واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: عهدم را برای بازی در مختارنامه شكستم مهدی فخیمزاده یكی از نامآشناترین بازیگران و كارگردانان سینما و تلویزیون ماست. ثمره سالی كه گذشت برای فخیمزاده نمایش 2 سریال تلویزیونی بود؛ یكی در نقش كارگردان و بازیگر (ساختمان 85) و در دیگری تنها یك بازیگر مایهدار (مختارنامه). آنطور كه همبازیهایش در این سریال گفتهاند، هنگام بازی با وی چیزهای زیادی از وی آموختهاند. میگویند برای تهیه هر مصاحبه و گزارش باید دلیل خوبی وجود داشته باشد و برای خبرنگار جماعت چه بهانهای بهتر از آمدن بهار و درخشیدن یك هنرمند در یك اثر میتواند دلیلی باشد برای انجام یك گفتوگوی خودمانی. آقای فخیمزاده! سال 1389 سال پرباری از جهت ارائه آثار تازه تلویزیونی بود. شما با 2 سریال متفاوت ساختمان 85 و مختارنامه به خانههای مردم آمدید. درباره این حضور بگویید. پس از نمایش سریال بیصدا فریاد كن در سال 86، نگارش و اجرای سریال ساختمان 85 را آغازكردم و در نهایت پس از 2 سال كار روی این مجموعه، پاییز امسال این سریال از شبكه 2 سیما روی آنتن رفت. از آخرین بار كه عكسالعمل مخاطب در ارزیابی سریالهایی چون حسسوم و بیصدا فریاد كن را با همه وجود لمس كردم چند سالی میگذشت تا اینكه بار دیگر با سریال ساختمان 85 و البته بازی در نقش عمرسعد، شاهد استقبال و عكسالعملهای خوب از جانب آنها بودم. مردم كدام نقشها را پسندیده بودند؟ هردو را دوست داشتند. زمانی كه ازسریال ساختمان 85 میپرسیدند پیش از هر چیز میخواستند بدانند سرنوشت قدرت و اختر چه میشود و در نهایت جویا میشدند كه جسد دفن شده در دیوار پاركینگ متعلق به چه شخصی بود. نكته جالب توجه اینكه وقتی از عمرسعد میپرسیدند مرا به عنوان مهدی فخیمزاده بازیگر نقش قدرت كنار میگذاشتند و انگار با هنرپیشه دیگری از نقش عمر سعد سخن میگفتند. این نوع برخورد و تفكیك قائل شدن بین كاراكترها از سوی مخاطب باهوش ایرانی برای من بسیار جذاب بود؛ البته باید متذكر شوم سریال مختارنامه نخستین مجموعه تاریخی و مذهبی است كه من در آن فقط به عنوان بازیگر حضور دارم. تاكیدم بر چنین قضیهای به این دلیل است كه با خودم عهد كرده بودم تحت هیچ شرایطی در فیلمها و سریالهایی كه خودم كارگردان نیستم بازی نكنم؛ اما این عهد را پس از 17 سال با بازی در مختارنامه شكستم و در پی اصرارهای میرباقری بازی در نقش عمر سعد را پذیرفتم، چراكه میرباقری معتقد بود فقط من میتوانم این نقش را بخوبی بازی كنم. چرا چنین حسی داشتید؟ احساس میكردم كه حضورمن به عنوان بازیگری كه كارگردانی هم میداند، سر صحنه مشكلساز میشود. به این معنا كه اگر بین كارگردان یا تهیهكننده اختلافی ایجاد میشد این تصور بود كه كارگردان دیگری سر صحنه حاضر است كه در صورت نیاز میتوان از او دعوت به ادامه كارگردانی كرد و همین مساله نوعی ناامنی هنگام كار ایجاد میكرد. از سوی دیگر گاهی كه اظهار نظری میشد حمل بردخالت در امور كارگردان میشد و همین مساله حس ناخوشایندی را در من ایجاد میكرد. به همین دلایل بود كه تصمیم گرفتم در آثار دیگران بازی نكنم. همزمانی بازی در نقش عمرسعد در سریال مختارنامه و كارگردانی و بازی در نقش قدرت در سریال ساختمان 85 تجربه جدیدی بود، اینطور نیست؟ بازی در سریال مختارنامه ماجرای جالبی دارد. اگر اشتباه نكنم اوایل سال 84 بود و در سمیناری كه به مناسبت تجلیل از عوامل تولید آثار تاریخی با رنگمایههای مذهبی برگزار شده بود من و میرباقری دعوت شده بودیم. در آن مراسم میرباقری پیشنهاد بازی در نقش عمرسعد را به من داد. من در آن زمان مشغول نگارش سریال حس سوم بودم و گفتم به دلیل مشغله كاری نمیتوانم بازی كنم. دیگر خبری از میرباقری نشد تا اینكه یك روز دستیار او تماس گرفت و مرا به شهرك مختارنامه دعوت كرد و در آنجا با میرباقری برای بازی به توافق رسیدم؛ خوب یادم هست وقتی قرار شد من در این سریال تاریخی بازی كنم مشغول ساخت سریال حس سوم بودم اما در مختارنامه هم بازی میكردم. پس از آن نگارش و تولید سریال بیصدا فریادكن را به مرحله انجام رساندم كه روی آنتن رفت و من همچنان با گریم عمرسعد در مختارنامه بازی میكردم و حتی دامنه این بازی به سریال ساختمان 85 نیز رسید؛ یك بار خبر دادند كه باید به شاهرود بروم، من هم در گیر و دار ساخت این سریال بودم اما مجبور شدم با گریم قدرت برای بازی درنقش عمر سعد بروم به همین دلیل كار را رها میكردم و تصویربرداری برخی صحنههای خیابانی را به عهده دستیارم میگذاشتم و به شاهرود میرفتم؛ این رفت و آمد بین گروه تولید به یك شوخی تبدیل شده بود. مطلبی از فیلمنامه هنگام فیلمبرداری به خاطرتان میماند؟ نه به هیچ عنوان. وقتی شاهرود میرفتم روند كار و این را كه من كجای نقش هستم جویا میشدم. درحال حاضر هم وقتی كار را روی آنتن میبینم با تعجب نگاه میكنم چون خیلی از صحنههایی را كه فیلمبرداری شده است فراموش كردهام و با تعجب نگاه میكنم. باهمه این اوصاف تجربه بازی در سریال مختارنامه برای من ارزنده بود و دلیل اصلی برای پذیرفتن نقش عمرسعد هم خود میرباقری بود، چراكه او را بخوبی میشناختم. برخلاف تصوری كه بسیاری گمان میكردند چون هر دوی ما آثار تاریخی میسازیم پس با هم رقیب هستیم، اما اینگونه نبود. از صحبتهای شما میتوان نتیجه گرفت كه سال پرباری داشتید؟ درست است از جهت فعالیت و ارتباط با مخاطب سال خوبی بود. نتیجه كار را بخوبی دیدم و تا اندازهای گرههای ذهنی خودم درباره سریال مختارنامه و ساختمان 85 باز شد. چرا گره ذهنی؟ وقتی یك فیلمساز تمام مراحل نگارش، كارگردانی و تهیه و تولید یك اثر را به عهده میگیرد، جنس فعالیتش شبیه یك دهقان میشود كه مراحل مختلف كاشت، داشت و برداشت را باید از سربگذراند و این مقوله درمورد من بسیار صادق است، چون در دو مرحله نگارش و كارگردانی به طور مستقیم حضور دارم. اما در بحث تولید و كم و كیف پخش روی آنتن، به طور جدی پیگیر و نظارهگر هستم. با این اوصاف نوروز 89 هم در مرحله كاشت سریال ساختمان 85 بودید؟ مرحله كاشت را تازه به پایان رسانده بودم و از تاریخ 25 اسفند 85 مشغول داشت بودم و پس از آن 5 روز تعطیلات نوروز را گذراندیم و از تاریخ 6 فروردین كارفیلمبرداری این سریال را رسما آغاز كردیم و فكر میكنم نوروز امسال هم مشغول بازی در یك سریال ویژه ماه رمضان باشم. آقای فخیمزاده نوروز برای همه ما ایرانیان سنتی بسیار دوست داشتنی و نیكوست؛ این فرهنگ كه ریشه درگذشته ما دارد از نگاه شما چطور تعریف میشود؟ عید باستانی نوروز نه تنها برای ما ایرانیان بلكه برای همه فارسیزبانها سنتی دیرینه است و با فرهنگ عیدانه ما عجین شده است و به نوعی قابل تفكیك از زندگی روزمره ما ایرانیان نیست و همه دنیا ایران را كنار بسیاری از مسائل تاریخی با نوروز و آیینهای مربوط به آن میشناسند و نكته جالب اینكه مذهب هم با آیین نوروز گره خورده است و زمانی كه دعای یا مقلب القلوب والابصار یا محول حول و الاحوال را سرسفره هفتسین میخوانیم به معنای گرهخوردن آیین ایرانی با مذهب اسلامی است و من شخصا این همنشینی را دوست دارم. به اعتقادمن نوروز تنها پدیدهای است كه با نو شدن طبیعت همراه است و این مساله در سال نو مسیحی یا نوشدن سال قمری وجود ندارد. به همین دلیل نوروز به دلیل همزمانی با تازه شدن زمین و آمدن بهار به نوعی ارزشمند تراست و حس زیبای روییدن را برای من تداعی میكند. سفره هفت سین یكی از همان آیینهای نوروزی است كه حس و حال خوبی را به انسان میدهد. نگاه شما درباره این آیین چیست؟ همانطور كه اشاره كردید یكی از زیباترین آیینهای نوروزی چیدن سفره هفت سین است و همه ما مقید هستیم كه سر سالتحویل دور سفره و در كنار هم جمع باشیم و به اعتقاد من مجموع این سنتها زیباست و باید خدا را شكر كرد كه در همه دنیای امروز و پیچیدگیهای زندگی بشر هنوز این سنت را به یاد داریم و پایبند هستیم. شما عیدی هم میدهید؟ راستش را بخواهید من این سنت نوروز را دوست ندارم و خیلی مایل به عیدی دادن و عیدی گرفتن هم نیستم. وقتی كوچك بودم بزرگترها پول به عنوان عیدی میدادند. اما من خجالت میكشیدم پول را بگیرم و درعینحال دوست نداشتم عیدی هم بدهم چون احساس میكردم حس خجالت هم به كسی كه عیدی میدهم، هست بنابراین نه عیدی میدهم و نه عیدی میگیرم! به عنوان آخرین سوال سر سفره هفت سین چه دعایی میكنید؟ در درجه اول از خدا میخواهم كه به من قدرت دهد تا بتوانم با بضاعت اندكی كه درحرفه سینما و تلویزیون دارم برای مخاطب، فیلم و سریال بسازم و در نهایت آرزوی سرافرازی و آرامش برای هموطنان و سرزمینم ایران دارم. منبع: jamejamonline.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 928]