تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 29 بهمن 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه دیدید که مردی باکی ندارد که چه می گوید و چه درباره اش گفته می شود،چنین ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

زومکشت

فرش آشپزخانه

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1860420318




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آمریکای لاتین در کشاکش جنگ جهانی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
آمریکای لاتین در کشاکش جنگ جهانی
استاد دانشگاه بوینس آیرس وقوع اتفاقات اخیر در سرتاسر جهان را نشانه‌هایی از جنگ جهانی دانست که می‌تواند جنگ جهانی سوم را رقم بزند.

خبرگزاری فارس: آمریکای لاتین در کشاکش جنگ جهانی



به گزارش خبرنگار دفتر منطقه‌ای خبرگزاری فارس در آمریکای لاتین، «خورخه بئینستین» استاد کرسی آزاد «جهانی‌سازی و بحران» در دانشگاه‌های «بوینوس آیرس»، «کوردوبا» (آرژانتین) و «هاوانا» (کوبا) و همچنین مدیر مرکز پیش‌بینی و مدیریت سیستم‌ها مطلبی با عنوان «آمریکای لاتین در کشاکش جنگ جهانی» در سایت تحلیلی خود منتشر کرده است. وی در ابتدای مطلب خود با اشاره به وقوع جنگ‌های متعدد در جهان و گسترش حضور نظامی قدرت‌های امپریالیستی در تمامی قاره‌ها، این امر را وقوع یک جنگ جهانی دیگر دانسته که مهم‌ترین رهبران جهان نیز نسبت به آن واکنش نشان داده‌اند. این کارشناس مسائل سیاسی در بخش دیگری از تحلیل خود آمریکای لاتینی‌های مترقی را که بر پایه بحران‌های حکومتی رژیم‌های نئولیبرالی بنا شده‌اند مورد ارزیابی قرار داده و افزوده است: این کشورها با اقدامات مداخله‌جویانه‌ای روبرو هستند که اقتصاد و نظم سیاسی آن‌ها را تحت تاثیر قرار داده است. وی همچنین آورده است که استراتژی آمریکا پیرامون 3 محور بزرگ در گردش بوده که محور فراآتلانتیکی و محور فراپاسیفیکی که علیه همگرایی روسی- چینی فعالیت می‌کند که موتور اتحاد اوراسیایی می‌باشد و سپس محور آمریکای لاتینی که با هدف استعمار دوباره منطقه صورت می‌گیرد. «بئینستین» همچنین عنوان کرده که آمریکای لاتین برای آمریکا همچون حیاط خلوتی جهت استعمار دوباره به نظر می‌رسد، در آنجا به عنوان مثال ذخایر نفتی ونزوئلا (اولین ذخایر نفتی جهان) 20 درصد از کل میزان جهانی و حدود 80 درصد از ذخایر جهانی لیتیوم (در یک مثلث زمینی که شامل شمال شیلی، آرژانتین و جنوب بولیوی می‌شود) موجود می‌باشد که برای صنعت آینده اتومبیل الکتریکی ضروری است، ذخایر گاز و نفت شیل جنوب آرژانتین و ذخایر آب شیرین آبخوان گوارانی میان برزیل، پاراگوئه و آرژانتین هم وسوسه برانگیز هستند. وی در بخش دیگر رسیدن «اوباما» به ریاست جمهوری آمریکا را سرآغاز حمله‌ انعطاف‌پذیر فتح آمریکای لاتین دانست و افزوده است که مجموعه‌ای از فشارها، مذاکرات، بی‌ثبات‌سازی‌ها و کودتاها راه‌اندازی شدند؛ کودتاهای نرم موفقیت‌آمیز در هندوراس و پاراگوئه، تلاش برای ایجاد بی‌ثباتی در اکوادور، آرژانتین، برزیل و ونزوئلا (که در حال ایجاد یک مداخله نظامی نیز در آن می‌باشند)، و حتی تلاشی جاری برای پایان دادن به مذاکرات گروه چریکی کلمبیا و رام کردن کوبا، بخشی از استراتژی استعمار دوباره را تشکیل می‌دهند. مشروح این تحلیل در زیر می‌آید. جنگ جهانی در اواسط ماه مارس سال جاری میلادی (اسفند 93) ایالات متحده آمریکا جهشی کوانتومی در اقدامات متخاصمانه خود علیه ونزوئلا انجام داد، و همچنین تمرینات نظامی متعددی در کشورهای همسایه روسیه تحت عنوان عملیات «استقامت آتلانتیک» صورت داد، برخی از این عملیات‌ها در حدود 100 کیلومتری «سن پترزبورگ» انجام شدند؛ علاوه بر این، گزارشات پیرامون حمله جدید دولت «کیف» علیه منطقه «دنباس» شدت یافته‌اند، گردش ناوهای جنگی سازمان ناتو در دریای سیاه افزایش پیدا کرده، جنگ‌های قدیمی امپریالیستی در عراق و افغانستان ادامه دارند و در پی آن با عبور از لیبی، حمله به سوریه نیز اضافه شد ... و خیلی اتفاقات دیگر. امپریالیسم به وضوح و به طرز فاجعه‌باری در حال گسترش حضور نظامی خود می‌باشد و این کار را از طریق گسترش عملیات‌های خود در تمامی قاره‌ها انجام می‌دهد، ما در واقع در یک جنگ جهانی کامل قرار داریم؛ نه رسانه‌های ارتباط جمعی بزرگ و نه مهم‌ترین رهبران بین‌المللی این مسئله را به صورت عمومی اعلام نکرده‌اند، تمامی آنها طوری صحبت می‌کنند که گویی در دوران صلح زندگی می‌کنیم، تنها در معدود مواردی برخی از آنها می‌آیند و در مورد خطر وقوع یک جنگ جهانی یا منطقه‌ای هشدار می‌دهند. یکی از این موارد استثنا، هشدار پاپ فرانسیسکو می‌باشد که اعلام کرد در حال حاضر در مقابل یک جنگ جهانی سوم قرار داریم که از تمام طرفین در حال گسترش می‌باشد، وی بدون اینکه به رقبا یا طرفین اشاره‌ای کند، فقط با زبانی گیج کننده و مذهبی که از ویژگی‌هایش می‌باشد اشارات مبهمی به «حرص و طمع» و «منافع نامشروع» کرد.  هر ماه شاخصه‌ای اعلام می‌شود که بیانگر وقوع یک رکود جهانی شدیدتر و گسترده‌تر از سال 2009 می‌باشد؛ کاپیتالیسم که توسط قطب امپریالیسم آغاز شده با سرعت فراوانی به یک سیستم غارت تبدیل شده که در آن باز تولید نیروهای مولد کاملا تابع منطق انگلی می‌باشد؛ نخبگان نظام امپریالیسم و ماهواره‌های آنها نیاز دارند که منابع طبیعی و بازارهای محیطی را تا سرحد مرگ به کار گیرند تا به این ترتیب سود سیستم تولیدی مالی منحط خود را حفظ کنند. روندهای جهانی رکود اقتصادی هر روز به طور متفاوتی نمود پیدا می‌کند از جمله نوسانات قیمت مواد اولیه، به عنوان مثال نفت که کلید اصلی اقتصاد جهانی می‌باشد و رکود صنایع استخراجی آن (که شو رسانه‌ای پیرامون نفت شیل معجزه‌آسا نتوانسته تاثیرات آن را پنهان سازد) با کاهش تقاضای بین‌المللی ترکیب شده و در حال حاضر اتفاق افتاده است؛ علاوه بر این، ضربات احتکاری و ژئوپلیتیکی، بازارها را به فضاهای بی‌ثباتی تبدیل کرده و اقدامات کوتاه مدتی که در آنها صورت می‌گیرد نیز عدم قطعیت را تحمیل می‌کنند. گرایش به اقدامات کوتاه مدت انحصاری هژمونیک موجب افزایش بسته‌های تکنولوژیک غارتگر می‌شود از جمله استخراج معدن روباز، شکستگی‌های هیدرولیکی (روشی برای شکستن لایه‌های سنگی در زیرزمین که بیشتر برای استخراج گاز طبیعی به کار می‌رود) یا کشاورزی بر پایه تغییر ژنتیکی که همراه با عملیات‌های سیاسی و ارتباطات صورت می‌گیرد که سیستم‌های اجتماعی را تنزل می‌دهند و هدفی جز تغییر آنها به فضاهای بی‌دفاع جهت غارت ندارند. خوش‌بینی اقتصادی دوران رونق نئولیبرالی منجر به بدبینی رکود سکولار شده که در حال حاضر توسط متخصصان و کارشناسان بزرگ مورد تبلیغ قرار می‌گیرد؛ آنها اشاره می‌کنند که نجات سرمایه‌داری از راه اقتصاد محکوم به تحمل رکود و رشدهای قابل اغماض به دست نمی‌آید، بهتر است که بیش از این در مورد چنین موضوعات غم‌انگیزی صحبت نکنیم. بنابراین جنگ در مرحله اول آغاز شده، اقدامات نظامی مرکز زمین را در بر گرفته‌اند، هر روز به ما نوعی نبرد، کشتار صورت گرفته توسط نیروهای عادی یا مزدوران، بمباران و تهدید به حمله‌ای را ارائه می‌دهند که در اروپای شرقی، آسیا، آفریقا یا آمریکای لاتین به وقوع می‌پیوندد. رسانه‌های ارتباط جمعی ما را از این نوع خبرها بمباران می‌کنند اما با این وجود هیچ کس در مورد جنگ جهانی صحبتی به میان نمی‌آورد. همه چیز طوری اتفاق می‌افتد که گویی جنگ از پیش در حال شکل‌گیری بوده اما همچون یک سخنرانی مبهم، غیر قابل فهم بوده است. اما به این ترتیب، قدرت‌های فوق‌العاده انسان‌های مذاکره کننده در دهه 1990 مستقل نبودند بلکه در داخل، درون یک شبکه پیچیده‌ از قدرت شریک بودند (سیاستمداران، اصحاب رسانه، نظامیان و غیره) و به طور کلی طبقه حاکم بر جامعه به حساب می‌آمدند و همچنین استقلال ظاهری نظامیان، دیدن شبکه‌های مافیایی سود و منفعت را برای ما دشوار می‌کند؛ در شبکه‌های مذکور، مرزها بین اعضا محو شده و از بین می‌رود. نخبگان دوران نئولیبرال از تغییرات قاطعانه‌ای رنج برده‌اند، جهش‌هایی را تجربه کرده‌اند که آنها را به طبقه کاملا منحط شده تبدیل ساخته که هر بار فقط قادرند به نیروهای بی‌رحم و به منطق جنگ بپیوندند. بنابراین به نظر نمی‌رسد که  بخش نظامی به تنهایی موجب بروز جنگ می‌شود، بلکه نخبگان نظام امپریالیست نیز نظامی می‌شوند، آنها دیگر با پیشنهاد استفاده بیشتر از خشونت دیگران را اغوا نمی‌کنند، در حال حاضر فقط ایجاد رعب و وحشت کرده و با سلاح‌های خود تهدید می‌کنند و آنها را مورد استفاده قرار می‌دهند. آمریکای لاتین مترقی درون این فضای جهانی باید آمریکای لاتینی‌های مترقی را مورد ارزیابی قرار دهیم که بر پایه بحران‌های حکومتی رژیم‌های نئولیبرالی بنا شده‌اند. قیمت‌های جهانی خوب مواد اولیه طی قرن گذشته به همراه سیاست‌های مهار اجتماعی فقرا به آنها اجازه داد که حکومت نظام‌های موجود را مجددا تنظیم کنند. در برخی از این موارد، نخبگان کاپیتالیست توسعه یافته و طبقات متوسط تقریبا در تمامی آنها رونق پیدا کرد. دولت‌های مترقی با فرض اینکه اقتصادهای بهتر به آنها اجازه می‌دهد از لحاظ سیاسی بر بخش‌های مذکور برتری یابند فریب خوردند اما همان طور که قابل پیش‌بینی بود، برعکس این موضوع اتفاق افتاد، طبقات متوسط در حالی که ترقی می‌یافتند، با تفاخر به افراد پایین دست می‌نگریستند و اوهام ارتجاعی بورژوازی‌های خود را در سر می‌پروراندند، به سوی راست گرایش پیدا می‌کردند. توضیح این مسئله ساده است، از آنجایی که اصول نظام، محافظت شده (و حتی تقویت شده) هستند و هسته انتقادی آنها منجر به افراطی‌گری نخبه‌گرایی درنده‌خوی آنها می‌شود و البته چنین کاری را از طریق مسیر طراحی شده توسط ایالات متحده آمریکا (و غرب به طور کلی) انجام می‌دهند، در نتیجه زنجیره‌ای از خرده فرهنگ‌های نئوفاشیسیتی به وجود می‌آید که از بالا به سوی پایین، از مرکز به سمت بورژوازی‌های حاشیه و از خودشان به سوی طبقات متوسط می‌رود. در ونزوئلا، برزیل یا آرژانتین طبقات متوسط سطح زندگی خود را بهبود می‌بخشیدند و به طور همزمان رای آنها به سوی نامزدهای حزب راست قدیمی یا تجدید قوا شده گرایش پیدا می‌کرد. مبارزه ناتمامی میان دولت‌های مترقی شکل گرفت که نظام‌های کاپیتالیست محلی را قابل اداره و احزاب راست وحشی را رام می‌کردند و چنین کاری را از طریق دزدی‌های بزرگ و در هم شکستن فقرا انجام می‌دادند. گرایش به ترقی و پیشرفت از لحاظ سیاسی با این حزب راست غیر مسئول درگیر بود و اصول اقتصادی آن نیز قابل احترام بود، آن دسته از احزاب چپ که تسلیم پذیری آن را در مقابل قوانین بازی کاپتیالیسم مورد انتقاد قرار می‌دادند تهدید می‌کرد و همچنین آنان را به بازی دادن حزب راست متهم می‌کرد. در واقعیت، گرایش به ترقی یک بازی به نفع نظام و نهایتا حزب راست بود که همیشه به لطف میانه‌روی در شرایط بازگشت به دولت به سر می‌برد، این بازی به سود حیله‌گری کاملا احمقانه افراد مترقی نیز بود که اغلب موفق می‌شدند که چپ‌گراهای چاپلوس را به عنوان همقطار بپذیرند و وسواس آنها برای بازی ندادند حزب راست (و پیوستن به نظام) کاملا تابع بازتولید کشور بورژوازی و در نتیجه راست منفور می‌باشد. در حال حاضر بازی رو به ضعف می‌رود، مترقیان حاکم با ریتم‌های مختلف و سخنرانی‌های متنوع خسته کننده به خاطر رکود اقتصادی جهانی و مداخله‌جویی رو به رشد ایالات متحده آمریکا در حال از دست دادن فضای سیاسی هستند، در موارد مختلفی مشکلات مالیاتیشان آنها را به سوی تنظیم هزینه‌های عمومی (این مورد به هیچ وجه شامل کاهش سودهای فوق‌العاده ناشی از گروه‌های اقتصای متمرکز نمی‌شود)،  پذیرش انهدام صنعت استخراج معادن عظیم یا اعمال تدابیری که تمرکز درآمدها را آسان کند سوق می‌دهند. در برزیل، دولت دوم «دیلما روسف» رئیس‌جمهور این کشور، یک نئولیبرال اصیل را برای رهبری سیاست اقتصادی قرار داد که به وسیله یک حزب راست پیش رونده به حاشیه رانده شد، یک اقتصاد در حال نوسان میان رکود و بحران اقتصادی و یک مداخله آمریکایی که هر بار بیشتر فعال می‌شود. در اروگوئه دولت جدید «تاباره باسکز» چهره‌ای کاملا محافظه کارانه از خود نشان می‌دهد و در شیلی رئیس‌جمهور «میشل باچلت» نیاز ندارد که بیش از حد به حزب راست نزدیک شود، زیرا پس از عوام‌فریبی انتخاباتی خود اعلام کرد که سیاست‌ دولت قبلی را ادامه می‌دهد و در نتیجه با پشت سر گذاشتن سردرگمی اولیه، خصومت اعضای مهم چپ‌گرا و جنبش‌های اجتماعی را به ارث خواهد برد. در آرژانتین هسته مستحکم کشاورزی- معدنی صادرکننده مالی و گروه‌های صنعتی صادر کننده متمرکز بیش از هر زمان دیگر در رفاه می‌باشند، در حالی که دخالت آمریکا شدت می‌یابد و بازی دست‌نشانده‌های سیاسی را به سوی شکست حزب راست افراطی هدایت می‌کنند. در ونزوئلا انتقال ابدی به سوی سوسیالیسمی که آمدنش هرگز پایان نمی‌رسد نتوانسته بر کاپیتالیسم غلبه کند، با وجود اینکه عملکرد آن موجب آشفتگی می‌شود اما به این ترتیب صحنه یک تراژدی بزرگ را به وجود می‌آورد. در حال حاضر فقط به نظر می‌رسد که بولیوی از این بهمن نجات می‌یابد، زیرا بخش اعظمی از تغییرات اجتماعی تاریخ مدرن خود را بدون تحمل توسعه نیافتگی کاپیتالیست صورت داده اما مجددا آن را با پیوستن به توده‌های پنهان تنظیم می‌کند و اقدامی که نظام پرونیسم طی 1945 تا 1955 در آرژانتین انجام داد را هزاران برابر می‌کند (به هر حال این موضوع ناشی از تغییرات درون چارچوب منطقه‌ای- جهانی نمی‌باشد). در آمریکای لاتین ما شاهد یک روند بحرانی بسیار عمیق هستیم که در آن مترقیان رو به افول با نئولیبرال‌های کاملا تخریب شده همگرا می‌شوند، همانند آنچه که در کلمبیا یا مکزیک رخ داده و سناریوی مشترک فقدان مشروعیت قدرت سیاسی، پیشرفت گروه‌های اقتصادی غارتگر و فعالی هر چه بیشتر امپریالیسم را موجب می‌شود. لازم است عناصر امیدوار کننده به این سناریو اضافه شوند زیرا بدون آنها نمی‌توانستیم آنچه که در حال وقوع می‌باشد را درک کنیم. در ذیل این ترفندهای سیاسی، تجارت‌های سریع و هیستری فاشیستی، اعتراضات مردمی گسترده، حضور مداوم چپ‌گراهای پذیرفته نشده توسط نظام (فراتر از ویژگی‌های حدودا تعدیل یافته یا افراطی آنها) و حضور شورش‌های ابتدایی یا قدرتمند ظاهر می‌شوند (مانند کلمبیا). نه آواهای فریب‌دهنده مترقیان و نه سرکوب نئولیبرالی نتوانسته‌اند چنین اوهامی را به طور کامل ناپدید کرده و به حاشیه برانند. واقعیت