تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس براى خدا دانش بياموزد و به آن عمل كند و به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813227099




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در عجبم تا خود آن زمان چه زمان بود


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در عجبم تا خود آن زمان چه زمان بود
در عجبم تا خود آن زمان چه زمان بودشاعر : سيف فرغاني کمدن من به سوي ملک جهان بود؟!در عجبم تا خود آن زمان چه زمان بودبهر خرابي نحوس را چه قران بود؟!بهر عمارت مسعود را چه خلل شد؟!خون عزيزان بسان آب روان بودبر سر خاکي که پايگاه من و تستپشت زمين همچو گور جمله دهان بودتا کند از آدمي شکم چون لحدپربهر امان، کاندر او نه خوف به جان بوداين تن آواره هيچ جاي نمي‌رفتباد فنا از مهب قهر وزان بودآب بقا از روان خلق گريزانعدل چون عنقا ز چشم خلق نهان بودظلم بهر خانه لانه کرده چو خطافدولت دين پير و بخت کفر جوان بودرايت اسلام سر شکسته، ازيراچرخ که گويي مدبرش دبران بودبر سر قطب صلاح کار نمي‌گشتحال بره چون بود چو گرگ شبان بود؟مردم بي‌عقل و دين گرفته ولايتملک که دي و پرير از آن کيان بود!بنگر و امروز بين کزآن کيان استملک سلاطين بخورد هر که عوان بودقوت شبانه نيافت هر که کتب خواندآنچه به ميراث از آن آدميان بودملک شياطين شده به ظلم و تعديگرد جهان همچو پاي کفش کشان بودآنک به سر بار تاج خود نکشيديهر که به اصل و نسب امير کسان بودگشته زبون چون اسير هيچ کسان رانيک نمي‌کرد هر کرا که توان بودنفس نکو ناتوان و در حق مردمسود نمي‌کرد و دشمنيش زيان بودهر که صديقي گزيد دوستي اوهر که کسي را به نيکوييش گمان بودتجربه کرديم تا بديش يقين شدنان که خورد آدمي به دست سگان بودسر که کند مردمي فتاده ز گردنخون جگر خورده هر که را غم نان بوددل ز جهان سير گشته چون وزغ از آبمرگ ز راحت به خلق مژده‌رسان بودهمچو مرض عمر رنج خلق، وليکندر و گهر چون جرس حلي خران بودزر و درم چون مگس ملازم هر خسهر که بتر پيشواي اهل زمان بود،من به زماني که در ممالک گيتيهر که نکرد اعتبار معتبر آن بود،شرع الاهي و سنت نبوي راچشم وفا داشتم به وعده زبان بودنيک نظر کردم و بهر که ز مردممادر ايام را چنين پسران بودناخلف و جلف و خلف عادت ايشانجام طربشان به لهو جرعه فشان بودآب سخاشان چو يخ فسرده و هر دمدست همه بهر قبض همچو بنان بودکرده به اقلام بسط ظلم وليکنسرخ به روي و سياه‌دل چو دخان بودزاستدن نان و آب خلق چو آتشبر دل اين ممسکان به نسيه گران بودشعر که نقد روان معدن طبع استما چو به باغ آمديم فصل خزان بودبوده جهان همچو باغ وقت بهارانگفتم و تاريخ آن فساد زمان بوداز پي آيندگان ز ماضي و حاليروز نگفتيم و ليل، مه رمضان بودهفتصد و سه سال بر گذشته ز هجرتآقسرا شهر و خانه‌دار هوان بودمسکن من ملک روم مرکز محنتشکر که نيک و بد جهان گذران بودحمد خداوند گوي سيف و همي کنهمچو زن اندر حباله‌ي دگران بودسغبه‌ي ملکي مشو که پيشتر از توديده‌وري کو به آخرت نگران بودهمچو پيمبر نظر نکرد به دنياآنکه به دنياش ميل همچو زنان بوددر نظر اهل دل چگونه بود مرد
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 360]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن