واضح آرشیو وب فارسی:الف: والت: اسرائیل توان نظامی حمله به ایران را ندارد
بخش خارجی الف، 11 آبان 93
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۲۵
استفن والت تحلیلگر ارشد روابط بینالملل در مجله فارن پالیسی به انتقاد شدید از رویکرد دولت اوباما در قبال موضوعات مربوط به رژیم صهیونیستی و روابط واشنگتن و تلآویو میپردازد. وی در این یادداشت مواضع کاخ سفید را «بزدلانه و منافقانه» توصیف میکند و همچنین بر لزوم توقف حمایت همهجانبه واشنگتن از تلآویو تاکید میکند.به گزارش فارس، در بخشی از این نوشته، والت «ترسو» خواندن نتانیاهو به دلیل عدم اقدام نظامی در قبال ایران را رد کرده و مینویسد: «اقدام نظامی اسرائیل از ابتدا هم امکان جدی نداشت چرا که اسرائیل توان نظامی واقعی این کار را ندارد».ترجمه یادداشت استفن والت با عنوان «نتانیاهو بزدل نیست بلکه کاخ سفید بزدل است" را در زیر بخوانید:«من و جان مرشایمر در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ بحثهایی داشتیم که برای اسرائیل و آمریکا بهتر است که روابط "عادی" و نه "ویژه" داشته باشند(رابطه ویژه به شکلی که سوای اینکه اسرائیل چه کار میکند، آمریکا از آن حمایت کند). از زمان انتشار کتاب ما(لابی اسرائیل و نقش آن در سیاست خاورمیانهای آمریکا) اتفاق خاصی نیفتاده اما افراد بیشتری درباره لابی اسرائیل و تاثیرات مضر آن بر سیاست آمریکا ابراز نگرانی کردهاند.جار و جنجالهای اخیر(درباره بزدل خوانده شدن نتانیاهو) از این منظر که بازتابی از دستگاه سیاست خارجی دو کشور بوده، جالب است. ما در اینجا صحبت از تغییر اساسی یا چیزی شبیه به آن نمیکنیم. در جمله آغازین مقاله "آتلانتیک" صفت "بزدل" را به نتانیاهو نسبت داد. متاسفانه این تلنگر و جسارت کوچک نشان میدهد که ما با یک قدرت بزرگ بالغ و یک مشتری سپاسگزار روبرو نیستیم بلکه شاهد تعدادی کودک نابالغ هستیم.در ابتدا باید بگویم این موضوع، نشان از "بحران" در روابط آمریکا و اسرائیل است. معمولا واژه بحران برای تقابل منافعی اشاره دارد که خطرات واقعی را در بر میگیرد شبیه به "بحران جولای" که به جنگ جهانی اول منجر شد و یا بحران موشکی کوبا. اما در شرایط کنونی زمینه چنین موضوعی وجود ندارد . آمریکا همچنان به اسرائیل ثروتمند چندین میلیارد دلار کمک سالیانه نظامی و اقتصادی میکند و همچنان برخی از پیشرفتهترین تسلیحاتش را به تلآویو میدهد و همچنین پوشش و حمایت دیپلماتیک واشنگتن در سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی از تلآویو ادامه دارد؛ حتی آمریکا در جنگ غزه و با وجود داشتن ملاحظات رسمی در باره عقلانیت و بعد اخلاقی اقدام اسرائیل، طرف تلآویو را گرفت.به جای یک بحران جدی آنچه ما میبینیم آن است که برخی مقامات آمریکایی زیاد به نتانیاهو فکر نمیکنند و حداقل یکی از آنها ادبیات و زبان تندی برای توصیفش استفاده کرده است. به خاطر بیاورید که تعداد زیادی از سیاسیون آمریکایی شامل بیل کلینتون نتانیاهو را دوست نداشته و از وی بیزار بودند که این موضوع دلایل چندی داشته است. او ازخود راضی، پرمدعا و گزافهگو است و او بیملاحظه برخورد میکند. اگر شما اوباما، کری یا یکی از مشاورانش باشید و روزانه در تلاش برای نیل به مذاکرات صلح(با فلسطین) و نجات اسرائیل از سیاستهای انتحاری شهرک سازی باشید و در جواب عملا هیچ کمکی از سوی نتانیاهو و سرهنگهایش دریافت نکنید، میزانی از رنجش و عصبانیت قابل پذیرش و انتظار است. اما حتی اگر رنجش و عصبانیت آمریکا قابل توجیه هم باشد اما چه چیزی یک مقام ارشد آمریکایی را بر آن داشت که این اظهارات را به یک خبرنگار منتقل کند حال بماند که این خبرنگار کسی چون "جفری گلدبرگ" باشد؟ این فرد ناشناس به چه میخواست برسد؟ بهترین توضیح برای علت این اقدام آن است که این اقدام اقدامی بچگانه بوده است.اینکه گفته شده نتانیاهو جرات اقدام نظامی علیه ایران را ندارد فرض کرده که اسرائیل از ابتدا گزینه نظامی در قبال ایران داشته اما در واقع این است که نتانیاهو همیشه درباره ایران بلوف زده چون اسرائیل از منظر نظامی فاقد توان نظامی برای توسل به اقدام نظامی مهم استراتژیک به زیرساخت برنامه هستهای ایران است؛ اسرائیل فاقد جنگنده یا ظرفیت سنگرشکنی برای نابودی همه ظرفیتهای غنیسازی ایران است. شاید حمله اسرائیل چند ماه یا نهایت یک سال بخشهای پیشرفته برنامه هستهای ایران را به تاخیر اندازد. تصمیم نتانیاهو به عدم حمله ناشی از "بزدلی" نبود بلکه از روی محاسبه استراتژیک برآمده است.جنگ لفظی اسرائیلیها(درباره حمله به ایران) برای منحرف کردن افکار و نظرات از موضوع شهرکسازی بود و همچنین برای باقی نگهداشتن ایران به عنوان دشمن شماره یک تا بدین ترتیب آمریکا به منظور نیل به توافق هستهای بهتر(از منظر تلآویو) با ایران، تحریمهای شدیدتری اعمال کند. در واقع، هرگز حمله واقعی، یک احتمال حقیقی نبود.این اتفاق کوچک(بزدل خواندن نتانیاهو) تا حدود زیادی تاثیرات ناسالم "رابطه ویژه"(بین آمریکا و اسرائیل) را برجسته کرد. حقیقت ناراحتکننده آن است که مقامات ارشد آمریکایی هنوز هم نمیتوانند به راحتی و علنی آنچه درباره رفتار اسرائیل و یا رابطه ویژه با اسرائیل فکر میکنند، بیان کنند. ملایمترین انتقاد در واقع دعوت خودکار لابی (اسرائیل در آمریکا) به آزار و اذیت است؛ البته که رسیدن به جایگاه با ارزش در آمریکا هنوز هم به انکار هرگونه انتقاد قبلی (از اسرائیل) نیاز دارد. این موضوع را از سامانتا پاور و چاک هیگل بپرسید. به طرز خارقالعاده و عجیبی این رهبران آمریکا هستند که اغلب در چنین موضوعاتی جرات و شجاعت ندارند و نه نتانیاهو.این جریان به ما یادآور میشود که آمریکا و اسرائیل اصلا منافع مشترکی ندارند. آمریکا خواهان راهحل دو دولت(فلسطینی و اسرائیلی) و یک تنشزدایی معنادار با ایران است اما دولت نتانیاهو با هر دو مخالف است و این شکاف به مرور زمان واضحتر خواهد شد».
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]