واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: اصطلاحاتي كه بايد بدانيد
مانند هر زمينه تخصصي ديگري، نجوم هم اصطلاحات مخصوص خودش را دارد. افراد تازهوارد بهسرعت بهعباراتي مانند «ثانيه قوس»، «قدر چهار» و «بُعد» برخورد ميكنند. اما نااميد نشويد، اين اصطلاحها را بهخوبي ياد ميگيريد. در اينجا مروري سريع بر مهمترين اصطلاحات نجومي و مفاهيم آنها كه شما بهدانستن آنها نياز داريد، خواهيم داشت.
مقياسها در آسمان
مشت شما ۱۰ درجه از آسمان را مي پوشاند
افراد مبتدي اغلب براي توصيف فواصل در اسمان دچار مشكل ميشوند. شما هم ممكن است در گفتگويي مانند اين گفتگو گرفتار شده باشيد:
«آن دو ستاره را ميبيني؟ همان دو ستاره كه تقريباً ۸ اينچ از هم فاصله دارند؟
بله، اما بهنظر من ۶ فوت از هم فاصله دارند.»
شكلي كه اينجا وجود داشت اين بود كه فواصل را در آسمان نميتوان با مقياسهاي خطي مانند فوت يا اينچ بيان كرد. روشي كه براي اينكار وجود دارد، فاصله زاويهاي است.
ستارهشناسان ممكن است بگويند كه دو ستاره از هم ده درجه ( ْ۱۰) فاصله دارند. اين به آن معناست كه اگر از چشم شما بههر يك از آن ستارهها، خطوطي رسم شوند، آن دو خط بهرأس چشم شما يك زاويه ْ۱۰درجه تشكيل ميدهند. خيلي ساده!
مُشت خود را در طول بازويتان قرار دهيد و از پشت آن با يك چشم خود نگاه كنيد. مشت شما از يك سو تا سوي ديگر تقريباً ْ۱۰ از آسمان را ميپوشاند. نوك انگشت در طول بازو، حدود ْ۱ را ميپوشاند. عرض خورشيد و ماه هركدام ْ۲/۱ است. طول ملاقه دباكبر ْ۲۵ و از افق تا نقطه بالاي سر (سرسو، سمتالرأس) هم ْ۹۰ است.
فاصله زاويهاي، تقسيمات كوچكتري هم دارد. يك درجه از ۶۰ دقيقه قوس و هر دقيقه قوس هم از ۶۰ ثانيه قوس تشكيل شده است.
اگر دو جسم با فاصله يك ربع درجه از هم ظاهر شوند، ستارهشناسان ممكن است آن را بهصورت ۱۵ دقيقه قوس يادداشت كنند (بهاختصار َ۱۵). پُرنورترين سيارهها معمولاً فقط با جدايي زاويهاي چند ده ثانيه قوس از زمين ديده ميشوند.
يك تلسكوپ ۵ اينچ ميتواند جزيياتي را با جدايي زاويهاي ۱ ثانيه قوس ( ً۱) مشخص كند. اين مقدار، پهناي يك سكه يك پِني است كه از فاصله ۴ كيلومتري ديده شود (۵/۲ مايل).
مختصات در آسمان
بعد یا right ascension و میل یا declination
آسمان شب از زمين، مانند گنبد عظيمي بهنظر ميآيد كه ستارهها بهسطح داخلي آن چسبيدهاند. اگر زمين زيرِ پاي ما ناپديد ميشد، آنگاه ميتوانستيم ستارگان را در هر سوي خودمان ببينيم (و احساس هيجانانگيز معلق بودن در مركز يك كره پهناور و پُرستاره را تجربه كنيم).
ستارهشناسان موقعيت ستارهها را بهوسيله موضعي كه آنها روی كره آسمان دارند، تعيين ميكنند. زمين را درحالي كه در مركز كره آسمان معلق است، مجسم كنيد و مدارهای طول و عرض جغرافيايی را روی آن تصور كنيد، آنها را بهسمت خارج باد كنيد تا روي سطح داخلي كره آسمان قرار بگيرند. حالا اين مدارها صفحه مختصاتي را روی آسمان فراهم آوردهاند كه موقعيت هر ستارهای را مشخص ميكند. همانگونه كه طول و عرض جغرافيايي موقعيت هر نقطه روی زمين را مشخص ميكنند. در آسمان، عرض جغرافيايي، «ميل» و طول جغرافيايي، «بُعد» ناميده ميشود. اينها مختصات استاندارد آسمان هستند.
ميل بهدرجه، دقيقه قوس و ثانيه قوس شمالي (+) و يا جنوبي (-) از استواي سماوی، تقسيم ميشود. بُعد با درجه تقسيمبندی نشده است، بلكه بهساعتها (h)، دقيقهها (m) و ثانيههای زمانی (s)، از ۰ تا ۲۴ ساعت تقسيم ميشود.
ستارهشناسان اين تنظيم را سالها پيش وضع كردند، زيرا زمين هر دور كامل بهدور خودش را در حدود ۲۴ ساعت كامل ميكند. بنابراين كره آسمان، با صفحه مختصات ثابتی كه روی آن قرار دارد، بهنظر ميآيد كه تقريباً هر ۲۴ ساعت يك دور كامل را ميپيمايد.
ولي تغييرات كوچكي هم وجود دارند. مختصات سماوي يك ستاره بعد از گذشت سالها، بتدريج تغيير ميكند كه اين تغييرات از تغيير جهت آهسته محور زمين در فضا كه حركت تقويمي نام دارد، ناشی ميشود. زماني كه بُعد و مِيل در كتابها و اطلسها داده ميشوند، شما اغلب تاريخ سالي مانند ۲۰۰۰.۰. را ضميمه آنها مشاهده ميكنيد (لفظ ۰.. بهمعنای زمان آغاز سال است: نيمه شب اول ژانويه). اين تاريخ زماني است كه تا آن هنگام، مختصات داده شده صحيح هستند. براي بيشتر اهداف آماتوري، اين ميزان تصحيح، چون خيلي ناچيز است، زياد مهم نيست.
درخشندگی
قدر برخي از ستاره ها را مشاهده مي کنيد
درخشندگی يك ستاره (يا هر چيز ديگري در آسمان) قدر ناميده ميشود. شما با اين اصطلاح زياد مواجه خواهيد شد. روش قدرسنجي حدود ۲۱۰۰ سال پيش آغاز شد، يعنی زمانی كه ستارهشناس يوناني، ابرخُس، ستارهها را بهردههای درخشندگی تقسيم كرد و پُرنورترين ستارهها را «قدر اول» ناميد كه بهسادگي، «بزرگترين» معني ميدهد. ستارههايی را كه كمی كمنورتر بودند، «قدر دوم» ناميد، يعني دومين مرتبه بزرگی و بههمين ترتيب تا كمنورترين ستارههايي كه ميتوانست ببيند و آنها را قدر ششم ناميد.
با اختراع تلسكوپ، رصدگران ميتوانستند ستارههای حتی كمنورتر را هم ببينند. بهاينگونه قدرهاي ۷، ۸، و ۹ هم اضافه شدند. امروز دوربينهاي دوچشمي ميتوانند ستارههايي از قدر ۹ و تلسكوپهای ۶ اينچ آماتوري قدرهاي ۱۲ و ۱۳ را هم نشان دهند. تلسكوپ فضايي هابل ستارگانی از قدر ۳۰ را هم ديده كه تقريباً ۱۰ ميليارد بار كمنورتر از كمنورترين ستارههايی هستند كه با چشم غيرمسلح قابل مشاهدهاند.
در سوی ديگر اين مقياس، بهنظر ميآيد كه بعضی از ستارههای قدر اول ابرخس، بسيار پُرنورتر از بقيه هستند. براي اصلاح اين موضوع، اين مقياس حالا اعداد منفي را هم دربر ميگيرد. وِگا (Vega) از قدر صفر و شباهنگ، پُرنورترين ستاره آسمان از قدر ۴/۱– ميدرخشند. زهره حتي از اين هم درخشانتر است و معمولاً از قدر ۴- ميدرخشد. ماه كامل هم از قدر ۱۳- و خورشيد هم از قدر ۲۷- ميدرخشد.
فواصل
فاصله پروکسيماي قنطورس، نزديک ترين ستاره به ما ۲/۴ سال نوري است
زمين در هر سال يكبار بهدور خورشيد ميگردد و فاصلهاش از خورشيد بهطور ميانگين ۱۵۰ ميليون كيلومتر يا ۹۳ ميليون مايل است. اين فاصله يك واحدنجومي ناميده ميشود كه يك واحد سودمند و قابل استفاده براي اندازهگيری فواصل در منظومه شمسي است.
فاصلهای را كه نور در مدت يك سال طی می كند، يك سال نوری ناميده ميشود (يك سال نوری برابر است با ۵/۹ تريليارد كيلومتر يا ۹/۵ تريليارد مايل يا ۶۳۰۰۰ واحدنجومی).
بهاين نكته توجه كنيد كه سال نوری مقياسی برای فاصله است نه زمان... درست مانند كيلومتر يا مايل. بيشتر ستارگان پُرنور آسمان بين چند ده سال نوری تا چند هزار سال نوری از ما واقع شدهاند.
نزديكترين ستاره بهما، يعنی آلفا-قنطورس، فقط ۳/۴ سال نوری از ما فاصله دارد. كهكشان آندرومدا، نزديكترين كهكشان بزرگ در آن سوی راهشيری، ۵/۲ ميليون سال نوری از ما فاصله دارد.
ستارهشناسان حرفهای اغلب از واحد ديگری هم براي بيان فواصل بزرگ استفاده ميكنند كه ك نام دارد. يك ك برابر است با ۲۶/۳ سال نوری (در اينجا چيزيی كه شما را واقعاً شگفتزده ميكند، اين است كه يك ك فاصلی ما از ستارهاي است كه بههنگام حركت زمين بهاندازه IAU بهدور خورشيد، اختلاف منظری برابر يك ثانيه قوس را نسبت بهپسزمينه ستارگان داشته باشد).
يك كيلو ك برابر ۱۰۰۰ ك و يك مِگاِك يك ميليون ك است.
خيلي سخت نبود، اينطور نيست!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]