واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نخبه ،یعنی فردی كه انتخاب می شود
تبیان: لطفاً از زندگی علمی خود ، برای ما بگویید .من پنجم اسفند ماه 1321 هـ . ش در شهرستان سمنان به دنیا آمدم و تحصیلات ابتدایی و متوسطه رادرهمانجا ،به پایان رساندم . در دوران دبیرستان ، شاگرد اول بودم و همزمان از حضور علمایی كه در محافل علمی شهرستان سمنان بودند ، بهره می بردم . پس از دریافت مدرك دیپلم متوسطه ، با استفاده از بورس تحصیلی ، به دانشگاه بیروت رفتم و با مدرك لیسانس فلسفه از آنجا فارغ التحصیل شدم . پس از آن به ایران آمدم و مقاطع فوق لیسانس و دكترارا در رشته فلسفه اسلامی در دانشكده ادبیات دانشگاه تهران گذراندم . در تهران ،علاوه بر تحصیلات رسمی و دانشگاهی ، نزد علمایی چون آقای محمدی ،آقای محمدرضاقمشه ای و مرحوم جلوه ، درس هایی را به سبك قدیم ، آموختم . همچنین در" انجمن فلسفه ایران" كه هم اكنون" مؤسسه پژوهشی حكمت فلسفه ایران" نام دارد ، در محضر پروفسور ایزوتسو و پروفسور هانری كوربن ، شاگردی كردم و تاكنون حدود 9 اثر ، تألیف ، ترجمه و تصحیح نموده ام .
تبیان: درباره سیر تحول فلسفه در غرب توضیحاتی بفرمایید .فلسفه فراز و نشیبهای بسیاری را در غرب پیموده است . در دوره ای از یونان باستان ، حكمتی وجود داشت كه آن را" سوفیا" می نامیدند ، اما پس از ظهور سقراط ، افلاطون ، ارسطو و دیگر فیلسوفان بزرگ یونانی ، جای خود را به" فیلوسوفیا" یا فلسفه می دهد . پس از آن ، فلسفه یونانی به عالم اسلام انتقال یافت و با پیمودن راه كمال ، دوباره به معنای حكمت نزدیك شد . در قرون وسطی ، با ترجمه آثار فیلسوفانِ مسلمانی چون ابن سینا و فارابی به زبان لاتین و تدریس آنها در مراكز دانشگاهی اروپا ، تحولی جدید در فلسفه اروپا به وقوع پیوست . همچنین با تلاش برخی قدیسان مسیحی ، این فلسفه به مسیحیت نزدیك شد تا این كه بعد از دكارت ، اساس فلسفه ی غرب بر استدلال قرار گرفت و تا امروز نیز مكاتب فلسفی در غرب ، همگی بر این اساس ، اما با روشهای مختلفِ تجربی ، نقادی ، پدیدار شناسی ، تحلیلی و .... به وجود آمده اند .
تبیان: چه تفاوتی میان فلسفه و حكمت وجود دارد ؟در فرهنگ اسلامی ، حكمت با فلسفه مترادف است . به عبارتی ، حكمت اسلامی از فلسفهاسلامی جدا نیست . حكمت یعنی علم به حقیقت اشیاء . همه حكمای اسلامی بر این موضوع كه حقیقتی وجود دارد و انسان می تواند از آن آگاهی یابد ، توافق دارند و فقط اختلاف آنها در روش رسیدن به این غایت واحد است . برای مثال ، روش حكمت مشاعی ، بحث و استدلال؛ روش حكمت اشراق ، كشف و ذوق و روش حكمت متعالی بین این دو روش است . پس به این لحاظ ، حكمت و فلسفه به یكدیگر شباهت دارند . اما تفاوت در این جاست كه حكمت اسلامی هرگز از دایره وحی خارج نشده است . در حكمت یونان نیز ، افلاطون ، حكیمی الهی است . همچنین در قرون وسطی ، فلسفه در پناه وحی قرار گرفت ، اما همانطور كه گفتم ، در دوره جدید ، اساس فلسفه بر اندیشه بشری است و از مبنای وحی فاصله گرفته است . برای مثال ، در فلسفهدكارت ، انسان در" منِ خود بنیاد" متوقف می شودو با مبدأهستی مرتبط نیست و به معرفت نمی رسد و یا كانت ، راه انسان را به سوی معرفت نظری ، كاملاً مسدود می داند . البته می توان مبادی تفكر این فیلسوفان را از دیدگاه حكمت اسلامی مورد نقد و بررسی قرار داد .
تبیان: در باره آثار" ابن رشد" و اهمیت آن در فلسفه غرب توضیحاتی بفرمایید .ابن رشد فیلسوفی اندلسی بود و به دلیل اینكه زبان یونانی نمی دانست ، به مطالعه ی ترجمه یعربی آثار ارسطو و شرح آنها پرداخت و برای بیشتر این آثار ، حدود سه شرح نوشتكه به زبانهای لاتین و عِبری ترجمهشد. این كار تأثیری شگرف بر فلسفه غرب به جا نهاد . چرا كه تا پیش از آن فقط دو كتاب از ارسطو به نام"تحلیلات اولی"و"تحلیلات ثانی" به لاتین ترجمه شده بود و لاتین زبانها هم ، با اندیشه های فلسفی افلاطون آشنا بودند . به این ترتیب ابن رشد ، معّـرف ارسطو در اروپا شد و شهرت او ، اگر نگوییم بیش از ابن سینا ، دست كم به اندازه او بود تا جایی كه مكتبی به نام" ابن رشدیان" در قرون وسطی به وجود آمد و تا حدود سه قرن ، دانشگاه پاریس ، مركز تعالیم ابن رشدگشت .تبیان: به كدام فیلسوف بیش از دیگران علاقه مند هستید ؟وقتی شرح حال دكارت ، هگل و یا كانت را می خوانم و متوجه می شوم كه آنها سالهای عمر خود را در راه دانش اندوزی و پژوهش صرف كرده اند ، حتی اگربا آراء و مبادی آنها موافق نباشم ، تلاش و اجتهادشان را تحسین می كنم . اما به طور كلی ، به حكیمانی چون افلاطون، آگوستین و توماس اكوئینی كه اندیشه ها و مبادی آنها به حكمت الهی نزدیك تر است ، بیشتر علاقه دارم .
تبیان: چه تعریفی از" نخبه" ارائه می دهید و همچنین نظرتان درباره سایت اینترنتی تبیان چیست ؟نخبه واژه ای عربی است ، یعنی فردی كه انتخاب می شود . به یقین این فرد به جهت ویژگیهایی كه او را از دیگران متمایز می كند ، انتخاب می شود . با توجه به تغییراتی كه درزمینهفرهنگی در جامعهامروز ما در حال شكل گیری است ، معرفی نخبگان كاری پسندیده می باشد.البته لازم است این كار با سرعت و دقت بیشتری انجام شود ، چراكه ممكن است افرادی در سال های آینده در بین ما نباشند . همچنین بهتر است نخبگان ناشناس را نیز در سراسر كشور جستجو كرده و به مردم معرفی كنید [email protected]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1009]