واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > بازار مالی - آل اسحاق می گوید: استقلال بانک مرکزی یعنی عوامل سیاسی را نتوانند در نحوه تقسیم منابع بانک مرکزی دخالت دهند. سید ابراهیم علیزاده: یحیی آل اسحاق، وزیر اسبق بازرگانی که این روزها بیشتر در کسوت رییس اتاق بازرگانی تهران نقدها و سخنان کارشناسی خود را در مورد موضوعات اقتصادی روز مطرح می کند، این بار در مورد استقلال بانک مرکزی به سوالات خبرنگار خبرآنلاین پاسخ داد. متن کامل این گفت وگو را می خوانید: *به نظر شما حضور رییس جمهوری در مجامع تصمیم گیرنده امور مربوط به بانک مرکزی خدشه ای به استقلال بانک مرکزی وارد می کند یا نه؟ ببینید ابتدا باید استقلال بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را تعریف کنیم و ببینیم تقویت بانک مرکزی به معنای چیست و حضور دولت در نظام بانکی را هم باید تعریف کنیم. اگر این کلید واژه ها درست تعریف نشوند، برداشت های متفاوتی از آن ها می شود. در مورد مسئله استقلال بانک مرکزی باید بگویم این یعنی بانک مرکزی توانایی و اقتدار لازم برای اعمال سیاست های پولی و مالی خود در حوزه اقتصاد را داشته باشد. از آن طرف در مورد دولت هم باید توجه داشت که اگر حاکمیتی در حوزه اقتصاد هست، باید دولت بتواند در حوزه بانکی آن حضور داشته باشد. این دو موضوع را بعضی ها در تعارض می بینند و ما در تعامل می بینیم. به عبارتی اگر این واژه ها درست تعریف شوند، کاملا در تعامل هستند. یعنی حضور دولت در بانک مرکزی؛ در مجمع بانک مرکزی که مجمع سهامداران است، حرف درستی است و دولت باید در این مجمع که سالی یک بار آن هم برای تصویب حساب ها و عملکرد بانکی تشکیل می شود حضور داشته باشد، اما بانک مرکزی یک نهاد دیگری به نام شورای پول و اعتبار هم دارد که این شورا مسوولیت سیاست گذاری، نظارت و کنترل را دارد و اجراییات سیاست های پولی و بانکی در شورای پول و اعتبار هستند. بنابراین ما اگر می خواهیم بانک مرکزی را تقویت کنیم، باید بیشترین توجه را به اقتدار و حضور فعالان اقتصادی، نهادهای علمی ـ اقتصادی و نخبگان اقتصادی در شورای پول و اعتبار داشته باشیم نه در مجمع. چرا که مجمع سالی یک بار تشکیل می شود و آن هم برای تصویب حساب هاست. در این مورد مقداری جابه جایی شده است. باید اصل اقتدار بانک مرکزی را تعریف کرد؛ اقتدار بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران یک مقوله به اقتضاء و متناسب با کشور خودش است نه اقتضائات مثلا کشور سوئد. *این سخنان یعنی برای استقلال بانک مرکزی باید بیشتر به شورای پول و اعتبار توجه کرد؟ به عبارتی باید آنجا تقویت شود. فرایند، امکانات، استقلال و قدرت اجرایی آن، توان نفوذ و ضابطه مند بودن شورای پول و اعتبار باید تقویت شود. *شما فکر می کنید در واقعیت هم وضعیت این گونه است که اقدامات و حیطه اختیارات شورای پول و اعتبار از مجمع بیشتر باشد که نگاه ها و تاکیدها به سمت شورای پول و اعتبار باشد؟ ببینید اصلا موضوعات این دو فرق می کند. مجمع فقط حساب ها را تصویب می کند. تنها نکته ای که وجود دارد در مدیریت آن است که رییس بانک مرکزی را چه کسی تایید و عزل کند. اگر عزل رییس بانک مرکزی دست نظامات سیاسی باشد، مشکل ایجاد می کند، این را باید یک کاری کرد. حالا می خواهد در قالب مجمع یا در قالب شورای پول و اعتبار باشد. اما در حوزه اجرایی و مدیریتی همه آن استقلالی که می خواهیم امکانش در قانون شورای پول و اعتبار وجود دارد و علاوه بر این، زمینه تعامل بین دولت و مردم و نهادها نیز می تواند در قالب شورای پول و اعتبار و با پررنگ و مقتدر کردن آن فراهم شود. *مگر در حال حاضر عزل رییس کل بانک مرکزی با رییس جمهوری نیست و رییس جمهوری نمی تواند این کار را کند؟ حالا این موضوع در مجلس است و در حال شکل گیری است. * اما سوال من این است که مگر اکنون این گونه نیست که رییس جمهوری می تواند رییس کل بانک مرکزی را عزل کند؟ چرا دیگر. این باید برگردد به گونه ای که دیگر این مشکل پیش نیاید. این به معنای این نیست که بخش خصوصی بیاید در حساب های بانک مرکزی دخالت کند. اکنون ایراد این است که بخش خصوصی و اقتصاددان ها در تصویب حساب های بانک مرکزی دخالت کنند که دولت می گوید سهام دار هستم و در تقسیم سود باید مشارکت کنم که این حرف درست است اما از آن طرف این حرف هم درست به حساب می آید که این مسئله جزء اقتدار و استقلال بانک مرکزی است. این ها مقداری قاطی شده است. *بخش خصوصی در این مورد پیشنهاد خاصی به مجلس شورای اسلامی نداده است؟ در بخش خصوصی حداقل نظر ما این است که ما باید اقتدار و استقلال بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را حتما داشته باشیم و به نظرمی رسد در قالب شورای پول و اعتبار اگر تغییر شکل و فرایند رخ دهد، حتما این امکان پذیر است. *آن وقت در آن شورای پول و اعتبار دیگر رییس جمهوری نباید حضر باشد که به استقلال آن هم خدشه ای وارد نشود؟ دیگر آن بحث دیگری است. اقتدار در فرایند اجراییات بانک مرکزی است. یعنی اینکه بانک مرکزی بتواند سیاست های پولی خود را عملا اجرا کند و ضمانت اجرا داشته باشد. به منزله این است که بانک مرکزی بتواند در نظام های بانکی سایر بانک ها دخالت کند و بتواند در فرماندهی بخش پولی کشور نقش اساسی داشته باشد و عوامل سیاسی را نتوانند در نحوه تقسیم منابع بانک مرکزی دخالت دهند. *یعنی اگر رییس جمهوری هم در تصمیم گیری ها، وجود داشت اما عوامل سیاسی تاثیرگذار نباشند؟ چرا شما می خواهید بحث را سر یک نقطه خاص ببرید؟ موضوع اشتباه شده است. بحث این نیست که در مجمع باید رییس جمهوری باشد یا نباشد، اصلا آن نیست. من می گویم جایگاه مجمع نیست. مجمع سالی فقط یک بار تشکیل می شود و حساب ها را تصویب می کند. اگر این اقتدار را می خواهیم باید از طریق شورای پول و اعتبار پیگیری شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 364]