تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بسم اللّه‏، شفاى هر دردى و يارى كننده هر دارويى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799109516




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین دکتر رجایی نیا نارسایی های الگوی پیشرفت غربی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین دکتر رجایی نیا
نارسایی های الگوی پیشرفت غربی
مفهوم مشاوره در کشور ما معنی ندارد و در سازمان های ما جا نیفتاده است. حوزه ی مشاوره را حوزه ای می دانیم که اگر عده ای کار ندارند بروند آنجا یک پستی داشته باشند حقوق بگیرند. اینها آسیب هایی است که وجود دارد.

خبرگزاری فارس: نارسایی های الگوی پیشرفت غربی



اشاره: حجت الاسلام و المسلمین دکتر رجایی نیا رئیس دبیرخانه حوزوی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و از صاحب نظران این حوزه می باشند. ایشان در این گفت وگو با اشاره به  این که رهبری به این نتیجه رسیده اند که لازم است در زمینه ی پیشرفت کشور، الگوی اساسی ای طراحی شود تا بر اساس آن، حرکت کشور هدایت شود، تأکید می کند: سه ماموریت بر عهده ی ما گذاشته شده است؛ اول تولید دانش؛ دوم گفتمان سازی و سوم که اخیرًا به ما واگذار شده، تهیه پیش نویس سند الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت است. ایشان همچنین در این رابطه می افزایند مهم ترین ویژگی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت تکیه بر مبانی و آموزه های اسلامی و وحیانی می باشد در حالی که سایر الگوهای به ویژه الگوهای غربی به دلیل تکیه بر عقل بشری نتوانسته اند موفق ظاهر شوند و هر چه که به جلو تر حرکت می کنند نقایص آنها بیشتر هویدا می شود. در ابتدا در حدی که لازم می دانید به انتقادات وارد بر الگوهای موجود بپردازید. الگوهای موجود چه مشکلی دارند که ما تصمیم گرفتیم الگوی جدیدی را تدوین و برای جایگزینی آن تلاش نماییم؟ اشکالات راجع به الگوهای موجود توسعه و پیشرفت غربی بحث دامنه دار و جدی است که با مصاحبه نمی شود به آن پرداخت. در این باب به برخی مباحث که به مبانی برمی گردد اشاره می کنم. متأسفانه توسعه ی غربی بر مبنای کنارگذاشتن خدا از عرصه ی زندگی، جدایی دین از سیاست و اینکه بحث آسمان و دین ربطی به حوزه ی سیاست ندارد شکل گرفته است. در حقیقت پیشرفت و زندگی انسان ها باید بر مبنای علم، عقل و خرد خودشان شکل بگیرد و جلو برود و مهم ترین تفاوت از لحاظ مبانی همین است. آثاری که این حرکت داشته به نظرم خیلی جای بررسی دارد. جدایی از خدا در این 7-8 قرن و پیشرفتی که غرب بر این اساس پایه گذاری کرده آثارش برای پیشرفت بشریت چیست و چه خطراتی برای بشریت داشته است؟ انسان به محض اینکه خدا را از تفکر خودش حذف کند و بخواهد براساس خودمحوری و بزرگ پنداری خود و تکبر حرکتش را سامان بدهد چه پیش خواهد آمد؟ بالاترین کبر این است که خالق هستی را کنار بگذارد و موجودی که هیچ توان آنچنانی ندارد خودش را محور عالم قرار دهد، تکبر کند و خودش را در جای خدا ببیند. مثل خطایی که شیطان مرتکب شد، انسان هم مرتکب بشود این منشأ بسیاری از ظلم ها و گرفتاری ها می شود و نهایتش فروپاشی و از بین رفتن است. الان وقتی که ما به پیشرفته ترین کشورها نگاه می کنیم می بینیم بخشی از آن برای انسان های حق طلب قابل قبول نیست. از جمله بخشی که دائم صحبت از منافع و هواهای نفسانی است و عالم را منحصر