واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: هنگامی كه پروانه ساخت فیلم دعوت صادر شد، در اولین خبرهای این فیلم اعلام شد كه این فیلم فضای شهری دارد و با بقیه آثار حاتمیكیا متفاوت است... دعوت آخرین ساخته ابراهیم حاتمیكیا اینك بر پرده سینماها است. فیلمی كه از همان ابتدای ساخت با حواشی بسیار همراه بود. حواشی همچون انتخاب بازیگران ستاره مانند محمدرضا گلزار و هدیه تهرانی و سوژه متفاوت و فضای شهری كه كمتر در آثار وی به چشم میخورد. همه اینها باعث شد تا بسیاری علاقهمند دیدن این فیلم باشند. حاشیهها البته در طول ساختن و تا پایان فیلم ادامه داشت و از نحوه حضور جمع زیادی از بازیگران زن در فیلم كه البته با نیامدن افرادی همچون هدیه تهرانی و حذف حضور نمادین مهتاب كرامتی به شكل فرشتهای كه در پایان فیلم ظاهر میشد و نوزادی را هدیه میكرد، ادامه پیدا كرد. در این فیلم حاتمیكیا به سراغ بازیگرانی رفت كه تعجب بسیاری را برانگیخت نامهایی همچون گلزار، تهرانی، و ... كه مدام تكرار میشدند اما سرانجام نیامدند. برخی به او اعتراض كردند كه چرا این انتخابها را دارد ولی خود در این خصوص سخن نگفت اما عدهای دیگر از حق او به عنوان هنرمند گفتند. وقتی این مباحث مطرح میشد، كمتر كسی از دو ساخته سالهای دور او <برج مینو> و <بوی پیراهن یوسف> با حضور نیكی كریمی تكستاره مشهور آن سالها یاد میكرد. بعد موضوع سوژه شد. او با انتخاب یك تیم تحقیق این مساله را حل كرد. بهخصوص كه خود او نیز پژوهشهایی در كشورهای دیگر نیز انجام داد كه باید منتظر تاثیر آنها در فیلم بعدیاش بعد از دعوت باشیم كه احتمالا در جشنواره فجر امسال به نمایش در میآید.● دعوت فرصتی برای گفتوگوابراهیم حاتمیكیا این بار به سراغ ۵ زن رفته است و كنش و واكنشهای آنان و اطرافیانشان را پس از شنیدن خبر باردار شدنشان به تصویر كشیده است. چهار زن در عین ناباوری از این خبر مطلع میشوند. یك زن دیگر سالها برای این اتفاق تلاش كرده است. همه اینها به خواسته خود یا اطرافیانشان گذارشان به مطب دكتر زنان و زایمان برای پس گرفتن دعوت خود از این موجود كوچك میافتد. البته هر كدام به دلیلی از روی این تخت برمیخیزند اما این پایان داستان نیست و حاتمیكیا در اقدامی تیزهوشانه هر چند خواسته خود را به صورت قطرهای به بیننده منتقل كرده، اما نتیجهگیری را برعهده تماشاگر گذاشته است. ● خیلی دور، خیلی نزدیكاسفند ۸۵ بود كه یك گروه تحقیقاتی از زنان دور هم جمع شدند تا درباره موضوعی كه بارها و بارها دربارهاش تحقیق كرده بودند به شكل دیگری فكر كنند. موضوع <سقط جنین> از سوی بسیاری از فعالان حقوق زن بررسی شده بود و اینك قرار بود یك فیلم سینمایی با نام دعوت درباره آن ساخته شود. نام بزرگ و مقبول كارگردان آن ابراهیم حاتمیكیا میتوانست راهگشای بسیاری از مسائل باشد. فارغ از اینكه نگاه او به این قضیه برآمده از خاستگاه مذهبیاش باشد، میتوانست امكان این بحث را در نزد مردم مطرح كند و این خود اتفاق بزرگی بود. بسیار بزرگ و یك گام مهم در زمینه بیان مسائل زنان محسوب میشد. البته زنان و مسائلشان در این سالها توانسته بودند كاملا توجهها را به خود جلب كنند. در همان ایام بود كه حدود ۷ نویسنده زن نیز درگیر فیلم <به همین سادگی> شده بودند. این بار هم كارگردانی مذهبی و البته موفق و شناختهشده در این راه قدم برداشته بود. رضا میركریمی هم به سراغ زندگی یك زن رفته بود. زنی ساده شهرستانی كه در چهاردیوار خانهاش قرار دارد اما مساله او این بار فراتر از وظایف محولهاش، شناختن و دیده شدن خود است.در این میان باید پذیرفت این نگاه و توجه به زنان هر چقدر هم گاهگاه با مسائل مطرحشده و مورد علاقه فعالان حقوق زن سایش پیدا میكند اما حداقل اسباب سخن گفتن در زمینه خواستههای آنان را مطرح خواهد كرد ولی مشكل یك نكته اصلی بود. ● زنان بدون حق دفاع، حاضر!زنانی كه در این فیلمها مطرح میشوند زنانی از داخل جامعه هستند با خاستگاه و طبقات مختلف اما به نوعی بارز خاموشهستند و پذیرنده اتفاقی كه برای آنها میافتد. طوری رفتار میكنند كه انگار جز مورد پسند بودن و دیده شدن نباید انتظاری از آنان داشت. این روش گام موثری برای باز كردن و مطرح كردن مساله در سطح جامعه خواهد بود. البته اگر این زنان نیز حق دفاع و سخن گفتن بیشتری داشته باشند و تدافع ایجاد نكنند. ● تغییر فضای كارگردانهنگامی كه پروانه ساخت فیلم دعوت صادر شد، در اولین خبرهای این فیلم اعلام شد كه این فیلم فضای شهری دارد و با بقیه آثار حاتمیكیا متفاوت است. البته نمیتوان گفت آثار این كارگردان شبیه هم هستند هر چند كه تاكنون به جز - به رنگ ارغوان- تمام آثارش درباره جنگ و مردان و زنان آن بوده است.این تفاوت فضا اینك با دیدن فیلم دعوت خود را بیش از همه نشان میدهد. فیلم دعوت در تهران میگذرد، در خیابانهای بالا و پایین آن، در خانههای بزرگ و كوچك آن، در میان زنان و مردان جوانی كه همه اینها در دو مكان به هم میرسند؛ مطب یك خانم دكتر زنان و زایمان و یك خانم دكتر مسوول سونوگرافی.فضای شیك این دو مطب گاه با وضعیت اقتصادی مراجعانشان كاملا در تضاد است. ● حضور شخصیتهایی ناآگاه؟این تغییر البته در شخصیتها هم رخ داده است. پیش از این نگاه حاتمیكیا به زنان كاملا احترامآمیز بوده است و آنان انگیزهبخش، تسلیدهنده، عشق و پشت و پناه مردان رزمنده بودند. اما آنان حضور داشتند تا تكمیلكننده جنبهای دیگر از وجوه این مردان بزرگ باشند. این بار خبری از مردان رزمنده نیست و خود زنان محور اصلی هستند، البته نه زنان رزمنده، زنانی از داخل جامعه. ولی دردناك است كه در طول فیلم میفهمیم باز هم نگاه به آنان از جنس دوم است. ۳ زن اول كاملا از قضیه باردار شدن خود بیخبر هستند. طوری هم رفتار میكنند انگار این یك اتفاق یكطرفه است و آنان از <نانی كه همسرشان در دامنشان گذاشته است> بیخبر هستند. حال فرق ندارد این زن یك بازیگر باشد با جایگاه ویژه تحصیلاتی و اقتصادی یا زنی فقیر و كارگر یك خانه. زنی بازیگر (مهناز افشار) به شدت در تلاش است تا خود را در جایگاهش تثبیت كند و این قضیه در هر لحظه حضور در محل فیلمبرداری از سوی همكار مرد (محمدرضا شریفینیا) به او یادآوری میشود.به او تاكید میشود <شیدا صوفی> شدن آسان است، اما ماندن سخت. این زن در تلاش است كه در این حرفه بماند. اما مرد، مرد همراه زندگیاش <سیامك انصاری> ۴ سال برای پدر شدن صبر كرده است و اینك كه <شیدا> مادر شده اصلا دوست ندارد این موقعیت را از دست بدهد.<شیدا> كاملا خود را بیاطلاع از نحوه باردارشدنش میداند و در این باره بارها بحث میكند كه پس حق من درباره بچهدار شدن چه میشود. او میخواهد سقوط كند اما شوهر مانع میشود. این پرسش مطرح میشود كه آیا كل ماجرا امكانپذیر است. اصلا از زنی در این حد اجتماعی اینگونه برخورد با مساله باردار شدن صحیح است و اصلا مگر خود او كه اینقدر نگران این مساله است، نباید مراقب باشد و پیشگیری كند.این اتفاق در اپیزود بعدی هم رخ میدهد. زن و مرد جوانی - سحر جوزانی و محمدرضا فروتن - برای پول درآوردن از شهرستان به تهران آمدهاند، درآمد آنها از خدمتكاری و تخلیه چاه است. حالا بچهدار شدهاند، زن كه اتفاقا خیلی هم زبر و زرنگ است و دست بزن دارد و با هر ماجرایی شوهرش را به خنده و شوخی یا جدی میزند، خود را از باردار شدن بیخبر میداند و در این ماجرا تنها مرد را مقصر میداند.خب باز هم سوال اینجا است اگر زن اینقدر نگران است چرا مراقبت و پیشگیری نكرده است؟ درباره طبقه او هم فقط باید به كلاسهای پیش از ازدواج اشاره كرد. البته در ۳ شخصیت زن دیگر فیلم این اتفاق نیفتاده است و سهپنجم باقیمانده فیلم مسیر منطقی خود را طی میكند.● موقعیتهای باورنكردنی اما مبتنی بر تحقیقباید پذیرفت كه توانایی حاتمیكیا در خلق موقعیتها باورنكردنی و متفاوت است. او چه در <آژانس شیشهای> چه در <به نام پدر> و در دیگر فیلمهایش موقعیتهایی را مطرح كرده كه داستانی ولی بر مبنای واقعیت بوده است. این اتفاق در این فیلم هم رخ داده است. نقش گروه تحقیق در این زمینهها هم كاملا بارز است به خصوص در بخش چهارم و پنجم. خانم دكتری،<كتایون ریاحی>،كه هر روز فرزندان بسیاری را در درون مادر به آنها از پشت دستگاه سونوگرافی نشان میدهد، خود باردار نمیشود. او به دنبال تخمك میگردد و زنی زیبا و همسر مرده این درخواست را عملی میكند.بحثهای مذهبی و فقهی، اخلاقی و شرعی در زمینه بچهدار شدن و نحوه سقط با موجزترین جملات و در سرعتی بسیار به بیننده منتقل میشود.حضور گروه تحقیق در نشان دادن كنشهای زنی - مریلا زارعی - كه سالها باردار نمیشده و به همین دلیل از همسرش جدا شده و حالا فهمیده كه باردار است كاملا موفق بوده است. اما چرا این توجه، اطلاعات و آشنایی در دو بخش اول رخ نداده خود پرسشی است كه اساس فیلم را در آن قسمتها دچار مشكل میكند. البته حاتمیكیا در این فیلم به نظرات گروه تحقیق، مادرانی كه نسخههای این فیلم را در مراحل مختلف دیدهاند، توجه كرده كه این اتفاقی مهم است.● بازیگران؛ بودن یا نبودن؟حضور <مهناز افشار>، <محمدرضا فروتن>، <مریلا زارعی>، <گوهر خیراندیش>، <پژمان بازغی>، <مهتاب كرامتی>، <لیلا اوتادی> و <آناهیتا همتی> بازیگران درجه اول، در كنار ستارههای درجه یك و دو در این فیلم به چشم میخورد. هرچند اپیزودی كه <پژمان بازغی> و <لیلا اوتادی> بازی كردند از داخل فیلم حذف شد. دلیل آن هم طولانی بودن زمان فیلم عنوان شد. آخر فیلم هم كه قرار بود نتیجهگیری باشد حذف شده است. در این صحنه <مهتاب كرامتی> در هیئتی عارفانه و سفیدپوش نوزادان را برای خانوادهشان میآورد. حذف این قسمت بهترین اتفاقی بوده كه میتوانست برای فیلم بیفتد تا پایان هر بخش را تماشاگران خود بتوانند حدس بزند و هركس نظر خود را داشته باشد. اینگونه جمیع نظرات دربر گرفته شده است. این فیلم هر قدر حضور خوب و موفقی برای <كتایون ریاحی> و <آناهیتا همتی> است اما بیشتر از همه جلوهگاه هنر بازیگری <مریلا زارعی> و <گوهر خیراندیش> و توانایی <حاتمیكیا> در پرداخت شخصیتهایی است كه میشناسد. او آدمهایی از طبقه سنتی <سیده خانم> و شوهرش را میشناسد همانطور كه آدمهایی مانند همسر <بهار> را میشناسد؛ این شناختن در فیلم بسیار خوب درآمده است. مطلب مرتبط: نوشتن روی شیب تند كوه گردآورى: گروه فرهنگ و هنر سيمرغ /culture منبع: www.aftab.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 646]