واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: اعتماد| قضات شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران در تلاشند تا پس از پنج سال رسیدگی، قفل پرونده قتل و سوزاندن دختری هشت ساله در لواسانات را براساس شهادت شاهدان حادثه بشکنند. پیش روی آنها مردی 28 ساله (متهم) قرار دارد که تاکنون در هیچ یک از مراحل بازجویی به جرم خود اعتراف نکرده و یک بار نیز با حکم شعبه 71 سابق دادگاه کیفری استان تهران تبرئه شده است. او که چندی پیش حکم تبرئه اش از سوی شعبه 32 دیوان عالی کشور برای «انجام تحقیقات بیشتر از شاهدان حادثه» نقض شده، متهم است 9 اسفند 90، حدیثه، دختر یکی از اهالی روستای میگون در لواسانات را سوار ماشینش کرده، به محلی نامعلوم برده و پس از قتل، جسدش را آتش زده است. متهم پس از کشف جسد، با شهادت دو نفر از اهالی روستا، که او را هنگام سوار کردن مقتول و آتش زدن جعبه هایی در باغ های اطراف، دیده بودند، تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و دستگیر شد اما در هیچ یک از مراحل بازجویی به جرم خود اعتراف نکرد. با این وجود ماموران پلیس آگاهی او را مجرم تلقی کردند و پرونده اش را با موضوع «قتل و جنایت بر میت» در اختیار شعبه 71 سابق دادگاه کیفری استان تهران قرار دادند. متهم در این شعبه محاکمه شد اما خود را بی گناه دانست و با بر زبان آوردن این حرف که «من قتلی انجام نداده ام و انگیزه ای برای ارتکاب آن هم نداشته ام» ارایه و سایر مدارک موجود، قضات را مجاب کرد تا او را از اتهامات وارده تبرئه کنند. با این وجود شعبه 32 دیوان عالی کشور با اشاره به «لزوم شنیدن اظهارات شاهدان حادثه» این حکم را رد کرد و پرونده را به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی مقدم زهرا ارجاع داد. صبح دیروز در آغاز رسیدگی به حادثه در این شعبه، اولیای دم (پدر و مادر حدیثه) متهم را عامل قتل دخترشان دانستند و تقاضای قصاص کردند. پدر مقتول گفت: «آن روز از مدرسه تماس گرفتند و گفتند حدیثه نیامده. نگران شدیم و با اهالی دنبالش گشتیم اما جسدش را پیدا کردیم. کسی جز متهم قاتل نیست. او در این مدت مدام ما و شاهدان را تهدید و حتی به سمت خانه مان سنگ پرانی کرده است. ما هیچ خواسته ای جز قصاص نداریم.» پس از او، دو نفر از اهالی روستا به عنوان شاهد حادثه به ترتیب پشت جایگاه ایستادند. یکی از آنها گفت: «متهم چند روز پس از آزادی از زندان با من تماس گرفت و با اصرار قرار ملاقات گذاشت. وقتی او را دیدم گفت من قاتل نیستم اما به عموی مقتول بگو برادرش را مجاب کند که دیگر پی شکایت نرود وگرنه دختر او را هم می کشم.» این شهادت، متهم را به واکنش واداشت. او که پس از حکم تبرئه با تودیع وثیقه از زندان آزاد شده است، گفت: «این حرف ها دروغ است. این شاهد به خاطر شکایتی که من چند سال پیش از زن و فرزندش کردم، این حرف ها را می زند.» با این همه، شاهد دوم نیز شهادتی مبنی بر اعتراف متهم به قتل داد و گفت: «یک روز وقتی از کنار خانه اولیای دم رد می شدم، آنها به من اعتراض کردند که چرا در آگاهی شهادت درست ندادم. من این حرف را با متهم در میان گذاشتم که گفت «چند سال دیگر که آب ها از آسیاب افتاد، یکی دیگرشان را هم می کشم». آن روز یکی از کسبه های روستا هم این حرف را شنید.» متهم اما این اظهارات را هم دروغ و علت بیان آن را اختلاف مالی با شاهد دانست. به این ترتیب رییس دادگاه ختم جلسه را اعلام و رسیدگی به پرونده را برای احضار شاهدان بیشتر، به آینده موکول کرد. ٭تصویر کودک با اطلاع اولیای دم منتشر شده است
یکشنبه ، ۲۶اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]