس و مسئولان دولتي است كه با مروري مجدد بر سخنان رهبري هرچه سريعتر كار را از اين روال خارج و به مسير وفاق برگردانند. * مردمسالاري روزنامه مردمسالاري در سرمقاله خود با عنوان "همه پرسي؛ تخطئه يا تاييد؟ "به قلم عباسي حاتمي آورده است: محمود احمدي نژاد پيشنهاد كرده اند براي ارزيابي ديدگاه هاي مردم، طرح تحول اقتصادي يا هدفمند كردن يارانه ها را به رفراندوم بگذارند. هر چند اين موضوع ماه ها پيش از سوي افرادي همچون دبيركل حزب مردم سالاري كه مخالف ديدگاه هاي دولت در مورد اين طرح بودند براي اصلاح اشكالات آن با نظر مردم مطرح شده بود اما با اين وجود نبايد آقاي احمدي نژاد را به كلي تخطئه كرد بلكه اين پيشنهاد را بايد گامي به جلو دانست زيرا همه پرسي در مسائل مهم كشوري از اصول قانون اساسي است. البته نبايد همه پرسي به طرح تحول اقتصادي خلا صه شود بلكه امروزه ايران با چالش هاي زيادي روبروست كه لا زم است ديدگاه هاي مردم را جويا شود تا اين چالش ها با نظرات نسل جوان اصلاح گردند. حدود 70 درصد مردم ايران جوان هستند كه انتظارات جديدي دارند و دوست دارند كليه قوانين با ديدگاه هاي آنان همسو باشد. قوانين و چالش هايي كه مي تواند دستمايه همه پرسي قرار گيرند عبارتنداز: 1- قانون انتخابات; يكي از بحث هاي كليدي و چالش برانگيز در كشور قانون انتخابات است كه همواره اعتراضات زيادي را به دنبال دارد و باعث صرف هزينه هاي زياد و بگو مگوهايي مي شود كه همين امر موجب ارائه پيشنهاد كميسيون انتخابات در مجمع تشخيص و يا پيشنهاد تعدادي از نمايندگان مجلس مبني بر استاني شدن انتخابات مجلس گشته است. مي توان در خصوص اصلا ح قانون انتخابات به همه پرسي نيز مراجعه كرد. موضوعات مهم در قانون انتخابات، افزايش نقش احزاب در انتخابات و نگاه استاني و نه محلي به نمايندگان مجلس، نحوه تاييد صلا حيت كانديداها و دهها موضوع ريز و درشت ديگر را مي توان مثال زد كما اينكه مي توان از قانون احزاب مثال زد. اين قانون در ايران كهنه و ناكار آمد است كه پاسخگوي نيازهاي امروزي نمي باشد. مي توان در خصوص نحوه فعاليت احزاب سياسي به آراي عمومي مراجعه كرد. امكان فعاليت آزاد سياسي براي تمامي جناحهاي سياسي معتقد به قانون اساسي و مقررات نظام و تماميت ارضي كشور از لوازم توسعه سياسي در جهان امروز است. هيچ كشوري بدون توسعه سياسي به توسعه اقتصادي و اجتماعي نمي رسد. سياست در راس تمام تصميم گيري ها قرار دارد. بايد مراجعه به آراي عمومي به عنوان يك ارزش مهم سياسي و اجتماعي در كشور نهادينه و عملي شود و به همين خاطر در اصل 59 قانون اساسي گنجانده شده است. حتي مي توان در خصوص اختلا فات سياسي جناح ها، اختيارات رئيس جمهوري و برخي اصول قانون اساسي (بويژه اصل 44) به همه پرسي مراجعه كرد. به همين دليل نبايد پيشنهاد آقاي احمدي نژاد را به كلي رد و در صورت شرايط ويژه بايد استقبال كرد. * دنياي اقتصاد روزنامه دنياي اقتصاد در سرمقاله خود با عنوان "پيشبيني پذيري و اعتماد " به قلم محمدصادق جنانصفت آورده است: امروز 16 فروردين است. تعطيلات طولاني كه از 28 اسفند شروع شده بود، به پايان رسيده و اكثريت شهروندان ايراني بهصورت جدي به محل كسبوكار خود رفتهاند. ايرانيان در هر شغل و منصبي، اكنون اخبار و گزارشهاي كلان اقتصاد را پيگيري ميكنند تا از لابهلاي اطلاعات رسمي منتشر شده، روزنههاي گشودهتري از فعاليتهاي اقتصادي را پيدا كنند و اميدوارند كه سال 1389 نسبت به سال سپري شده شرايط بهتري داشته باشد.