واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: جنگ نرم ؛ حوزه عملياتي دشمن نا اميد
تهران-خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): رئوف پيشدار : آمريكا پس از ناكامي در براندازي جمهوري اسلامي ايران از راههاي نظامي ، با تغيير فاز عمليات ، ضمن در نظر داشتن فاز نظامي ،چند سالي است كه تمركز خود را درتعقيب هدف ، روي جنگ نرم متمركز كرده است .
در اين فاز عملياتي ، رسانهها به معناي عام آن و بخصوص شبكههاي راديويي و تلويزيوني دولتي آمريكا مانند VOA، راديو فردا ، راديو اروپاي آزاد (آزادي ) و نيز راديوها و تلويزيون هاي ضد انقلابي و تجزيهطلب، مطبوعات فعال در راستاي اهداف جريان تجزيه قومي و جاسوسي جايگاه ويژه اي دارند. محيط عمليات نرم ،"رسانه " است و دراين حوزه حداكثر استفاده از ظرفيت رسانه ها به عمل مي آيد ، و در همين حوزه است كه مفاهيمي مانند "جنگ رسانه اي "،" فضا سازي رسانه اي " و " جنگ رواني " شكل مي گيرد. در منابع دانشگاهي و مرجع، جنگ رسانه اي " استفاده از رسانه ها براي تضعيف افكار عمومي كشور هدف (و جوامع هدف تكميلي ) و بهره گيري از توان و ظرفيت رسانه ها به منظور دفاع از منافع ملي" به عنوان يك تعريف بنيادي ارايه شده كه از جنگ هاي جديد و اصطلاحاً نرم (soft war) به شمار مي رود.
" مارشال مك لوهان " صاحب نظر كانادايي علم ارتباطات دهها سال پيش در توصيف وضعيت امروز گفته بود :"جنگ هايي كه در آينده رخ خواهند داد ، به وسيله تسليحات جنگي و در ميدان هاي نبرد نخواهند بود، بلكه اين جنگ ها به دليل تصوراتي رخ خواهد داد كه رسانه هاي جمعي به مردم القاء مي كنند. " ً استفاده از عوامل مؤثر بر افكار عمومي اگر چه از دير باز ملازمت قطعي با جنگها و لشكركشي ها داشته و مدافعان نيز از آن بهره جسته اند،اماامروزه گسترة وسيع منازعات رواني، اين عرصه را تبديل به يك ميدان و جبهه اي از جنگ ! ساخته است . اين بحث را مي شود اينگونه خلاصه و براي ورود به بحث اصلي ، نتيجه گيري كرد:رسانه ها به شيوه هاي گوناگون مي كوشند فضاي ذهني گروههاي هدف را در جهت اهداف وخواسته هاي طراحان عمليات رواني شكل دهند . مخاطب اينگونه برنامه ريزيها الزاما مردم كشورهاي بيگانه يا نيروهاي دشمن نيست ومردم كشور خودي نيز بعنوان هدف اين فعاليتها قرار داده مي شوند كه از جمله نمونه هاي برجسته آن نقش رسانه هاي آمريكايي در مثلت افكار سازي اين كشور موسوم به "مثلث كثيف " شامل رسانه ها، موسسات نظرسنجي بخصوص گالوپ ، و وزارت امورخارجه آمريكا در جريان جنگ ويتنام ، ماجراي خليج خوكها ، جنگ 1991 با عراق ، جنگ دوم خليج فارس و سقوط صدام، لشگركشي آمريكا به افغانستان ، سوء استفاده اين كشور از ماجراي 11سپتامبر و... مي باشد .
درجنگ رواني و در بحث ابزار ، هر وسيله اي كه هدف را توجيه كند ، مشروع شمرده مي شود ! و اما شيوه ها بقدري پيچيده و گسترده است ، كه قابل فهرست كردن نيست و بسته به موضوع ، شيوه و يا شيوه هاي مناسب آن و نيز ابزار و يا ابزارها انتخاب مي شود. هدف جنگ رواني آنگونه كه اشاره رفت در نهايت تغيير رفتار مخاطب است كه با دستكاري باورهاي او صورت مي گيرد و اين كار بقدري ظريف و دقيق انجام مي شود كه حتي مخاطبان فعال را نيز تحت تاثير خود قرار مي دهد.
دولت واشنگتن براي براندازي جمهوري اسلامي ايران از طريق نرم ،سرمايه گذاريهاي زيادي را صورت داده است و عمليات دراين بخش در دفتر مركزي سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) در واشنگتن طراحي و هدايت مي شود. اجراي اين عمليات به اعتراف "آدام آرلي " از مقامات كاخ سفيد كه در تاريخ 9آذر سال 1385 صورت گرفت ، به عهده چند دفترويژه اي گذاشته شده است كه سيا تحت پوشش هايي در شهرهاي ايراني نشين پيراموني ايران از جمله در دوبي ، باكو و استانبول داير كرده است.سخن ارلي ، اين بود كه آمريكا در شهرهاي كشورهاي گوناگون، كه ايرانيان زيادي در آنها زندگي ميكنند، دفترهاي ويژهاي ايجاد كرده و به وسيله اين دفترها با ايرانيان ساكن در آن شهرها ارتباط برقرار خواهد ساخت و همچنين از ايرانيان ساكن در كشورهاي ديگر، كه رفتوآمد آنها به داخل كشور آزاد است، همچون اهرمي براي دخالت در امور داخلي ايران استفاده خواهد كرد و براي اين منظور بودجه قابل ملاحظه اي هم اختصاص داده كه يك رقم 75 ميليون دلاري كه در بودجه دولت آمريكا در سال 2006 رسما براي كمك به براندازي نرم نظام اسلامي ايران اختصاص يافت و اعلام شد ، بخشي از آن است.
«روزنامه نيويورك تايمز»، درتاريخ 29آبان سال 1385 ، اطلاعات دقيقتري درباره طرح ويژه آمريكا در شهرهاي ايرانينشين پيرامون كشور براي براندازي نظام اسلامي ايران منتشر كرد .اطلاعات منتشر شده در نيويورك تايمز براي تحليلگران سياسي به ويژه پژوهشگران مسائل ايران، به دو دليل ، اطلاعات مهمي به شمار نميرفت.دليل اول : طبيعي است كه با گذشت مدتها از فعاليت برخي دفترهاي ويژه ضد ايراني آمريكا، اطلاعات پيرامون آنها، رفته رفته منتشر ميشد و دليل دوم اين نكته كه : آمريكا خود از آغاز، قصد پنهان كردن فعاليت اين دفترها را نداشت كه خود يكي از شيوه هاي جنگ رواني است .
با اين حال، مقاله نيويورك تايمز نكاتي دارد كه آگاهي از آنها مفيد است. اين روزنامه درباره فعاليتهاي ضد ايراني دفتر ويژه آمريكا در دوبي مينويسد:«مشكل اين است كه شما (آمريكايي ها) در داخل اين كشور (ايران) نميتوانيد فعاليت كنيد؛ بنابراين، به فعاليت در كشورهاي اطراف روي ميآوريد."
نقشي كه دفاتر سيا در مناطق پيراموني ايران ايفا مي كنند و "برنز" به آن در آذر ماه سال 1385 و در گفت و گو با رسانه هاي آمريكايي از جمله نيويورك تايمز اعتراف كرد ، مشابه رلي است كه ايستگاه "ريگا"ي سيا در ليتواني در زمان قطع روابط سياسي بين مسكو و امريكا به عنوان مهمترين مركز جمع آوري اطلاعات درباره اتحاد جماهير شوروي ايفا كرد.
ارايه آموزش به افراد مساله دار و يا فريب خورده و يا مستعد آن براي ايجاد شورش و ناامني و تفرقه افكني ميان اقوام و قوميت ها ، مانند بمب گذاري اخير در حسينه اي در شيراز ، از ديگر تاكتيك هاي دفاتر سيا در پيرامون ايران براي ضربه زدن به نظام اسلامي است.
