تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827571056




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دیدبان آمریکا داعش محصول استسهال مذهبی و استحمار سیاسی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دیدبان آمریکا
داعش محصول استسهال مذهبی و استحمار سیاسی
داعش یکی از شاخه های القاعده است که الان بر خودِ القاعده برتری پیدا کرده است. داعش که مولود جنگ عراق است و قصد بازگرداندن استبداد پیشا مدرن خلافت را دارد، بدون شک ریشه و خاستگاه وهابی دارد.

خبرگزاری فارس: داعش محصول استسهال مذهبی و استحمار سیاسی



داعش یکی از شاخه های القاعده است که الان بر خودِ القاعده برتری پیدا کرده است. داعش که مولود جنگ عراق است و قصد بازگرداندن استبداد پیشا مدرن خلافت را دارد، بدون شک ریشه  و خاستگاه وهابی دارد. وهابیت قرائتی از اسلام در عربستان سعودی در قرن 18 است. در جولای 2013، پارلمان اروپا وهابیت را ریشه اصلی تروریسم جهانی معرفی کرد. و ما می دانیم که علمای سلفی عربستان فتوا دادند که دموکراسی و انتخابات کفر به حساب می‌آید و آنها چیزی به نام انتخابات را نمی‌شناسند. در قرن 18 و در زمانی که امپراتوری عثمانی در حال از دست دادن نفوذش در مناطق مختلف بود، جنبش احیا در قسمت های مختلفی از جهان اسلام در حال ظهور بود. مصلحان قرن 18 متقاعد شده بودند که اگر مسلمانان می خواهند قدرت و اعتبار گذشته شان را مجدداً به دست بیاورند باید به اصول اعتقادی خودشان برگردند و اطمینان حاصل کنند که خدا – به جای مادی گرایی و جاه طلبی دنیوی – حاکم بر نظام سیاسی است. هیچ گونه شبه نظامی گری در این نوع از بنیاد گرایی وجود نداشت و در عوض تلاش های مردمی به جای جهاد وجود داشت. یکی از بانفوذترین این به اصطلاح احیاگران!، محمد ابن عبدالوهاب (1703-1791) یک محقق اهل نجد عربستان سعودی بود. تعالیم وی هنوز الهام بخش بسیاری از احیاگران مسلمان و افراط گرایان امروز است. عبدالوهاب توانست متحدی به نام محمد ابن سعود، حاکم نجد را با نظرات خودش همراه کند. به این ترتیب دو شکل از وهابیت در حال ظهور بودند: ابن سعود با استفاده از اسلام وهابی و شمشیر به دنبال ارتقای موقعیت سیاسی خودش بود و ابن عبدالوهاب که اصرار داشت آموزش، مطالعه و بحث تنها راه مشروع گسترش ایمان واقعی هستند.پس از مرگ وی، وهابیت بیش از حد خشن شد و به ابزار ترور دولت تبدیل شد. در سال 1801 ارتش عبدالعزیز، پسر و جانشین ابن سعود، کربلا، شهر مقدس شیعیان را که حرم امام حسین (ع) در آن قرار دارد را غارت کرد و هزاران نفر از شیعیان از جمله زنان و کودکان را قتل عام کرد. در سال 1803 شهر مقدس مکه با ترس و وحشتی که بر آن حاکم شده بود، تسلیم رهبران سعودی شد. به هر حال زمانی که ارتش سرخ شوروی افغانستان را مورد اشغال قرار داد علاوه بر مردم افغانستان که مبارزه می‌کردند عنصر عرب هم وارد صحنه شد یعنی جوانان عرب به جای اینکه علیه اسرائیل در فلسطین بجنگند به افغانستان سرازیر شدند و در آنجا گروه‌های جدیدی را تشکیل دادند به گونه‌ای که آن‌ها با ساکنان اصلی افغانستان استهلاک پیدا کردند. شیخی فلسطینی به نام «عبدالله عزام» به افغانستان رفت و شروع به جذب جوانان از همه کشورهای اسلامی کرد که بیایید علیه شوروی بجنگیم. اینجا این سوال پیش می آید که او چرا نرفت علیه اسراییل بجنگد؟ این برای ما مشخص نیست. اینکه مزدور بود یا انحراف داشت یا ... نمی دانیم. اما نبرد علیه شوروی در افغانستان عملا آزادسازی فلسطین از دست اشغالگران و نبرد با اسرائیل را از اولویت جهان اسلام خارج ساخت. همچنان که تحولات کنونی خاورمیانه و گسترش تروریسم تکفیری نیز فلسطین را از اولویت انداخته است. عبدالله عزام در جنگ افغانستان هم کشته شد و به عنوان شهید شناخته می شود. در میان افرادی که رفتند، ایمن الظواهری بود، زرقاوی بود، بن لادن بود و... . این ها در جوانی به افغانستان رفتند. بعد از کشته شدن عزام، بن لادن تبدیل شد به رهبر. این ها در یک پایگاه نظامی جمع شدند. اسمش را گذاشتند قاعدة الجهاد. تشکیلات القاعده در آنجا شکل گرفت و از جهان عرب جوانان می رفتند آنجا برای آموزش و اعزام به جهاد. از همان ابتدا یک دوگانگی شکل گرفت. ابو مصعب زرقاوی، اهل شمال اردن است از شهر زرقا که مرکز سلفی ها است. او نرفت به خیمه بن لادن. در گوشه دیگری از پایگاه، خیمه ای زد به نام خیمه اهل شام. همه جوانان فلسطین و اردن و شام و... به خیمه او می رفتند. بن لادن عربستانی بود. جوانان عربستانی و حوزه خلیج فارس سراغ او می رفتند. ایمن الظواهری هم مصری بود، جوانان مصری و شمال افریقا سراغ او می رفتند. بن لادن و ظواهری با هم کار می کردند. ولی زرقاوی مشخص بود که حسابش را مقداری جدا کرده است. آن موقع این اختلافات خودش را نشان نداد. شوروی شکست خورد. بن لادن گفت الان نوبت امریکا است و باید سراغ امریکا برویم. شروع کردند به عملیات علیه منافع امریکا. حمله به سفارت امریکا در کنیا، به ناوچه امریکا در یمن و... . کم کم مشهور شدند. جالب این است که این حملات در شرایطی انجام پذیرفت که آمریکا خود این گروهها را سازماندهی، آموزش و مورد حمایت مالی، تسلیحاتی و رسانه ای برای مقابله با شوروی در خاک افغانستان کرد. اما متأسفانه آمریکایی ها هرگز از این تجربه تلخ و البته خطرناک! عبرت نگرفتند و در حال حاضر نیز برخی سازمان های تروریستی را در عراق و سوریه به صورت مستقیم و غیر مستقیم مورد حمایت قرار می دهند. افکار عمومی جهان هنوز هم تصویر دیدار برخی مجاهدین (مجاهدین دیروز و تروریست های امروز!) را با سران کاخ سفید از جمله ریگان و برژینسکی(مشاور امنیت ملی کارتر) هرگز فراموش نکرده اند. مجاهدینی که وقتی در خدمت منافع ملی و امنیتی آمریکا هستند به عنوان مبارزان راه آزادی قلمداد می شوند و وقتی تاریخ مصرفشان می گذرد و دیگر تأمین کننده منافع آمریکا و متحدین آمریکا نیستند، براساس سیاست «معیارهای دوگانه» double standard به عنوان تروریست معرفی می شوند. به هر حال بن لادن هیچ گاه علیه شیعه و حزب الله صحبت نکرد. هیچ اظهار نظر تکفیری علیه اینها نمی بینید. لذا بن لادن اصلاً اعتقادی هم به کشتار شیعه نداشت. صدام که سقوط کرد، بن لادن زرقاوی را مامور کرد که شاخه القاعده در عراق را تشکیل دهد. او هم در عراق مستقر شد و توحید و جهاد را تشکیل داد. ولی به اسم حمله به امریکا، شیعه کشی هم راه انداخت. بن لادن پیام به او داد که این چه کاری است که بازار را منفجر می کنی و شیعه می کشی؟ او گفت این ها دستشان در دست امریکا است و این ها را هم باید کشت. ولی بن لادن می گفت اصلا این کشتار مردم عادی به ضرر ما است. این اختلاف نظر خودش را نشان داد. زرقاوی سال 2006 کشته شد و ابو عمر بغدادی شد رهبر القاعده در عراق. اسم گروه را دولت اسلامی در عراق کرد. این هم باعث اختلاف شد. بن لادن تبریک گفت، ولی الظواهری معتقد بود که الان ما گروه مقاومتیم، الان در شرایطی نیستیم که دولت تشکیل دهیم. در حالی که با تشکیل دولت باید جواب نیازهای مردم را هم بدهیم. ولی بن لادن گویا می دانست که گوش این ها بدهکار نیست. پس از مرگ بغدادی، ابومحمد مهاجر رهبر گروه شد، او هم کشته شد. بعد ابوبکر بغدادی شد امیر دولت اسلامی در عراق. تا بحران سوریه شروع نشده بود، این دولت اسلامی در عراق فعالیت می کرد بیشتر هم ضد شیعه. بحران سوریه که شروع شد، ابوبکر بغدادی یکی از اطرافیانش به نام ابو محمد جولانی که سوری بود را فرستاد که شاخه القاعده در سوریه را تشکیل دهد به نام جبهه النصرة. خیلی سریع کار النصرة گرفت و همه تکفیری ها جذبش شدند و خیلی سریع شدند قوی ترین گروه مسلح در سوریه. ادبیاتشان هم جهادی و عقیدتی بود و سخت عقب می کشیدند. آمریکا اسمش را گذاشت در لیست گروه های تروریستی. به بغدادی خبر دادند که جولانی دارد حسابش را جدا می کند. بغدادی می گفت عملیات انتحاری انجام بده، ولی جولانی می گفت این جا با عملیات انتحاری سنی ها هم کشته می شود. مثل عراق نیست. دو سه بار دستورات بغدادی را انجام نداد. ابوبکر بغدادی هشدار داد و نهایتا به دلیل استمرار سرپیچی کار به جاهای باریک کشید. ابوبکر بغدادی خودش به سوریه آمد و گفت من دو شاخه عراق و شام را ادغام کرده ام و اسمش را هم گذاشت دولت اسلامی عراق و شام (داعش). جولانی بلافاصله بیانیه داد که من این ادغام را قبول ندارم، و من با ابوبکر بغدادی بیعت نکرده ام بلکه با ایمن الظواهری بیعت کرده ام. الظواهری هم بیانیه داد که این ادغام درست نیست و بغدادی به عراق برگردد و جولانی در شام باشد. اما بغدادی قبول نکرد. این شد مبدا یک اختلاف نظامی و به قدری این ها از هم آدم کشتند خصوصاً آدم های اصلی یکدیگر را که اگر دولت سوریه می‌خواست بکشد باید کلی زحمت می کشید! یک کشتار جدی از هم راه انداختند. داعش دیگر فقط با این ها می‌جنگید حتی با نظام هم نمی جنگید. در طی دو سال داعش بسیاری از مناطق شمالی و شرقی را در دست گرفت. ابومحمد جولانی خیلی تضعیف شد و حتی بعضی یارانش به داعش پیوستند. این روند ادامه داشت تا این که جریان موصل پیش آمد و بغدادی اعلام خلافت کرد. گفت خلیفه کلّ مسلمینم. در اینجا خودِ اهل سنت اشکال گرفتند که اولاً خلیفه باید معلوم باشد کی است و کجا بوده. این که اصلاً معلوم نیست چه کسی است و چه سابقه ای دارد. این شبهه که ایجاد شد، ابوبکر بغدادی در نماز جمعه موصل رفت بالا و خودش را نشان داد و گفت خلیفه مسلمین من هستم. ماجرای موصول وضعیت جدیدی را برای داعش در میان برخی از اهل سنت ایجاد کرد که اکنون با آن مواجهیم. آنها شده اند قهرمان و القاعده کاملاً به حاشیه برده شده است. اهل سنت تحت تاثیر فتنه مذهبی حس می‌کنند که به آنها بسیار ظلم شده و داعش آمده آنها را نجات دهد. پول زیادی هم دارند. فقط در بانک های موصل 500 میلیون دلار و مقدار زیادی طلا بود که همه را غارت کردند. اموال مردم را گرفتند و فقط گفتند مردم با لباسی که دارند می توانند بروند. بقیه غنیمت است. تعداد بسیار زیادی مسیحی و ... را آواره کردند. چاه های نفت هم که دستشان است. ثروت عظیمی دارند که قدرت جذب آورده است. هم اکنون جامعه بین الملل و کشورهای منطقه بخوبی شاهد هستند که عملکرد داعش بیشترین ضربه را به اهل سنت زده است و کشتارهای داعش در بین قبیله سنی ابو نمر و همچنین در منطقه دیرالزور که ساکنانش سنی مذهب هستند، به روشنی اثبات می کند که گروه تروریستی داعش قبل از اینکه به شیعه ضربه بزند، اهل سنت را مورد بی مهری شدید خود قرار داده است. در این راستا نامه سرگشاده 126 نفر از علمای اهل سنت به خلیفه خودخوانده داعشی در 24 ذوالقعده 1435 هجری قمری (19  سپتامبر 2014) سال جاری گویای بسیاری از واقعیات پشت پرده شکل گیری  این گروه تروریستی است. کما اینکه در این نامه سرگشاده صراحتاً به استسهال یعنی سطحی نگری و قشری گری این گروه در تفسیر قرآن و سنت، قتل بی گناهان، قتل خبرنگاران، تکفیر اهل کتاب، برده داری، اجبار در پذیرش اسلام، کشتار زنان و کودکان، شکنجه، مُثله کردن، تخریب قبور و ...  توسط این گروه اشاره و تمامی این اقدامات غیراسلامی و غیرانسانی را به شدت محکوم کرده و از آن اعلام برائت می کنند. جالب اینکه در پایان این نامه در بند 23 صراحتاً داعش را دست پرورده اسرائیل و توجیه کننده اشغالگری اسرائیل می دانند. چرا که البغدادی در خطبه خود گفته بود «سوریا لیست للسوریین، و العراق لیست للعراقیین» یعنی سوریه به مردم سوریه و عراق به ملت عراق تعلق ندارد!!. که در این نامه علما، البغدادی را مورد خطاب و عتاب قرار می دهند که این سیاست شما چه تفاوتی با 65 سال اشغالگری اسرائیل و بی خانمان کردن صدها و میلیون ها فلسطینی و اخراج آنها از سرزمین آباء و اجدادی شان دارد. آیا جز این است که شما در مسیر سیاست خاورمیانه ای رژیم صهیونیستی گام برمی دارید و آیا شما در این عدالت می بینید «فأین العداله فی هذا»؟ دکتر روح الله قادری کنگاوری منبع: دیدبان آمریکا انتهای متن/

93/10/01 - 02:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن