واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نمایشگاه کتاب کارکرد فروشگاهی دارد گفتوگو با محمد جواد جزینی؛ نویسنده و مدرس داستاننویسی

محمدجواد جزینی متولد 1344 اصفهان است.کارشناسی ادبیات فارسی را از دانشگاه شهید بهشتی گرفته و همچنین دوره «نویسندگی داستان کوتاه» را گذرانده است.او طراح استاندارد مهارتی داستاننویسی و مدیر نخستین هنرستان داستاننویسی ایران بوده است. نقد و تدریس داستان نویسی، پانزده سال مسئولیت آموزش داستان نویسی حوزه هنری، سردبیری مجله ادبیات داستانی، دبیری انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، داوری چندین دوره انتخاب کتاب سال و.... از فعالیتهای وی است و از جمله آثار او میتوان به مجموعه داستانهای «ای لب یس وار»، «خداحافظ قهرمان» و «تابستان پرماجرا» و مجموعه مقالات « داستان از حاشیه تا متن» و .... اشاره کرد. به تاز گی مجموعه داستانی از شما منتشر شده است. درباره این کار تازه توضیح دهید. مجموعه «کسی برای قاطر مرده گریه نمیکند» را نشر ققنوس منتشر کرد.این کتاب سالها در اداره کتاب ارشاد ماند، تا بالاخره با حذف چندین داستان اجازه نشر گرفت. مجموعه شامل بیست و یک داستان کوتاه است که همگی از کارهای نوشته شده تا سال 84 است.تعدادی از این داستانها مثل« سه راه مرگ »، « باران به دهانش میبارد» و «کسی برای قاطر مرده گریه نمیکند»روایتی از جنگ است. آدمهایی که در میان تضادهای خودشان و پیرامونشان سرگردانند. داستانهای دیگر مجموعه مثل «سگ کشی»، «سرباز و قمقمه خالی»، «مرد و پروانه»، «ماه روز و کبوتر»، «یک شب در خانه پری» و...درونمایهای اجتماعی دارند. برخی منتقدان درباره این کتاب گفتهاند که داستانهایش خیلی تلخ است، نظر شما دراین باره چیست؟ تلخ یا شیرین بودن داستان به ذائقه خواننده برمی گردد. من خودم و پیرامونم را محاکات میکنم. در جهانی که من در آن زندگی میکنم، همین خشونتها و تلخیها جریان دارد. ممکن است این تلخی از عادات ما برای خواندن داستانهایی که همیشه با پایان خوش تمام شدهاند سرچشمه گرفته باشد و البته ممکن است گاهی هم نویسنده چنین سرانجامی را تصویر کند. در نمایشگاه کتاب امسال چند کار تازه دارید؟ اگر همه آثار در دست چاپ به نمایشگاه برسد، گمان میکنم ده تایی بشود.در نشر ثالث با کتاب«ریختشناسی داستانهای مینیمالیستی»، در نشر ققنوس با مجموعه داستان «کسی برای قاطر مرده گریه نمیکند»، در نشر«نیلوفرسپید» با کتاب سه جلدی «آشنایی با گونههای داستان پلیسی» و«آشنایی با گونههای داستان کودک» و«آشنایی با گونههای داستان رئالیسم جادویی»، در نشر امیر کبیربا مجموعه مقالات «خرم خونین جاودانه» و مجموعه داستانهای«آن سفیدی» و«آب، باد، آتش» ، در نشر هزاره کتاب (چاپ سوم)«الفبای داستان نویسی» و در نشر سوره مهر با کتاب«نجیب»(چاپ پنجم ). تاثیر نمایشگاه کتاب ، به نظرم بسیار کمرنگ است. دلیلش هم این است که تلقی دستاندرکاران برگزارکننده نمایشگاه بیشتر به نیت اداره یک فروشگاه بزرگ کتاب نزدیک است تا نمایشگاهی که در آن رخدادهای بزرگ فرهنگی اتفاق بیفتد سالهاست سرگرم پژوهشی درباره داستانهای مینی مالیستی بودهاید، این پژوهش در چه مرحله ای است؟ کتاب «ریختشناسی داستانهای مینیمالیستی» را نشر ثالث در دست انتشار دارد. دراین پژوهشگونه شناختی تلاش کردهام بستر فکری و فلسفی «مینیمالیسم» را معرفی کنم. سوابق نشان میدهد ایرانیها اغلب هنگام مواجهه با پدیدههای ادبی، به دو شیوهای افراطی برخورد کردهاند. یکی پذیرش آن با آغوش باز و کاملا خوشبینانه و دیگری نکوهش گرانه و بدبینانه. این کتاب کوشیدهاست بدون برخورد تجویزی به بررسی تحلیلی پدیده «مینی مالیسم» بپردازد و روشن کند که این شیوه هنری چیست، از کجا آمده، چگونه شکل گرفته و در چه چیزی تحول ایجاد کرده است. همچنین تلاش کردهام به برخی خطاهای رایج در معرفی داستانهای مینیمالیستی بپردازم. از آنجا که گونه داستانهای مینمالیستی در برخی موارد با دیگر گونههای داستانهای خیلی کوتاه اشتباه گرفته میشود، گونههای دیگر داستان کوتاه کوتاه« فلش فیکشن»(داستانک)، «اسکچ»(طرح واره)، «میکرو فیکشن» (داستان ریزه ها)و... را معرفی کردهام تا تفاوت آنها با داستان مینیمالیستی روشن شود. من اعتقاد دارم چه بپذیریم چه نه، تخطی از آداب داستان کوتاه سنتی، کم کم عمومیت بیشتری پیدا میکند. حالا دیگر کمتر مجله یا روزنامهای را پیدا میکنیم که در حاشیه یا متن آن، به این گونه آثار نپرداخته باشد. حتی کتابهای منتشر شده تالیف و ترجمه هم گویای همین نکته است که اقبال از این شیوه کوتاه نویسی، بسیار چشمگیر است اما این اقبال تا چه اندازه بر شناخت درست و عمیق و نیازها استوار است؟ فقط ارزنده ترین گونههای ادبی میتواند در برابرنیازهای متغیر خواننده ادامه حیات بدهد و این نکته به طور استثنایی درمورد« مینی مالیست»صادق است که هدفش ارضای سلیقه زمانه خود است. به همین دلیل ممکن است این اشتیاق و اقبال عمومی به سرعت تحلیل برود.

در خبرها بود که یک مجموعه 10 جلدی آموزشی را در دست چاپ و نگارش دارید، دراین باره توضیح دهید. کتاب «آشنایی با گونههای داستان کوتاه »در واقع یک مجموعه 10 جلدی است که نشر «نیلوفر سپید»آن را منتشر میکند که دو جلد آن تاکنون منتشر شده،( داستان های« پلیسی» کودک و نوجوان«مینی مالیستی») که بهزودی جلدهای« داستان سیال ذهن»،« داستان اقلیمی» و « داستان مدرن » و منتشر میشود. جلد اول شامل دو مقاله پژوهشی است با عنوان «ریختشناسی داستانهای پلیسی». کوشیدهام علاوه بر معرفی خاستگاه فکری و فلسفی گونههای داستانی، آرای مخالفان و موافقان را بازگو کنم. نیتم هم بیشتر بررسی تحلیلی ساختار داستانهای مینیمالیستی و پلیسی بوده است. یعنی چه؟ یعنی میخواهد برای مخاطب روشن کند که شیوههای داستانی چیست؟ این شیوهها از کجا آمدهاند؟ چهگونه شگل گرفتهاند؟ و... در جلد دوم« آشنایی با داستان کودک و نوجوان» کوشیدهام بهرغم همه اختلاف دیدگاهها ،تعریف روشنی از«ادبیات کودک و نوجوان» ودرپی آن «داستان کودک و نوجوان»ارئه کنم . دربخشهای بعد ویژگیهای داستان کودک و نوجوان را برشمردهام و به موضوع هایی چون عنصر موضوع در« داستان کوتاه کودک یا نوجوان» و نقش تعلیمی بودن این گونه داستانی اشاره کردهام .