واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > معزی، محمدحسین - به مناسبت ولادت با سعادت حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) بیستم جمادی الثانی روز میلاد حضرت زهرا(س) است. مولودی که نه فقط در مقام دخت رسول گرامی اسلام(ص) صاحب فخر و شرافت است, بلکه مقامی فراتر, که ولادتش در طرازی مافوق انسانی در عرصه خلقت مطرح می گردد.آنگاه که پروردگار باریتعالی به سرور کائنات اراده عطا وبخشش می نماید نامی جز فاطمه(س) بر تارک عالم نقش نمی بندد.مصداقی برای ابراز عشقی آسمانی که برترین خلایق به پاس حمد خالصانه, دل در گرو محبتش بسته وعاشقانه دوستی اش را نثار می نماید. نه فقط محبتش رمز سعادت, که مزد رسالت است وآستانبوسی اش نشان دلبستگی خدایی است. آنجا که رسول نور(ص) به دستبوسی او می رود نه عشقی پدرانه, که درسی جاودانه است, چرا که خشنودی او رضایت حضرت معبود در پی دارد و غضب او خشم پروردگار.سپاس خدای را که نور عشق و محبتش را فخر و شرافتمان قرار داده, ودست مناجات به درگاهش بلند داریم که این عشق را نوری آسمانی در پیچ وخم راه بندگی از ما دریغ نورزد.به رسم عشق و محبت در این مختصر, سروده جاودانه مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ محمد حسین کمپانی را به یادگار تقدیم می کنم. دختر فکر بکر من، غنچه لب چو واکنداز نمکین کلام خود حق نمک ادا کندطوطى طبع شوخ من گر که شکر شکن شودکام زمانه را پراز شکر جانفزا کندبلبل نطق من زیک نغمه عاشقانهاى گلشن دهر را پر از زمزمه و نوا کندخامه مشکساى من گربنگارد این رقم صفحه روزگار را مملکت ختا کندمطرب اگر بدین نمط ساز طرب کند گهى دائره وجود را جنت دلگشا کندشمع فلک بسوزد از آتش غیرت و حسد شاهد معنى من از جلوه دلربا کندوهم به اوج قدس ناموس اله کى رسد؟فهم که نعت بانوى خلوت کبریا کند؟ناطقه مرا مگر روح قدس کند مددتا که ثناى حضرت سیده نسا کندفیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه چشم دل از نظاره در مبدأ و منتهى کندصورت شاهد ازل معنى حسن لم یزلوهم چگونه وصف آیینه حق نما کندمطلع نور ایزدى مبدأ فیض سرمدىجلوه او حکایت از خاتم انبیا کندبسمله صحیفه فضل و کمال معرفت بلکه گهى تجلى از نقطه تحت «با» کنددائره شهود را نقطه ملتقى بودبلکه سزد که دعوى لو کشف الغطا کندحامل سر مستمر حافظ غیب مستتر دانش او احاطه بر دانش ماسوى کندعین معارف و کم بحر مکارم و کرم گاه سخا محیط را قطره بى بها کند لیله قدر اولیا، نور نهار اصفیاصبح جمال او طلوع از افق علا کندبضعه سید بشر ام ائمه غررکیست جز او که همسرى باشه لافتى کند؟وحى نبوتش نسب، جود و فتوتش حسب قصهاى از مروتش سوره «هل اتى» کنددامن کبریاى اش دسترس خیال نى پایه قدر او بسى پایه به زیر پا کنددر جبروت، حکمران، در ملکوت، قهرماندر نشئات کن فکان حکم به ماتشا کندعصمت او حجاب او عفت او نقاب او، سر قدم حدیث از آن ستر و از آن حیا کندنفخه قدس بوى او جذبه انس خوى او منطق او خبر ز «لاینطق عن هوى» کندقبله خلق، روى او، کعبه عشق کوى او چشم امید سوى او تا به که اعتنا کندمفتقرا متاب رو از در او به هیچ سوزانکه مس وجود را فضه او طلا کند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 342]