واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به نوشته اين نشريه آمريكايي، نزديك به يك دهه جنگ در افغانستان اكنون به آغاز پايان خود رسيده است. همه اميدها در اين جنگ همچون پيروزي از مدت ها پيش رنگ باخته است، اما بسياري از آن بيم دارند كه شكست در اين جنگ امنيت ملي آمريكا را به مخاطره بيندازد. لذا، در اين جا تنها پرسش هاي مهمي كه به جا مي ماند همانند پرسش هايي است كه در جنگ ويتنام مطرح بود: با چه سرعتي بايد خارج شد؟ و ديگر اين كه چه چيزي پشت سرخود به جا گذاشتيم؟ اين نشريه اينترنتي در ادامه مي نويسد: آمريكا بايد زودتر و سريع تر از زماني كه به نظر مي رسد باراك اوباما، رييس جمهوري اين كشور كه مايل به خروج نظاميان از افغانستان است، اين كشور را ترك كند. برخي از مقامات همچون سيمون گاس، نماينده ارشد غيرنظامي نيروهاي پيمان آتلانيتك شمالي( ناتو)، معتقدند كه با طرح فعلي مبني بر خروج از افغانستان تا سال 2014 مي توانيم سكويي باثبات پشت سر خود ايجاد كنيم. اما يك مقام آمريكايي كه از تجربه قابل توجهي در امور افغانستان برخوردار است با طرح اين پرسش كه آيا مي توان تا سال 2014 مسووليت ها را واگذار كرد، مي گويد: بله، اما نياز به كمي خوش شانسي است. اين در شرايطي ميسر است كه پاكستان فشار بيشتري به مناطق و مخفيگاه هايي وارد كند كه شورشيان طالبان اكنون در آن جا پناه گرفته اند، ارتش افغانستان گام هاي بلندي در مسير حرفه اي گري بردارد و اراده سياسي بيشتري در افغانستان، همان گونه كه حامد كرزي نيز به آن اشاره كرده است، حكم فرما شود. اين مقام آمريكايي با اشاره به حمايت مداوم رئيس جمهوري افغانستان از مجرمان و جنگ سالاران و عدم تمايل وي به شكوفايي نهادهاي سياسي مستقل از جمله پارلمان مي گويد كه نمي توان تا سال 2014 مسووليت هاي امنيتي را به نيروهاي افغان واگذار كرد. فارين پاليسي در ادامه با طرح اين دو پرسش كه چرا بايد نگران بود و اين كه چرا نبايد هرچه سريع تر افغانستان را ترك كرد، مي نويسد: تسلط گروه طالبان بر بخش هاي وسيعي از افغانستان مي تواند به قدر كافي سرنوشت بسيار بد و هولناكي براي مردم افغانستان محسوب شود، اما بدتر از آن سقوط اين كشور به ورطه جنگ هاي داخلي دهه 1990 خواهد بود؛ وحشتي كه افغان ها و جامعه جهاني را بسيار نگران كرده است. اگر ارتش افغانستان به حال خود گذاشته شود، ممكن است دچار شكاف هاي قومي در درون خود شود؛ عامل بخشي از اين شكاف شخص كرزي است كه به فرماندهان نظامي اطراف خود اجازه داده تا مناصب ارشد نظامي را به وفاداران خود واگذار كنند. تبديل افغانستان به يك سومالي ديگر يا به عبارتي سوماليزه كردن افغانستان بسيار وحشتناك تر از طالبانيزه كردن اين كشور است چرا كه مي تواند بستر مناسبي براي گروه القاعده باشد. در اين ميان، ديدگاه خوشبينانه تري وجود دارد كه مربوط به برگزاري انتخابات افغانستان در سال 2014 است. افغانستان جديد در جدال براي چشم گشودن به دنيا است. كشوري كه در آن وفاداري هاي قومي و قبيله اي جاي خود را به نهادهاي مدني بدهد. بخش خصوصي در اين كشور در حال ظهور است. رسانه هاي آزاد همگام با گروه هاي فعال در زمينه جامعه مدني ، فساد و نظم گذشته اين كشور را به تصوير مي كشند، نسل جديدي كه پرورش يافته ايده آل ها و فن آوري غرب است. محمود ، معاون سابق وزير خارجه افغانستان كه اكنون از منتقدان سياسي رييس جمهوري اين كشور است، مي گويد: به همراه همفكران و هم پيمانان خود قصد دارند، پيش از سال 2014 با كمك اين نيروها يك ائتلاف ملي تشكيل دهند تا از اين طريق نشان دهند كه گزينه بديلي نيز در افغانستان وجود دارد. وي همانند ديگر افغان ها از ديدگاه كوتاه مدت آمريكا كه وي آن را بي صبري آمريكا در قبال افغانستان توصيف مي كند، نگران است. فارين پاليسي در ادامه مي نويسد: افغانستان نوين يك سراب نيست، اما حتي تا سال 2014 قادر نخواهد بود با ائتلافي كه حامد كرزي سركرده آن است، مبارزه كند. حتي اگر حامد كرزي كه بسيار گفته مي شود ديگر خسته شده است، تصميم بگيرد كه در انتخابات آتي رياست جمهوري نامزد نشود، اما گردانندگان قدرت در كاخ رياست جمهوري همه تلاش ها و ابزارهاي خود را به كار خواهند گرفت تا همچنان قدرت را در چنگال هاي خود نگاه دارند. حامد كرزي به تازگي تلاش كرده است كه با ارسال نامه اي به بان كي مون، دبير كل سازمان ملل متحد و درخواست از اين سازمان براي رها كردن نقش نظارتي خود بر انتخابات افغانستان، آزادي مانور خود را حفظ كند. از اين رو، پل به سوي آينده بسيار سست و متزلزل است و شايد هم وسيله اي براي به دام انداختن است. اما اين مقام آمريكايي گفت كه از كاهش سنجيده و حساب شده نيروهاي آمريكا حمايت مي كند حتي اگر اين اقدام در سال 2014 پيامد مثبتي نداشته باشد. فارين پاليسي در ادامه مي افزايد: منافع آمريكا در افغانستان بسيار متفاوت از منافع افغان ها در كشور خود است. آمريكا براي مبارزه با تروريسم در افغانستان حضور دارد، نه اين كه براي مردم اين كشور زندگي بهتر را به ارمغان آورده و از آنها در برابر طالبان محافظت كند. با خارج شدن تهديد تروريستي از افغانستان كه دليل اصلي حمله آمريكا به اين كشور بود، ديگر كوچك ترين دليل براي ادامه حضور نظامي آمريكا در آن كشور وجود نخواهد داشت. محاسباتي كه آهنگ سرعت خروج از افغانستان را تعيين مي كنند بايد آينده اين كشور و منابع امنيتي آمريكا را در نظر بگيرند. با اين حال، در اين جا يك پيش بيني احتياطي وجود دارد. ده ها ميليارد دلاري كه آمريكا به افغانستان تزريق كرد تا حد زيادي عامل و مسوول فساد گسترده و فراگير اين كشور و همچنين قدرت بي اندازه فرماندهان نظامي و نسل جديد دلالان قدرت در افغانستان است. قطع كمك هاي مالي به افغانستان به چشم اندازهاي اقتصادي اين كشور آسيب مي رساند، اما در عين حال فرصت ها را براي اختلاس و قدرت سياسي كه به واسطه ثروت ايجاد مي شود، محدود مي كند. اين امر در باره ارتش نيز صادق است: تا زماني كه نظاميان آمريكايي براي جنگيدن در افغانستان حضور دارند، ارتش افغانستان به نظاميان آمريكايي اجازه خواهد داد به كار خود ادامه دهند. در واقع بايد گفت كه وابستگي فساد ايجاد مي كند. اين پايگاه اطلاع رساني آمريكايي مي نويسد: آمريكا و ناتو احساس مي كنند كه نياز است نظاميان خود را تا سال 2014 در افغانستان حفظ كنند، اما اين گروه از نظاميان بايد هر چه سريع تر به كشورهاي خود بازگردند و سريع تر از آن كه رهبران افغان مايلند و مقامات كاخ سفيد خود پيش بيني كرده اند، نظاميان افغان را در صدر امور حفظ امنيت افغانستان قرار دهند. مرگ اسامه بن لادن مقامات آمريكايي و بين المللي را نسبت به مبادلات سياسي با طالبان اميدوراتر و خوش بين تر از گذشته كرده است و فرماندهان دون پايه طالبان مذاكره و برقراري ارتباط مجدد را آغاز كرده اند. شايعاتي در باره انجام گفت وگوها و يا حرف هايي درباره گفت و گو به گوش رسيده است. شايد اذعان كرد كه موفقيت هاي راهبردي به قدري نبود كه بتواند توان جاني و مالي از دست رفته را جبران كند و جنگ بايد براي هميشه تمام شود و همه به خانه هاي خود بازگردند. به نوشته اين نشريه آمريكايي، مذاكرات صلح افغانستان در پاريس و احتمال آشتي، فرصتي را براي خروج آبرومندانه از مهلكه فراهم مي كند. آمريكا و ناتو از هرگونه توافق مورد قبول شورشيان و دولت افغانستان در هر شكل و قالبي خرسند خواهند شد اما، پيش بيني مي شود اين امر باعث ايجاد وضعيت نابساماني مانند فاصله زماني بين پايان تهاجم شوروي سابق و آغاز حاكميت طالبان در افغاستان شود. صوير** 9154**2047**
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]