تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 29 بهمن 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):يك حديث بفهمى بهتر است از آن كه هزار حديث [نفهميده] نقل كنى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

زومکشت

فرش آشپزخانه

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1860407459




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای نجات ۱۲ اعدامی


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ماجرای نجات ۱۲ اعدامی
پس از این که چند ساعتی ما را در یک سنگر نگه داشتند، به پاسگاه زید انتقال دادند. شب هنگام، یکی از وطن فروشان ایرانی، از ما بازجویی کرد؛ آن گاه به سالن مشهور به «مرغداری» در بصره انتقال مان دادند.
سایت جامع آزادگان: خاطرات اسارت در کنار همه سختی ها و عذاب‌هایش برای آزادگان ما شیرینی خودش را هم دارد. لحظاتی که دور از خانواده و در سرزمینی غریب سپری شد اما شاهنامه ای بود که آخرش خوش درآمد. آنچه می خوانید بخشی از خاطرات آزاده فضل الله ظهوریان است. وی در سحر گاه عید فطر ۱۳۶۱ در شلمچه، مرحله ی سوم عملیات رمضان به دست بعثی ها عراقی اسیر شد.  عطش بر ما فشار می آورد، گرمای تیرماه هم سخت و توانفرسا بود. ما را به پشت خط انتقال دادند. چند نظامی عراقی به دستور افسرشان، ما را با یازده اسیر دیگر در گودالی پشت یک خاکریز کشاندند. همه را به صف کردند تا دور از چشم دیگران اعدام مان کنند. این گونه اقدامات جنایتکارانه، در لحظه های نخست دستگیری بسیار اتفاق می افتاد. وضعیت دشوار و سرنوشت سازی بود؛ ولی ما آماده ی شهادت در راه خدا بودیم. افسیر کینه توز، سلاح کمری اش را بر شقیقه ی اولین نفر گذاشت و گفت: انت حرس خمینی؟ «پاسدار خمینی هستی؟» او که عربی بلد نبود، خیلی آرام گفت: آری. عراقی ها خیلی عصبانی شدند. من با اشاره ی سر به آن برادر اسیر فهماندم که بگوید: نه؛ اما آن افسر، بسیار ناراحت شد و کلت خود را روی شقیقه ی من گذاشت و همین سؤال را پرسید. به او جواب منفی دادم. به ترتیب، این رفتار با ما دوازده نفر انجام شد؛ سپس افسر عراقی ها گفت: می خواهم شما را اعدام کنم و با گفتن این جمله، شروع کرد به توهین و ناسزاگویی. آن قدر عصبانی و کینه ای بود که یک ریز فحش می داد و ما که خود را در آخر خط می دیدیم، منتظر شهادت بودیم. ناگهان مشاهده کردیم که افسر عراقی دچار حالت جنون شد؛ او گاهی رقاصی می کرد، گاهی هم به زمین می نشست و بر سر خود می زد و پی در پی چرت و پرت می گفت. بهت و حیرت ما را فرا گرفته بود و او را تماشا می کردیم. کار به جایی رسید که همراهانش نیز شگفت زده شدند و چون صحنه ی شرم آوری ایجاد شده بود، به سرعت او را از آن جا بردند و ما از اعدام، رهایی یافتیم. آن روز ندانستیم که چرا از آن مرگی که همه ی زمینه هایش برقرار بود، رها شدیم؛ اما بعدها، پاسخ پرسش خود را گرفتیم؛ زیرا خداوند حکیم، آزمایش های سخت دیگری را در این مسیر سنگلاخی و پر از فراز و نشیب برایمان در نظر گرفته بود. من می بایست موانع سختی را پشت سر می گذاشتم و در این راهی که به سرچشمه ی نور منتهی می شد، سرزنش های خار مغیلان را تحمل می کردم. به هر حال، پس از این که چند ساعتی ما را در یک سنگر نگه داشتند، به پاسگاه زید انتقال دادند. شب هنگام، یکی از وطن فروشان ایرانی، از ما بازجویی کرد؛ آن گاه به سالن مشهور به «مرغداری» در بصره انتقال مان دادند. دو روز بدون آب و غذا سپری کردیم. آن گاه ما را با همرزمان مان که اکثراً مجروح بودند، در خیابان های بصره و بغداد نمایش گذاشتند. مردم به سویمان سنگ و چوب پرتاپ می کردند و هلهله کنان به رقص و پایکوبی می پرداختند. آن جا گرسنگی و تشنگی را از یاد بردیم و در بغضی غریبانه و اندوهی عمیق فرو رفتیم. آری، یاد اسرای کربلا در دل مان زنده شد و غم خود را فراموش کردیم. بیست و چهار ساعت، ما را در محل وزرات دفاع در یک سالن گرم و آتشین که بیش از ۵۰ درجه حرارت داشت زندانی کردند. بی آن که در آن گرمای سخت مرداد ماه، قطره آبی حتی بر لب خشکیده ی اسیران زخمی برسانند. بعد ما را به اردوگاه موصل «۲» انتقال دادند. هنگام ورود بیش از سی سرباز با کابل و چوب به ما حمله ور شدند. گرمای شدید،گرسنگی و تشنگی بودیم، با وجود این که در اردوگاه فقط روزی یک بار به ما غذا می دادند.




تاریخ انتشار: 03 اسفند 1392 - 11:27





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن