محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827428409
مردی که ذهن اش خاطرات دروغین میسازد
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
مردی که ذهن اش خاطرات دروغین میسازد
اگر ناگهان بفهمید که خاطراتتان دروغ بوده چه حسی به شما دست میدهد؟ بعضی از افراد به خاطر بیماری عجیبی که دارند، در ذهن شان خاطرات کاذبی ایجاد میشود که به وضوح و روشنی اتفاقات واقعی به نظر میرسند. به خاطر این مشکل، آنها باید یاد بگیرند با گذشتهای زندگی کنند که مثل آینده نامعلوم و مبهم است؛ گذشتهای که نمیدانند واقعا اتفاق افتاده یا نه، واقعی است یا ساختگی. شخصی به نام متیو یکی از افرادی است که با همین مشکل زندگی میکند.
مجله دیجی کالا - زهرا غلامی: اگر ناگهان بفهمید که خاطراتتان دروغ بوده چه حسی به شما دست میدهد؟ بعضی از افراد به خاطر بیماری عجیبی که دارند، در ذهن شان خاطرات کاذبی ایجاد میشود که به وضوح و روشنی اتفاقات واقعی به نظر میرسند. به خاطر این مشکل، آنها باید یاد بگیرند با گذشتهای زندگی کنند که مثل آینده نامعلوم و مبهم است؛ گذشتهای که نمیدانند واقعا اتفاق افتاده یا نه، واقعی است یا ساختگی. شخصی به نام متیو یکی از افرادی است که با همین مشکل زندگی میکند.
متیو چند ماه پس از عمل جراحی مغز و سپری کردن دوران نقاهت، به کارش بازگشت. او یک برنامهنویس کامپیوتر است و میدانست که از این به بعد همیشه با یک چالش بزرگ مواجه خواهد بود. او میخواست به رییس اش توضیح دهد که باید یاد بگیرد برای همیشه با یک عارضهی مغزی زندگی کند.
متیو توضیح میدهد: «اتفاقی که واقعا در جلسه افتاد از این قرار بود: کارفرمایان من گفتند که چطور میتوانیم به تو کمک کنیم، چه کاری از دست ما بر میآید تا تو بتوانی دوباره روی پای خودت بایستی و کارت را به خوبی انجام دهی. این چیزی بود که آنها گفتند. اما روز بعد من فکر میکردم که آنها میخواستند مرا اخراج کنند. فکر میکردم آنها به هیچ عنوان اجازه نمیدهند من به کارم برگردم.»
این خاطره برای متیو خیلی واضح بود، طوری که انگار واقعا اتفاق افتاده بود. در حالی که تصور او کاملا اشتباه بود. کارفرمان متیو اصلا حرفی از اخراج کردن او نمیزدند. این یکی از اولین نشانههایی بود که باعث شد متیو به خودش شک کند و حدس بزند که از بیماری «افسانهسازی» (confabulation) رنج میبرد؛ این بیماری نتیجهی آسیب به یکی از قسمتهای مغز است. افسانهسازها قصد ندارند دروغ بگویند یا دیگران را گمراه کنند، اما بعضی از مشکلات بنیادی در نحوهی پردازش خاطرات آنها باعث میشود نتوانند به راحتی واقعیت را از تخیل ساختهی ذهن ناخوداگاهشان تشخیص دهند.
وقتی متیو فهمید این بیماری را دارد بسیار آشفتهخاطر شد. او میگوید: «من واقعا میترسیدم. فکر میکردم نمیتوانم به افکار و باورهایم دربارهی آنچه که اتفاق افتاده اعتماد کنم.»
وضعیت دشوار او به ما میفهماند که چقدر خاطرات ما شکننده و آسیبپذیر هستند و اینکه ذهنهای ما نسخهی خودشان از واقعیت را میسازند.
در حال حاضر متیو به طور داوطلبانه در یک مرکز خیریه کار میکند که از افراد آسیبدیدهی مغزی حمایت میکند. او مرد آرامی است و به ندرت و با شک و تردید دربارهی گذشتهاش صحبت میکند و اغلب اوقات از همکارش «بن گراهام» میخواهد که جزییات گذشتهاش را برای او تایید کند. متیو از زمان عمل جراحیاش، 10 سال است که بن را میشناسد. او قبل از اینکه مغزش آسیب ببیند، فرد بلندپرواز و با انگیزهای بود و برای اهدافش سخت تلاش میکرد.
بسیاری از افرادی که عارضهی مغزی دارند احساس خستگی شدیدی میکنند، اما عصبشناسان دلیل اصلی این موضوع را نمیدانند.
متیو پس از تحمل سختیها و تلاشهای بسیار در کالج دانشگاهی لندن در رشتههای ریاضیات و علوم کامپیوتر تحصیل کرد و پس از فارغالتحصیلی با عنوان برنامهنویس کامپیوتر مشغول به کار شد. چند ماه پس از کار در شغل جدید متوجه چیزهای عجیبی در بدنش شد. او احساس میکرد حس لامسه را در سرانگشتانش از دست داده. گاهی اوقات سردردهای فوقالعاده دردناک و طاقتفرسایی را تجربه میکرد و گاهی هم دچار دوبینی میشد. اغلب اوقات مجبور میشد هنگام کار یک چشمش را ببندد.
به تدریج، مشکلات و مصایب او به حدی سخت و آزاردهنده شد که پزشکش به او یک آزمایش سی تی اسکن تجویز کرد. جواب سی تی اسکن نشان داد که مشکل از ورودی یکی از بطنهای مغزش ناشی میشود. در مغز متیو نوعی بافت کیسهای کوچک به نام «کیست کلوئید» رشد کرده بود و مشکل ایجاد میکرد و مانع از خروج مایع مغزی نخاع میشد. «وان بل»، یک دانشمند عصبشناس از دانشگاه لندن دربارهی بیماری متیو میگوید: «فشار درون فضای مغز زیاد میشود و این مایع مغز را به کنارههای جمجمه فشار میدهد. بطن منبسط شده هم به عصب بینایی فشار وارد میکند و به دوبینی منجر میشود.»
پزشکان برای درمان متیو او را جراحی کردند تا کیست را بردارند و مایعات اضافه خارج شود. متیو زمانی که دوران نقاهت را در بیمارستان سپری میکرد، میدانست که این آسیب مغزی، اختلالات جدی به حافظهی او وارد کرده. او رفت و آمد افراد به اتاق را فراموش میکرد. به این ترتیب، در نظر او انگار آنها در اتاق غیب و ظاهر میشدند. او میگوید: «من فقط یادم میآمد که افراد در میدان دیدم ظاهر و سپس ناپدید میشدند.» بل میگوید شاید علت این مشکل آسیب دیدن دو بافت برجسته کوچک زیر سطح مغز باشد. این قسمت به یادآوری مرتبط است.
اما ظاهرا ذهن ما فضای خالی را دوست ندارد. در طول دوران بهبود متیو، شکافها و رخنههای حافظهی او با اطلاعات و ماجراهایی پر میشد که مغز او به طور خلاقانه آنها را ساخته بود. به عنوان مثال، او یک بار ایمیلی با لحن تند و خشن به روانپزشک عصبیاش فرستاد و از پرسیده بود که چرا او را مرخص کردهاند. او گفته بود: «من مطمئنم که اصلا حالم خوب نیست. بدن من مشکل دارد.» اما بعدا فهمیده بود که او خودش، درخواست مرخصی داده بود؛ در واقع متیو این تصمیم را گرفته بود. اما با این حال، حافظهی متیو به او میگفت که پرسنل بیمارستان او را مرخص کرده بودند.
وقتی متیو فهمید که ذهن اش برای جبران خلا حافظه، داستانهایی را از خودش میسازد، عمیقا مضطرب و آشفتهخاطر شد. گویا که او پی برده بود که ذهن اش دیگر به خودش تعلق نداشت. متیو میگوید: «مغز صرفا یک ماشین ساخت واقعیت نیست. بین چیزهایی که ما مشاهده میکنیم و چیزهایی که مغز ما برای فهم بهتر جهان اطرافمان میسازد، تفاوتهایی وجود دارد.»
آسیب مغزی نشان میدهد که برداشت ما از واقعیت تا چه حد شکننده است.
بیشتر مواقع خاطرات دروغین بر مبنای پیشفرضهای ما دربارهی یک اتفاق ساخته میشوند. مثلا، وقتی او به سر کار بازگشت نگران بود که مبادا رییسش با مشکلات و سختیهای او همدردی نکند. او میگوید: «من میدانستم که کارفرمایان من تاجرانی سرسخت بودند و کارشان را به شدت جدی میگرفتند. بنابراین، مغز من خصلتهای خاصی را به آنها نسبت داده بود و انتظار داشت که آنها متناسب با همان ویژگیها واکنش نشان دهند.» متیو به خاطر فراموشی، نمیتوانست جزییات جلسه را به خاطر بیاورد. به همین دلیل، مغزش فضای خالی حافظه را متناسب با انتظارات او پر کرد.
هر وقت ما سعی میکنیم گذشته را به خاطر بیاوریم، مغز به نوعی سعی میکند آن اتفاق را بازسازی کند و جزییاتی را انتخاب میکند که بر اساس پیشفرضها و انتظارات ما، محتملتر به نظر میرسند. متیو میگوید: «مغز در پشت پرده نقش زیادی در انتخاب و آزمایش اطلاعات دارد. ذهن، اطلاعات را بررسی میکند تا ببیند که آن خاطرات تا چه حد باید پر رنگ به نظر برسند و اگر مرتبط نباشند، آنها را سرکوب میکند.»
هیچیک از ما این کار را با دقت کامل انجام نمیدهیم. ممکن است ما به طور تصادفی اطلاعات اشتباه را در ذهنمان ایجاد کنیم و خاطرات دروغین تشکیل دهیم. در این صورت، جزییاتی را به خاطر میآوریم که هیچوقت اتفاق نیفتادهاند. شاید برایتان عجیب باشد، اما حتی مغزهای سالم هم به راحتی میتوانند خاطرات اشتباه را در ذهن ما بکارند. گروهی از روانشناسان در نیوزیلند و کانادا طی آزمایشی، به طور مخفیانه، تصاویر افراد مورد مطالعه را دستکاری کردند تا نشان دهند که آنها بالن سواری کرده بودند. وقتی روانشناسان با شرکتکنندگان دربارهی تصویر گفتگو کردند، 50 درصد آنها داستانی دربارهی آن اتفاق سر هم کردند. این افراد واقعا باور داشتند که بالن سواری را تجربه کردند.
ما اکثر اوقات دربارهی جزییات مهم اشتباه نمیکنیم، اما در مورد متیو، اینطور نیست. مغز او توانایی تشخیص واقعیت را از دست داده، بنابراین تعداد زیادی از خاطرات او کاذب هستند. البته اوضاع متیو در مقایسه با موارد دیگر چندان هم بحرانی نیست. افرادی هستند که این مشکل را به صورت خیلی شدید و جدی دارند. مثلا چنین افرادی ممکن است بگویند: «من یک فضاپیما ساختم و با آن دور ماه پرواز کردم.» یک فرد دیگر پس از اینکه از کما به هوش آمد، فکر میکرد که همسرش باردار است و صاحب دوقلو خواهد شد. او به وضوح به خاطر میآورد که سونوگرافی همسرش را دیده بود. اما همسر او هرگز باردار نشده بود. او میگوید: «من آن خاطرات را مثل خاطرات دوران کودکیام به یاد دارم؛ واقعا هیچ تفاوتی بین آنها وجود ندارد.»
متیو حالا دفترچه خاطراتی نگه میدارد که به او کمک میکند جزییات واقعی را ثبت کند، مثل اینکه کجا بود، چه خورد و اطرافیانش چه گفتند. به این ترتیب، او میتواند با ثبت واقعیات تصویری از اتفاقات روز برای خودش بسازد. اما با این حال، هنوز هم گاهی اوقات خاطرات دروغین به ذهن او رسوخ میکنند. بن گراهام، همکار متیو در موسسهی خیریه میگوید: «اکثر اوقات، افسانهسازی وقتی اتفاق میافتد که متیو حسابی عصبی شده و داستانهای ذهن اش شکل نگرانیهای او را به خود میگیرند.»
در مدت زمانی که متیو و گراهام با هم هستند، متیو مرتب اطلاعات را با همکارش چک میکند. برای گراهام این کار نیاز به دقت و ظرافت زیادی دارد. او به خوبی میداند که حتی نحوهی بیان یک موضوع و نوع کلمات ممکن است به طور تصادفی بذرهای یک خاطرهی کاذب را در ذهن متیو بپاشد. او میگوید: «من میتوانم یک ایدهی اشتباه را در ذهن او بکارم. به همین دلیل باید خیلی محتاط باشم.»
علیرغم همهی این مشکلات، متیو میگوید فراموشی و افسانهسازی آنقدرها او را آزار نمیدهند، بلکه خستگی دائمی پس از جراحی که همیشه با او همراه است، او را ناراحت میکند. او میگوید: «اگر مسئلهی خستگی مفرط من حل شود، خوشحال میشوم. بعد از آن راحت میتوانم با فراموشی کنار بیایم.»
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]
صفحات پیشنهادی
مردی که ذهنش خاطرات دروغین می سازد! - پیام آفتاب
ذهن متیو به خاطر ابتلا به یک بیماری عجیب خاطرات اشتباهی را می سازد که یکایک آن خاطرات برای او کاملا زنده و طبیعی جلوه می کند او حالا به این نتیجه رسیده که همچون آینده نمی تواند به گذشته اش اعتماد کند اما چنین چیزی چگونه ممکن است به گزارش فرادید به نقل از بی بی سی انگلیسی متیخاطرات در ذهن بیماران مبتلا به آلزایمر مسدود می شوند - خبرگزاری ایمنا
وقتی یک نفر آلزایمر می گیرد اطلاعات هم چنان در مغز او باقی می ماند اما بیماری مانع از این می شود که موقع نیاز بتوان به این اطلاعات دسترسی پیدا کرد به گزارش خبرگزاری ایمنا دانشمندان در دانشگاه ام آی تی آمریکا با بررسی موش هایی که در مراحل اولیه ابتلا به آلزایمر بودند متوجه شدناخلاق و جوانمردی از ورزشکار پهلوان میسازد
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸ ۲۰ استاندار فارس کشتی را ورزش اصلی ایران و خاستگاه پهلوانی دانست و گفت اخلاق و جوانمردی از ورزشکار پهلوان میسازد به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه فارس سید محمدعلی افشانی شامگاه شنبه 25 اردیبهشت در ضیافت شامی که با هدف تجلیلزندگی مردی با نصف جمجمه (+ عکس)
زندگی مردی با نصف جمجمه عکس کنی بیلی به دلیل ابتلا به یک بیماری نیمی از جمجمهاش را از دست داده ولی حالا صلاحیت اشتغال به کار او توسط وزارت کار و دستمزد بریتانیا تأیید شده است به گزارش فرادید به نقل از هافینگتونپست نوشت کنی دو سال پیش سکته کرد به همین دلیل نیمی امردی با چهره ی شیطانی پشت سرش
مردی با چهره ی شیطانی پشت سرش ماجرای واقعی مردی که یک صورت شیطانی پشت سر خود دارد وضعیت و ماجرای داغ این مرد را در ادامه همین بخش دنبال کنید وبسایت ساعت 24 ماجرای واقعی مردی که یک صورت شیطانی پشت سر خود دارد وضعیت و ماجرای داغ این مرد را در ادامه همین بخش دنبال کنید مردخاطرات بدتان را میتوانید پاک کنید؟!
خاطرات بدتان را میتوانید پاک کنید هر کس خاطراتی دارد که ترجیح میدهد آنها را فراموش کند اما این امکان وجود دارد که حافظه را ویرایش کنیم هر چند که این امر تا اندازهای تخیلی به نظر میرسد اما به گزارش ایسنا گروهی از محققان در دانشگاه استونی بروک به تحقق آن نزدیک شدهاند ومردی سگش را کباب کرد و خورد! +عکس
مردی سگش را کباب کرد و خورد عکس مردی با کشیدن ماری جوانا سگ خانگی شان را کشت و کباب کرد وبسایت عصرخبر کریس پاتریک تامپسون وقتی دید دخترش یک تی شرت با طراحی نامناسب خریده است برای ترساندن وی سگ پشمالو را شکنجه داد سپس کباب کرد این مرد سگ کش امریکایی در صحنه سوزاندن سگ پشزندگی مردی با نصف جمجمه +عکس
زندگی مردی با نصف جمجمه عکس کنی بیلی به دلیل ابتلا به یک بیماری نیمی از جمجمهاش را از دست داده ولی حالا صلاحیت اشتغال به کار او توسط وزارت کار و دستمزد بریتانیا تأیید شده است وبسایت فرادید کنی بیلی به دلیل ابتلا به یک بیماری نیمی از جمجمهاش را از دست داده ولی حالا صلاحمردی که اجازه نداد بدنش قصابی شود!
ماجرای یک ملاقات نفسگیر مردی که اجازه نداد بدنش قصابی شود استفان ابونگه فقط به خاطر رنگ پوستش از کامرون فرار کرد او اما چند سال بعد به کشورش بازگشت تا آن پزشک رمال را پیدا کند و از او بپرسد چرا از اعضای بدن انسانهای زالتن در معجونهای جادویی استفاده میکند در برخی مناطخاطرات توریست آلمانی از سفر به ایران/ ایران مردم بسیار باز و شادی دارد
خاطرات توریست آلمانی از سفر به ایران ایران مردم بسیار باز و شادی دارد دوروتا وایس توریست آلمانی به همراه نامزدش از ایران دیدن کردند و مسحور زیبایی های طبیعی و فرهنگ غنی این کشور شدند به گزارش نامه نیوز اسپوتینگ در این باره می نویسد دورتا بر این باور است که ایران یکی از-
سرگرمی
پربازدیدترینها