تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866378511


پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: BUD21st February 2007, 03:18 PMدكتر رفتن هم بر خلاف ظاهر سادهاش راه و روش خود را دارد كه كوچكترين اشتباهي در آن ممكن است باعث يك عمر پشيماني شود. با خودتان ميگوييد ديگر يك دكتر رفتن كه اين حرفها را ندارد. اتفاقا اين هم يكي از آن كارهايي است كه هنوز كه هنوز است خيليها از پس انجامش درست بر نميآيند. در اين شماره توصيهها و نكاتي به شما يادآوري ميشود تا از اين به بعد دكتر رفتنتان راحتتر و بافايدهتر باشد. بعضي نكات ممكن است بديهي به نظر برسند ولي اكثرشان را هميشه فكر ميكنيم كه ميدانيم، در حالي كه در خيلي از زمينههايش اطلاعات كافي نداريم، يا مثلا بعضيها فكر ميكنند اگر ميروند دكتر حتما بايد معجزه بشود يا دكتر چيزهاي عجيب غريب بگويد. در صورتيكه ساده و سر راستشاين است كه پيش دكتر ميروي، دردت را ميگويي و او درمانت ميكند. چه دردهايي را جدي بگيريم؟ علائم شايع و وضعيتهايي كه در صورت ادامه پيدا كردنشان بايد به سلامتيتان شك كنيد و خودتان را به اولين دكتر مناسب برسانيد. سرفه: از علائم سرماخوردگي است، مگر اينكه همراه با خلط خوني باشد يا به حدي شديد باشد كه ايجاد تنگي نفس كند. در اين صورت بايد به چيزهاي ديگر هم فكر كرد. در بين علائم سرماخوردگي معمولا سرفه علامتي است كه ديرتر از همه خوب ميشود. توصيه ميكنيم اگر بقيه مشكلات حل شد و سرفه باقي ماند، به همان پزشك اول اعتماد كنيد و مجددا به او مراجعه كنيد. دل درد به تنهايي علامت خطرناكي نيست ولي اگر با اسهال شديد يا يبوست طولانيمدت، سفت شدن شكم، تهوع يا بياشتهايي همراه باشد، حتما بايد به صورت اورژانسي به پزشك مراجعه كنيد. ولي اگر با كمي دلپيچه، نفخ، اسهال خفيف يا علائم سرماخوردگي همراه باشد، ميتوانيد با فرصت و تأمل بيشتر به پزشك مراجعه كنيد. سر درد اگر همراه با علامت ديگري مثل تپش قلب است، به صورت مزمن و طولانيمدت شما را آزار ميدهد، با مسكنهايي نظير استامينوفن ساده آرام نميشود، فشار خون بالايي داريد، يا به هر حال از سردردهاي معمولي و گهگاه كه با استراحت رفع ميشوند، نيست، حتما به پزشك مراجعه كنيد. گلو درد ديفاژي (ناتواني در قورت دادن) و اُدينو فاژي (گلو درد هنگام قورت دادن) با گلودرد سرماخوردگي فرق دارد. اگر يكي از اين دو علامت را بدون علائم سرماخوردگي داريد حتما به پزشك مراجعه كنيد. شايد خيلي خطرناك باشد و شايد هم نباشد. چقدر پول بدهيم قيمتهاي مصوب براي سال1385 در تهران به اين شرح است؛ با عنايت به اين نكته كه اين مبالغ براي شهر تهران است و در هر شهرستان هيأت مديره نظام پزشكي همان شهرستان تصميم ميگيرد (معمولا كمي كمتر از تهران). کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند در ضمن اكثر پزشكان، مبالغي كمتر را دريافت ميكنند. در همين تهران هم منطقه با منطقه فرق ميكند. پايينشهر معمولا قيمتها كمتر است و در بالاشهر بيشتر. دكتر دكتر كه ميگن همينه؟ اينها اصطلاحات و عناوين پزشكي هستندكه بعضيهايشان را هم دكترها روي تابلويشان مينويسند و ياد گرفتن آنها خالي از لطف نيست. استاجر يا كارآموز: دانشجوي رشته پزشكي در سالهاي پنجم و ششم دانشگاه كه معمولا صبح تا ظهر در بيمارستانهاي دولتي ديده ميشود. مشغول علمآموزي است. انترن يا كارورز: يك سال و نيم آخر رشته پزشكي يعني از آغاز سال هفتم، دانشجويان به اين نام شناخته ميشوند. تقريبا تمام كارهاي بيماران در بيمارستانهاي دولتي بر دوش كارورزان است. بيشتر در كشيكهاي شب رؤيت ميشوند. پزشك عمومي: دوره هفت و نيم الي هشت ساله را طي كرده و فارغالتحصيل شده است. تقريبا بر تمام بيماريها اشراف دارد و از همه چيز سر در ميآورد. رزيدنت: پزشك عمومي بوده است. در امتحان دستياري كه چند برابر كنكور مشكل است شركت كرده، قبول شده و مشغول تحصيل براي دريافت مدرك تخصص است. طول دوره دستياري 3 تا 7 سال است. يك رشته كوتاهتر و يك رشته طولانيتر. متخصص: تعدادي از تخصصها احتياج به توضيح ندارند؛ مثل گوش و حلق و بيني (ENT)، چشمپزشكي، پوست، زنان و زايمان، داخلي، جراحي، اطفال، بيهوشي و روانپزشكي و ارتوپدي، ولي برخي از تخصصها جديدتر هستند. طب ورزش، بيشتر به مراقبت و تغذيه ورزشكاران، آسيبهاي ورزشي، فيزيولوژي ورزشي و مسائل مربوط به آنها ميپردازد. طب كار، بيشتر در مورد آسيبهاي شغلي و ناشي از محيط كار و مسائل مربوط به آن است. طب اورژانس، رشتهاي است كه متخصصين آن در مورد برخورد با بيماران اورژانس و پايدار كردن شرايط آنها و در نهايت معرفي به متخصص نهايي جهت تكميل درمان تجربه دارند. طب سنتي هم رشتهاي است كه به تازگي تأسيس شده و قرار است فارغالتحصيلان اين رشته به طب و درمان سنتي با داروهاي گياهي و روشهاي كهن آگاهي داشته باشند. رشتههاي قديمي هم هستند كه شايد شناخت كمتري نسبت به آنها داشته باشيد. پاتولوژي يعني تخصص آسيبشناسي و كاربرديترين فعاليت آنها كه جامعه ميشناسد، فعاليتهاي آزمايشگاهي است. يك نمونه را زير ميكروسكوپ ميبينند و تشخيص ميدهند كه بيماري چه بوده است. اورولوژي شناخت بيماريهاي مربوط به مجاري ادراري – تناسلي است. پزشكي قانوني، رشتهاي است كه بر خلاف نظر عموم فقط به تشريح و كالبدشكافي جنازهها نميپردازد، بلكه در سمشناسي، معاينات قانوني و مواردي از اين قبيل نيز كاربرد دارد. راديولوژي هم علم عكس و سونوگرافي و سيتي اسكن و امآرآي و غيره است. فلوشيپ: نسبت فلوشيپ به فوق تخصص، مثل رزيدنت است به تخصص. يعني فلوشيپ متخصص يك رشته است كه مشغول تحصيل در يكي از گرايشهاي همان تخصص براي دريافت مدرك فوقتخصص است. كهنسالترين دانشجويان كشور، فلوشيپها هستند. به اختصار به آنها فلو نيز ميگويند. فوقتخصص: اين اصطلاح به معني همان فوقمتخصص است. در واقع در اين مرحله مدرك و شخص صاحب مدرك، يكي ميشوند. آخر پزشكي همين مرحله است. البته كلمه «پروفسور» بيشتر جنبه احترام دارد و به برخي از بزرگان علم پزشكي در سراسر جهان اطلاق ميشود كه ما ايرانيها هم چند تايي داريم مثل پروفسور سميعي كه چهره ماندگار هم شد. بيشترين رشتههاي فوقتخصصي در تخصص داخلي گنجانده شده است؛ هم به دليل وسعت اين علم و هم به دليل بيماريهاي گوناگون و متعدد كه بيشتر بيماران را شامل ميشوند. طبيب محرم اسراره... خيليهايمان با اين كه خيلي بزرگ شدهايم و به قول معروف واسة خودمان كسي هستيم، هنوز كه هنوز است تو مطب دكتر مثل بچهها رفتار ميكنيم، يا با گيجبازي و عجله و خيلي چيزهاي ديگر مانع ميشويم كه دكتر بتواند تشخيص درست بدهد يا تجويز درست بكند. اينها نكاتي است كه در مطب و بعد از آن بايد رعايت كنيم تا دكتر رفتنمان مفيد باشد. خوددرماني نكنيد اينكه باباي دوست شما با خوردن فلان قرص، كمر دردش خوب شده است دليل نميشود كه شما براي برطرف شدن سردردتان همان قرص را مصرف كنيد. معمولا اين خوددرمانيها نه تنها نتيجهاي ندارد، بلكه درمان را براي پزشك سختتر ميكند. شما كه آخرش بايد برويد پيش پزشك. اين كار را اول انجام دهيد. به جوانيتان رحم كنيد. به پزشك عمومي مراجعه كنيد بيماري شما نياز به متخصص ندارد، مگر اينكه پزشك عمومي صلاح بداند. در نود و خردهاي درصد موارد، بيماري چيز خاصي نيست كه پزشك عمومي از آن سر در نياورد. شايد به نظر شما بيماريتان خيلي شديد و حاد باشد و نياز به اقدام تخصصي داشته باشد. ولي اينجا نظر شما اصلا مهم نيست. با مراجعه به پزشك عمومي كه دمدستتر است و ويزيت كمتري هم ميگيرد، در وقت و پول خود صرفهجويي كنيد. در ضمن اگر نياز به ويزيت و مشاوره متخصص باشد، پزشك عمومي بهتر از شما ميداند كه بايد به متخصص ارتوپدي مراجعه كنيد يا متخصص روماتولوژي، و به مشاوره جراح نياز داريد يا متخصص خون. به همين دليل آواره و در به در اين مطب و آن مطب نميشويد. در بيشتر كشورهاي پيشرفته كه براي يك قران دو زار هم حساب و كتاب دارند و منافع اقتصادي بيماران و كشور در نظر گرفته ميشود پزشكان متخصص حق ندارند بدون معرفينامه و برگه ارجاع پزشك عمومي يا پزشك خانواده، بيماري را ويزيت كنند. چيزي جا نيندازيد دكتر كف دستش را بو نكرده است كه شما ممكن است به فلان دارو حساس باشيد. شايد به نظر شما مهم نباشد ولي مهم است! حتي اگر دارويي كه قبلا مصرف كردهايد و به آن حساسيت نشان دادهايد براي بيماري ديگري تجويز شده است و امروز دكتر آن را براي شما تجويز نكند ممكن است داروي جديدتان با آن دارو در يك خانواده باشند و يا اصلا ربط آنها به هم فقط حساسيت شما به هر دو باشد و هيچ ربطي به هم نداشته باشند. مثلا در صورت ابتلا به بيماري فاويسم، هم به خوردن باقلا حساس هستيد، هم به داروهاي ضدمالاريا و هم كوتريموكسازول و تعدادي داروهاي بيربط ديگر! كار از كار نگذرد مراجعه زود به پزشك باعث ميشود هم به داروهاي كمتري نياز داشته باشيد، هم طول دوره بيماريتان كوتاهتر شود. آنقدر صبر نكنيد كه غوره حلوا شود، بعد به پزشك مراجعه كنيد. خيلي از بيماريها خودشان خوب نميشوند، حتي اگر شما اينگونه فكر كنيد. عقلتان به چشمتان نباشد نه كراوات آقاي دكتر قرار است براي شما معجزه كند و نه در و ديوار گچبريشده و لوستر چهل چراغ مطب ميتواند درد شما را درمان كند. تجملات و لوكسبازيهاي آنچناني بيشتر به درد هتلها و رستورانها ميخورد تا مطب پزشك. بيننده بايد عاقل باشد. گول آدرس مطب را نخوريد پزشكي كه در شمال شهر طبابت ميكند با پزشكي كه در جنوب شهر فعاليت ميكند هر دو از يك دانشگاه مدرك گرفتهاند. هر دو كتابهاي يكساني را خواندهاند و در امتحانهاي مشابهي شركت كردهاند. تنها تفاوت آنها ممكن است در نرخ ويزيت باشد. لازم نيست از اين طرف شهر بكوبيد به آن طرف برويد كه بايد بروم پيش فلان دكتر تا خوب بشوم. همه چيز را يكجا بگوييد اگر دردتان يكي نيست (يعني چند تا است) همه را با هم بگوييد. نه اينكه يكي را بگوييد، وقتي دكتر شروع كرد به تجويز دارو، يكي ديگر يادتان بيايد. چند دقيقه بعد هم يكي ديگر را بگوييد. يكي دو تا را هم فاكتور بگيريد و اصلا نگوييد. اولا كه شايد دردهايتان به هم مربوط باشد و علائم مختلف يك بيماري باشد و با شرح حال بهتر گفتن بتوانيد به تشخيص پزشك كمك كنيد. ثانيا شايد براي دو تا مشكل شما، دارويي باشد كه هر دو مشكل را با هم حل كند. مثلا به جاي اين كه قرص پزودوافدرين براي احتقان بيني و شربت دكسترومتورفان براي سرفه مصرف كنيد، ميتوانيد شربت دكسترومتورفان – پي را براي هر دو استفاده نماييد. گول تابلوها را نخوريد تابلويي كه روي آن نوشته شده است: «داخلي، اطفال، پوست» يا «اعصاب، گوش و حلق و بيني، غدد» يا تابلوهاي مشابه همگي متعلق به پزشكان عمومي هستند. اصلا مگر كسي ميتواند دو، سه يا چهار تا تخصص داشته باشد؟ اگر به توصيه پزشك عمومي نياز به مشاوره يا ويزيت متخصص پيدا كرديد حواستان جمع باشد به پزشكي كه روي تابلوي مطبش نوشته متخصص يا فوق تخصص... مراجعه كنيد. بعضي تابلوها هم به فلان دانشگاه خارجي يا چيزي شبيه آن اشاره دارد. هر كس در خارج از كشور درس خوانده لزوما باسوادتر نيست. بسياري از دانشگاههاي خارجي، حتي در كشورهاي اروپايي و پيشرفته سطح علمي پايينتري نسبت به دانشگاههاي وطني دارند. داروهايتان را مجددا با پزشك هماهنگ كنيد پزشكان كه به خط خوش معروف هستند، داروخانهها هم كه الزامي براي استفاده از نسخهپيچهاي باسواد و بامهارت ندارند. اگر ميخواهيد به جاي مترونيدازول، مبندازول مصرف نكنيد، پس از دريافت داروهايتان حتما آنها را به پزشك تجويزكننده نشان بدهيد. اتفاق است ديگر، شايد دارويتان عوضي بود! داروخواري نكنيد به خدا دارو، غذا نيست. قرار نيست معده شما با دارو پر شده و گرسنگيتان برطرف شود. اگر مرغ و گوجه فرنگي و گوشت و برنج گرانتر از دارو است دليل نميشود داروخواري كنيد. برويد محله نارمك، همه چيز ارزان است. اصولا پزشكي كه با داروهاي كمتر بتواند شما را خوب كند، باسوادتر و بهتر از كسي است كه صد جور دارو به شما ميدهد، بلكه يكي تأثير كند. اگر ديديد يك پزشك براي هر بيمار صد قلم دارو تجويز ميكند، جوگير نشويد و همه جا برايش تبليغ كنيد كه فلان دكتر خيلي خوب است. اصلا هم اينطور نيست. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند در تجويز دخالت نكنيد «دكتر جون آمپول زياد بده. پنيسيلين هم نوشتيد؟ من تا پنيسيلين نزنم خوب نميشم. سرم لازم نيست؟! اگر ممكن است به جاي شربت قرص بديد. آموكسيسيلين فايده ندارد قوي ترش رو بديد.» اينها نمونههايي از جملاتي است كه نبايد بگوييد. شايد دكتر به روي شما نياورد و هر چه هم ميخواهيد بنويسد تا شما راضي باشيد. ولي اصلا از دخالت شما خوشش نميآيد. مطمئن باشيد. اينكه ناراحت ميشود يك طرف، اينكه اگر خوب نشديد و يا حتي بدتر هم شديد تقصير خودتان است، همان طرف. آخر پنيسيلين به چه درد سرماخوردگي ويروسي ميخورد، غير از اينكه شما را ضعيفتر ميكند! به فضولها بگوييد «به تو چه؟» آن پزشك بيچاره كه بعد از ديپلم حداقل 8 سال درس خوانده و يك شب در ميان كشيك داده و كتابهاي هزاران صفحهاي خوانده و امتحان داده، حتما بيشتر از همسايه و پسرعمو و دخترخاله و رفقا سواد دارد. اگر يكي گفت: «اين دارو خيلي ضعيفت ميكنه!» و يا «اينكه روش نوشته چشمي، چه ربطي به گوش داره؟» يا «اين كه شربت ضدسرفه است، روي خارش پوست تأثيري نداره!» شما بگوييد من به حرف پزشكم گوش ميكنم. از اين مطب به آن مطب فرجي نيست داروهاي پزشك اول را كامل مصرف كردهايد و نتيجه نگرفتهايد كه حالا دوره افتادهايد به هر مطب سري ميزنيد؟ به فرض هم كه مصرف كردهايد، همان پزشك اول بهتر ميتواند براي شما تصميم بگيرد و داروي جديد تجويز كند. اين طرف و آن طرف رفتن غير از طولاني كردن بيماري و خستگي براي شما سود ديگري ندارد. دردي نيست كان را دوا نباشد رشتههاي فوق تخصصي داخلي كه بيشتر با آنها سر و كار پيدا ميكنيد و احيانا اساميشان را روي تابلوي دكترها ميبينيد، اينها هستند: روماتولوژي: بيماريهاي التهابي مفاصل، خيلي از زانو دردها و كمر دردها و... كه همه فكر ميكنند معالج اين دردها «ارتوپد» است بايد توسط يك «روماتولوژيست» درمان شوند. البته روماتولوژي گستردهتر از اين است. بيماريهاي عروق و نيز راسكوليتها، لوپوس و خيلي چيزهاي ديگر هم مربوط به روماتولوژي هستند. خون و انكولوژي: انكولوژي علم سرطانشناسي است (البته به زبان ساده). خون هم كه يعني خون بيماران. بيماران يك پزشك فوق تخصص خون، شامل تالاسميها، هموفيليها، مبتلايان به آنميها (كم خوني) و انواع بيماران سرطاني هستند. غدد: عنوان كامل اين گرايش، فوقتخصص بيماريهاي غدد درون ريز و متابوليسم است. هر چي غده در بدن هست و بيماريهاي مربوط به آنها، مربوط به اين گرايش است؛ از پانكراس و ديابت تا تيروئيد و گواتر و كمكاري تيروئيد و پركاري تيروئيد و همچنين رشد و چاقي و لاغري و پرمويي و اختلالات قاعدگي و غيره. گوارش: كلمات كليدي عبارتاند از مري، معده، اثنيعشر،كبد، رودهها و آندوسكوپي. ريه يا بيماريهاي تنفسي: البته «بيماريهاي تنفسي» صحيحتر و «ريه» معروفتر است. بيماريهايش هم مشخص است؛ آسم و برونشيوليت و آمبولي ريه و... قلب و عروق: كلمات كليدي: سكته، سيسييو، آنژين صدري، نوار قلب، دعا كنيد، متأسفانه، خوشبختانه، اكوكارديو گرافي، تست ورزش، ترك سيگار. نورولوژي:شناخت بيماريهاي اعصاب كه «داخلي اعصاب» هم گفته ميشود. هم با جراحي مغز و اعصاب فرق ميكند و هم با «اعصاب و روان». جراح مغز و اعصاب يك فوقتخصص از گرايشهاي تخصص جراحي عمومي است. متخصص اعصاب و روان هم يعني روانپزشك، كه بيمارانش را طيف گستردهاي از افراد شامل ميشوند؛ از افسردهها و مبتلايان به بيماري وسواس تا اسكيزوفرنها و سايكوتيكهاي خطرناك. نفرولوژي: علم شناخت بيماريهاي كليه است. كليه و هر چيزي كه به آن مربوط است. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اندر آداب دوا درمان حتما كه نبايد چيزي گير آدم بيايد. مگر بقالي است كه چون ويزيت دادهايد چيزي بگيريد. شايد پزشك فقط شما را نصيحت كند؛ مثلا بگويد: «قد شما طبيعي است. به افزايش قد فكر نكنيد.» يا فقط رژيم غذايي خاصي را تجويز كند: «اينها را نخور، اينها را بخور. دارو هم نميخواهد.» يا فقط چند توصيه داشته باشد: «آب نمك غرغره كن. پشت موتور نَشين كه پيشانيات باد بخورد.» به هر حال، موارد زير چيزهايي است كه در سر و كار داشتن با دكتر تعريف ميشود. الف- نسخه در صورت احتياج به دارو، براي شما تجويز ميشود. حتما داروها را تا آخر استفاده كنيد. اينجا صرفهجويي هنر نيست. تازه اگر نصفش را بخوريد نصفش باقي ميماند و بعدها تحريك ميشويد كه خوددرماني كنيد. عواقب اين كار هم به عهده خودتان است. ب- درخواست آزمايش / عكس / اقدامات تشخيصي ديگر عكس، سيتي اسكن، امآرآي، آزمايش و هر اقدام تشخيصي ديگر را حتيالامكان در مراكز معتبر و مورد قبول پزشك انجام دهيد كه مجبور به تكرار آنها نباشيد. حتيالامكان عكس سيتي و امآرآي را با گزارش راديولوژيست نزد پزشك ببريد. ج- گواهي گواهي ولادت، گواهي استعلاجي، گواهي فوت و هر چه با «گواهي ميشود...» شروع شود، با مهر و امضاي پزشك، يك مدرك قانوني است كه از آن ميتوان در دادگاه استفاده كرد. تقاضاي گواهي دروغ نكنيد، زيرا پزشك را در تنگناي اخلاقي قرار ميدهيد. اگر شما در يك شهر ديگر در آن تاريخ به صورت اتفاقي و در مقام دفاع از خود يك چاقو در شكم بنده خدايي كه حالا ديگر نيست كرده باشيد و پزشك به شما گواهي بدهد كه در آن تاريخ ويزيت شدهايد و به علت ابتلا به بيماري، بستري يا تحتنظر بودهايد، شما ميتوانيد خود را از طناب اعدام برهانيد و پزشك را دچار عذاب وجدان كنيد. د- معرفينامه نامهاي است كه پزشك به وسيله آن شما را معرفي ميكند به يك پزشك ديگر، به بيمارستان جهت بستري، به پدر و مادرتان و بــه جــامـعـه بـشـري. معرفينامه، نامهاي است براي معرفي. همين! همشهری سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 856]
صفحات پیشنهادی
پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن
21 فوریه 2007 – پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن-BUD21st February 2007, 03:18 PMدكتر رفتن هم بر خلاف ظاهر سادهاش راه و روش خود را دارد كه كوچكترين اشتباهي ...
21 فوریه 2007 – پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن-BUD21st February 2007, 03:18 PMدكتر رفتن هم بر خلاف ظاهر سادهاش راه و روش خود را دارد كه كوچكترين اشتباهي ...