آمریکای لاتین که استراتژیست‌های امپریالیسم را نگران‌می‌سازد این است که می‌ترسند آن چیزی که آنها به عنوان یورش اجتناب ناپذیر علیه منطقه از آن یاد می‌کنند، بتواند خشم شورش قاره‌ای را بر انگیزد، در این حالت بهشت تجارت‌های بزرگ  می‌تواند به یک باتلاق تبدیل شود که کل نظام را در خود فرو می‌برد. ژئوپلیتیک امپریالیسم، اتحادها و استعمارها به نظر می‌رسد که استراتژی ایالات متحده آمریکا پیرامون 3 محور بزرگ گردش می کند؛ محور فراآتلانتیکی و محور فراپاسیفیکی که علیه همگرایی روسی- چینی فعالیت می‌کند که موتور اتحاد اوراسیایی می‌باشد. و سپس محور آمریکای لاتینی که با هدف استعمار دوباره منطقه صورت می‌گیرد. آمریکا تلاش می‌کند منطقه وسیعی از سرزمین آسیا و توسعه روسی اروپایی آن را به فضایی از هم گسیخته با مناطق پر هرج و مرج بزرگی تبدیل کند که هدف غارت و بهره‌کشی قرار بگیرد. منابع طبیعی و البته نیروی کار این سرزمین‌ها، کانون اصلی توجه را به خود اختصاص می‌دهد، در بیضی استراتژیکی که خلیج فارس و حوضه دریای خزر را می‌پوشاند و تا روسیه گسترش یافته ، 80 درصد ذخایر جهانی گاز و 60 درصد نفت جهان وجود دارد و در چین نیز چیزی بیش از 230 میلیون کارگر صنعتی زندگی می‌کنند (حدود یک سوم از میزان کل جهانی). آمریکای لاتین برای آمریکا همچون حیاط خلوتی جهت استعمار دوباره به نظر می‌رسد، در آنجا به عنوان مثال ذخایر نفتی ونزوئلا (اولین ذخایر نفتی جهان) 20 درصد از کل میزان جهانی و حدود 80 درصد از ذخایر جهانی لیتیوم (در یک مثلث زمینی که شامل شمال شیلی، آرژانتین و جنوب بولیوی می‌شود) موجود می‌باشد که برای صنعت آینده اتومبیل الکتریکی ضروری است، ذخایر گاز و نفت شیل جنوب آرژانتین و ذخایر آب شیرین آبخوان گوارانی میان برزیل، پاراگوئه و آرژانتین هم وسوسه برانگیز هستند. یکی از حملات شدید امپریالیسم طی دهه گذشته، تلاش برای تشکیل «آلکا» بود که منطقه آزاد تجارت و سرمایه‌گذاری به شمار می‌رفت و به معنای الحاق اقتصادی منطقه از سوی آمریکا بود. پروژه مذکور شکست خورد، ظهور ترقی آمریکای لاتینی و همچنین ظهور قدرت‌های غیر غربی از جمله چین و گرفتاری آمریکا در جنگ آسیایی خود، عوامل مهمی بودند که در درجات متفاوتی یورش امپریالیست را تضعیف کردند. اما از زمان رسیدن «اوباما» به ریاست جمهوری آمریکا، آنها حمله‌ انعطاف‌پذیر فتح آمریکای لاتین را به راه انداختند: مجموعه‌ای از فشارها، مذاکرات، بی‌ثبات‌سازی‌ها و کودتاها راه‌اندازی شدند. کودتاهای نرم موفقیت‌آمیز در هندوراس و پاراگوئه، تلاش برای ایجاد بی‌ثباتی در اکوادور، آرژانتین، برزیل و ونزوئلا (که در حال ایجاد یک مداخله نظامی نیز در آن می‌باشند)، و حتی تلاشی جاری برای پایان دادن به مذاکرات گروه چریکی کلمبیا و رام کردن کوبا، بخشی از استراتژی استعمار دوباره را تشکیل می‌دهند. همین اتفاق از طریق وقوع رقابت‌های نرم و مداوم جهت در هم شکستن مقاومت‌های دولتی و روندهای اتحاد منطقه‌ای (اوناسور، سلاک، آلبا) و اتحادها فرامنطقه‌ای جانبی (بریکس، توافقات با چین و روسیه و غیره) و همچنین تحریم، فاسد یا منحل کردن مقاومت‌های اجتماعی و جایگزین‌های سیاسی پیشرفته موجود یا بالقوه نیز در حال صورت گرفتن است. آنها تلاش می‌کنند که این از هم پاشیدگی پیش رود اما در عین حال از اینکه همین امر موجب شورش‌ شود اجتناب می‌کنند زیرا این شورش می‌تواند همچون آتش در منطقه‌ای که در حال حاضر همه به شدت به یکدیگر مرتبط می‌باشند زبانه بکشد. آنها به خوبی می‌دانند که در بسیاری از کشورهای منطقه، جایگزینی دولت‌های مترقی توسط دیگر دولت‌‌های طرفدار امپریالیست به منزله ظهور دسته‌ای از مجانین می‌باشد که طی کوتاه مدت موجب بروز شرایط هرج و مرج خواهد شد که می‌تواند شورش‌های خطرناکی را در پی داشته باشد. برخی از استراتژیست‌های نظام امپریالیسم بر این باورند که می‌توانند این خطر را با همان هرج و مرج خنثی کنند، برای این کار جنگ‌های نسل چهارمی به راه می‌اندازند و اشکال مختلفی از خشونت اجتماعی را به کار می‌گیرند که با تخریب‌های رسانه‌ای فرهنگی و سرکوب‌های انتخابی ترکیب می‌شوند، در این زمینه مدل مکزیک (در حال حاضر) برای آنها یک الگوی جالب است. به عنوان مثال می‌ترسند که یک صحنه هرج و مرج فاشیستی در ونزوئلا به یک جنگ مردمی تبدیل شود که آنها را مجبور کند به طور مستقیم در یک درگیری طولانی دخالت کنند که مضاف بر جنگ‌های آسیاییشان، آنها را به سوی یک توسعه غیر قابل اداره ببرد. به همین علت است که آنها فرونشاندن گروه چریکی کلمبیا که متحد استراتژیک بالقوه مقاومت مردمی ونزوئلا می‌باشد را ضروری می‌دانند. این چشم‌انداز با روند اتحاد استعماری کشورهای عضو اتحاد پاسیفیک (مکزیک، کلمبیا، پرو و شیلی) کامل می‌شود. علاوه بر این، قراردادهای تجارت آزاد انفرادی با کشورهای آمریکای مرکزی و دیگر کشورها همچون شیلی یا کلمبیا و پیمان قدیمی میان آمریکا، کانادا و مکزیک نیز وجود دارند. اتحاد استعماری و انحلال، ایجاد هرج و مرج و تقویت قطب‌های سرکوب‌گر، «کاپریلس» (رهبر اپوزیسیون ونزوئلا) و «پنیا نیتو» (رئیس‌جمهور مکزیک)، «اویانتا هومالا» (رئیس‌جمهور پرو) و «سانتوس» (رئیس‌جمهور کلمبیا) و باندهای مافیایی قاچاق... تمامی آنها درون چارچوب جهانی فروپاشی سیستماتیک قرار دارند که در آن نظم قدیمی تک قطبی بدون اینکه توسط یک نظم نوین چندقطبی جایگزین شود افول پیدا می‌کند. مغز امپریالیسم نمی‌تواند ناتوانی جسم فرسوده و بیمار خود را تاب بیاورد، اوهام و هذیان‌ها بازتولید شده و فرار به جلو چند برابر می‌شود، کاملا مشخص است که ما با یک لحظه تاریخی تعیین کننده روبه‌رو هستیم. انتهای پیام/

94/01/23 - 14:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن