واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
نمایش مظلومیت کوبانی، شنگال، حلبچه و سردشت در تئاتر خیابانی مریوان
خودخواهیهای استکبار و دستنشاندههایش در بمباران حلبچه و سردشت تا شنگال و کوبانی تا جایی است که سوژه هنرمندان سقزی در قالب یک تئاتر خیابانی در نهمین جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان به نمایش درآمد.
![خبرگزاری فارس: نمایش مظلومیت کوبانی، شنگال، حلبچه و سردشت در تئاتر خیابانی مریوان خبرگزاری فارس: نمایش مظلومیت کوبانی، شنگال، حلبچه و سردشت در تئاتر خیابانی مریوان](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1393/06/03/13930603000139_PhotoA.jpg)
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، امروز زریوار مریوان آبستن برگزاری نهمین جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی است که هنرمندانی از سراسر ایران اسلامی در آن هنرنمایی دارند. مردم از پیر و جوان و کوچک و بزرگ گرد هم آمده بودند تا نظارهگر اجراهای هنرمندانی از دیارهای نام آشنای ایران عزیزمان باشند. هوای بارانی و سکوت حاکم بر فضای بزرگترین دریاچه زریوار مریوان در کنار شور و حال مردم به اندازهای دیدنی بود که زبان قلم شاید هیچگاه قادر به نگاشتن آن نباشد. مردم بسان حلقهای به هم تنیده گرد هم جمع شده بودند و بیتوجه به آئین و مذهب و کیش و زبان تمام اعضای خود را چشم و گوشی برای دیدن صحنههایی هنرنمایی هنرمندان حاضر کرده بودند. لباس کردی برتن داشتند و همین کافی بود که مطمئن شویم گروهی که با این همه شور و حال تراژدی زندگی انسان را از حیات تا ممات با زبان ساده و بیریای هنر به نمایش می گذارند، کرد هستند. زندگی با عشق و ازدواج آغاز میشود و گل لبخند با تولد نوزادی میشکفد. اطرافیان نیز در شادی ازدواج عاشقانه این دو عاشق به رقص و پایکوبی و به یمن میلاد نوزاد به شادی مینشینند. خزان بر بهار زندگی آنها سایه میافکند و آتشی لگام گسیخته خرمن داشتهها را به یکباره بر باد میدهد و اینجاست که بار دیگر حس نوعدوستی و گذشت نمایان میشود و دست یاریگر همنوعان با بخشش مالی به میزان توان حیات دوباره به زندگی آنها میبخشد. هنرمندان به زیبایی هرچه تمام تر با زبان هنر به نشان دادن بخشی از خودخواهیهای استکبار و دستنشاندههایش از جمله بمباران حلبچه و سردشت تا شنگال و کوبانی میپردازند و آنقدر زیبا در نقش خود ذوب میشوند که حاضران را به تشویق و تحسین وا میدارند. همه سرزمین را فقر و گرسنگی فرا گرفته و همه جا در خاموشی مطلق غرق شده است دنیای مدرن بسیاری از آئینها و سنتهای گذشتگان را به فراموشی سپرده است... دیگری نشانهای از مهربانی، گذشت، ایثار و خندیدن به خاطر شادی دیگران وجود ندارد، گرد بیتفاوتی بر کالبد انسانها پاشیده شده است، کور سویی از زندگی سنتی به زمین روشنایی دوباره میبخشد و حیات دوباره در رگها جریان مییابد. سوت حیات و زندگی دوباره نواخته میشود و زندگی در پیکر جسم بیجان انسانهای در خواب رفته و مسخ شده دنیای پر از کینه و نفرت عصر مدرنیتهای که ناآشنایی با آن ارزشها را به یکباره از جامعه برچید و ضد ارزشها را جایگزین آن ساخته جاری میشود. و چه زیبا یکی از هنرمندان این تئاتر خیابانی دسته گلی سرخ را در بین حاضرین پخش میکند و از آنها دعوت میکند که بین دنیا سنتی و سرشار از صفا و محبت و دنیای سرد و خالی از احساس دنیای مدرنیته یکی را برگزینند. وی این تماشاگران هستند که بیهیچ زور و اجباری شاخههای گلها را تقدیم دنیای سنتی به جای دنیای مدرن میکنند. حاضرین گلها را یکی پس از دیگری تقدیم بازیگران نمایش درخت و باد میکنند و با این حرکت نشان میدهند که مردمانی همیشه دوستدار محبت، صفا، گذشت و صمیمیت هستند که با خنده دیگران میخندند و از گریه و اشک مظلومان خون میبارند. از کارگردان این اثر در مورد هدفش از انتخاب این موضوع میپرسیم، میگوید: احساس کردم در دنیایی قرار گرفتهایم که انسانها به واسطه علم و دانش حتی سفر به سایر سیارات و حتی ماه را که تا دیروز آرزویی دست نایافتنی بود ممکن ساختهاند. علیرضا اسماعیلی اضافه کرد: در چنین دنیایی که سفر به ماه برای انسان آنقدر سهل و ممکن شده چه زیاد هستند افرادی که از حال اطرافیان دور و نزدیک خود خبر ندارند. انسانها به واسطه حذف دنیای سنتی و جایگزین شدن دنیای مدرنیته بسیاری از مفاهیم انسانساز را فراموش کرده و انسانیت معنای واقعی خود را کاملا از دست داده است. بسیاری از سنتها و آئینهایی که در گذشته در بین مردم جامعه ما رواج داشت امروز کاملا رنگ باخته و حرکات و اقدامات ضد فرهنگی جایگزین آن شده است. نمایش درخت و باد در حقیقت تلنگری برای احیای این سنتهای زیبا با زبان شیوای هنر است که امیدواریم توانسته باشیم این خواسته را جامه عمل بپوشانیم. به گفته وی، به دلیل هجمههای فرهنگی غربی و ظهور برخی المانهای مدرنیته، بسیاری از رسوم اعتقادی و ایرانی کمرنگ و به فراموشی سپرده شده است. وی با بیان اینکه نمایش «درخت و باد» به گوشهای از این سنتهای موجود در خانوادههای ایرانی به ویژه آنهایی که در خطه کردستان مرسوم بودهاند پرداخته و دنبال تولد دوباره آنها در بطن جامعه است، افزود: از ازدواجهای سادهای که به شیوهای سنتی با کمترین هزینه برگزار میشد، امروز تنها اسمی باقی مانده است. وی «آئین باربو» را یکی از رسوم بسیار زیبای به فراموشی سپرده دانست که در این نمایش به آن پرداخته شده است و بیان داشت: آئینی که در قالب آن اهالی یک محل متحد و یکپارچه برای خانوادهای که دچار فقر و تنگدستی شده بود امکانات رفاهی تهیه میکردند. اسماعیلی گفت: در این نمایش در کنار معرفی این آئینها با زبان هنر به مقابل با فرهنگ نامأنوس غربی که به دور از هر عاطفه و انسانیتی بیتفاوت از کنار جوامع بشری و سرنوشت آنها میگذرد پرداختهام. یکی از بازیگران این نمایش نیز در مورد پیام این نمایش به خبرنگار فارس گفت: انتخاب و پرداختن به چنین موضوعاتی در دنیای امروز که ورود وسایل مدرن و عدم آگاهی درست استفاده کردن از آن موجب شده بسیاری از نکات مثبت و ارزشی را به واسطه ورود نکات منفی از ضد فرهنگها دیگران بگیریم نیازی ضروری بود. سامان داروندی افزود: زبان تئاتر بهترین و سادهترین زبان برای بیان اینگونه موضوعات و هوشیار کردن مردم در مورد نحوه برخورد با آُسیبهای ناشی از آن است. انتهای پیام/79002/و40
93/07/27 - 09:51
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]