واضح آرشیو وب فارسی:نواندیش: مرتضی الویری، از مشاوران رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و از چهره های سیاسی اصلاح طلب طی گفت وگویی به بررسی وضعیت انتخاباتی اصلاح طلبان پرداخت. الویری معتقد است که به سه دلیل باید یک کاندیدای اصلاح طلب هم به ثبت نام در انتخابات بپردازد تا در صورت بروز اتفاق پیش بینی نشده اصلاح طلبان در میدان رقابت حاضر باشند. او در این گفت وگو که با خبرآنلاین انجام شده است کاندیدای پوششی را با هدفی غیر از رقابت با حسن روحانی پیشنهاد می دهد. منافع ملی ما با حضور آقای روحانی به عنوان رییس جمهوری بیشتر تامین می شود تا با حضور یک فرد اصلاح طلب. علت آن هم روشن است؛ کاندیدای ایده آلی که بخواهیم از جریان اصلاح طلبان معرفی کنیم شانس تایید صلاحیت ندارد. دلیل دیگر اینکه در فضای موجود با توجه به زمینه های اعتدالی که آقای روحانی مطرح کرده و توانسته بخش هایی از جامعه را با خود همراه کند، رقابت کردن با ایشان، شانس رای آوری را پایین می آورد و دلیل آخر اینکه برنامه های آقای روحانی چه در سیاست های بین المللی، چه در مسائل اقتصادی و چه در مسائل فرهنگی، بسیاری از دیدگاه ها و نظرات اصلاح طلبانه دوستان ما را تامین می کند. تردیدی ندارم که ایده آل هایی داریم که به هیچ وجه در دوره آقای روحانی برآورده نشده است اما ما در دنیای ایده آل ها و آرمان ها زندگی نمی کنیم بلکه مقاطعی را سپری می کنیم که باید میلیمتری جلو برویم. برای همین تکیه من آن چیزی است که در مقام اجرا و عمل در اولویت ما قرار می گیرد. موضوع نامزد پوششی در کنار آقای روحانی به صورت جدی در میان دوستان ما مطرح بود. به سه دلیل ما احتمال می دادیم و می دهیم که آقای روحانی را در صحنه انتخابات نداشته باشیم. اول آنکه خودش نیاید، مثلا به او گفته شود آمدنت به مصلحت نیست یا فشارها آنقدر زیاد شود که او بگوید من نیستم. دلیل دوم اینکه ما در مورد تصمیم شورای نگهبان نمی توانیم برآورد روشنی داشته باشیم، وقتی چهار سال پیش می بینیم آقای هاشمی رفسنجانی ردصلاحیت می شود می توانیم احتمال دهیم با دلایلی که اصلا برای ما روشن نیست و نخواهد شد صلاحیت آقای روحانی را هم زیر سوال ببرند. پس با توجه به عملکرد گذشته شورای نگهبان این اتفاق محتمل است. مساله سوم این است که بنا به دلیلی که الان قابل محاسبه نیست ممکن است فضای کلی جامعه به ضرر آقای روحانی تغییر کند. ما به کرات در کشورهای جهان سوم این اتفاق را دیدیم و نه تنها در کشورهای جهان سوم، بلکه حالا امریکا هم جلوی چشم ما است. در کشور ما هم ممکن است در آن روز های آخر ناگهان یک شایعه معادلات را به هم بزند و آرای اقشار فرودست را به طرف خاصی متمایل کند. به این سه دلیل دوستان ما به صورت جدی به فکر مطرح کردن افرادی هستند که این افراد، نه در عرض آقای روحانی، بلکه در طول ایشان مطرح می شوند. به عبارت دیگر اینها مطرح نمی شوند که با آقای روحانی رقابت کنند و آرای او را بشکنند. بلکه مطرح می شوند که اگر یکی از سه عاملی که اشاره کردم اتفاق افتاد دست ما خالی نباشد. (در مورد احتمال کنار رفتن روحانی از کاندیداتوری): به هر حال ایشان با شرایط دشواری مواجه است. فشارهای مختلفی به ایشان از منابع قدرت وارد می شود که ممکن است این فشارها ایشان را به یک تصمیم گیری دیگر بکشاند. این نامزد پوششی تقریبا همان روند ثبت نام آقای روحانی در سال 92 است که وقتی آقای هاشمی ردصلاحیت شد، حامیانش پشت سر روحانی قرار گرفتند. مثلا کسی مانند آقای جهانگیری تایید صلاحیت می شود و می تواند وارد میدان شود. آقای عارف هم همینطور. زیرا قبلا تایید صلاحیت شده و اکنون هم عضو مجمع تشخیص مصلحت است که مهر تایید رهبری را دارد. می توان روی افراد دیگری فکر کرد. اگر مردم روی دنده لج بیفتند، این افراد می توانند رای بیاورند. اگر مردم ببینند دست هایی در کار است که با حذف یا جوسازی علیه فردی می خواهند فرد دیگری را تحمیل کنند، عکس العمل قاطع و غیرمنتظره از خود نشان می دهند. در سال 76 هم با همین استدلال به آقای خاتمی رای دادند در حالی که کسی او را نمی شناخت. همان سال دو هفته قبل از انتخابات من خدمت آقای کروبی بودم. ایشان می گفت فکر می کنی ما نمی دانیم خاتمی رای نمی آورد؟ ما یقین داریم. می گفت تو که روبه روی من نشسته ای، اگر کسی بگوید این الویری نیست، اصغرزاده است من هم می گویم خاتمی رای می آورد. می خواست به تعبیر خودش مثال لری بزند که من شیرفهم شوم. می گفت خاتمی سه چهار میلیون رای می آورد و ما می توانیم بگوییم که ما هم هستیم و حقوق مان باید رعایت شود. اما یک مرتبه دیدیم که 20میلیون رای آورد. من قبول دارم که آقای عارف باید تصویر بیرونی خود را اصلاح کند. اتفاقا چند روز پیش که ایشان را دیدم، گفتم تصویری که در بیرون از شما ترسیم شده، تصویر مورد انتظار بسیاری از رای دهندگان به شما نیست. البته اطلاعاتی که ما از عارف داریم غیر از این تصویر است. آقای عارف حتی تا ساعت 11 و 12 شب وقت ملاقات می گذارند تا افراد را منسجم کنند. وقت ایشان در مجلس و فراکسیون لب به لب پر است و فعالیت می کند. مدیریت فراکسیون خیلی دشوار است چراکه هر کسی مقتضیات خاص خود را دارد. در نظر بگیرید که آقای عارف چقدر باید زمان بگذارد تا هماهنگی ایجاد کند. ریاست فراکسیون و نمایندگی مجلس مثل وزارتخانه یا سایر کارهای مدیریتی نیست. من زمانی که شهردار بودم اگر یک معاونم با من سازگاری نداشت عوضش می کردم ولی وقتی در مجلس رییس کمیسیون برنامه و بودجه بودم نمی توانستم این کار را انجام دهم برای اینکه شأن نمایندگی فرق می کند. حرفی بزنی می گویند تو یک نماینده هستی و من هم یک نماینده. شأن برابر داریم. در این شرایط کار بسیار دشوار است و از عهده هر کسی برنمی آید. چنین فردی یا باید آنقدر شخصیت کاریزماتیکی باشد که اگر یک اشاره کند، همه قلبا و عملا تمکین کنند که در مجلس هیچ کس چنین جایگاهی ندارد؛ یا باید ساعت ها وقت بگذارد و صحبت کند تا بتواند نظرات را جلب کند. مجموعه ای از نمایندگان خوشفکر و کاردان در کنار عارف دارند تلاش می کنند. ولی می خواهم بگویم این قضاوت که از بیرون می شود با اتفاقی که در درون می افتد فرق دارد. من بر اساس اطلاعاتی که از درون دارم و به نقل از کسانی که اکنون با آقای عارف کار می کنند این را می گویم. می گویند عارف واقعا وقت می گذارد و بسیار خوب عمل می کند. در مجموع و با توجه به رقابت ها و نبود مشوق ها فراکسیون امید خوب کار می کند. آثار آن را در رای اعتماد به وزرا یا انتخاب نمایندگان برای مسوولیت های خاص مشاهده می کنیم و این نشانه آن است که هیات رییسه فراکسیون امید و در راس آن عارف خوب کار می کنند. اعتماد
یکشنبه ، ۱۴آذر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نواندیش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]