محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847193644
راديو جوان خاكستري بود
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: راديو جوان خاكستري بود
گفتوگوي «تابناك» با گيلآبادي
اشاره: شهرام گيلآبادي اكنون مديركل اداره نمايش راديوست. خاستگاه او در رسانه ملي، حدود چهارده سال پيش در راديو قرآن بود. آنجا مدير نبود، سردبير برنامههايي بود كه براي رئيس كل راديو، دكتر حسن خجسته، جالب بود.
چون روز اولي كه او را به عنوان مدير راديو تهران معرفي كرد، حدود پنج ـ شش سال پيش، در معارفه به همكارانش گفت: ديدم يكي آن گوشههاي راديو قرآن دارد كارهايي ميكند. كارهايي كه در راديو بديع بود، اين بود كه او را به عنوان مدير راديو تهران برگزيد. اما گيلآبادي دوره خبرسازياش را در زمان مديريت راديو جوان تجربه كرد.
او پس از جار و جنجال رسانهاي ماههاي اخير نسبت به راديو جوان و البته حمايت رئيس رسانه ملي از او، اين بار وارد فضايي متفاوت شده كه اين اداره، «شبكه» نيست، اداره كل نمايش راديوست. او گفت: ميخواهم در اينجا «تحول» ايجاد كنم و نيامده انگار مجوز تأسيس راديو نمايش را هم گرفته است.
اتفاقا مدرك تحصيلياش متناسب با همين اداره كل است: «دكتراي پژوهش هنر، گرايش فلسفه هنر».
گيلآبادي البته از پاسخ به برخي پرسشهاي اساسي «تابناك» طفره ميرود و نشان ميدهد فردي كه از نگاه بسياري، مديري متهور و بيپروا به شمار ميرود نيز تا اندازهاي محافظهكار است. پرسشهايي چون:
• نقش آقاي دكتر خجسته در آزادي نسبي راديو (صدا) در زمان بسته بودن كامل سيما در برابر دولت چه بود؟
• ماجراي دنبالهدار استعفا و بركناري شما كه در رسانهها مطرح ميشد، چه بود و چه شد كه اين بار محقق شد؟
• اساسا تصميمگيري در صداوسيما با كيست؟ به ويژه در جهتگيريهاي سياسي، نقش رئيس سازمان، معاون صدا، رئيس راديو، خود برنامهسازان و نيز فشارهاي عمومي؟ معاون سياسي؟ در سيما چطور؟
• آيا فكر نميكنيد راديو جوان در زمينه موسيقي به نوعي زيادهروي روي آورده بود؟
الان يك هفتهاي است كه از فرنگ (هلند و فرانسه) برگشته است. اين پرسش كه آيا سفرش ارتباطي با اداره متبوعش داشت يا صرفا سفري تفريحي به معناي «خسته نباشيد» رسانه ملي به او بود، بهانهاي است براي ورود و گفتوگوي ما با او در دفتر كارش در ميدان ارك.
گيلآبادي: سفرم يك سفر علمي و كاري بود كه ارتباطي هم با صداوسيما پيدا نميكرد و بيشتر به محافل دانشگاهي مرتبط بود. پارسال دعوت شده بودم؛ امسال هم دعوت شدم و نظرگاه خودم را درباره هنر اسلامي مطرح كردم. اين سفر از پيش مشخص بود. معاونت صدا هم از چهار ـ پنج ماه پيش ميدانستند.
• چه شد مسئوليت اداره نمايش راديو را پذيرفتند؟
گيلآبادي: كارم را از چهارده ـ پانزده سال پيش در راديو شروع كردم. خودم را يك سرباز به شمار ميآورم. تلقي من از كار كردن اين نيست كه يك جايي را بپذيرم يا يك جايي را نپذيرم اين بحث كه فلاني استعفا داد يا استعفا نداد، بيشتر بازارگرمي است براي روزنامهها و سايتها و... نه چنين چيزي نيست. ما سربازيم، بدون شك هر جا لازم به خدمت باشد، در رأس و صف اولش حاضريم و حالا تشخيص سازمان بر اين است كه مأموريت جديدمان را اينجا داشته باشيم.
من يك برنامهسازم. برنامهساز بدي هم نيستم در نوع خودم و بين همكاران هم تا حدودي اين مشخص است و در فعاليتهاي رسانهاي هر جا كه نياز باشد و احساس كنم توانش ممكن است وجود داشته باشد، وارد خواهم شد.
پس از راديو جوان كه دوره اول كارم بوده است، در طرح و برنامهاش، تشخيص بر اين بود كه بيايم راديو تهران و آمدم. بعد تشخيص دادند بروم راديو جوان كه سه سال دوباره برگشتم به راديو جوان و الان تشخيص بر اين است كه بيايم در اداره كل نمايش و من هم ميآيم و با تمام انرژي و توانم كار ميكنم.
سازمان براي اداره كل نمايش هم اهداف بلندي را تعريف كرده. هنرمندان فهيم و فرهيختهاي اينجا كار ميكنند. فضا، فضاي كاملا هنري است. انشاءالله بتوانيم راديو نمايش را هرچه سريعتر راه بيندازيم. چون يكي از مأموريتهاي ما اين است كه راديويي تحت عنوان نمايش راه بيندازيم.
• راديو درام؟
گيلآبادي: نه، آن راديو تئاتر كه راه افتاده، خود زيرمجموعه اداره كل نمايش است و اجراهاي درواقع نمايشي خودمان را در صحنه داريم اجرا ميكنيم كه دو ـ سه تجربه موفق داشتيم و با ازدحام عجيب مخاطبان و علاقهمندان راديو روبهرو شديم. اما راديو نمايش در نوع خود به هر حال در ايران تجربه جديد و تازهاي است و با شش ساعت در روز كارش را آغاز ميكند.
• آيا مدل خارجي هم دارد؟
گيلآبادي: بله. راديو درام درواقع در دنيا هست و به پخش برنامههاي نمايشي ميپردازد. ما در راديو نمايش طرحهايش را شروع كردهايم و استراتژيهايش را داريم مينويسيم.
با استراتژي «نمايش براي مردم» انشاءالله آغاز ميكنيم و به لطف خدا، با كمك رسانه و همكاران، نمايش را دوباره به دامن مردم برميگردانيم و جريان ادبيات نمايشي كشور را حتما در «راديو نمايش» نقد خواهيم كرد و سعي ميكنيم به جريان ادبيات نمايشي كشور كمك جدي كنيم.
سينماها، فيلمهاي سينمايي، تئاترهاي صحنه و تئاتر نمايشي كه مابهازاي فرهنگ در دنياست با فعال كردنش در اداره كل نمايش راديو به عنوان فراگيرترين و مردميترين سازمان نمايشي كشور، انشاءالله نمايش را به زندگي مردم نزديك ميكنيم و تلاش ميكنيم نگاههاي نقادانه جدي مردم را در ساختار نمايشي عرضه كنيم و به نياز مردم نزديك شويم. هر كس در زندگي در فضاي روزمرهاش، يك نمايش دارد كه سعي ميكنيم نمايشهاي پنهان را توليد و به اجرا در آوريم. درواقع راديو را در زندگي خصوصي مردم با خاطره و نوستالژي كه از نمايش و قصهگويي و فرهنگي كه از قصهگويي و نمايش در كشور ما وجود دارد، در هم آميزيم و انشاءالله ورود راديو را بيشتر خواهيم كرد.
• آقاي گيلآبادي، در سالهاي اخير، در هر جا و در هر شبكهاي كه حضور داشت، به خصوص راديو جوان، اتفاقاتي رخ داد. اين رخدادها، منجر به واكنشهاي رسانهاي بود. برخي معتقدند كه شهرام گيلآبادي، نسبت به اين سر و صدا كمميل نيست. آيا تاكنون به اين ذهنيتها پاسخ دادهايد؟
گيلآبادي: اگر توجهي به اينها داشتم، مطمئنا كارم مختل ميشد. بدون شك شما وقتي داريد كاري ميكنيد كه هم درصد تأثيرش، هم نتيجهاش تأثير خاصي در جامعه و فضاي رسانهاي دارد كه من اين تأثير و نتيجه را مرهون زحمات همكارانم در دورههاي مختلف ميدانم، مطمئنا تعارضهايي را در بر خواهد داشت. مطمئنا موافقاني را در بر خواهد داشت و مطمئنا يك فضاي خاكستري ميانه را هم ميتوانيد درونش ببينيد. فضاي خاكستري، فضاي مساعدي است كه رسانهها روي آن برنامهريزي كنند. به عنوان مخاطب خودشان بتوانند در آن يارگيري بكنند. فضاي مخالف يا فضاي نقد عالمانه و آگاهانه در جهت بهتر شدن و پيشبرد اهداف عاليه يك مجموعه است يا مخالفت با يك فضاي جديد و خلاق كه هميشه فضاهاي خلاق با چنين سدهايي روبهرو هستند، يا اينكه از سر اين است كه منافع بعضيها در خطر افتاده. ما در راديو جوان سرلوحه حركتمان را چند چيز قرار داده بوديم: يكي توجه جدي به نياز مخاطب. دوم، نقد عالمانه مسائل روز براي پيش بردن اهداف كشور؛ چون نقد بهترين مقوم براي يك كشور است. نكته سوم، نزديك شدن به جوان در جغرافياي بزرگ ايران اسلامي بود. شما وقتي نقد ميكنيد، بدون شك آدمهايي هستند كه مخاطب نقد شما قرار ميگيرند. يعني كسي يا كساني هستند كه مورد خطاب در يك موقعيت اجتماعي يا اداري اجرايي يا كشورياند، آنجاست كه آن آدم تصورش بر اين است كه يا شما را بايد خاموش كند، يا آنكه اگر آدم عالمي باشد، آن نقد را ميشنود، به كار ميگيرد يا اينكه بررسياش ميكند. هيچوقت فراموش نميكنم خدمت يك عالم ديني عرض شد يكي از اقليتهاي مذهبي درواقع يك نظري داشته در مورد موضوعي. ايشان فرمودند: مواظب باشيد كه اگر نظرش حتي يك جو حرف حساب در آن هست، پايمال نشود. اين عالم دينياي است كه مرجع حركتي ماست در كشور. بدون شك در نظر داشته باشيد رسانه به عنوان حايل بين مردم و سياستگذاران و سيستم اجرايي كشور، حتما بايد نقش خود را درست بازي كند تا بتواند به كشور كمك كند و آن هم «چشم سومي» است كه بايد در مأموريت خود تعريف كند. يعني چشم ناظر بر تمام حركات اجرايي كشور باشد.
• يكي، دو سال پيش، وقتي از جوانان شهرستاني (حالا از هر سوي ايران) ميپرسيدم كه دادههاي راديو جوان، حالا چه موسيقي و چه كلام و متن به نظر شما چطور است، ميگفتند عالي است. راديو جوان دارد همه چيز را ميگويد. نوعي احساس قرابت با موسيقيها و كلام گويندگان داشت، در حالي كه در همان موقع وقتي از جوانان ساكن پايتخت ميپرسيديم ميگفتند، بله دارد ميگويد.
گيلآبادي: درست است. بيشترين مخاطب ما از شهرستانها و استانها بود. اما جالب است بدانيد آخرين نظرسنجي كه از نوجوانان تهراني درباره رسانه ملي صورت گرفت، اين بود كه بين راديوها، راديو جوان اول بود، با فاصله زيادي با ديگر راديوها. يعني اينكه نوجوان تهراني هم نيازش را در راديو جوان جستجو ميكند. چون كه سياست ما در راديو جوان، سياست گروه همسالان بود. يعني اينكه ما داخل گروه همسالان شويم. ممكن است پدر و مادر حرف اساسي و درستي داشته باشند، اما به كودك يا نوجوان يا جوانشان بگويند و آنها گوش نكنند؛ اما همان حرف يا سختتر از آن در گروه همسالان مطرح شود و جوان به دل به آن عمل كند.