نيويورك تايمز در 29آبان 1385دراين باره نوشت :" يكي از «NGO»هاي فعال در دوبي، ايرانيان (ساكن در دوبي) را به كارگاههايي دعوت ميكند كه در آنها، ايجاد شورشهاي صلحآميز!مانند گرجستان، فيليپين و ديگر نقاط به آنها آموزش داده ميشود. ""مركز درگيريهاي غير خشن بينالمللي آمريكا "" نيز در برگزاري جلسات به آنها كمك ميكند. جداي از اينگونه فعاليتهاي آمريكا، دولت بوش از كنگره چندين ميليون دلار بودجه تقاضا كرده تا بتواند برنامههاي خود را به خوبي اجرا كند. از جمله آنها بودجهاي 75 ميليون دلاري است كه به گفته برنز، هماكنون در اختيار آنان است».
تأمل در سخنان معاون وزير امور خارجه آمريكا، از جمله روي عبارت «فعاليت در كشورهاي اطراف ايران» و «ايستگاه ريگا به عنوان مهمترين مركز جمعآوري و به دست آوردن اطلاعات در مورد اتحاد شوروي»، به روشني حاكي از آن است كه دفترهاي ويژه ضد ايراني آمريكا، تنها منحصر به دوبي نبوده و كشورهاي «اطراف ايران» را در بر ميگيرد و ديگر آن كه اين دفترها مراكز جمعآوري و به دست آوردن اطلاعات و به عبارت روشنتر، مراكز جاسوسي و براندازي آمريكا عليه ايران است.
درحوزه جنگ نرم اطلاعات تازه نشان مي دهد كه آمريكا جبهه خود را عليه ايران بسرعت گسترده تر مي كند . شبكه تلويزيوني اي بي سي آمريكا روز شنبه 10 خردادفاش كرد كه بوش به "بوريس رايدال " يك مقام ارشد سيا كه اخيرا بازنشسته شد ، دستور داده است تا عمليات مخفي را عليه ايران سازمان دهد و او طرحي را آماده كرده كه اساس آن بي اعتبار كردن پول رسمي كشور و ايجاد مشكل براي نقل و انتقالات بين المللي مالي ايران وارايه اطلاعات غلط از جمله روي برنامه هسته اي ايران مي باشد كه "عبدالقدير خان "پدر بمب اتمي پاكستان اين هفته و در مصاحبه با "لوموند" فاش كرد براي اظهاراتي دراين خصوص كه بتوان از آن عليه ايران استفاده كرد ، تحت فشار بوده است.
به اعتقاد استراتژيست ها ، حضور نظامي آمريكا در اطراف ايران، نتيجهاي جز نظامي شدن منطقه و گسترش تروريسم و تهديد ثبات و امنيت آن در بر نداشته است و گشايش دفترهاي ويژه براي آموزش شورش به افراد و اعزام آنان به داخل ايران و جمعآوري اطلاعات و جاسوسي درباره اين كشور، نشان ميدهد كه آمريكاييها به رويكرد نظامي درباره ايران اميد زيادي نبستهاند.
تحركات آمريكا پيرامون ايران آنگونه كه اطلاعات رسانه اي در تهران نشان مي دهد ، پيوسته توسط نهادهاي مسوول رصد و تحت كنترل است. از نگاه رهبران جمهوري اسلامي ايران قطعا هرتهديدي عليه امنيت ملي كشور بدون پاسخ مناسب نخواهد ماند . ايران انتظار دارد همسايه هاي آن ، بخصوص آنهايي كه استقلال سياسي لازم را ندارند ، به اصول همسايگي و حسن همجواري واقف و به آن پاي بند باشند .اين انتظار را مي توان "هشدار " نيز تلقي كرد و انتظار داشت كه به حدكافي درك شود كه تهران ، ايستگاههايي چون ريگا را در پيرامون خود تحمل نخواهد كرد.
يکشنبه 12 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]