واضح آرشیو وب فارسی:الف: چه کسانی برای جنگ علیه ایران زمینهسازی میکنند؟
یادداشت جوان/دکتر یدالله جوانی
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۸ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۲۰
یکی از بزرگترین درسها و آموزندهترین عبرتهای دوران دفاع مقدس، آن است که باید از وقوع جنگی دیگر علیه ایران جلوگیری کرد. به هر حال واقعیت آن است که کشور ایران به لحاظ موقعیت راهبردیاش و ملت ایران به دلیل هویت مستقل دینی با آرمان والای تمدنسازی اسلامی، دشمنان کینهتوزی چون استکبار جهانی و صهیونیزم بینالملل دارد؛ دشمنانی که به شکلهای مختلف ملت ایران را به اقدام نظامی تهدید میکنند. در چنین شرایطی برخی از گروههای سیاسی و همچنین برخی از اشخاص با نادیده گرفتن درس بزرگ و عبرتآموز دوران دفاع مقدس، به جای کار و تلاش برای جلوگیری از جنگ، خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، برای وقوع جنگی دیگر علیه ملت ایران زمینهسازی میکنند.برای شناخت این گروهها و اشخاص که عمدتاً با اهداف سیاسی- حزبی و منفعتطلبی شخصی، چنین مواضع و رفتارهایی را از خود بروز میدهند و نسبت به منافع ملی و امنیت ملی بیاعتنا هستند، باید به این سؤال پاسخ داد که چه زمانی یک کشور و مردم آن مورد تهاجم نظامی قرار میگیرند؟در پاسخ باید گفت، زمانی کشوری مورد حمله نظامی قرار میگیرد که آغازکننده جنگ در بررسی وضعیت و سنجش میزان قدرت دفاعی کشور هدف، آن را ناتوان در دفاع از خود ارزیابی کند. صدام حسین معدوم، به نمایندگی از امریکا و دیگر قدرتهای سلطهگر، زمانی پذیرفت به جمهوری اسلامی حمله نظامی کند که تصور میکرد ملت ایران و نظام نوپای جمهوری اسلامیقادر به دفاع از خود نیستند. به طور قطع اگر صدام، ایرانیان را در دفاع از خود مقتدر ارزیابی میکرد، جنگ تحمیلی رخ نمیداد.بنابراین بزرگترین درس و آموزندهترین عبرت دفاع مقدس، آن است که ملت ایران برای جلوگیری از هر جنگ دیگری علیه کشورش، باید برای دفاع قدرتمند باشد. براساس همین درس بزرگ و عبرتآموز بود که بعد از جنگ، تقویت بنیه دفاعی و نظامی کشور به شکل ویژه مورد توجه قرار گرفت. نتیجه این سیاست دفاعی، رسیدن کشور به سطح قدرت بازدارندگی نظامی شد. امنیت پایدار کشور طی قریب به سه دهه بعد از جنگ با وجود همه تهدیدات دشمنان، محصول اقتدار ملی و قدرت نظامی جمهوری اسلامی است. در این سالها، بارها امریکاییها و صهیونیستها، جمهوری اسلامی و ملت ایران را تهدید به جنگ کردهاند، لکن جرئت شلیک یک گلوله به سمت کشور عزیزمان را نداشتهاند. دلیل این جرئت نکردن برای آغاز جنگ، یک چیز بیشتر نیست. امریکا با ارزیابی قدرت دفاعی ایران به خوبی دریافت که اگر زد، خواهد خورد. امریکاییها روی ضربه متقابل، جدی و خسارتبار ایران حساب باز کردند و جنگ علیه جمهوری اسلامی را غیرمفید برای منافع خود ارزیابی کردند. بنابراین اقتدار ملی، آمادگی نیروهای مسلح، قدرت موشکی و مجموعهای دیگر از توانمندیهای دفاعی، امریکا را از حمله به ایران باز داشته است. صهیونیستها هم با همین ارزیابی تاکنون جرئت نکردهاند به سمت ایران گلولهای شلیک کنند. آنان به خوبی و به درستی دریافتهاند که اگر با یک خطای راهبردی علیه جمهوری اسلامی وارد جنگ شوند، در اندک زمان تلآویو و حیفا با خاک یکسان خواهد شد.همچنین در جنگ نیابتی گروهکهای تروریستی چون داعش در منطقه، امنیت ایران حفظ شد، زیرا با آمادگی کامل جمهوری اسلامی و مأموریت سپاه در ورای مرزها، دشمنان زمینگیر شدند و از باز شدن پای این گروهکها به داخل کشور و برهم خوردن امنیت داخلی، جلوگیری شد. به طور قطع اگر با گروهکهای تروریستی در سوریه و عراق مقابله جدی صورت نمیگرفت، اکنون ایران وضعیتی شبیه به عراق و سوریه پیدا کرده بود. بنابراین اگر بخواهیم این امنیت پایدار باشد و کشور درگیر جنگی دیگر نشود، باید همواره در کشور به تقویت فرهنگ دفاعی و توان بازدارندگی نظامی همت گماریم. به طور قطع تمامی کسانی که در این مسیر نظریهپردازی کرده و به هر شکل دیگری گام برمیدارند، آنان به جلوگیری از وقوع جنگ کمک میکنند، اما در نقطه مقابل هر گروه و هر شخصی که برای تضعیف فرهنگ دفاعی کشور و تضعیف بنیه دفاعی و قدرت نظامی جمهوری اسلامی قدم برمیدارد، خواسته یا ناخواسته به خدمت دشمن درآمده و کشور را به سمت آسیبپذیری و جنگ سوق میدهد.متأسفانه اکنون با گروهها و اشخاصی مواجه هستیم که به فرسایش فرهنگ دفاعی روی آوردهاند و گویا تصور میکنند از این طریق به کشور و مردم خدمت میکنند! این گروهها و افراد به راحتی و آسانی، تضعیف نیروهای مسلح را دنبال کرده، تصور میکنند برای تأمین امنیت ملی، راههای دیگری هم غیر از تقویت اقتدار ملی و قدرت دفاعی در برابر دشمنان جهانخواری چون امریکا وجود دارد. برای شناخت این گروهها و اشخاص، به راحتی میتوان آنها را شناخت. آنان کسانی هستند که به طرق مختلف، مؤلفههای فرهنگ دفاعی را به چالش کشیده و فرسایش میدهند. مؤلفههایی چون:۱- ایمان و انقلابیگری ۲- حرکت جهادی و فرهنگ ایثار و شهادتطلبی ۳- تعمیق بصیرت و دشمنشناسی ۴- نفی ظلم و استکبارستیزی ۵- دفاع از مظلوم و حمایت از مستضعفین ۶- دفاع مردمی و دفاع همهجانبه ۷- اعتماد به نفس و ایمان به نصرت الهی ۸- بیاعتمادی مطلق به دشمن ۹- هویت اسلامی- ایرانی ۱۰- جهاد کبیر و تبعیت نکردن از کفار.دکترین نظامی، سیاست دفاعی و استراتژیهای نظام ایران، براساس همین مؤلفهها تعیین و تدوین شده و براساس آنها هماکنون جمهوری اسلامی دارای قدرت بازدارندگی نظامی است. تقویت نیروهای مسلح، دنبال کردن برنامههای ویژهای چون اقتدار موشکی، توسعه نفوذ راهبردی در منطقه و باز کردن ژئوپلتیک ایران برای تقویت موقعیت قدرت منطقهای، تقویت همپیمانان در منطقه در محور مقاومت، همگی در راستای تقویت قدرت دفاعی بر مبنای استراتژی بازدارندگی نظامی و جلوگیری از جنگ است. بدیهی است که هر گروه و هر فردی با هر نیت و هر هدفی، این مؤلفهها را تضعیف کند، زمینهسازی برای وقوع جنگ علیه ایران کمک کرده است. در صورتی که این نوع مواضع، اظهارنظرها و رفتارها آگاهانه باشد، نام دیگری جز خیانت بر آن نمیتوان گذاشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]