• اين رفتار يكي، دو سال اخير راديو جوان است. آيا اين شهرام گيلآبادي بود كه به اين هدايت و رفتار رسيد يا آنكه برآمده از نظام سياستگذاري رسانه ملي بود؟
گيلآبادي: بيشك، يك كار جمعي است. ولي چيزي كه هست، اين كه ما دايم خودمان را با سازمان چك ميكرديم و سازمان و رؤسا و معاون صدا دايم نكاتي كه لازم بود به ما تذكر ميدادند و ما هم اعمال ميكرديم و اساسا هم شما در نظر داشته باشيد كه اگر ما بخواهيم پانزده شبكه راديويي داشته باشيم، بايد پانزده تا حرف متفاوت و زاويه متفاوت داشته باشيم. ما نميتوانيم راديو جوان را با راديو ايران يا راديو فرهنگ قياس كنيم.
• از مشاوران خودتان بگوييد. آيا حجتالاسلام پناهيان هم از جمله هدايتگران راديو جوان بودند؟
گيلآبادي: ما در نشستهاي كارشناسي و مشاوره از طيف زيادي از آدمها با گرايشهاي متفاوت بهره ميگرفتيم. ما در راديو جوان يك چشمانداز ده ساله داريم كه در 28 جلسه چند ساعته و تفصيلي، تدوين و تنظيم شد و همين برنامههاي چشمانداز دهساله سرلوحه كار برنامهسازان است. آقاي پناهيان هم از رفقاي بنده است. هر موقع خدمتشان ميرسيديم، از نظراتشان بهرهمند شديم. اما بيشترين ارتباط، استفاده از بيانات ايشان، سخنراني و مطالب هر شب ايشان در راديو جوان بود و صحبتهايي كه براي جوانها داشتند و به نظرم فوقالعاده است.
• از تغيير و تحول در اداره كل نمايش راديو بگوييد كه روزهاي گذشته به نقل از شما در روزنامهها آمده بود.
گيلآبادي: اين ايجاد تحول، خواست سازمان از ماست. اداره كل نمايش كه من با اسمش مخالفم، با اداره بودنش هم مخالفم و انشاءالله اين اسم را بلايي سرش ميآوريم تا به لطف خدا تبديلش بكنيم به يك مركز فرهنگي ـ هنري جدي در سازمان و در راديو و دنبال اين هستيم كه مركز هنرهاي نمايشي راديو شكل بگيرد. زيرمجموعهاش راديو نمايش و راديو تئاتر را داشته باشيم. مردم در آينده نزديك، اين سازمان فراگير مردمي نمايشي را به عنوان يك مركز فرهنگي جدي خواهند ديد كه ساختارهاي جديدي از نمايش ارايه ميدهد. اين ساختاري كه هست، ما فقط يكي ميدانيم، اما ما پنج ساختار ديگر هم داريم.
در اينجا ميرويم به سمت جمع كردن هنرمندان مؤلف. در دورخيز و دورنگاهمان ميرويم به سمت تحول در ساختار ادبيات نمايشي كشور با كمك رسانه. جالب است بدانيد در جشنواره فيلم فجر كه امسال برگزار ميشود، نه يك فيلم انقلابي حضور دارد و نه يك فيلم دفاع مقدسي. اين نشان ميدهد كه بزرگترين مركز فرهنگي ـ هنري كشور كه وزارت ارشاد است، شايد به طور جدي فكري براي توليد كار اين شكلي با زاويه انقلابي و دفاع مقدسي كه از مهمترين مؤلفههاي صحبتهاي سياستگذاران كشور است، ندارد. چون در جديترين محفل سينمايي كشور، شاهد اين دو گونه سينمايي نيستيم.
مأموريت ديگري كه در صحبت با رئيس سازمان شده، اين است كه برويم سراغ تلهتئاترها.
نخستين دوره مسابقه نمايشنويسي قرآني را به مناسبت ماه مبارك رمضان طراحي كردهايم. تا انتهاي ماه مبارك و روز عيد فطر فرصت هست و انشاءالله روز ولادت امام رضا(ع) اختتاميهاش را برگزار ميكنيم. هشت جايزه يك ميليون توماني را طراحي كرديم و يك جايزه برگزيده دو ميليون توماني و نشان عالي مركز نمايشي راديو به يك نفر اهدا خواهد شد كه اين نخستين دوره مسابقه نمايشنامه نويسي قرآني در كشور است.
• فكر ميكنيد موفق ميشويد؟
گيلآبادي: حتما اين اتفاق خواهد افتاد. در حوزه رسانه، هيچ حركت عالمانهاي مطرود نيست و هر حركت عالمانهاي در حوزه رسانه اگر ورود پيدا كند، مخالفي نخواهد داشت؛ مگر آنكه به منافع گروه و دستهاي ضرر وارد كند و آنان خود را در محاق ببينند. ميگويند وقتي عالمي در جايي حضور دارد، دامنه خط قرمزها بسيار فراتر است. عالم ديني وقتي جايي حضور دارد، ميتواني هر چيزي از او بپرسي و دامنه خط قرمز مثل يك معلم ديني نيست كه محدوده تفكرياش در حد يك كتاب يا دو كتاب يا مطالعه سه كتاب باشد. اما يك مفسر قرآن، زواياي مختلفي از قرآن ديده. از تئاتر به عنوان مهمترين عنصر كنترل التهابهاي اجتماعي، سياسي در دنيا استفاده ميشود. ما نبايد هراسي از آن داشته باشيم. نظام جمهوري اسلامي ايران، اينقدر پايههاي قوي انديشهاي دارد كه با چند نقد ساده دچار خلل نشود. مثل فوتبالي كه در استاديوم اتفاق ميافتد، حالا با شكستن چهار ـ پنج تا اتوبوس و... به خطر نميافتد. در تمام دنيا اين التهابات كنترل ميشود. در ايران هم كنترل ميشود. مردم بايد بروند تئاتر ببينند، گوجه پرت كنند روي صحنه و بازيگر را با تخممرغ بزنند. بازيگر را بايد با تخممرغ زد و آن التهاب اجتماعي بايد با تئاتر كنترل شود. آن دملي كه بزرگ شده همينطوري كه ما ميگوييم، مفاسد اقتصادي، مفاسد اقتصادي، مفاسد اقتصادي...
اين مفاسد اقتصادي، بهترين نوع نقدش در فضاي دراماتيك ما ميتواند صورت بگيرد. اين را به مردم نشان دهيد. قصهاش را ديدند و نوع ضربهاش را ديدند، حالا بايد بتوانيد در فضاي معقول نشان بدهيد و مردم بفهمند با چه زالويي مواجهند و اين ميشود يك نقد اجتماعي.
• شما كه با اين رويكرد متفاوت ميخواهيد وارد اداره كل نمايش شويد، دوباره با همان جريانهاي مخالف و موافق و ... روبهرو خواهيد شد.
گيلآبادي: هيچ كار درست و حسابي نيست كه مخالف و موافقي نداشته باشد. يك زماني به بچهها ميگفتم برنامهها را يك روز قطع كنيد، ببينيد بود يا نبود اين برنامه براي مخاطب مهم است يا نه. اگر يكي بود، خب قطعش كنيد؛ آن برنامه به درد نميخورد. ولي يك روزي ميرسيم به اميد خدا به اينجا كه نمايش براي مردم مهم است و هيچ كس اين كار را نميتواند انجام دهد، به جز يك مجموعه فرهيخته اينجوري؛ سازمان نمايش جديد كه اين سازمان خودش را به مردم نزديك كند. ببينيد كه سالن اصلي تئاتر 30 شب اجرا داشته باشد، نهايتا هجده هزار نفر ميبينند. ولي اگر نمايش ما فقط يك درصد شنونده داشته باشد، هفتصد هزار نفر شنونده داريم. ما اصلا با وزارت ارشاد قابل مقايسه نيستيم. ما مؤثرترين سازمان نمايشي و در عين حال فراگيرترين سازمان نمايشي كشور هستيم.
• وضعيت كنوني منابع انساني اداره كل نمايش راديو چگونه است؟
گيلآبادي: ما 133 بازيگر داريم. حدود پانزده كارگردان بزرگ و معروف در اختيار ماست، يازده تهيهكننده و چيزي حدود 150 نويسنده. در اين مجموعه به روي همه باز است. هر كس توانمندي دارد، ميتواند بيايد اينجا ثابت كند.
• فكر ميكنيد مخاطبان نمايش راديو كي ميتوانند دگرگوني و تحول را در متن كارها ببينيد، اول پاييز يا آخر پاييز؟
گيلآبادي: تا سه هفته ديگر!
پنجشنبه 16 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]
-
گوناگون
پربازدیدترینها