در هواهای نفسانی خودشان می بینند. از نگاه آنها دیگر بحث حق و باطل وجود ندارد و در عالم آنچه هست قدرت، ثروت، مکنت و هواهای نفسانی است. به محض اینکه ما خدا را کنار می گذاریم جایش را هواهای نفسانی می گیرد دیگر گفتمان دیگری نداریم. یعنی امکان ندارد که ما خدا را حذف کنیم و باز معتقد به حق و باطل باشیم. حق و باطل دیگر مفهومی ندارد. نسبیت فراگیر است. به خاطر اینکه ما رفتارهای مان را توجیه می کنیم و معیار حق و باطل را نمی پذیریم. اصلاً معیار حق و باطل، درست و نادرست تصمیم، رفتار، حرکت ما است و هرکاری که ما می کنیم درست است و هرکاری دلمان نمی خواهد باطل است. در حقیقت خواسته های نفسانی بشر، معیار حق و باطل  می شود. این بلایی است که توسعه ی امروز یا کشورهایی که می خواهند مدل توسعه باشند به آن دچارند. خیلی ها فکر می کنند اینها پیشرفت کردند و برای توسعه مدل هستند. چه بلاهایی که خود آنها گرفتارش هستند و الان هم ما این خسارات  و گرفتاری ها را داریم می بینیم. یک وقت هایی هم که ما انتقاد می کنیم بعضی ها فکر می کنند که از همه چیزی که در غرب یا کشورهای پیشرفته است انتقاد می کنیم؛ نه! اگر به اجزاء بپردازیم بسیاری از کارها، فعالیت ها و حتی خرده فرهنگ هایی که در آنها وجود دارد چیزهای خوب و قابل استفاده است. معنایش این نیست که نادیده می گیریم و کنارش می گذاریم اما باید اینها آگاهانه باشد و توجه داشته باشیم که جو تفکر و تصمیم گیری آن بر پایه  ی غلط است. که شما آن را در برخوردهای بین المللی، گفتمان و رفتارشان می بینید. چه لزومی  دارد رئیس جمهور آمریکا یا مقامات آمریکا صحبت از منافع شان کنند؟ آیا وجود منافع برای کشور توجیه کننده ی رفتارهای آن کشور است. وقتی بر مبنای حق و باطل و از نگاه الهی به قضیه نگاه می کنیم این گونه نیست. این است که مرتکب همه نوع جنایت ها می شوند و با مبنای منافع از آن دفاع می کنند. شما اگر خدا را بگذارید کنار، هوای نفس می آید و همه ابزارها را در راستای هوای نفس به کار می گیرد. یکی از ابزارهای مهم علم و دانش است. علم و دانش ذاتاً خوب و مطلوب است. ما نمی توانیم بگوییم از دانش هایی که پدید آمده در دنیا استفاده نکنیم اما علم و دانشی که آنها دارند از آن بهره می گیرند آیا در مسیر حق و باطل است یا در مسیر هوای نفس؟ یعنی برآیند دانش، تکنولوژی و قدرت موجب گرفتاری برای بشر می شود. نفس تکنولوژی و دانش بد نیست، ولی وقتی می رود و در آن فضای فکری جای می گیرد خطرهای مهمی ایجاد می کند. مثلاً کشوری که دارای دانش است ابزارهای پیشرفته برای نابودی بشر درست می کند و برای حفظ منافع خود و فروش این ابزارها، جنگ  ایجاد می کند. انسان های زیادی کشته و قربانی شوند و از بین بروند برای اینکه  منافع آنها تأمین بشود. فکر می کنم این یکی از نگاه های جدی انتقادی به پیشرفت غربی است که کمتر به آن توجه می شود. بشر هم بخواهد با همین روند ادامه دهد طبق سنت های الهی پایانش فروپاشی است. این حرکتی که شروع شده پایانش انهدام است مگر آنکه بشر آگاه بشود. خداوند متعال هم در مقاطعی عذاب های خودش را برای بشر می فرستد که بشر هوشیار شود و برگردد. ما پدیده ی انقلاب اسلامی را یک موهبت الهی می دانیم که آمد بشر را بیدار کند. دوباره مطرح کردن بحث خدا در زندگی، سیاست و جامعه درحد یک امر مخدوم زندگی شخصی یک موهبت الهی بود برای بشریت. اگر بشر از این بحث ها که پدید می آید درس بگیرد به سمت صلاح حرکت می کند اما اگر همین روند ادامه پیدا کند آخرش فروپاشی است و این تمدن از بین می رود. یکی از موضوعات مهمی که در الگوی پیشرفت همیشه موردبحث بوده مسئله ی شاخص ها است. نبود شاخص دقیق باعث می شود که افراد تحلیل درستی از شرایط موجود نداشته باشند. به عنوان مثال وقوع انقلاب اسلامی یک پیشرفت بزرگ است. اینکه انقلاب بزرگی در شرایط کنونی جهان به رهبری یک فقیه متقی، عالم و عادل رخ می دهد یک تحول بزرگ نه فقط برای جامعه ی ما بلکه برای کل بشریت است و جهان را یک گام از نیستی و انهدامی که گفتید دور می کند و به سمت تعالی و تکامل سوق می دهد. همین طور بعد از وقوع انقلاب اسلامی حاکمیت نظام مردم سالاری دینی با شاخص ها و ابعاد مختلفی که دارد پیشرفتی است مطلوب برای کل بشریت در راستای مبانی و اهدافی که ما می خواهیم. اما شاید کاستی از نظام یا دانشگاهیان در نمایاندن شاخص های این نوع پیشرفت ها و اینکه حقیقتاٌ مبتنی بر چه مبانی اتفاق افتاده و چقدر جلو آمدیم بوده است؟ حال نظرتان در خصوص شاخص های پیشرفت با توجه به این مسئله چیست؟ ما نیاز داریم بازشناسی دقیقی درمورد انقلاب  اسلامی و حرکت سی  ساله اش داشته باشیم. در این 30 سال نکات قوت فراوان و پیشرفت های بسیار خوبی در خیلی از عرصه ها داشته ایم که اینها باید واگویی بشود البته آسیب هایی هم داشته ایم و نمی خواهیم مطلق نگاه کنیم. اصل تفکر انقلاب اسلامی یک نعمت است که به نظرم ما باید اصل این تفکر را حفظ کنیم. شاید این آسیب باشد که این تفکر از بین برود، تفکر حضرت امام و تفکر انقلاب اسلامی که عرض کردم که پیوند ایجاد می کند بین دین و سیاست، بین خدا و حرکت جامعه از بین برود. اصل این تفکر را به هر شکلی باید حفظ کنیم. اما در عرصه های عمل هم نقاط قوت داشتیم و هم نقاط ضعف که نیازمند بازشناسی است. برای مثال حضرت امام با بحث مدیریت جهادی کشور را جلو بردند. فرض کنید کمیته امداد را برای رفع فقر در زمان خودشان پایه گذاری کردند، جهاد سازندگی را برای عمران کشور شکل دادند، بحث سپاه پاسداران اسلامی یا بسیج که دفاع مقدس بر اساس خود مردم شکل بگیرد و... اینها همه نگاه حضرت امام(ره) بود. مدیریت جهادی در تفکر ایشان و الگوسازی هایی که  برای حرکت اینها می کردند نیازمند بررسی علمی است. متأسفانه بعد از اتمام جنگ آسیبی که دچار کشور شد، این بود که؛ این تفکر مقداری کم رنگ شد یعنی تفکر حضرت امام(ره) به تدریج رنگ باخت، و مدیریت جهادی جای خودش را به مدیریت بروکراتیک مبتنی بر تفکر لیبرال سرمایه داری داد. حتی ما گاهی اشتباه کردیم و همان آثار شکل گرفته را از بین بردیم. مثلاً بحث ادغام جهاد سازندگی یکی از خطاهای ما بود. این یک مقداری بر می گشت به اینکه دولت مردان ما تکیه شان به درآمدهای ناشی از فروش ثروت نفت بود. این درآمد های نفتی بلایی بوده برای کشور. ذاتاً بلا نیست اما نوع استفاده ی ما بلا ایجاد می کند. گفتند ما چه نیازی به این تفکرات داریم. نفت می فروشیم کافی است. روحیه ی رفاه زدگی، راحت طلبی و اینکه دیگر دوره ی این حرف ها گذشته؛ تلاش، جهاد و کوشش را از صحنه ی ادبیات و فرهنگ کشور حذف کردند. متاسفأنه این یک خطای بزرگ بود در کشور که انجام شد و ریشه اش اتکا به ثروت های نفت بود. ولی مجدداً شاهد هستیم که مقام معظم رهبری ابتدا یک موضع دفاعی در مقابل آن تفکرات داشتند در دوره هایی از مدیریت کشور تلاش می کردند که در حقیقت دفاع کنند از تفکرات، نظرات و ایده هایی که به صحنه ی مدیریت کشور تزریق می شد. یک دوره ای ایشان وارد بخش تهاجمی برای إحیا کردن آن تفکر مدیریت جهادی، حرکت جهادی و روحیه ی انقلابی در عمل و اداره ی کشور شدند. الان به نظرم شرایط برای آن جهت فراهم تر است یعنی به اعتبار فشار هایی که دشمن بر کشور وارد می کند و تحریمی که ایجاد کرده شاید این تفکر از شعار خارج بشود و ظهور و بروز بیشتری پیدا کند. به هرحال هم چنان این نقاط قوت را ما می توانیم توسعه بدهیم و مجدداً در عرصه ی کشور دچار خستگی، یأس و ناامیدی نشویم. و به آن اهداف بلندی که داریم دست پیدا کنیم. یعنی یک جاهایی جلو رفته بودیم داریم عقب گرد می کنیم. در عین حال یک جاهایی نرفته بودیم داریم می رویم. به عبارت دیگر شاخص های مثبت و منفی و ارزش ها و ضدارزش ها جابه جا شدند. مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت چه جایگاهی می تواند در این فرآیند داشته باشد؟ باید اول تلقی بکنیم که این نوع مباحث در سطح  مرکز راهبردی کشور است و ساختاری هم که برایش چیده شده همین است. در این مرکز، گروه های تحقیقاتی یا مراکز پژوهشی پیش بینی نشده است، بلکه اندیشکده یعنی اتاق فکر و اتاق راهبری برای همین مباحث پیش بینی شده است. یک مقداری باید روی این مفهوم بیشتر کار کنیم تا جا بیافتد و مرز بین راهبری و راه های فکر و اندیشکده ها با مراکز  پژوهشی و تحقیقاتی بیشتر مشخص بشود و انتظارات درست شکل بگیرد. الان متأسفانه در کشور یک عده مرکز الگوی اسلامی ایران پیشرفت را به عنوان یک مرکز تحقیقاتی نگاه می کنند و مدام سئوال می کنند پس دستاوردهایش چه شد؟ خود این گفتمان را را باید تعریف کنیم که این مرکز، یک مرکز تحقیقاتی نیست. به معنای عام اش یک اتاق فکر برای نظام است. اندیشکده هایی است که می خواهد تمام این مباحث را در سطح کشور راهبری بکند. البته چه قدر مرکز الگو در مورد اندیشکده هایش موفق بوده جای ارزیابی دارد. بنده هم فکر می کنم که در این حوزه هنوز ضعف داریم. یعنی اندیشکده های فعالی در این عرصه ها نداریم. در حدود 27-28  اندیشکده پیش بینی شده که تا به حال 13-14 تای آن فعال شده، فعالیت ها هم تا آنجایی که بنده ناظر و شاهد بودم هنوز عمیق نیست. یعنی اندیشکده ها هنوز خودشان را درنیافتند و بعضی فعال تر و بعضی ضعیف تر کار کردند. پس ما در برنامه ریزی به نظر شما مشکلی نداریم. شاید در شناخت نسبت به موضوع مشکل داریم. بله! هم بحث باورمندی است و هم بحث فرهنگ. اخیراً در کشور ما بحث اندیشکده یا اتاق فکر هم مطرح شده اما هنوز نظامات ما نمی پذیرند. مثلاً فرض کنید الان در وزارتخانه ها یا سازمان ها یک اندیشکده یا اتاق فکری درست می کنیم که این عملیات های اجرایی را راهبری کنند ولی معمولاً مسؤلان اجرایی مقاومت می کنند چرا؟ برای اینکه احساس می کنیم یک عده ای می آیند و احتمالاً در کار اینها خللی ایجاد می کنند. هنوز بحث تفکر در کشور ما جدی گرفته نشده لذا مفهوم اتاق فکر و اندیشکده هم هنوز بحثی لوکس است. یعنی ضرورت و الزام علمی در کشور ایجاد نشده است. باید اول این را کمی فراخ کنیم. اما عرصه ی فکر را مقام معظم رهبری به عنوان یک عرصه ی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت مطرح کرده است. شما عرصه ی فکر را می خواهید مهندسی بکنید خودش نیاز به دو مصاحبه ی مفصل دارد. عرصه ی فکر و اندیشه یکی از اجزایش همین اندیشکده ها و اتاق های فکر در نهادها و سازمان ها می باشند. شما الان برای من مثال بیاورید که ما چند اندیشکده ی فعال در کشور داریم؟ چند اتاق فکر فعال داریم که به عنوان یک عنصر آن سازمان، پذیرفته شده باشد و بگویند ضرورت دارد باید باشد؟ معمولاً مدیران مقاومت می کنند. مفهوم مشاوره در کشور ما معنی ندارد و در سازمان های ما جا نیفتاده است. حوزه ی مشاوره را حوزه ای می دانیم که اگر عده ای کار ندارند بروند آنجا یک پستی داشته باشند حقوق بگیرند. اینها آسیب هایی است که وجود دارد. لذا خود مرکز الگو هم دچار این آسیب ها است. هم اکنون در نهادهای رسمی، در سطح سران قوا این سیستم سازمانی شکل گرفته است. ما تا به حال نداشتیم. در حقیقت اتاق فکر نظام باید مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت باشد. اتاق فکر مراکز اصلی و تصمیم گیر نظام باید مراکز الگو در قالب اندیشکده هایی که داریم باشد. هنوز ما نتوانسته ایم این ارتباط را ایجاد کنیم. هنوز قوای نظام به ضرورت این مسئله به اهمیت این کار پی نبرده اند. مقام معظم رهبری اینها را درک  می کند. جایی که مسؤلان قوا درک نمی کنند درباره ی دیگران چه باید گفت! مقام معظم رهبری با آن تیزبینی، هوشیاری و نگاه عمیق و ظریفی که به مسائل دارند هم در ادبیات راهبری و رهبریشان که مطرح می کنند و هم در مهندسی کار، وظیفه ی خودشان را انجام دادند، یعنی تأسیس این مرکز. آقا حداقل کاری که از دستش برمی آمده انجام داده است. یعنی در حقیقت آمده برای نظام تصمیم گیری کشور در حوزه ی مجلس، قوه ی قضاییه و دولت، خلأ اتاق فکر را با ایجاد این مرکز برطرف کرده است. ولی هنوز این جا نیفتاده یعنی نه نهادهای تصمیم گیری اصلی کشور این نگاه را به این مرکز دارند و نه این مرکز توانسته این وظیفه ی خودش را به درستی انجام دهد. ما ان شا ا... امیدواریم به تدریج و با توجه به زمان و اقتضائات و شرایط عینی آن را جلو ببریم. یعنی ما چاره ای نداریم. اگر عنصر فکر در ما ضعیف شود کشور دچار بحران ها و مشکلاتی می شود. باید تلاش بکنیم این عرصه ی فکر را در کشور  مهندسی صحیح بکنیم و رشد بدهیم. یعنی خود مسؤلین کشور این را درست درک بکنند که این عرصه ی فکر چیست؟ ولی چگونه می توان آن را مهندسی کرد. این خیلی زحمت دارد. باید به عنوان یک ضرورت در کشور پذیرفته و سازمان دهی شود. من فکر می کنم در مهندسی عرصه  ی فکر، خود ایجاد این مرکز به عنوان یک عنصری در کنار سایر قوا مفهوم پیدا می کند. مثلاً ما دولت، قوه ی مقننه و قوه ی قضاییه داریم و یک عنصر فکری و اتاق فکر برایش به عنوان مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت پیش بینی می کنیم. این ان شاا... اگر درست مهندسی و عملیاتی بشود شاید خیلی از مشکلات رفع شود. با توجه به نکاتی که فرمودید و فضای علمی و دانشگاهی می توان درک کرد که همین اشکالی که در نظام علمی و در نظام دانشگاهی و دستگاه های ما وجود دارد خود به خود مانع جلو رفتن اندیشکده ها می شود چون اندیشکده ها و مرکز باید از همین داده های موجود برای پیش برد اهدافش بهره ببرد. بله یک پیوند عمیقی بین اندیشکده و مراکز تحقیقاتی وجود دارد. بحث این است که آیا می توان تصور کرد یک پژوهشکده ای اندیشه نداشته باشد یا برای رشد اندیشه ی خودش مبتنی بر تفکر پژوهش نکند؟ اساساً مگر پژوهش و تفکر قابل جدا کردن است؟ دستگاه های اداری ما عموماً مبتنی بر تفکر دانشگاهی دارند جلو می روند و کمتر به اندیشه ی حوزویان متکی است. در حوزه  هم کاستی هایی وجود دارد ولی برعکس آن چیزی که در فضای عمومی است وجه اندیشه در حوزه  خیلی جدی تر و قوی تر است به علت اینکه تفکر ناب دینی همواره بر رشد اندیشه تکیه دارد. دبیرخانه ی حوزوی چه نقشی می تواند ایفا کند و چه کاری کرده است؟ عرضم این است که بعد از انقلاب ارتباط خیلی وثیقی بین حوزه و نظام وجود داشته و خلأها و شکاف هایی هم وجود داشته است. شاید بیشترین ارتباط بین حوزه و نظام از طریق نیروهای حوزوی بوده که در درون نظام مشغول کار و فعالیت شدند. در حقیقت بخش زیادی از منابع انسانی نظام را حوزه  تربیت کرده است. این خدمت کمی نیست اما به نظر می رسد که آسیب ما بیشتر در ایجاد پیوند  بین تحقیقات و درس های حوزوی با نیازهای نظام است. اینجا خلأ داریم. درحوزه ی پژوهش کم و بیش در طی 10 سال گذشته این تفکر ایجاد شده که ما باید پژوهش های حوزوی را به سمت نیازهای نظام ببریم اما در عمل هنوز مشکل داریم. یعنی فکرش ایجاد شده و به این سمت رفته اما در عمل مشکل داریم. در یک جایی که کلاً ارتباط برقرار نشده در دروس سنتی حوزه است. دروس سنتی حوزه خیلی به مسائل نظام نمی پردازند و این خلأ جدی است و اینجا باید خیلی کار بکنیم تا ماهیت مباحثی که در منابع حوزه و کتاب های درسی و درس های خارج شکل می گیرد به سمت نیازهای نظام برود. این یک استراتژی مهمی است بین حوزه و نظام اسلامی. تبعاً ما در حوزه ی الگو باید تلاش کنیم که این محقق شود. در ارتباطاتی که با مراکز حوزوی و جاهای دیگر برقرار می کنیم یکی از محورها را همین قرار داده ایم یعنی بردن حوزه به سمت نیازهای نظام. باید تلاش کرد به هر حال همه باید تلاش بکنند. من فکر می کنم خود حوزه و مرکز مدیریت حوزه و شورای عالی حوزه نقش مهمی دارند در این جهت که ان شالله بتوانند همین طوری که تا حالا تلاش کردند نیرو پرورش بدهند برای کشور تلاش کنند محتوای حوزه را هم تغییر بدهند. محتوای حوزه در قالب کتاب های درسی و پژوهش هایی است که در این حوزه دارد انجام می شود. در این محتوا باید روز به روز با توجه به نیازهای نظام تغییرات ایجاد بشود. اگر این کار انجام بشود خیلی به الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت نزدیک شده ایم. چون شما هر عنصری از نظام اسلامی را مهندسی بکنید بر اساس مبانی اسلامی و تفکر اسلامی یک قدم به الگو نزدیک شده اید. شما در نظر بگیرید نظام مالیاتی کشور، الان در کدام درس خارج و دروس سنتی حوزه بحث مالیات مطرح می شود؟ قانون مالیات به بحث اجتهادی گذاشته می شود. ما اصلاً چنین فقیهی نداریم. در این حوزه ما جرأت به خودمان نمی دهیم و وارد نمی شوند خیلی سریع از این مسائل رد می شوند. خوب نمی توانیم ادعا بکنیم الگوی مالیاتی ما یک الگوی اسلامی ـ ایرانی است. ما برای آن فکری نکرده ایم بعد توقع داشته باشیم اسلامی باشد! بله اسلامی اش در این است که شورای نگهبان نگفته در آن خلاف اسلام وجود دارد، در این حد یعنی در کف حداقل است. اما با یک نگاه حداکثری می شود الگوی مالیاتی بر اساس مبانی اسلامی طراحی کرد که بسیار پیشرفته باشد و همه ی دنیا به دنبال اقتباس باشند که این را از ما درس بگیرند و ببرند در کشورهایشان اجرایی بکنند. عرض کردم لازمه ی این کار این است که محتوای حوزه به سمت نیازهای نظام برود. منبع: فصلنامه صدرا شماره 10 انتهای متن/

93/08/07 - 01:03





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن