واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: معلم حداد و خرازي: بچههاي شيطون موفق ترند حدادعادل و كمال خرازي مثل زماني كه مشقات رو ننوشتي اما با خندهاي بچگانه با چشمات از معلم ميخواي مهربانانه از سر تقصيرت بگذره كنار محمدرضا عليرضايي معلم دوران تحصيل خودشون نشسته بودند. آقا معلم درباره خاطرات حداد عادل و خرازي در دوران تحصيل،تلويحاً بر پرهياهو بودن آنها تاكيد كرد و گفت: ديدگاه من اين است كه آنهايي كه به درد جامعه ميخورند، بچههاي شيطون هستند، البته نه بچههاي بدجنس. به گزارش فارس، عصر جمعه در يكي از خانههاي پايين شهر به دور از هياهوهاي سياسي و بدون اينكه خبري از تشريفات، مراسم، سخنراني و ديدار ديپلماتيك و يا سياسي باشد، دو نفر از سياسيون مطرح كشور مثل بچههاي دبستاني كنار معلم پيرشون نشسته بودند، يكي رئيس مجلس بود و يكي رئيس شوراي راهبردي سياست خارجي و وزير خارجه سابق. حدادعادل و كمال خرازي مثل زماني كه مشقات رو ننوشتي اما با خندهاي بچگانه با چشمات از معلم ميخواي مهربانانه از سر تقصيرت بگذره كنار محمدرضا عليرضايي معلم دوران تحصيل خودشون نشسته بودند. از در كه وارد طبقه دوم ميشويم يك پيرمرد باقيافهاي پاك و معصوم خبرنگاران، فيلمبرداران و عكاسان را به داخل راهنمايي ميكند. يك عينك با قاب مشكي و درشت كه يك بند مشكي هم ازآن آويزان شده است، تنومند بود و به نظر ورزشكار. جلوي موهاي سفيدش ريخته و تنها تفاوتي كه با معلمهاي قديمي داشت اين بود كه ريش داشت. آستين پيراهن سفيد سادهاش رو دو تا بالا زده بود و دستها و صورت خيسش نشان ميداد كه تازه وضو گرفته بود و از قرآن كنار خونه معلوم شد در حال قرائت قرآن بود. عكس دو جوان روي ديوار توي قاب نصب و قطعه شعري هم زيرش نوشته شده بود، بعدا حدادعادل گفت كه اين دو پسر شهيد آقاي عليرضايي بودند كه هر دو در يك روز قبل از آزادي خرمشهر در منطقه به شهادت رسيدند. دوربينها براي ورود رئيس مجلس مهيا ميشد و چند نفر از ديگر شاگردان او وارد اتاق شده و عليرضايي از آنان استقبال كرد، كه در اين بين مردي كه معروف است هرگز نميخندد يعني "كمال خرازي "اين بار باخنده به محض ورود پيرمرد را در آغوش گرفت اين يعني آقاي خرازي هم "بله". حساب كار را بكنيد ، لاريجاني تازه از مذاكرات برگشته باشد، اجلاس شرمالشيخ هم منتظر ايران و لحن آمريكا هم عوض شده باشد، چه حسي به خبرنگاراني كه برخي چندين هفته به دنبال خرازي بودند، دست ميدهد؟ خبرنگاران پس از احوالپرسي دنبال سئوالات رفتند كه خرازي با خنده گفت: "نه اينجا ديگه جاي مصاحبه نيست" اما بيثمر بود مصاحبه ادامه داشت كه با آمدن حدادعادل قطع و به فرصت مناسب بعدي موكول شد. معلم حداد با كت احمدينژادي پس از احوال پرسي و مصاحبه حدادعادل و معلم پير، همه روي مبلها منتظر ورود دوباره آقاي معلم ماندند. آقاي عليرضايي آمد و اين بار با كت سفيد احمدينژادي و گفت:"به من گفتند كت بپوشم بالاخره دوربينها و خبرنگاران مراسم را رسمي كردند، مجبورم تشريفات رو جلوي شاگردهام هم رعايت كنم". رئيس مجلس سمت چپ و كمال خرازي سمت راست معلم نشستند و دقايقي گپ صميمانهاي زدند، اما خبرنگاران هم بيكار ننشستند و مصاحبه با خرازي را ادامه دادند و بعد به سراغ حداد عادل رفتند. حداد عادل گفت: از دوران ابتدايي سال 1334 شاگرد آقاي عليرضايي بودم و دست روزگار در دبيرستان علوي هم ما را شاگرد ايشان كرد. معلم ورزش به ظاهر معلم اخلاق در نفس كار بودند. پنجاه سال پيش كمتر توجه به ورزش ميشد، اما هميشه ما را با نشاط و سرزنده نگه ميداشت. بچههاي شيطون موفق ترند معلم عليرضايي هم درباره خاطرات اين دو در دوران تحصيل تلويحاً پرهياهو بودن آنها را تاييد كرد و گفت: ديدگاه من كه در طول اين سالها به آن رسيدم اين است كه آنهايي كه به درد جامعه ميخورند بچههاي شيطون هستند، البته نه بچههاي بدجنس. از علايق ورزشي حداد و خرازي از او سئوال شد كه گفت: بيشتر دنبال فوتبال و ورزشهاي گروهي بودند. خرازي واليبال و بسكتبال را هم به آن اضافه كرد و به خبرنگاران گفت: البته آقاي عليرضايي درباره شيطنتها آبرو داري كرد و چيزي نگفت. از عليرضايي پرسيديم آقاي خرازي آن موقع هم نميخنديدند يا شيطنتهايش هم ديپلماتيك بود؟ اما تنها پاسخ ما هم خنده معلم و حاضرين بود. مثل الان قرمز و آبي نبود ما همه "سبز" بوديم مثل الان قرمز و آبي نبود ما همه "سبز" بوديم، اين جمله را معلم پير در پاسخ سئوال خبرنگاران گفت و سئوال اين بود كه حداد عادل و خرازي پرسپوليسي بودند يا استقلالي. خبرنگاران، تصويربرداران و عكاسان كه با پوشش يك برنامه متفاوت جلسه را ترك ميكردند با عليرضايي، رئيسمجلس و خرازي خداحافظي كردند، اما حداد عادل از آنها تشكر كرد و گفت: چند دقيقه هم ما را با خاطرات و معلممان تنها بگذاريد. پس از اتمام برنامه منتظر پايان ديدار مانديم، دود سفيدي از بغل گوش معلم ورزش به آسمان ميرفت؛ آقاي معلم ورزش هم « بله ».
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 396]