در فصلی با عنوان«مروری بر کتابشناسیهای تخصصی داستان کودکان و نوجوان در ایران» به معرفی و تحلیل منابع و ماخذ تخصصی کتابهای تئوری درباره داستان کودکان و نوجوان پرداخته شده است. در جلد سوم آشنایی با داستانهای«رئالیسم جادویی»که درواقع ژانرهای مشهورادبیات داستانی جهان محسوب میشود، علاوه بر معرفی خاستگاه فکری و فلسفی آن، آرای مخالفان و موافقان را بازگو میکنم. من اعتقاد دارم چه بپذیریم چه نه، تخطی از آداب داستان کوتاه سنتی، کم کم عمومیت بیشتری پیدا میکند. حالا دیگر کمتر مجله یا روزنامهای را پیدا میکنیم که در حاشیه یا متن آن، به این گونه آثار نپرداخته باشد. شما سالها تجربه آموزش داستاننویسی داشته اید، ارزیابی شما از این تجربهها چیست؟ من پانزده سال مسئول آموزش داستان نویسی حوزه هنری بودم.این تجربه در سالهای نخست محدود بود به بررسی آثار رسیده اما بعدها به یک مرکز آموزش حضوری و غیرحضوری تبدیل شد. این مجموعه آموزشی هم از جهت عمر و هم از جهت گستردگی بی بدیل بود . بسیاری از داستان نویسان امروز چه بگویند چه کتمان کنند ، نخستین تجربههای نویسندگیشان را از اینجا شروع کردند. این مجموعه حالا در چه مرحله ای است؟ متاسفانه با تغییر مدیریت در حوزه هنری این مجموعه سالهاست تعطیل شده. از هنرستان داستان نویسی بگویید. هنرستان داستان نویسی از دل همان تجربهها در آمده بود. سالها طول کشید که استاندارد داستان نویسی را نوشتم و با تلاش فراوان به تصویب آموزش و پرورش رسید.(همینجا باید بگویم که اگر یاری و علاقه آقای محمدعلی زم نبود این هنرستان راه نمیافتاد) و اینچنین شد که ما در میان کشورهای آسیایی صاحب نخستین هنرستان داستان نویسی شدیم. بهزودی نمایشگاه کتاب برگزار میشود، تاثیر نمایشگاه بر وضعیت ادبیات داستانی را چگونه ارزیابی میکنید؟ تاثیر این نمایشگاه به نظرم بسیار کمرنگ است. دلیلش هم این است که تلقی دستاندرکاران برگزارکننده نمایشگاه بیشتر به نیت اداره یک فروشگاه بزرگ کتاب نزدیک است تا نمایشگاهی که در آن رخدادهای بزرگ فرهنگی اتفاق بیفتد. شما نگاه کنید به برنامههای به اصطلاح جنبی، هم از جهت انتخاب موضوعها و هم از جهت آدمها. همان چیزهایی که در طول سال وزارت ارشاد در خانه کتاب برگزارمیکرده دوباره برگزار میکند. کدام موضوع مهم ادبی یکساله اخیر توی این نمایشگاه طرح میشود؟کدام همفکری با اهالی قلم انجام میشود. کدام موانع نشر کتاب و سیاستها نقد میشود. هیچ کدام.پس چطور من باید به برگزاری این فروشگاه کتاب خوشبین باشم. آیا شما شرکت میکنید؟ من هم مثل خیلی از علاقهمندان به کتاب به نمایشگاه میروم.کتابهای تازه را میبینم. تا وسعم برسد کتاب میخرم و دوستانم را هم ملاقات میکنم. بخش کتاب و کتابخوانی تبیان منبع: تهرانامروز/ نسترن صادقی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 906]