جستوجو در اخبار و گزارشهاي مرتبط با كسبوكار نشان ميدهد كه يكي از مهمترين مصوبههاي قانوني نهاد قانونگذاري كشور كه به تاييد شوراي نگهبان نيز رسيده و رييس دولت نهم نيز آن را ابلاغ كرده، هنوز با ابهام در اجرا مواجه است. سخنگوي كارگروهي كه در يك سال گذشته كار پيگيري لايحه هدفمند كردن يارانهها را برعهده داشت، با صراحت گفته است اجراي اين قانون منوط به توافق تازه با دولت بر سر ارقام آن است. يكي از نمايندگان طرفدار دولت گفته است، امضاي 100 نماينده براي افزايش 15 هزار ميليارد توماني مبلغ مندرج در قانون بودجه را جمعآوري كرده و قرار است بهصورت طرح به مجلس ارائه شود. برخي از نمايندگان بانفوذتر نهاد قانونگذاري ميگويند اين كار به دليل تكنيكي- قانوني ناممكن است. از طرف ديگر رييس شورايي كه وظيفه آن هماهنگي فعاليت بانكها است، خبر داده كه 3 تكليف بانكها براي اجراي قانون مشخص شده است. موضوع رفراندوم براي تعديل در قانون يا حتي عدم اجراي اين قانون هنوز منتفي نشده است. گره زدن همه كسب و كار شهروندان به اجرا يا عدم اجراي يك قانون كه پيش از اين به مدت دو سال خواب و قرار شهروندان را از تعادل خارج كرده آن هم در شروع فصل كسب و كار اتفاق نادري است كه رخ داده و مايه تاسف است. جامعههاي مدرن و كارآمد و پيشرو به اين دليل كاميابي به دست آوردهاند كه براي هر روز خود ميدانند چه كنند و مسير تحولات از پيش مشخص شده و شايد شتاب آن كاهش يا افزايش يابد و اين متاسفانه با فضاي امروز ايران فاصله دارد. انسان و جامعه انساني در پويش طولاني خود از دوردست تاريخ تا امروز يك آرزوي بزرگ داشته و آن كاستن از درجه هراس ناشناس بودن فرداي خود است. اين هراس از آينده سردرگم بوده و هست كه انسان را در بوته آزمايشهاي دشوار قرار داده و نبرد براي استيلا بر دنياي مادي، افزايش دامنه و ژرفاي دانش بشري در حوزههاي علوم انساني و پيدا كردن روشهاي كارآمد اداره جامعه را بر او تحميل كرده و امروز به جايي رسيده است كه پيشبينيپذيري بيشتر نسبت به گذشته را يك تجربه شيرين كرده است. در چنين فضايي و در چنين شرايطي كه شماري از جامعهها به آن دست يافتهاند، شهروندان ايراني در شرايط نامساعدي قرار دارند و نميدانند آيا قانون مصوب مجلس اجرا خواهد شد يا نه! مجادله بر سر اين قانون شايد آسيبهاي جدي به اعتماد شهرونداني كه نميدانند ساز كسب و كار خود را با كدام آهنگ كوك كنند، وارد خواهد كرد و خوب است كه زودتر به نتيجه برسد. شهروندان بايد بدانند كه آيا دولت قانون مصوب مجلس را اجرا خواهد كرد يا نه و از سردرگمي بيرون بيايند. * قدس روزنامه قدس در سرمقاله روز خود با عنوان "تحريم ؛ راهبردي نافرجام "به قلم غلامرضا قلندريان آورده است: موضوع هسته اي ايران در روزهاي اخير بار ديگر ابعاد رسانه اي گسترده اي يافته و گزينه تشديد تحريمها به عنوان مكانيسم معطوف به نتيجه، از سوي دستگاه ديپلماسي غرب بويژه آمريكا مطرح شده است. در مذاكرات 1 + 5 دو بازيگر غيرهمسو با باشگاه ديپلماسي غرب، يعني چين و روسيه، همچنان با اتخاذ مشي تحريم مخالفت و بر استمرار مذاكره تأكيد مي كنند. استفاده از ابزار اقتصادي و مالي، همواره يكي از روشهاي مؤثر سلطه جويان در بسط دامنه نفوذ در ساير كشورهاست. در اين راستا، از اين اهرم فشار براي وادار كردن ساير كشورها به تغيير رفتار استفاده مي شود. كشورمان نيز در دو سده اخير با اين رفتار قدرتهاي جهاني همواره روبه رو بوده و طي 30 سال پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي، اين موضوع شكل جديدي به خود گرفته است. استدلال بدون منطق كشورهاي غربي كه مغاير با مصوبات آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز هست، اكنون بيانگر پارادوكس رفتاري آنها در قبال تعاملهاي هسته اي با تهران مي باشد. پيمودن مسير تشديد تنگناهاي اقتصادي و سياسي عليه ايران با هدف تسليم و عقب نشيني از حقوق هسته اي، سناريوي شكست خورده اي است كه تاكنون بارها مورد آزمون قرار گرفته است و اصرار بر چنين راهبردي، عدم برخورداري بازيگران عرصه جهاني را از منطق قوي و استدلال حقوقي، اثبات مي نمايد. سردمداران مدعي جهان، اعمال تحريمها را عليه ايران ابزاري به عنوان تحديد جمهوري اسلامي ارزيابي مي كنند، تا از اين رهگذر با تشديد اقدامهاي اقتصادي و سياسي در محافل بين المللي، ايران را به پذيرش خواسته هاي بلوك غرب وادار نمايند. پر واضح است، صدور قطعنامه هاي سياسي با رويكرد امنيتي و تشديد گام به گام تحريمها عليه ايران تاكنون نتوانسته است هدفهاي مورد نظر آنها را محقق نمايد. گزارش 16 نهاد اطلاعاتي آمريكا ( NIE ) در سال 2007 بصراحت اعلام كرد كه فعاليت هسته اي ايران صلح آميز است و با گذشت سه سال از انتشار اين گزارش هنوز سندي در رد يا اشتباه خواندن آن منتشر نشده است، با وجود اين، آمريكا و رژيم صهيونيستي همچنان بر طبل تهديدآميز بودن برنامه هسته اي ايران مي كوبند. از سوي ديگر «ري تكيه» از مشاوران عالي دولت آمريكا در امور ايران با اعتراف به دورنماي تاريك تحريمها مي گويد: در اعمال تحريمها بايد تأثيرهاي اجتماعي و اقتصادي آن را مدنظر قرار داد و از آنجا كه متحدان غربي آمريكا، اطلاعات زيادي درباره اقدامهاي دولت ايران در داخل كشور ندارند، اعمال تحريمهاي سنگين عليه تهران مي تواند نتايج ديگري به غير از آنچه از قبل پيش بيني شده، داشته باشد. احترام به قوانين بين المللي و پذيرش الزامهاي ناشي از قاعده بازيگري براي جمهوري اسلامي كه همواره خواستار توسعه روابط با جامعه جهاني مي باشد، يك اصل پذيرفته شده است، لذا در موضع تعاملهاي هسته اي، ايران فراتر از وظيفه خويش در «ان پي تي» با نمايندگان آژانس همكاري نمود تا سؤتفاهمها و ابهامهاي آنان را مرتفع نمايد. اما آنچه در رويكرد مناسبات كنوني كشورهاي غربي به چشم مي خورد، تخطي از اصول حاكم بر ارتباطات بين المللي است كه شيوه اي نادرست بوده و مقررات تعاملات را