محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829260404
ماجرای صدور حکم زندان برای شهردار رشت/وسط بحران زمان غُر زدن نیست/بالاخره مدیری خودسر و مشورت ناپذیر هستم یا تعداد مشاورانم زیاد است
واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/فاطمه صابری:حاضر نیست از منتقدانش در شورا با ذکر نام یاد کند. میگوید برای تعدادی از آنها تفاوتی ندارد عملکردم چگونه باشد چون ساز آنها فقط با مخالفت کوک شده است. محمدعلی ثابتقدم که ۱۲ بهمن ۹۳ با کسب ۹ رای از مجموع ۱۵ رای شورای شهر بهعنوان شهردار انتخابشده حالا حدود ۲۳ ماه است که مشغول فعالیت است. حضوری که در نوع خود رکورد محسوب میشود. چون میانگین عمر حضور شهرداران در رشت کم است. او البته در این مدت دو بار استیضاح شد و بارها هم از سوی مخالفان شورانشین تهدید به برکناری شد. بهمنماه اما نام شهردار رشت به خاطر اختلافنظر فرسایشی با برخی اعضای شورای شهر رسانهای نشد. بارش برف ۱۴ بهمنماه در رشت با «بهمن» انتقادات از سوی شماری از شهروندان و تعدادی از مدیران و نمایندگان مجلس در رشت همراه شد. جدال لفظی محمدصادق حسنی نماینده رشت در مجلس با محمدعلی ثابتقدم شهردار رشت ناگهان همهچیز را علیه ثابتقدم کرد. چون مدافعان همیشگیاش در جبهه اصلاحات طی ۲۳ ماه گذشته علیه او کمپینی برای عذرخواهی راه انداخته بودند و نامهی او به حسنی نماینده رشت را بیاحترامی به نماینده انتخابیشان در جریان انتخابات مجلس دهم فرض میکردند.ثابتقدم طی گفتوگویی تفضیلی با حضور در تحریریه گیل نگاه از مشکلات ساختاری، علت واکنش عجیب علیه حسنی، مخالفان شورا نشین،حکم زندان و گرایشهای سیاسیاش سخن گفته است. آقای ثابتقدم چه تفاوتهایی بین آغاز به کارتان در سال ۹۴ با سال ۹۱ در زمینه منتقدان و مخالفان در شورا وجود داشت. باورتان این بود که ادامه حضورتان میتواند مخالفتها را کاهش دهد ؟نه تصور میکردم که با حضورم بار دیگر شاهد برخی مخالفتها خواهم بود.ریشهی این مخالفتها را با شخص ثابتقدم میدانستید و میدانید یعنی اگر بهترین کارنامه را هم طی یک سالی که بهعنوان شهردار رشت قبل مشغول کار بودید از خود بر جای میگذاشتید، بازهم شاهد مخالفتها بودید؟شاید من نتوانم درباره اینکه ریشه این مشکلات چه بوده اظهارنظر کاملی داشته باشم و باید از منتقدان پرسیده شود. اما اگر از خط فکری حاکم بر نوع مکالمات، مذاکرات یا مباحث پنهانشدهای که بعدها آثارش دیده شد تحلیل نسبی داشته باشیم ، ریشه بخشی از مخالفتها برمیگردد به شکستن ساختارهای سنتی که سالها به آن عادت شده بود. چون در آنیک سالی هم که بهعنوان شهردار مشغول فعالیت بودم نمودهایی پیدا کرده بود.بعد از تشکیل شورای چهارم هم اقلیتی احساس کرد که فضای قبلی باید احیا شود. درنتیجه شاهد شکلگیری مخالفتهایی بودیم که به فواصل مختلف تکرار میشود. بنابراین اینیک ریتم ادامهدار است که توسط تعداد اندکی انجام و ادامه پیدا میکند. هرچقدر هم که مستندات و مدارک رسمی برای اثبات این موضوع باشد چون بودن آن فضا و یک مخالفت دائم و پیوسته به حیات این منتقدان کمک میکند حتی با بودن همه مستندات قانونی، این مخالفان مخالفتهای خود را ادامه میدهند. جریان مخالف شما در شورا مشخصاً یک سخنگو دارد که عامیانه سخن میگوید – آقای باقری- از همان زمان روی این نظر اشاره میکند که آقای ثابتقدم اهلمعامله و بده بستان است. چون ما چنین روحیهای نداریم (روحیه انقلابی یا هر اسم دیگری که روی آن میگذارند) بر اساس آن باورها اهل بده بستان نیستیم و نمیتوانیم پشت یک میز بنشینیم و باهم به تفاهم برسیم. از همان موقع که بحث بودنتان مطرح شد این موضوعات وجود داشته. با توجه به اینکه دو استیضاح را هم به خاطر همین مخالفتها پشت سر گذاشتهاید . در آخرین اظهار و نظر این منتقد که از طریق ضبط صدا و انتشار در شبکههای اجتماعی صورت گرفت او تأکید داشت که شهرداری رشت به خاطر مدیریت ثابتقدم یک ارگان کاملاً ورشکسته است و میلیاردها تومان بدهی دارد و آخرین کار ثابتقدم هم این خواهد بود که ساختمانهای تاریخی شهرداری را بفروشد تا بتواند این بدهی را بپردازد . این ادبیات بین بخشی از مردم هم خریدار دارد. توضیح شما درباره این مسائل چیست؟ترجیح میدهم دراینارتباط توضیحات کلی ارایه بدهم و درباره اشخاص صحبت نکنم.نهادهای مدنی عمومی غیردولتی که در کشورهای مختلف به نام شهرداری شناخته میشود در دنیا دارای ترکیب شهرداری و مجلس شهری متفاوت است.بهطور مثال در آمریکا و اروپا شهردار و شورا فعالیت دارد یا در تعدادی از کشورها شهردار با رای مستقیم مردم انتخاب میشود.در ایران هم بعد از تجربهی چندساله از مدتی قبل موضوع بحث جامع مدیریت شهری واحد است که در مجلس شورای اسلامی در قالب ۵ لایحه بررسی میشود و دولت مراحل آخرش را بعد از قریب یک دهه ازنظر میگذراند.اما بهطورکلی نهادهای مدنی عمومی در دلشان ذاتاً به دنبال توسعه هستند. این توسعه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. در نهادهای مدیریت شهری ظاهراً توسعه سیاسی کموزنترین است اما بهواسطه اینکه پروزنترین توسعه اقتصادی، بهواسطه منافع عمومی و حتی تولیدکننده منافع خصوصی است ما خروجیهای این منافع عمومی و خصوصی را بهصورت توسعههای اجتماعی و فرهنگی مشاهده می کنیم. چون توسعه اقتصادی یک قدرت اقتصادی ایجاد میکند و چرخه ثروت، قدرت و منزلت به یکدیگر متصل میشود. هنگامیکه ثروت یکجا متمرکز میشود قدرت ایجاد میشود و با قدرت بازتولید منزلت میشود و اینیک چرخه ایجاد میکند.منزلت ما به ازای توسعه اجتماعی، قدرت ما به ازای توسعه سیاسی و ثروت ما به ازای توسعه اقتصادی است. شما وقتی این سه مورد را کنار هم میگذارید و میخواهید به توازن بخشی برسید، هرکجا وزن یکی از اینها بالا برود توازن توسعهای به هم میخورد. ذاتاً مبنای شهرداریها توسعه اقتصادی است چون هدف یک بده بستان اقتصادی است.در کشور ما بخصوص چون سهم میزان مشارکت در تأمین عوارض شهروندی آنقدر بالا نیست هزینه تمامشده خیلی از موضوعات از دل مشارکت درنمیآید.اگر از دل منابع دولتی باشد از طریق فروش نفت است و اگر دولتی نباشد مثل شهرداری از طریق منابع تراکم ساختمانی به دست میآید. بنابراین متأسفانه با این معضل مواجه میشویم که این تولید ثروت خودبهخود مبتنی بر ایجاد رانت در طول زمان میشود. ساختارهای ما هنوز مشارکت پذیر نیست یعنی هزینه تمامشده خدمات با درآمد ارائه خدمات یکی نیست.نتیجه آنکه گرایشهای مدیریت شهری به سمت نحوه مدیریت این فرصت به سمت اقشار مختلف بوده است. در طول زمان هم این موضوع دوقطبیهایی در شهرها مانند شمال و جنوب یا پایینشهر و بالای شهر، برخوردار و کم برخوردار ایجاد کرده است.در همه شهرها این موضوعات به یک نسبتی وجود دارد اما در شهرهای کشورهای پیشرفته بهگونهای معنادار است که نیاز نیست تأکید کنید بر این نوع درآمدها و ارائه خدمات که به مشکل برنمیخورد.برای مثال شهرداری توکیو با ۱۸ میلیون جمعیت ۴۰۰ پرسنل دارد و شهرداری تهران با حدود ۱۲ میلیون نفر جمعیت ۷۵ هزار پرسنل دارد. چرا این اتفاق میافتد؟چرا هزینههای ۷۵ هزار نفر نیرو روی دوش شهرداری است؟ حقوق این افراد باید از کجا تأمین شود؟ شما این دو را که مقایسه میکنید میبینید که یک بروکراسی دیوان سالارانه هزینه جاری شهر را بالا برده است. هزینههای جاری آن شهر به لحاظ ارائه خدمات مستقیم و غیرمستقیم شهرداری را به سمت هزینههای بیدلیل میبرد. این تنها در بعد نیروی انسانی است. این نیروی انسانی هزینههای دیگر مثل ساختمان و …هم دارد.دراینبین مشارکت مردم در اداره شهر و همچنین عوارض پایین است. وقتی با شهروند تمرین نشود مانند کودکانی است که به مدرسه نرفتهاند. پس دانشگاه هم نمیتواند برود و کیفیت زندگی پایین میآید. در ادامه یک ما به ازایی باید این شهر داشته باشد که این کمبودها جبران شود. این ما به ازا به سمت رانتهای منابع خصوصی میرود و آن منابع یک ثروت متمرکز را تولید میکند و شما دوقطبیها را در شهرها میبینید. بیشترین فاصله دهکها به خاطر عقبافتادگیهای تاریخی شهرها و کلانشهرها در رشت است. دهکهای برخوردار و کم برخوردار چه به لحاظ درآمد جاری، چه به لحاظ سرمایه تجمیع شدهاش در طول زمان. البته در گیلان و رشت این موضوع دلایل مختلف دارد و صرفاً به ضعف مدیریت شهری در طول زمانبر نمیگردد.بخشی از این مشکل هم به سیاستهای اصلاحات ارضی، کمبود زمین، بالا بودن سطح اراضی منابع طبیعی بوده است. چون ۲۵ درصد اراضی در گیلان کاربری غیر منابع طبیعی دارند. بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی هم که تبدیل به یک تهدید شده است هم بخش دیگر مشکل است.همچنین وجود اراضی کشاورزی در همجواری یک شهر مادر مثل رشت بوده است که مانع توسعه افقی شهر شده است. اینها همه عواملی است که ثروت یک گیلانی متمرکز به زمین میشود. اقتصاد زمین در گیلان یک رکن است. این زمین تنها در روستا مهم نیست و در شهر هم اهمیت بالایی دارد. قیمت زمین به قیمت بنا در رشت خیلی بالا است. و تقریباً همردیف تهران بهجز مناطق بالای شهر است. حتی میتوان گفت که زمین در بعضی مناطق رشت قیمتی مشابه پاریس و لسآنجلس دارد. این موضوع نشان میدهد که کیفیت زندگی و کمیت منابع مالی صادق نیست. یعنی شما اگر با همین ثروت آنجا زندگی کنید شاهد کیفیت مناسبی خواهید بود اما شاهد این کیفیت در شهری مانند رشت نیستید. چرا؟ چون ما عموماً انسانمحور فکر نمیکنیم. و تنها به دنبال افزایش ثروت هستیم. اینها همه نشان میدهد که آن تفکر هم در ثروتمند و هم در کم برخوردار به خاطر فقر مالی و احساسی که ارکان متفاوتی دارند دیده می شود و جامعه دچار چندقطبی در بحث رسیدگی به امورات متعدد میشود.نتیجتاً:نقش مدیریت شهری هم سخت و هم مهم میشود. سخت به خاطر اینکه فاصله این دهکها را جبران کند و تعادل بخشی کند (که وظیفه اصلی مدیریت شهری است) به خاطر اینکه نمیتوانی از ثروتمند « خدمت» بگیری و به منطقه کم برخوردار که در طول زمان ضعیف شده است بدهید.تمام این موارد باعث ایجاد نوعی مقابله میشود. مقابله ترکیب ثروتمند و قدرتمند. وقتی شما میخواهید با آن مقابله کنید و فاصله را بشکنید با واکنش آنها مواجه میش وید. وقتی بهواسطه ثروت قدرتمند شدهاند و یا بهواسطه قدرت ثروتمند، دشمن پیدا میکنید. ساختار سنتی به همان فضا عادت کرده است چون در آن سیستم مدام بازتولید قدرت و ثروت شده است. پس در پاسخ به دوسوال شما میبینیم که شکستن این چرخه تبدیل به بزرگترین دشمن مدیریت اجرایی میشود و عملاً بهنوعی ساختارشکنی نیازمند است.
ابزارهایی که برای ساختارشکنی دارید چیست؟ فکر میکنید آن بستر برای شکسته شدن آماده است؟در حال حاضر ابزارها را در داخل سیستم شهرداری در این موضوع را روی ریل میبینم. مخالفتها به خاطر ساختارشکنیها بوده و ممکن است مخالفتها را ادامه دهد چون آن سیستم خود را از بین رفته نمیبیند.اما در بحث مربوط به بیرون شهرداری، مشارکتپذیری مردم باید در یک پروسه رخ دهد. پروسه اعتمادسازی محلی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی که اقتصادی برای اجرا مهمتر است یک پروسه چهارساله از ابتدای ۹۵ تا پایان ۹۸ است. این اعتمادسازی باید هم در نیروی انسانی و هم در خروجیها رخ بدهد. بر اساس نظرسنجی که در دانشگاه گیلان دراینارتباط انجام شد اعتمادسازی مدنظر ما در یک سال گذشته رخداده است.نه «غر» میزنم و نه انتقاد میکنماز شما این انتقاد وجود دارد که علیرغم آنکه در زمینه بیثباتی و وضعیت کامل مدیریت شهری در رشت مطلع بودید و انجام کار را با این شرایط پذیرفتید پس در مواقع مختلف اصطلاحاً چرا اینقدر «غر» میزنید؟من غر نمیزنم. انتقاد هم نمیکنم . تلاش میکنم با گفتن واقعیتها و تبدیلشدن آن به مطالبه، موضوعات مد نظر به سمت اجرایی شدن برود. ما درباره ساختمان پلاسکو هم که نامهای ۱۲،۱۳ نفره به ریاست مجلس نوشتیم گفتیم که ده سال است موضوع مدیریت واحد شهری بدون نتیجه مانده است. یکپارچگی میتواند با ساختارهای مجزا شکل بگیرد البته آنهم کار سختی است و ما در حال انجام آن در شهر هستیم. در برف اخیر هم این موضوع اصلیترین و زیربناییترین موضوع آسیب بود. نه کمبود امکانات مثلاً در فلان ساختار یا سازمان، بلکه نبود مدیریت واحد و دادهها. آمار اطلاعرسانی آن موجود است که این بحث چقدر میتواند باعث اتلاف زمان و کاهش کیفیت شود.ولی این موضوع بهمنزله آن نیست. بهمنزله اتفاق افتادن آن است حتی اگر ساختارهای ما در کوتاهمدت اصطلاحاً بهنوعی کیفیت خدمات هم پایین بیاید. چون هزینهها در طول زمان شرکتها را به انفعال کامل رسانده است که نمیتوانند هیچ خدمتی را ارائه دهند. آنها بیشتر از محل درآمدها حقوق نیروهایشان را میپردازند یعنی کار توسعه محور نمیکنند. ۱۵ سال است که شبکه فاضلاب همینگونه باقیمانده و تغییری نمیکند چرا؟ چون زیرساخت نیاز به منبع دارد و منبع هم تنها کفاف پرداخت هزینههای جاری را میدهد و عملاً اتفاقی نمیافتد.تکاندهنده مثل تعداد حقوق بگیران شهرداری رشتدریکی از نشستهایتان آماری ارائه داده بودید که شهرداری رشت در استان بزرگترین سیستم حقوق بده را دارد . آمار تکاندهنده است اما خیلی به آن توجه نشد. بله شهرداری رشت مثل یک بنگاه اقتصادی است که فقط پول میدهد و در استان با فاصله در رتبه اول قرار دارد. بزرگترین بنگاه اقتصادی در گیلان، کارخانه چوکا بود که سالها درگیر مشکلات مختلف شد و در مقاطعی تعطیل و نیمه تعطیل بود. بعد از آن کارخانه فولاد قرار داشت. اما در حال حاضر بزرگترین سیستم حقوق بده در استان گلان شهرداری رشت است و بعد از ما بهواسطهی بیمارستانها، دانشگاه علوم پزشکی قرار دارد که البته شهرداری عملاً مکلف است خود اقدام به درآمدزایی و پرداخت حقوق کند. این تعداد نیرو در شهرداری در حالی است که بسیاری از شهروندانی که به شهرداریهای مناطق رجوع میکنند از کثرت حضور نیروها میگویند و اینکه خیلیها واقعاً هیچ کاری انجام نمیدهند. ازنظر شما چه تعداد از این نفرات کافی است؟در ایام اولین حضورم در شهرداری ساختاری را مدنظر داشتم که ۲۵۰۰ نیروی مستقیم و ۱۲۰۰ نیروی غیرمستقیم امکان انجام فعالیتها را داشت. ما در بحث نیروی انسانی مطالعاتی در زمینه خصوصیسازی انجام دادهایم همانطور که مطالعاتی در خصوص درآمد پایدار انجام دادهایم، بحث تعریف برنامههای عملیاتی شهرداری، کنترل پروژهها، معماری سازمانی و بحث شهر هوشمند هم از دیگر موارد مدنظر است. در این سؤالی که شما اشاره کردید بحث مربوط به خصوصیسازی فعالیتها و معماری سازمانی یک رکن بود. در تمامی برنامهها به ازای ۱۲۰ تا ۱۵۰ نفر از نیروهای ما با توجه به سنوات و موضوعات دیگر از ۲۴۰۰ نفره کم میشدند. عدد فعلی مدنظر ما حدود ۲۰۰۰ تن است. این عدد هم بر اساس چارت سازمانی، که تازه به تصویب رسیده بهدستآمده است آنهم در شرایطی که الآن تعداد سازمانهای ما کم شده است و بعضیها ادغامشده و بعضیها هم تشکیلشده به سمت ارائه خدمات به محلات در نواحی رفته است. ستاد ما در مناطق هم باید از همه کوچکتر شود، توازن بر اساس اصول و نسبت بین ستاد و نواحی ما را به عدد ۱۶۰۰ نیروی ثابت میرساند. البته ساختار جدید سازمانی ما قابلیت تعداد بیشتر نیرو را هم دارد. برنامهی مدنظر شما برای چند سال آینده است؟تمام این برنامهها باید تا پایان ۹۸ اجرا شود. در حال حاضر هم با برونسپاریهای صورت گرفته یکسری از کارها مثل پروانه ساختمانی با خدمات الکترونیکی صادر میشود و یا انتقال برخی امورات به مناطق که به نواحی تسریع پیدا کند را صورت دادیم . ریشه تمام اینها برمیگردد به اینکه فاصله خدمت و آن مشکل کوتاه شود.درباره برونسپاری و انتخاب پیمانکار در رشت شاهد مشکلاتی هستیم. البته بخشی از این مشکلات در همه جای ایران وجود دارد.مثلاً میتوان به انتخاب چند پیمانکار برای پایان زیرگذر رجایی اشاره کرد و یا شرکتهای طرف قرارداد برای پرداخت حقوق پاکبانان که شهرداری را با چالشهای همیشگی مواجه کرده است. گفته میشود شهرداری هنگام واگذاریها مطالعه کافی ندارد و واگذاری ها براساس روابط صورت میگیرد.بله! سیستمهای ارزیابی کیفی ما در بحث نیروی انسانی که شما اشاره کردید دچار مشکلات حادی بوده است. مثلاً مثالی که درباره زیرگذر رجایی زدید؛ این پروژه قبل از حضور ما آغازشده بود و طی یک سالی که از اجرای آن گذشته بود تنها ۲۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشت و عملاً ما مکلف بودیم حدود ۸۰ درصد از کارهای باقیماندهاش را طی یک سال انجام دهیم. طبیعتاً انتخاب بین افرادی که توانمندی کیفی و کمی و مالی و فنی داشته باشند یک اصل است. و سراغ این موضوعات هم رفتیم، ما در حوزه پسماند هم این کار را در دور اخیر انجام دادیم. در زمینه امورات فضای سبز هم این پایش را با سیستم جدید ارزیابی کیفی انجام میدهیم.در داخلی شهرداری هم تلاش شد تا نیروها به لحاظ تحصیلی به لحاظ نحوه انجام کار ساماندهی شوند. در بخش مربوط به نیروهای کارشناسی که قابلیت این را دارند که بتوانند به نحو بهتری خدمات ارائه کنند هم همین نگاه را داشتیم.شما انتخاب پیمانکار در بخش پسماند را مثبت میدانید درحالیکه برای جمعآوری زبالههای خشک تفکیکشدهی شهروندان از مبدأ تاکنون دو یا سه پیمانکار تغییر کرده است. و در حال حاضر هم در مناطق مختلف بر سر جمعآوری پسماند خشک مشکلاتی وجود دارد و مجریان برای جمعآوری زبالهها بهصورت کژدار و مریز مراجعه میکنند . این در حالی است که طی دو سال گذشته از سوی سازمان پسماند شهرداری تلاش زیادی برای فرهنگسازی تفکیک زباله از مبدأ صورت گرفته است. حالا اینکه چالش کجاست بعضیها میگویند بحثهای مالی در انتخاب پیمانکاران نامناسب دخیل است و برخی معتقدند این ضوابط شهرداری چندان روشن نیست. اگر شما به طرز گستردهتری این بحث برونسپاری را دنبال کنید فکر میکنم بازهم این چالشها به شکل عمیقتری اتفاق میافتد. در این زمینه ما به صد در صد مطلوب خود نرسیده ایم و خیلی دور از ذهن است که به آن نقطه برسیم. یکی از مشکلات این است که ابتدا ما باید کارهای زیرساختی انجام دهیم. بحثهای زیرساختی هم با آموزش زیاد حل نمیشود. نمیگویم که نباید آموزش دهیم ما خودمان هم بیس فکریمان بر مبنای خروجیهای فرهنگی و ارتقای سطح فرهنگ است. اما وقتی در دفع، زیر ساخت مشکلدارید نمیتوانید بگویید آموزش مشکل من را حل میکند. اگر صد در صد مردم رشت هم از مبدأ زباله را تفکیک کنند تنها ۱۰ درصد از حجم زبالههای شهر کم میشود. درحالیکه میتوان با ایجاد تصفیهخانه در کنار کار فرهنگی طبیعت را برای حال و آینده نجات داد و بسیاری از مشکلات زیرساختی را حل کرد.مشخصاً در این حوزهها ضمن اینکه موضوع آموزش و فرهنگ را تزئینی نمیدانم اما اعتقاد شدید و قلبی من این است که ما باید در حوزه زیرساخت خیلی قوی کارکنیم و اولویت منابع ما باید به آن سمت برود. ضمن اینکه آموزش برای نسل جدید و بهویژه کودکان را هم تأثیرگذار میدانم چون آموزش پذیری افراد از یک سنی به بعد دشواراست ولی در مورد شرکت و ارتقای کیفیت اتفاق در حال رخ دادن است. هم در پایش شرکتهای حوزههای خدماتی و هم در بحث پایش شرکتهای آسفالت. ممکن است الآن بگویید کیفیت آسفالت شهر خیلی پایین است من هم قبول دارم اما می گویم پایش ما برای این موضوعات خیلی دقیق است.الآن دقیقتر میدانیم مشکل در کدام بخش است. ولی خب این فقط فهمیدن مشکل موضوع است؟ خیر. سیستمهای اطلاع رسان و سیستمهای جمعآوری اطلاعات به لحاظ شبکهای و آی تی نیازمند اصلاحات هستند. بهطور مثال شما نمیتوانید به یک شهروند بگویید یکبار با ۱۳۷، یکبار ۱۱۸، یکبار با ۱۲ و ۱۲۱ تماس بگیرد. در یک شهر بالغبر ۱۵،۲۰ خط دارید که گاهی شهروندان نمیدانند برای کارهای مختلف باید با کجا تماس بگیرند. مثلاً در جریان برف اخیر حدود ۶ هزار تماس از سوی شهروندان با آتشنشانی رشت برقرار شد که ۴۵۰۰ تماس درباره برق بود یعنی ما شهروندان را سردرگم کردهایم. خروج از این سردرگمی با سیستمهای اطلاعرسانی درست امکانپذیر است. اینها موضوعاتی است که ما باید بااقتدار و مشارکت و درواقع ترکیبی از این دو با محوریت زیرساختها جلو برویم.صدور حکم حبس تعلیقی برای شهردار رشتدرباره لزوم اقتدار در بحث مدیریت گفتید که گیل نگاه مشخصاً بر سر تصمیم و پافشاری شما درباره ایجاد تصفیهخانه سراوان تمجید کرد. چون با حضور شما انصافاً گامهای روبهجلوی خوبی برداشته شد. اما اکنون ماههاست بحث قطع چند درخت برای ادامه کار، پروژه را مسکوت گذشته است. درحالیکه ممکن است آن درختها دیر یا زود وسط شیرابهها خشک شود. ظاهراً استاندار دستور داده و مدیر منابع طبیعی هم قول پیگیری میدهد ولی اتفاقی برای ادامهی کار روی نمیدهد. گاهی شاهد هستیم که اقتدار مدیریتی هم در ایران با اتفاقات عجیبی مواجه میشود.نداشتن مدیریت واحد این مشکلات را در پی دارد. این موضوع را که شما مثال زدید فقط به مدیریت واحد شهری برنمیگردد. اداره منابع طبیعی در موضوع دخیل است. ما نمیتوانیم آنجا بهطور مستقیم کاری انجام دهیم. در گیلان این قبیل مشکلات زیاد است چون شما محدودیت زمین دارید و به خاطر اراضی کشاورزی و جنگلی امکان انجام کار با تمهیدات صرف مدیریتی ممکن نیست.وقتی نگاه میکنیم میبینیم که همین دلایل باعث باقی ماندن این زبالهها طی حدود ۳۷ سال گذشته در سروان شده است. بعضیها از شهرداران و مدیران مربوطه به دلیل هزینههای جانبی ترجیح دادند اصلا به سراغ موضوع نروند.مثلاً بعدازاین تصمیمات و پیگیریها برای آغاز ساخت تصفیهخانه برای من هم حبس تعلیقی صادرشده است. درحالیکه من تلاش کردم موضوعی که حدود ۴ دهه است در رشن به بحران تبدیل شده را حل کنم.حکم حبس شما با تائید دیوان بوده یا تخلفات اداری؟دادستانی رشت.با شکایت کدام نهاد؟این رای با اعلام شکایت اداره محیطزیست گیلان صادر شد و هماکنون در مرحله بدوی است.در این میان نکته جالب این است که ما در شهرداری تلاش کردیم معضلی بزرگ مربوط به چند دهه را حل کنیم. اما از آنسو هم قانونگذار به اداره محیطزیست اجازه واکنش قانونی داده است.شهردار رشت درخواست کمک از دیگران را دور از شأن خود میداند؟ در مسائل ازایندست که خود شهرداری دیگر نمیتواند کاری کند و پروژه را تا یکجایی رسانده است نقش استاندار و مجموعه استانداری چگونه است؟ چقدر از آنها کمک گرفتهاید ؟ منتقدان شما میگویند آقای ثابتقدم در شأن خودش نمیداند و یا علاقهای ندارد از مقامات بالادستی درخواستی داشته باشد. شما تلاش کردهاید برای برونرفت از این مسائل از مقامات ارشد استان یا نماینده ولیفقیه کمک بگیرید؟منافع فردی و جمعی ایجاب میکند که یک مدیر موضوعات را با روشهای مختلف قانونی و استفاده از اهرمهای مختلف پیش ببرد. این موضوع شرط عقل است. فکر میکنم این موضوعاتی است که باید عقلانی به آن نگاه شود و پاسخ سادهای دارد. دراینارتباط مستندات پیگیری های من قابل ارائه است و میتوانم با جزییات منتشر کنم.اما مسائلی در ایران وجود دارد که چندان قابلتعریف نیست. مثلاً در شهرداری علیرغم وجود قانون و دستور درباره بعضی از کارها اگر تا مرحله نهایی خودم پیگیری نکنم مسائل حل نمیشود. من حاضرم برای کارهای اساسی هزینههایش را هم بپردازم .مورد مشابه هم داشتهاید که کارتان به حبس بکشد؟پروندههای زیادی با شکایت علیه من باز هستند .درباره آنها توضیح میدهید؟من علاقهای به بازگو کردن جزییات این قبیل پروندهها ندارم چون حاشیههای جدیدی علیه ما تولید میکند. بخشی از این شکایتها هم نتیجهی تصمیمهای مدیریتی خاص در ایران است که عدهای باید در جاهایی که هستند حرف آخر را بزنند . ضمن اینکه یکسری مسائل پیچیده است. مثلاً برای قطع درختان و ادامه کار تصفیهخانه استاندار گیلان هم پا پیش گذاشت و جلساتی دراینارتباط برگزار شد ولی اختیار نهایی در دست ایشان نیست و پرونده به خارج از استان فرستاده شد و در آنجا هم بهروشنی مشخص نیست دلیل مخالفتها چیست.سازمان جنگلها مخالف قطع چند درخت برای ساخت تصفیهخانه سراوان و نجات چند هکتار جنگل است؟ شورای عالی جنگل، مرتع و آبخیزداری بهعنوان بالاترین مرجع علمی و فنی سازمان جنگلها که زیر نظر مستقیم معاون وزیر و رئیس سازمان انجاموظیفه میکند مخالفت خود را دراینارتباط تا این مرحله اعلام کرده است. البته گاهی گفته میشود مخالفت نیست و بروکراسی اداری است.دلیل منطقی این مخالفتها چیست؟ مثلاً اگر تصفیهخانهی سراوان ساخته شود منافع کدام بخش و فرد به خطر میافتد؟ مشخصاً چند هکتار از جنگلهای سراوان طی سه دهه گذشته از بین رفته است. سلامتی ساکنان ۴ روستای همجوار جنگل سراوان به خطر افتاده است و بوی بد زباله زندگی روزمره را برای هزاران نفر دشوار کرده است واقعاً مدیران تصمیم گیر از چه زاویهای به ماجراها نگاه میکنند که با چنین پروژهای که نفع عمومی و ماندگاری آن بسیار است صرفاً به خاطر قطع چند درخت مخالفت میکنند؟متأسفانه درک درستی از موضوعات در بعضی از لایههای تصمیم گیر وجود ندارد. بهطور مثال آقای نجفی استاندار گیلان در جلسه خطاب به مدیران منابع طبیعی و محیطزیست گفتند که با وضعیت فعلی درختان سراوان در حال خشک شدن هستند حداقل مدیران میتوانند تصمیمی بگیرند و کار و تصمیم را به بخشی واگذار کنند تا وضعیت از شرایط کنونی بدتر نشود.اما استدلال بخشهای طرف صحبت این قبیل مسائل این است که قوانین مشکلدارند یا بروکراسی حاکم است . عدهای هم هستند که مشکلات را میبینند اما نمیخواهند خود را متحمل هزینه کنند.گاهی هم فردی مانند من در شهرداری تصمیم میگیرد کارهایی که به آن اعتقاد دارد را با تلاش زیاد پیش ببرد اما عدهای با تعبیرها و واژگان خاص مانند بهحساب نیاوردن که شما اشاره کردید را درباره رفتار مدیریتی من دارند. مثلاً وقتی من وسط کار در پیاده راه سازی رشت با اداره میراث فرهنگی اختلافنظر پیدا کردیم من باید چه تصمیمی میگرفتم؟ دست روی دست میگذاشتم و پروژه را رها میکردم و شاهد افزایش مشکلات برای شهروندان می شدم یا ادامه کار را طبق ضوابط پی میگرفتم که ممکن است نتیجه آن بشود شکایت یک اداره از من و ۱۰ بار رفتوآمد به دادگاه و احتمال محکومیت؟ وقتی پرسنل شهرداری علیه شهرداری عمل میکنندبحث روز حاشیههای شهرداری رشت پس از بارش برف است.شهرداری در جریان بارش برف که از ۱۴ بهمن آغاز شد درگیر مسائل مختلفی شد که بخشهایی از آن مانند بیانیه شما علیه نماینده رشت همچنان ادامه دارد…از ابتدا بگویم که چه انتقاداتی به شهرداری وارد است که تنها مربوط به این فصل خاص نیست و بهنوعی ضعف داخل سیستمی مربوط است.پاییز سال گذشته من از بخش خصوصی فعال در زمینه ماشینآلات برای امضای قرارداد رفع نیازهای این بخش شهرداری دعوت کردم اما این قرارداد با موانعی در درون شهرداری روبهرو شد.به لحاظ قوانین اداری مشکل داشت یا کارشناسان و کارمندان شهرداری در ماجرا دخیل بودند؟پرسنل خود شهرداری بودند که ادله میآوردند تجهیزاتمان برای مواقع اینچنینی کافی است. طبیعتاً من بهعنوان مدیری که در رسا این مجموعه قرار دارد نمیتوانستم نظر کارشناسی مجموعه را به کناری بگذارم و طرف قرارداد از رشت خارج شد.نکته بعدی در این ارتباط آن است که مدیریت واحد شهری در رشت وجود ندارد. این بهمنزله انداختن توپ در زمین کس دیگری نیست.هرچند مسئولیت قانونی مسائل مانند بحران برف در شهرستانها بر عهده فرمانداریها است اما هیچکدام از این موارد دلیل نمیشود که اگردر شهرداری کاری از دستمان بربیاید ازآنجام آن دریغ کنیم.بعد از پایان برف خروجیهای بخشهای مختلف نشان میدهد که هرکدام از دستگاهها چه عملکردی داشتهاند. عکس و فیلم بخشهایی از فعالیت شهرداری رشت هم موجود است . نکته مهم برف بهمنماه رشت این بود که شدت برف به دلیل همراه شدن با باد و بوران به لحاظ زمان و حجم اضطرار موضوع را زیاد کرده بود.این درست نقطه مقابل تفکری بود که سال گذشته تجهیزات شهرداری را برای تمام مواقع و حتی مواقع اضطراری کافی میدانست. درحالیکه مثلاً اگر مرکز مدیریت بحران در رشت وجود داشت امکان فعالیت بهصورت موازی برای حل مشکلات هم بود. مرکز مدیریت بحران در تهران راهاندازی شده است و مطالعات ایجاد آن در رشت هم از چند ماه قبل آغازشده و در شرف راهاندازی است.ایجاد این مرکز هوشمند باعث تسریع درروند رسیدگی به امور در مواقع بحران میشود.مثلاً وقتی در کوچه ده متری یکی از خیابانها به دلیل سقوط درخت، برق قطع شود با اطلاع رسانی سریع ابتدا مأموران شهرداری برای از میان برداشت درخت مزاحم به آن منطقه می روند تا مأموران شرکت برق اقدام به ترمیم برق شبکه کنند.مشکلات و کمبودهای مختلفی بعد از بارش برف در رشت وجود داشت اما هیچکدام دلیل بر «خواب بودن» شهرداری نبوده است. چون تمام عوامل شهرداری از رفتگران ما تا آتشنشان تا سپیدهی صبح بیدار بودند و مشغول انجاموظیفه. درحالیکه صبح جمعه شاهد مشکلات مختلف بخشهایی مانند برق و آب بودیم اما صبح جمعه ۹۹ درصد مشکلات مربوط به شهرداری در معابر اصلی حلشده بود.البته آفتاب هم به کمک تان آمد:در شب که آفتاب نبود و ما به کمک پرسنل شهرداری در حال مشکلات بودیم. ما با استدلال میتوانیم بگوییم که چه کسی در چه مدتی چه کارکرده است. ولی قاعدتاً نتیجهی کار ما با آن چیزی که مطلوب شهروندان است فاصله دارد و ممکن است برخی به دلیل مشکلاتی که برایشان پیش آمده ناراحت باشند. طبیعتاً من بهعنوان مسئول و متولی شهر باید در آن فاصله مشکلات را حل کنم. مهمتر از همه اینکه در آن مشکلات نمانم و دفاع یا حمله بیدلیل نکنم بلکه باید بمانیم و مشکلات گفته شده را حل کنم.چرا شب زنده داران متهم به خواب شدند؟آیا وجود مشکلات ساختاری باید دلیلی برای صدور بیانیهای با متن نامناسب علیه آقای حسنی نماینده رشت در مجلس شود؟چند روز بعد روز بعد آقای حسنی توضیح دادند که اظهارات ایشان متوجه شهرداری نبوده و بیشتر متوجه استانداری بود (اینجا بخوانید) اما باید توجه کنیم، وقتی کسی انتقاداتش را اینگونه مطرح میکند که در هنگام برف، «شهرداری» خواب است؛ در این هنگام میتوان به این نتیجه رسید که منظور از چنین بیانی تنها انتقاد از شهردار نیست بلکه انتقاد از ارگانی است که بزرگترین مجموعه حقوقبگیران را در گیلان دارد؛ من بهعنوان شهردار مکلفم از ساختار مجموعهای حدود سههزارنفری دفاع کنم. اگر انتقاد خطاب به شخص شهردار بود حرفی نیست، اما نمیتوانیم بگوییم سه هزار نفر خواب بودهاند یا زحماتشان را نادیده بگیریم.به هر صورت با توجه به ناراحتی آقای حسنی که طبق گفته ایشان، ناشی از شرایط محیطی و لمس مشکلات مردم در مسیرهای خارج شهر بود و بعداً توضیح دادند که نقدشان خطاب به استانداری بوده است، من هم میگویم اگر اشتباهی صورت گرفته و جسارتی متوجه ایشان شده از این رسانه استفاده میکنم و عذرخواهی میکنم. ادبیات آن نامه که نمیدانیم نوشته شما بوده یا فرد دیگر قطعاً مورد تائید کسی نیست…ببینید من توضیح دادم.اما علاقهمندم این سؤالات هم مطرح شود که چرا لحن منتقد و منتقدان اینگونه بوده که اگر شهرداری نبود اوضاع بهتر بود یا شهرداری خواب بود؟ چرا تنها اینسوی ماجرا دیده میشود؟ باید دلیل آن نوع حمله به یک ارگان درست آن زمانی که وسط میدان درگیر حل مشکلات و خدمترسانی است مورد سؤال قرار گیرد.انگیزه نگارش نامه از طرف من دفاع از کارکنان شهرداری بوده است چون اگر کسی حرمت خانه شما را نگه ندارد ممکن است شما هم با عصبانیت با آن فرد صحبت کنید.احترام به نمایندگان مجلس احترام مدنی است اما زحمتکشان شهرداری هم بخش کثیری از مردم هستند و باوجود آنکه مشغول کار هستند اما دیده نمیشوند و زحماتشان نادیده گرفته میشود و باید توجه کنیم شهرداری همنهاد مدنی و متعلق به مردم است و وقتی گفته میشود شهرداری و پرسنلش خواب هستند، یعنی به اعضای شورای شهر که منتخبان مستقیم مردم هستند هم توهین شده است. بعدازاین اتفاقات و انتقادات همدیگر را جایی ملاقات کردهاید؟بله در جلسه روز شنبه ۱۶ بهمنماه در فرمانداری رشت همدیگر را دیدیم .گفتوگویی با یکدیگر نداشتید؟خیر،در جلسه بودیم. جلسه ای که درباره برف با محوریت اداره برق و اداره کل حملونقل استان بود و درباره شهرداری رشت صحبتی پیش نیامد چون ظاهراً مشکل اصلا شهرداری نبود.شما در بخشی از اظهاراتتان نامه را دفاع از حریم اعضای شورای شهرهم دانستید . درحالیکه تعدادی از آنها معتقدند آقای ثابتقدم از اساس توجهی به جایگاه شورای شهر نداردما در حال صحبت دربارهیک شخصیت حقوقی هستیم و نه شخصیت حقیقی. در مورد شخصیت حقوقی آیا این اتفاق افتاده است یا خیر؟ جابهجا شدن «وزن حقها» شاید صحبت آقای حسنی اشتباه بود اما واکنش شما آنقدر تند بود که ناگهان مردم به سمت آقای حسنی رفتند. واکنش ناصحیح شما باعث شد که بهنوعی «وزن حقها» جابهجا شود وقتی شما وسط حل مشکل با انتقاد و تخریب مواجه میشوید واکنشها هم شاید خیلی حسابشده نباشد. مثلاً وقتی من مشاهده میکنم کارگران شهرداری ساعتها مشغول کار هستند اما بعضی مدیران بهجای انرژی دادن به آنها، اصل کار را انکار میکنند واکنش نشان میدهم که ممکن است با چاشنی عصبیت و ناراحتی همراه باشد. معتقدم وسط بحران زمان غُر زدن نیست و باید کارکرد.من در جلسهای که با مسئولین شرکت برق هم داشتم گفتم که در حال حاضر نباید باهم دیگر درگیر شد بلکه باید کمک کرد تا مشکل حل شود. معتقدم کیان یک سیستم را نباید زیر سؤال برد. کیان یک نفر با کیان یک سیستم خیلی متفاوت است. مردم از وجود آن سیستم در حال گرفتن خدمت هستند، اگر شخص ثابتقدم نباشد خیلی مهم نیست اما وجود شهرداری مهم است. در برابر انتقاد شهروندان تسلیم هستیمآقای ثابتقدم شهروندان در فضای مجازی از ساعات اول بارش برف واکنشهای زیادی داشتند که عموماً از سیستمی که شما در حال دفاع کردن از آن هستید، ناراضی بودند. مردم در مواقع بحران نمیتوانند با یادآوری تئوریهای وجود مشکلات ساختاری در ایران، خود را آرام کنند و مسلماً به مشکلاتی که میبینند واکنش نشان میدهند.ما هم از تمام بخشهای عملکرد شهرداری راضی نبودیم.ما در شهرداری با انتقادات شهروندان مشکلی نداریم . اگر مردم به ما میگفتند که ما از شما ناراضی هستیم ما هم میگفتیم چشم! و برای انجام بهتر امور تلاش می کردیم.شهرداری به ازای مشکلاتی که باید حل میکرد و نکرد، مشکلاتی که حتی به گذشته مربوط است مسئول است و باید آنها را حل کند و تمام تلاش ما هم برای حل همین مشکلات در ساعات بحرانی بود اما انتظار نداریم روی زخمهایی که ما هم میبینیم نمک بپاشند.آیا مفهوم این موضوع خواب بودن یک سیستم است؟ یا مثلاً اگر کسی در جادهای بینشهری در برفگیر کرد به این معنی است که شهرداری رشت در انجام وظایف خود ناتوان است؟ البته من دنبال محکوم کردن نیستم. ولی ایکاش آن اظهارات بیان نمیشد تا ما هم واکنش نشان بدهیم.کم کاری نمایندگان و مقامات اجرایی رشت؛وقتی مرکز استان تنها سه اتوبوس داشتآقای ثابتقدم نمایندگان گیلان در مجلس یا مدیران ارشد دولت برای حل مشکلات اساسی رشت چقدر به کمک شهرداری آمدهاند؟مسئول مدیریت بحران و خرید ماشینآلات دولت است. نمایندگان ما مسئولیت ملی دارند.من بارها این سؤال را مطرح کردهام که سهم آنها از بحران چقدر است؟ مسئولان شهر ساری با نصف جمعیت رشت موفق شدهاند با مصوبه هیات وزیران ۶۶ میلیارد تومان برای حل مشکل آبهای سطحی اعتبار جذب کنند. چرا برای رشت این اتفاق نیافتاد؟ این موضوع وظیفه چه کسی است؟ شورای شهر باید پیگیری کند یا نماینده مجلس؟۵/۸۲ درصد از پول خرید هر اتوبوس را باید دولت بدهد. شهر رشت باید حداقل ۱۶۰ اتوبوس داشته باشد. تأمین مالی آن را چه کسی باید بگیرد؟ دولت محلی یا دولت ملی؟وقتی برج طاووس منطقه آزاد انزلی آتش گرفت و احتمال وضعیتی مشابه پلاسکو در انجا وجود داشت طبق اظهارات مسئولان دولتی با استفاده از امکانات آتشنشانی رشت آتش خاموش شد. درحالیکه آیا وظیفه شهر رشت بود که امکاناتش را به آنجا بفرستد؟ طبق ادعای برخی افراد شهرداری رشت که خواب است! طی سالهای گذشته چند درصد از پول خرید ماشینآلات آتشنشانی از سوی دولت پرداختشده است؟ چرا ما باید برای خرید این تجهیزات از پول مردم استفاده کنیم؟اصلا مردم رشت اطلاع دارند که ما به خاطر بیتوجهی دولت و نبود اعتبار ملی از جیب آنها ماشین آتشنشانی خریدهایم؟ مردم نباید حقوقشان را بدانند؟ موضوعات ازایندست بهکرات وجود دارد. روی سخنان من با آقای حسنی نیست، طرف صحبت من با نمایندگان استان گیلان و نمایندگان مردم کل کشور در مجلس است تا به این قبیل مسائل مهم بیشتر توجه کنند. شاید به دلیل اغراق و مثبت نمایی عملکردها، مسئولان ارشد و نمایندگان از مشکلات برشمرده باخبر نیستندمن در طی ۲۰ ماه گذشته بارها این مشکلات را گفتم. کجا مثبت نمایی و اغراق کردهام؟وقت تعداد اتوبوسهای رشت حداقل باید ۱۷۰ دستگاه باشد ولی اواخر سال گذشته و اوایل امسال روزهایی را تجربه کردیم که در مرکز استان تنها ۳ اتوبوس مشغول فعالیت بود، میتوانیم از کدام پیگیری و عملکرد دفاع کنیم؟ این چه مدیریت بهینهای است؟ ما چه کار ویژهای در این زمینه انجام دادیم؟ مورد عجیب مخالفت با نوسازی ناوگان تاکسیرانی رشتشما چند بار درزمینهی استفاده از ظرفیت منطقه آزاد انزلی برای تعویض ناوگان تاکسیرانی رشت صحبت کردید و مدیریت منطقه آزاد هم دراینارتباط اعلام آمادگی کرد. چرا ماجرا به سرانجام نرسید؟۱۵۰۰ تاکسی در رشت به دلیل فرسودگی مشمول تعویض هستند اما برای تعویض آنها مجوزهای لازم صادر نمیشود.برای این کار نه نیاز به اعتبارداریم و نه پیگیری ملی و منطقهای چون خود راننده تاکسی وجه این تاکسیها را میپردازد. و ارگانهای مسئول فقط قرار است به شهرداری مجوز بدهند تا ناوگان تاکسی فرسوده را تعویض کند.اما به ما میگویند این موضوع خلاف اقتصاد مقاومتی است. درحالیکه طبق قانون راننده تاکسی مالک ماشینش است و میخواهد ماشین خارجی بگیرد. کجای این موضوع با اقتصاد مقاومتی در تضاد است؟ در کدام بخش از این ابلاغیه آمده است که پراید و پژوی داخلی بهتر از ماشین خارجی است؟اصلا اگر با توجیه اقتصادی به این موضوع نگاه شود در زمینه مصرف سوخت، کیفیت و … اتفاقاً نوسازی ناوگان عمومی با استفاده از این اتومبیلها در راستای اقتصاد مقاومتی است.متأسفانه در بعضی از بخشها،شماری از مدیران سلیقهی خود را بهجای قانون به کار میگیرند.همان افرادی که هرگز پاسخگوی تأمین نشدن مواردی مانند پرداخت نشدن ۵۰ درصد سهم ما در ناوگان قطار شهری از ماده ۲۱۵ نیستند.
برداشت آزاد؛آقای شهردار اصلاح طلب است یا اصولگرا؟آقای ثابتقدم ازجمله حاشیههای نامه شما به آقای حسنی طرح دوباره این موضوع بود که شهردار رشت گرایش اصلاحطلبی دارد یا اصولگرایی؟ بحثهای مختلفی در شبکههای اجتماعی ایجاد شد و کمپینی هم که در اعتراض به اظهارات شما تشکیل شد عموماً با حضور اصلاحطلبان بود که در مدتزمان فعالیتتان در شهرداری از شما حمایت کردهاند. اما اکنون آن دوستان از شما دلخور هستند. شاید به خاطر نامهای که ردوبدل شده و اظهارنظرهایی که در این مدت شده از شما دلخورند. آیا مواضع شما تغییر کرده است؟ فرق اصلاحطلب و اصولگرا چه چیزی است؟ من در مورد اصل مفهوم آن چیزی نمیدانم.شما که قطعاً تکلیف خودتان را میدانید و میدانید که به کدام گرایش سیاسی تعلقخاطر بیشتری دارید . هرکدام از این جریانات فاکتورهای مشخصی دارند و ممکن است تعاریف مختلفی از آنها وجود داشته باشد اما مهم این است که شما چه تعریفی از آنها داریدباور بفرمایید مطمئن نیستم که تعلقخاطر من به کدام جریان بیشتر است!قرار نیست با تعریف هرکسی خط مشی جریان تغییر کند. من هر چیزی که بگویم مشمول یکی از این جریانات میشود وعدهای ناراحت و عده دیگری خوشحال میشوند که دیدید با اصلاحطلبها است و با اصولگراها نیست. اما من ۴ آیتم را ذکر میکنم و شما بگویید که این موارد نشانه اصلاحطلبی است و یا اصولگرایی؛ تا من بگویم که اصلاحطلب هستم یا اصولگرا یا هیچکدام نیستم یا فراتر از آن هستم یا پایینتر از آن!من یاد نگرفتم سال ۷۰ روی صورت مردم خط بکشم و در حال حاضر خودم را بهعنوان مدافع ملت معرفی کنم.من یاد نگرفتم به خاطر حضور در جبهه رفتار طلبکارانهای از مردم داشته باشم.من و خانوادهام در جامعه رفتارهای متظاهرانه و استانداردهای دوگانه رفتاری نداشتهام.خودم هم یاد نگرفتم که انسان ظاهرالصلاحی باشم و به دینداری تظاهر کنم هرچند در اعماق وجودم به دین معتقدم.این موارد ازنظر شما اصلاحطلبی است یا اصولگرایی؟به هر صورت بعدازاین نامه مخصوصاً با آوردن نام آقای آقازاده مقابل نماینده موردحمایت جریان اصلاحطلبی، محمدعلی ثابتقدم که تقریباً همسو با جریان اصلاحطلبی دانسته میشد و همفکران این جریان از برنامهها و طرحهایش مانند طرح توسعه انسانمحورش که یک آرمان اصلاحطلبی تلقی میشود،حمایت میکردند به نماد مقابله با اصلاحطلبی در گیلان تبدیل شدلازم میدانم برای پاسخ به این سؤال شما نقبی به گذشته بزنم و موضوع را بیشتر تشریح کنم. ۱۰۸ سال پیش وقتی انقلاب مشروطه به وجود آمد با آوردههایی برای کشور همراه بود.این انقلاب هم عقبههایی داشت که به دوره قاجار برمیگشت. پس از آن هم شاهد تشکیل حکومت پهلوی بودیم.به زمان دورتر هم برویم و به انقلاب سال ۵۷ برسیم مشاهده می کنیم که این سیر تاریخی فارغ از اینکه تعابیر مختلفی در طول زمان و بهویژه بعد از انقلاب در مورد آن میشود دارای یک سری اصول معنادار در کشور است.البته افراد و ارکانی در این بین بوده اند که به نحوی به این سیستم ضربه زده اند مثلاً آقای خاوری که بعد از اختلاس از کشور فرار کرد، آقای بابک زنجانی که حکم اعدام گرفته، وزیری که معاند میشود و آقایی که «عالیجناب سرخپوش» را مینویسد و از کشور خارج میشود و ̷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[مشاهده در: www.gilnegah.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]
صفحات پیشنهادی
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان قم عنوان کرد استفاده مطلوب از ظرفیت بخش خصوصی توسط شهرداری قم
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان قم عنوان کرداستفاده مطلوب از ظرفیت بخش خصوصی توسط شهرداری قم رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان قم گفت استفاده از ظرفیت بخش خصوصی به شیوه مطلوب در شهرداری قم مورد توجه قرار گرفته است به گزارش خبرگزاری فارس از قم سید حسن رضوی امشب در جفرماندار ورامین: در زمان بروز بحران، مدیریت نقش به سزایی در کاهش تلفات انسانی دارد
فرماندار ورامین در زمان بروز بحران مدیریت نقش به سزایی در کاهش تلفات انسانی دارد تهران- ایرنا- فرماندار ورامین گفت در زمان بروز حادثه و بحران مدیریت بحران نقش به سزایی در کاهش تلفات انسانی دارد که این مهم با برگزاری جلسات تمرینی و هماهنگی تمامی دستگاه ها میسر می شود به گزارصدور حکم مستمری بازماندگان شهدای آتش نشان حادثه پلاسکو
مدیرعامل تامین اجتماعی عنوان کرد صدور حکم مستمری بازماندگان شهدای آتش نشان حادثه پلاسکو شناسهٔ خبر 3882654 - شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸ ۳۶ جامعه > رفاه و آسیب های اجتماعی jwplayer display inline-block; مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی با اشاره به حادثه پلاسکو گفت حکم مستمری ببه مناسبت روز اهدای خون صورت گرفت اهدای خون توسط اعضای سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری کاشان
به مناسبت روز اهدای خون صورت گرفتاهدای خون توسط اعضای سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری کاشان تعدادی از مدیران و کارمندان سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری کاشان به مناسبت گرامیداشت روز اهدای خون در اقدامی نمادین خون خود را اهدا کردند به گزارش خبرگزاری فارس در کاشان معاونان و جمعی از مدیربیتوجهی شهرداری به ایمنی و مدیریت بحران تهران
بیتوجهی شهرداری به ایمنی و مدیریت بحران تهران رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی و عضو کمیته فنی و حقوقی پلاسکو از بی توجهی شهرداری تهران به حوزه ایمنی و مدیریت بحران گلایه کرد و گفت در حالی بودجه شهرداری تهران به اندازه کل بودجه عمرانی کشور است که در حوزههای نرم افزاری به مانند ایبرنامه های ایام الله دهه فجر سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری رشت اعلام شد
مدیر عامل سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری رشت جزئیات ویژه برنامه های این سازمان برای دهه فجر را تشریح کرد به گزارش خبرگزاری برنا از گیلان و به نقل از روابط عمومی سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری رشت علیرضا حسنی به تشریح ویژه برنامه های سازمان فرهنگی و هنری شهرداری ربخشی از سهلانگاری حادثه پلاسکو مربوط به ضابطان قضایی است/انتقاد رییسمجلس به صدور مجوزهای ساختو ساز توسط شهر
لاریجانی در صحن علنی مجلس بخشی از سهلانگاری حادثه پلاسکو مربوط به ضابطان قضایی است انتقاد رییسمجلس به صدور مجوزهای ساختو ساز توسط شهرداری تهران رییس مجلس در پایان صحن علمی مجلس از مجوز شهرداری به برخی ساخت و سازهای انتقاد کرد به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا علی لاریجانی در پاگلهمندی استاندار گیلان از عملکرد مدیریت شهری رشت در بحران برف/ قطعی برق تا امشب کاملا رفع میشود
گیل نگاه محمدعلی نجفی امروز در گفتوگو با فارس با اشاره به تشکیل ستاد مدیریت بحران در گیلان اظهار کرد از ساعت ۹ شب گذشته شاهد بارش برف و رطوبت بالا و وزش باد شدید در مناطق مختلف استان هستیم وی به بارش ۶۵ سانتیمتر برف در شهر رشت اشاره کرد و افزود در لاهیحان ۵۷ سانتیمتر برف بسازمان های حقوقی صدور حکم اعدام سه انقلابی بحرینی را محکوم کردند
سازمان های حقوقی صدور حکم اعدام سه انقلابی بحرینی را محکوم کردند تهران- ایرنا- سازمان آمریکایی ها برای دموکراسی و حقوق بشر در بحرین انستیتو حقوق و دموکراسی بحرین مرکز حقوق بشر بحرین و مرکز اروپایی دموکراسی و حقوق بشر ضمن درخواست لغو احکام اعدام سه انقلابی بحرینی از رژیمحافظی: شواهد حاکی از تعلل شهردار در مدیریت بحران تهران است/ قالیباف از مردم عذرخواهی کند
حافظی شواهد حاکی از تعلل شهردار در مدیریت بحران تهران است قالیباف از مردم عذرخواهی کندتاریخ انتشار يکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۴ ۲۱ رئیس کمیسیون سلامت محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران با استناد به نحوه پرداخت بودجه شهرداری در دو بخش مدیریت بحران و آتش نشانی گفت شواهد ن-
گوناگون
پربازدیدترینها