واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > کثیریان، کیوان - کیوان کثیریان مرهم؛ بازگشت داودنژادبالاخره علیرضا داود نژاد به زندگی برگشت. تو گویی "کما"یی که سالها گریبان فیلمساز استخواندار سینما را گرفته بود، دست از سرش برداشته و رفته است. "مرهم" با پرداختی ساده و ساختاری منسجم و به دور از حشو و زوائد، به دل می نشیند آنچنان که انگار نفسی که از " نیاز" تا به حال بند آمده دوباره دارد چاق می شود. داود نژاد فیلمش را به جمع کوچکی از منتقدان و کارگردانان نشان داد و در نهایت راضی از رضایت بقیه رفت تا خاطرات بد دو دهه گذشته را به فراموشی بسپرد. "تیغ زن" ، "هوو"، "هشت پا" ، "ملاقات با طوطی" و "بچه های بد" ، به هر دلیل و با هرتوجیهی که ساخته شده باشند در شان خالق "نیاز" نبودند و با آن نگاه تروتازه، انسانی و بی رنگ وریا فاصلهای بعید داشتند. اما خوشبختانه انتظارحسرتبار برای بازگشت داوود نژاد از کما به دو دهه نرسید. "مرهم" از فیلم های متوسط داوود نژاد همچون "بهشت از آن تو"، "مصائب شیرین" و"عاشقانه" یک سر و گردن بالاتر می ایستد تا خیالمان راحت شود و خودمان را تسلی دهیم که انگار خود داوود نژادهم دراین دو دهه مترصد ساختن یک فیلم خوب بوده ولی به هر دلیل فرصت دست نداده. "مرهم" بدون شک فیلم امروز است. دغدغه های این روزهای سه نسل، راحت و بدون ادا و اطوار روی پرده آمدهاند و آدمها واقعی و قابل لمسند، روابط درست و باورپذیر است و داوود نژاد هم نخواسته چیزی را به رخ بکشد. فیلم، حد نگهدار و به قاعده از آب در آمده و بازی ها هم طبق معمول اغلب آثار داوودنژاد، عموما خوب است. نسل جوان طغیانگر، آزادیخواه اما پریشان، آشفته، سرگردان وعصبی این روزها، به نسل مادربزرگ ها خیلی بیشتر از آنکه گمان می کند نیازمند است و تنها با پناه آوردن به آن نسل آرام، غمخوار و نگران می تواند آرامش و امنیت را تجربه کند. این مضامین بیآنکه توی ذوق بزند در "مرهم" حضور دارد. هفدهمین فیلم داوود نژاد، از مخاطب همراهی و همدلی می گیرد و این امتیاز کمی نیست. بازگشت داودنژاد برسینمای ایران مبارک باشد! کیفر قربانی شدنمیدانم آنها که حکم به اکران " کیفر" - آخرین ساخته حسن فتحی - در این برهه از زمان دادند، چه کسانیاند و نمی دانم چقدر دلشان با سینمای سالم و مردم پسند بوده است. اما این را می دانم که حتی اگر فرض را بر بیغرضی و بی مرضی شان بگذاریم، بسیار بدسلیقه و مخرب عمل کردهاند. سال گذشته "دربارهالی..." که می توانست الگویی برای سینمای سالم، اندیشمند و بفروش در سینمای ایران باشد را ابتدا قربانی "اخراجی ها " و سپس قربانی شرایط خاص پس از انتخابات سال گذشته کردند. امسال نیز "کیفر" که می تواند الگویی برای سینمای استاندارد بدنه باشد واستقبال مناسب مردمی را هم ازآن خود کند، اینگونه با اکران در بدترین زمان ممکن، قربانی می شود. استدلال آنها که چنین تصمیمی گرفتهاند را درک نمی کنم ولی این را میدانم که در سینمای ما، دولت میتواند با حمایت یا قطع حمایت خود تعیین کننده باشد. اگر قرار است "کیفر" که هم خوش ساخت است، هم قصه دارد و هم از کیفیت حرفه ای کاملا قابل قبولی برخوردار است، زمین بخورد و صدا هم از کسی درنیاید، حق بدهید تصورکنیم مدیریت سینما با همراهی شورای صنفی نمایش و سینما داران، حمایت خود را تنها به فیلمهایی اختصاص میدهند که این روزها نام مبتذل و سخیف را برازنده خود می بینند. والا چه دلیلی میتواند وجود داشته باشد که فیلمی با قابلیتهای "کیفر" با شروع جام جهانی فوتبال - که یقینا روی فروش سینماها تاثیر منفی می گذارد - ناگهان اکران شود. اگر مدیریت دولتی سینما مدعی است بنا دارد از سینمای سالم واستاندارد حمایت کند، "کیفر" بی شک نمونه روشن آن است. البته جوایز داوران بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر و نادیده گرفتن "کیفر" نشان داد مقصود آنان از سینمای استاندارد و مطلوب، تفاوت عمده ای با فیلمهایی نظیر "کیفر" دارد. اگر منظور معاونت سابق سینمایی از سینمای آرمانی فیلمی چون "آتش سبز" بود، ظاهرا معاونت فعلی نیز "ملک سلیمان" را آرمانی میداند و عجبا که هردو قسم این فیلم ها مورد توجه مردم نیستند. تشخیص اینکه فیلم سالم و استاندارد تجاری کدام است و حمایتها باید از چه جنس سینمایی انجام شود هنری است که ظاهرا این روزها کمتر مدیری به آن مجهز است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 484]