ناديده مي گيرد. اكنون فارغ از مباني حاكم بر مناسبات فعلي دولتهاي مدعي دموكراسي و نظم و امنيت جهاني، جمهوري اسلامي با برخورداري از توانمنديهاي ذاتي خويش، همان گونه كه تاكنون تحريمها را باطل نموده است، در وضعيت فعلي هم قادر است با شناخت كافي از نيازها و نيز تواناييهاي داخلي، با استفاده از آلترناتيوهاي بين المللي، اين تحريمها را شكسته و به توسعه زيربناهاي كشور بپردازد. علاوه بر مقاومت و ايستادگي مردم ايران كه مهمترين دليل بي حاصل بودن تحريمها به شمار مي آيد، اهميت ژئواستراتژيكي و ژئواكونوميكي ايران، ناديده انگاشتن تحريمها از سوي متحدان و رقباي آمريكا و از همه مهمتر بي اعتنايي جمهوري اسلامي ايران به تحريمهاي اعمال شده از سوي ايالات متحده، موجب از ميان رفتن اثربخشي تحريمها شده است. امروز دنياي متكثر، ارزش و جايگاه قدرتهاي يكجانبه گرا را با ابهامهاي زيادي مواجه نموده است و مي توان يكي از دلايل ناكامي سياستهاي آمريكا را در قبال جمهوري اسلامي از اين منظر آناليز كرد. «يوگني بريماكوف»، يكي از مجرب ترين سياستمداران روس و رئيس فعلي اتاق صنايع و بازرگاني فدراسيون روسيه، در مصاحبه با خبرگزاري «ريانووستي»، با اشاره به اينكه جهان چند قطبي است و ديگر آمريكا تنها قطب جهان نيست، گفت: « 47 سال كوبا را تحريم اقتصادي كردند. آمريكا و آناني كه اين تحريمها را وضع كردند، چه به دست آورده اند؟ هيچ. چرا ما بايد يك بار ديگر اين را با ايراني تجربه كنيم كه كوبا نيست، ايران بسيار وزين تر است و از نظر اقتصادي اهميت بسيار بيشتري دارد.» براساس اعتراف سازمانهاي اقتصادي غربي، در سال 1388 و پس از گذشت 31 سال از شكست هيمنه استكبار جهاني در ايران و تشكيل نظام مقدس جمهوري اسلامي، ايران از كشوري وابسته به قدرتهاي زورگو و سلطه گر منطقه اي و جهاني، به شانزدهمين اقتصاد بزرگ در بين 225 كشور جهان تبديل شده است. بنابراين، مشي تحريم مسيري بن بست و شكست خورده مي باشد و جمهوري اسلامي آماده مذاكره بر اساس حفظ منافع ملي خويش است. كشورهاي غربي نيك مي دانند كه افكار عمومي در ايران در پي استيفاي حق هسته اي خود مي باشد و با حمايت قاطع خويش از دست اندركاران دستگاه هاي كلان اجرايي، آنها را موظف به پيگيري اين موضوع نموده اند. هم اكنون آمريكا در تلاش براي جلب حمايت روسيه و چين در اعمال تحريمها عليه ايران است، اما چين به طور قاطع و تا حد كمتري روسيه، با اين امر مخالفت كردند و خواستار تداوم ديپلماسي هستند. باشگاه هسته اي جهان بايد بداند، نگاه غيرحقوقي و دوگانگي در مورد پرونده هسته اي ايران، نه تنها پيشرفتي در مذاكرات هسته اي ايجاد نمي كند، بلكه مسير تسهيل شده ديپلماسي را با موانع جدي روبه رو مي سازد. آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز در بازرسيهاي خود از تأسيسات هستهاي ايران هيچ گونه انحرافي را گزارش نداده است و آمريكا با وجود فشار رواني و جوسازي عليه ايران تاكنون مدرك حقوقي مستند و قابل دفاعي در خصوص اتهامهاي وارده ارائه نكرده است. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 528]
-
گوناگون
پربازدیدترینها