اين درد را دوا نيست
21 فوريه 2007 – پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن-BUD21st February 2007, 03:18 ... لازم نيست از اين طرف شهر بكوبيد به آن طرف برويد كه بايد بروم پيش فلان .
21 فوريه 2007 – پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن-BUD21st February 2007, 03:18 ... لازم نيست از اين طرف شهر بكوبيد به آن طرف برويد كه بايد بروم پيش فلان .
..:: مشاعره ::.. - واضح
دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن؟ pareparvaz511st October 2010, 05:12 PMدردیست غیر مردن کان را دوا نباشد پس من چگونه گویم ...
دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن؟ pareparvaz511st October 2010, 05:12 PMدردیست غیر مردن کان را دوا نباشد پس من چگونه گویم ...
یار از غم من خبر ندارد گویی
بی هنر پیچ پیچ صبر ندارد که بسازد به هیچ salirezam29th September 2010, ... را دوا نباشد پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن؟ pareparvaz511st October 2010, .
بی هنر پیچ پیچ صبر ندارد که بسازد به هیچ salirezam29th September 2010, ... را دوا نباشد پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن؟ pareparvaz511st October 2010, .
آخرین سخن مثنوی...
بر شام خوبرویان واجب وفا نباشد * * * ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفا کن دردیست غیر مردن کانرا دوا نباشد * * * پس من چگونه گویم کین درد رادواکن در خواب دوش پیری ...
بر شام خوبرویان واجب وفا نباشد * * * ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفا کن دردیست غیر مردن کانرا دوا نباشد * * * پس من چگونه گویم کین درد رادواکن در خواب دوش پیری ...
روسیه پنجاه سالگی اسپوتنیک را جشن می گیرد
18 سپتامبر 2010 – بی هنر پیچ پیچ صبر ندارد که بسازد به هیچ salirezam29th September 2010, ... را دوا نباشد پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن؟ pareparvaz511st ...
18 سپتامبر 2010 – بی هنر پیچ پیچ صبر ندارد که بسازد به هیچ salirezam29th September 2010, ... را دوا نباشد پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن؟ pareparvaz511st ...
بيماري فاويسم را جدي بگيريم
پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن 21 فوريه 2007 – چه دردهايي را جدي بگيريم؟ .... مثلا در صورت ابتلا به بيماري فاويسم، هم به خوردن باقلا حساس هستيد، هم به داروهاي ...
پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن 21 فوريه 2007 – چه دردهايي را جدي بگيريم؟ .... مثلا در صورت ابتلا به بيماري فاويسم، هم به خوردن باقلا حساس هستيد، هم به داروهاي ...
قبل از جراحی بینی، پیش روانپزشک بروید
پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن 21 فوريه 2007 – در صورتيكه ساده و سر راستشاين است كه پيش دكتر ميروي، دردت را ... و حلق و بيني (ENT)، چشمپزشكي، پوست، ...
پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن 21 فوريه 2007 – در صورتيكه ساده و سر راستشاين است كه پيش دكتر ميروي، دردت را ... و حلق و بيني (ENT)، چشمپزشكي، پوست، ...
نحوه اجراي يك برنامه تحت داس فاكس پرو در ايكسپي
پس از منتفي شدن مسابقات اميدهاي آسيا؛ زير ۲۱سالههاي كاتارو ... خطيب موقت نماز جمعه تهران: حضور ... نرم افزار PhoneTrayDialup · پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن ...
پس از منتفي شدن مسابقات اميدهاي آسيا؛ زير ۲۱سالههاي كاتارو ... خطيب موقت نماز جمعه تهران: حضور ... نرم افزار PhoneTrayDialup · پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن ...
فایل های Pdf
اگه راه حلی پیدا کردی ما رو خبر کن:D mehdiaz658th April 2007, 05:48 AMسلام دوست عزيز شما مي تونيد با نرم افزار PDF To .... پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن ...
اگه راه حلی پیدا کردی ما رو خبر کن:D mehdiaz658th April 2007, 05:48 AMسلام دوست عزيز شما مي تونيد با نرم افزار PDF To .... پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها