محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846172275
فاطمه معتمدآریا از حواشی زندگیاش میگوید (1)
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
فاطمه معتمدآریا از حواشی زندگیاش میگوید (1)
چطور است او که برای سه دهه از کودکان این خاک، خاطره توامان ده ها شخصیت دیدنی است، هر دوره با مشکلی تازه در سینما و تئاتر و مجموعه تلویزیونی، هم نتوانسته، به مخالفان او بفهماند که مخالفت کردن با بازی او، درست مثل پاک کردن خاطره کلاه قرمزی، شهر موش هاف همسر، روسری آب و ده ها فیلم دیگر است.
کتاب هفته خبر - سعید برآبادی: دست های مادرم یکی از معدود تصاویری است که هیچ وقت از یادم نمی رود؛ نه به این خاطر که روز بمباران شهرمان، جلوی دهانم را گرفته بودند تا جیغ نکشنم، نه به این خاطر که کهنه های برادر کوچکم را با چنان ظرافتی می شستند که انگار دارند از میان چمن، گل می چینند و نه حتی به این خاطر که همیشه رو به آسمان دراز بودند تا ما، فرزندانش در این بساطی که بساطی نیست، رشد کنیم و ببالیم و عاقبت به خیر شویم، بلکه آن سدت ها در خاطرم ماندن برای روزهایی که دیگر انگار چیزی نیست، انسان را به زندگی وصل کند. درست در همان لحظه ها هستند که دست های چروکیده اما محکم با انگشتان کشیده، عصبی و لاغر مادرم پیش چشمم می ایند و من را به زندگی باز می گردانند. دست های معتمد آریا، تنها دست هایی هستند که مرا یاد دستان مادرم انداختند.
پس از پایان مصاحبه، بریده ای از فیلم های معروفش را در اینترنت دوباره دیدم؛ بله! این دست ها گویی همیشه پر از مفهوم محبت آمیز و حمایت کننده مادر بوده اند؛ چه آن جا که او در فیلم «روسری آبی»، سیلی به صورت برادر کوچکش می زند و چه آن جا که سر کلاه قرمزی تنها مانده را نوازش می کند، این دست ها درست شبیه تصویر ما از دستان مادرهایمان هستند. با این حساب چطور است که در 30 سال اخیر، نسل ما سه دوره از دیدن این دست ها مادرانه در فیلم های سینمایی، تئاتر و حتی تلویویزیون محروم شده است؟
چطور است او که برای سه دهه از کودکان این خاک، خاطره توامان ده ها شخصیت دیدنی است، هر دوره با مشکلی تازه در سینما و تئاتر و مجموعه تلویزیونی، هم نتوانسته، به مخالفان او بفهماند که مخالفت کردن با بازی او، درست مثل پاک کردن خاطره کلاه قرمزی، شهر موش هاف همسر، روسری آب و ده ها فیلم دیگر است که امروز جزیی از تصاویر ذهنی هر ایرانی هستند. با این همه شاید بشود با افترا و تهمت و پایین کشیدن فیلم هایش از سردر سینماها از انتشار تصویر او جلوگیری کرد اما با رویش ناگزیر دست های او چه می کنند که بی شباهت به دست های همه مادران نیست؟
فضای امروز جامعه را چطور ارزیابی می کنید؟ به عنوان یک هنرمند در برخورد با مردم، فکر می کنید که شرایط سیاسی فعلی توانسته روی جامعه هم تاثیرگذار باشد؟
منظورتان از شرایط سیاسی چیست؟
فکر می کنم فضای امروز با فضای چند سال پیش فرق کرده، روزنه هایی در حوزه های مختلف باز شده، خصوصا با تمام شد پرونده هسته ای، جامعه یک مقداری به سمت آرامش و ازادی حرکت کرده است. اصلا این روزنه ها از نظر شما امیدوارکننده هستند؟
نمی دانم، چون خودم هیچ دیدگاه سیاسی ندارم، خیلی هم نمی توانم تحولات سیاسی را بررسی کنم و تحلیل منطقی راجع به آن ها ندارم که بخواهم درباره اش حرفی بزنم. من فقط از دریچه موقعیت اجتماعی خودم یا زندگی روزمره ام می فهمم چه چیزی بهتر شده و چه چیزی، بدتر.
با این حساب، در دریچه نگاه شما، چه تغییر در زندگی روزمره مردم به وجود آمده است؟
بله، تغییراتی رخ داده، الان شرایطی برای زندگی خیلی سخت و دشوار شده است. (لبخندی می زند که معلوم نیست از روی شادی است یا خیر)
حتی نسبت به چهار، پنج سال قبل؟
ممکن است از نظر روحی این طور نباشد و زندگی راحت تر به نظر برسد اما از نظر اقتصادی وضع خوب نیست؛ یعنی انگار هی تلاش می شود که شرایط اقتصادی، سخت تر و سخت شود. حالا چه کسی این کار را می کند و نتیجه رفتار کی و چیست، به این ها کاری ندارم، ولی با حرفتان هم موافق هستم که این روزها به لحاظ روانی، آرامش بیشتری داریم.
گفتید اقتصاد. آیا اقتصاد مسئله ای هست که روی هنر و خصوصا هنر سینما در ایران تاثیر بگذارد؟
سینمای ما از نظر اقتصادی ورشکسته است. ما سینمای پول ساز یا صنعتی که در آن اقتصاد به معنای گردش سرمایه وجود داشته باشد، نداریم. اصلا کل بودجه سینمای ما شوخی است. بنابراین فکر می کنم، وقتی اقتصاد روی سینما می تواند تاثیر بگذارد که وجود داشته باشد، حالا که نیست، بعید است که شرایط اقتصادی در این خصوص تاثیرگذار باشد. خیلی ساده بخواهم بگویم، ممکن است پول روی گسترش این سینما تاثیرگذار باشد ولی بی پولی در آن تاثیر خاصی ندارد.
ولی انگار تجربه گیشه در سینما ما نشان داده که بعضی وقت ها پای جنگ گلادیاتورها به میان کشیده می شود؛ مثل آن ماجرای «اخراجی ها» و «درباره الی». یک بحث کاملا اقتصادی و گیشه ای که سر از مسائل سیاسی و اعتقادی هم درآورد.
این که شوخی است! من از آن دعوا چیزی نمی دانم ولی تقسیم چهار تا سینما توی یک شهر 12 میلیونی جنگ و گلادیاتور نمی خواهد.
اگر قرار باشد به موضوع رفتن سینما ایران به جشنواره های خارجی اشاره کنم که شما هم در این زمینه حضور داشته اید و اتفاقا حضور فعالی (خنده)... می شود بگویید چند بار جایزه بین المللی برده اید؟
خارج از ایران... اگر اشتباه نکنم 12 بار.
که یکی هم همین اواخر بود، یک دو هفته پیش.
بله یک چند تایی...
چطور است در سینمای ایران که مولقه های پرطرفدار حوزه بازیگری خانم ها وجود ندارد، داوران خارجی تا این حد تحت تاثیر بازی شما قرار می گیرند؟
مهم ترین مولفه و دلیل موفقیت یک بازیگر برای تاثیرگذاری روی بیننده، چه تماشاگر عادی یا داوران جشنواره ها علاوه بر جذابیت های خود فیلم توان و دانش بازیگری است. این همه ترین و اصلی ترین و پرطرفدارترین موله در بازیگری خانم ها و یا آقایان در فیلم های همه جای دنیاست. شاخص های دیگر مثل شکل و شمایل و ظاهر و این چیزها موقتی است و سطحی هستند. در دنیا سینما به قیافه و بر و روی کسی جایزه نمی دهند...
وقتی که با این داوران رو به رو می شوید، درباره بازی شما چه می گویند؟
جالب است بدون این که زبان ما را بدانند و از ظرایف فرهنگ رفتاری ما چیزی بدانند، تقریبا همان نظراتی را درباره فیلم و بازی من می دهند که در داخل گفته می شو.
در داخل شما فقط یک بازیگر نیستید، تصور عمومی این است که شما به نوعی بخش عمده ای از تصویر زنان ایران را در آثارتان نمایندگی می کنید. یعنی مادر من وقتی شما را روی پرده سینما می بیند، یاد خودش می افتد، خواهر من هم همین طور و حتی ممکن است خود من نوعی هم با دیدن شما در یک فیلم به یاد مادر ایرانی اش بیافتد. چطور معتمدآریا از پس چنین تصویرسازی ای بر می آید؟
امیدوارم که این گونه باشد. این خصوصیتی که اشاره کردید، شاید به شیوه آموزشی ام بر می گردد. شیوه بداهه یا «امپرویزه» (شیوه ای که هنرجو به دیدن و حس کردن دقیق تر محیط اطرافش ترغیب می شود). این مربوط به دوره ای است که در کانون، آموزش بازیگری می دیدم. بعدش هم در دانشسرای هنر و بعد هم در واحد نمایش با همکاران و دوستان قدیمی ام، ادامه پیدا کرد. ما سعی می کردیم همه چیز را در لحظه خلق کنیم. برای این کار به یک وسعت دید و شناخت نسبت به جامعه ای که در آن زندگی می کنید، دارید. به این دلیل، بیشترین الگویی که می توانست در اختیارم قرار بگیرد، جامعه ای بود که در آن زندگی می کردم.
یعنی درواقع آدم های اطرافتان؟
کلی تر؛ همه آدم ها یا آدم هایی که بیشتر به آن ها علاقه مند بودم و تلاش می کردم پیدایشان کنم. من در دوران نوجوانی، بیشترین شناختم را نسبت به افراد جامعه پیدا کردم. شاید به این خاطر که فراگیری بین 13 تا 17 سالگی بسیار زیاد است؛ البته این رابطه یعنی زندگی با آدم های جامعه و دیدن آن ها و جزئیات رفتاری آن ها هم چنان برایم ادامه دارد و طبیعی است که وقتی می خواهم کار کنم، از همین افراد که برایم آشنا هستند، الگو می گیرم.
پس اگر قرار باشد به عنوان مثال نقش یک خیاط را در خیاط خانه بازی کنید، ارجاع می دهید به تصویرهای ذهنی تان از یک خیاط در خیاط خانه؟
بله، ولی به این راحتی نیست. بخش های زیادی از تصویری که در ذهن من از یک خیاط مانده، با آدم های دیگر مشترک است، چون اصولا آدم ها خیلی با هم متفاوت نیستند. دنیا می آیند، می خوابند، بلند می شوند، غذا می خورند، بزرگ می شوند، زندگی روزمره دارند، بعضی ازدواج می کنند و برخی نمی کنند. همه رفتارهای مشترکی دارند. تفاوت آدم ها در جزییات است. این جزییات و ریزرفتارها هستند که یک خیاط را از یک آرایشگر جدا می کنند که پیدا کردن آنها و اجرای درستشان کاری مشکل و در عین حال بسیار مهم در بازیگری است.
از دوره نوجوانی گفتید و کنجکاو شدم بپرسم، بچه چندم خانواده بودید، خانواده تان چطور خانواده ای بودند و اصلا هنر را دوست داشتند یا نه؟
من بچه چهارم خانواده هستم. یک خانواده فوق العاده با انضباط و هنردوست و مهربان و بسیار همبسته.
کی فهمیدند شما به هنر علاقه پیدا کرده اید و برخوردشان با این اتفاق چطور بود؟
علاقه مندی پدر و مادر و کل خانواده ام به هنر خیلی عمیق و ریشه ای بود. به همین خاطر نفهمیدم از چه زمانی به هنر علاقه پیدا کردم و فکر می کنم همیشه این علاقه در من بوده، و طبیعی است در چنین خانواده ای مورد تشویق و حمایت قرار بگیرم، ولی رابطه جدی تر من با هنر به دوران مدرسه و تحت تاثیر معلم های بسیار خوبی که داشتم بر می گردد. و بعد هم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود که عملا کار هنری را شروع کردم.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می رفتید؟
بله. کتابخانه شماره 13 که در نیاوران قرار داشت. گرایش اصلی من در کانون، اول نقاشی بود. بعد از نقاشی، موسیقی و کتاب خوانی و مقاله نویسی برایم مهم بود. آخرین کلاسی که رفتم، تئاتر بود و سینما. دوره سینما خیلی کوتاه بود اما تئاتر را پیگیری کردم.
از میان چهره های هنری امروز، کدام افراد هم دوره ای شما در کانون بودند؟
خیلی ها. مثلا آقای طهماسب، جبلی، علیقلی، آقای طالبی، حسن دوست و همایون اسعدیان و مسعود میمی... و بسیاری دیگر.
یادم است که در مصاحبه ما با آقای علیزاده، ایشان تعریف می کردند که در کانون پرورش فکری کرج، موسیقی درس می داده اند و بچه ها برای دیدنشان به این مرکز می رفته اند. حتی برای نسل خود من هم این طور بود که به خاطر دیدن استادان حوزه های مختلف، می رفتیم کانون...
آقای علیزاده کتابخانه ما نمی آمدند ولی کارهایی که می ساختند و فعالیت هایی که در زمینه موسیقی انجام می دادند، به طور طبیعی در فضای همه کتابخانه های کانون پرورش فکری می چرخید و همه از آن استفاده می کردند. گاهی هم ما برای دیدنشان به کتابخانه های شماره 9 و 11 می رفتیم.
پس به نوعی کانون برای نسل شما، فرصتی بود که اجازه می داد از پایه با هنر آشنا شوید و اگر خواستید در ادامه یکی از انواع هنرها را برگزینید، با این حساب شما به نوع جامعه الاطراف در هنر رشد می کردید تا بعد امکان انتخاب از بین انواع هنرهایی که آموخته بودید را داشته باشید.
علاوه بر آشنایی مقدماتی با هنرهای مختلف... مهم ترین اتفاقی که در کانون می افتاد این بود که مربیان در حین آموزش دادن، آموزش هم می دیدند، و بچه های کانون، چیزی را در کتابخانه های خود یاد گرفته بودند، به بچه های کتابخانه های دیگر منتقل می کردند. شاید به همین دلیل تبالد انتقال تجربیات همه ما در زمینه های مختلف هنری دارای یک سطح دانش و اطلاعات مشابه و نزدیک در زمینه هنر و جامعه و حتی اخلاق و رفتار حرفه ای هستیم.
بیایید تصور کنیم که شما علاقه مند به تئاتر هستید در کانون پرورش فکری، با سنی بین 14 تا1 7 سال. برای یک دختر در آن سن، نگاه به جامعه بیرون چطور بود؟ آن موقع دوست داشتید زنان جامعه خودتان را نمایندگی کنید، حتی روی صحنه تئاتر؟ به این فکر می کردید اصلا؟
ابدا. در آن سن و سال به چنین چیزهایی فکر نمی کردم. بعدا هم هیچ وقت هم این تصور را نداشتم و اصلا نخواسته ام نماینده مجموعه خاصی باشم. من دوست دارم نماینده یک جریان عام و انسانی باشم. زن یا مرد فرغ بر انسانیت است و همیشه هم همین را دنبال کرده ام. البته چون زن هستم، خیلی دوست دارم نقش مَرد هم بازی کنم.
پیامدهای اتفاقی که در کاشان افتاد، برای شخص شما چه بود؟
متاسف شدم؛ و ناراحت. نه به این دلیل که عده ای مخالف من یا حضورم در آن برنامه بودند. هر کسی حق دارد چیزی را که نمی خواهد بگوید با صدای بلند هم بگوید. مشکل و تاسف من در مورد قضیه کاشان دلایل و شیوه نشان دادن مخالفتشان بود. وقتی که از من به عنوان هنرپیشه ای که بیش از 30 سال فعالیت کرده ام، شناختی ندارند و شعار می دهد که معتمدآریا گفته سکس باید در سینما آزاد شود، می شود این را مسخره کرد و به این حرف خندید یا جدی گرفت و از این ناآگاهی حیرت کرد و گریست. و من متاسف و آزرده شدم.
این شعارها را می دادند؟
عجیب است ولی همین را می گفتند. البته از خودشان نبود، چون بعضی هایشان اصلا مرا نمی شناختند و نمی دانستند مرد هستم یا زن... این موضوع یگ برگ پوسیده از یک پرونده قدیمی است که هر چند وقت بیرون کشیده می شود و دست این و آن می دهند. من 15 سال پیش در دانشگاه مریلند یک سخنرانی در مورد سه نسل بازیگری زن در سینمای ایران داشتم.
در قسمتی از حرف هام گفتم بعد از انقلاب، سه عنصر «سکس»، «خشونت» و «الکل» از سینمای ایران حذف شد. با حذف این سه عنصر، طبیعتا اولین گروهی که باید از سینما حذف می شدند، زنان بودند اما زنان بازیگری که بعد از انقلاب به سینما آمدند، به دور از این ویژگی ها که عامل مهمی در سینمای امروز جهان است- ویژگی های دیگری داشتند که توانستند سینمای ایران را به عنوان یک نمونه و الگوی مهم و محکم و انسانی در دنیا مطرح کنند. و من در چنین سینمایی که به دور از آن سه مولفه بوده، رشد کرده ام.
این خلاصه حرف من در آن سخنرانی بود، اما بعضی از روزنامه های آن موقع تیتر کردند که معتمدآریا می گوید سکس باید در سینما آزاد باشد! معتمدآریا گفته که سینما باید این طور و آن طور باشد. و زنان به دلیل حذف این سه عامل از سینمای ایران حذف شده اند و سینمای حال حاضر ما فاقد ارزش است ...!
خلاصه این تحریف و دروغ تبدیل به یک برگ و به تدریج یک پرونده شد... که بارها و بارها در جاهای مختلف ناچار شدم توضیح بدم که من در این سینما رشد کرده ام و اگر این مولفه ها همچنان در سینمای ما بود، من نمی توانستم و نمی خواستم در آن حضور و وجود داشته باشم؛ البته همان موقع متن کامل سخنرانی را به ارشاد هم دادم ولی برای بداندیشان فرقی نمی کند و بعد از 15 سال هنوز این موضوع را رها نکرده اند و هرازگاهی از دهان این و آن و در این جا و آنجا علم می کنند.
راستش تازگی ها به این فکر می کنم شاید آنها دوست دارند چنین چیزهایی در سینما باشد که بعد از این همه مدت رهایش نمی کنند ولی چون جرات بیان حرف دلشان را ندارند، تصور می کنند اگر به من منتسب کنند، برد بیشتری برایشان دادر (با خنده) آخر کجای من به این حرف ها می خورد. بروند از زبان یکی بگویند که ... بگذریم...
در این پروسه نفس گیر، افراد و نهادهایی هم بودند که شما را مورد حمایت قرار دهند؟
موضوع حمایت و دفاع از شخص من نیست، مسئله دفاع از یک حرفه و حرمت آدم های آن و حاکمیت قانون است و آن چه که از طرف همکاران و یا نهادها و مقامات و مردم دیدیم، یک حرکت متمدنانه در برابر بی قانونی و هرج و مرج و همچنین دفاع سینمای ما از خودش بود و باید این دفاع را می کردند، چرا که سینمای ما محترم و قابل دفاع است.
حالا اگر کسی به بهانه یک دروغ و تحریف و یا به دلیل چاپ عکسی در فلان سایت مجهول و مشکوک فریاد می زند که می خواهیم جلوی فحشا را در سینما بگیریم و یا به دلیل حضور یک بازیگر می خواهند عزای عمومی اعلام کنند، توهین به یک شخص نیست، توهین به سینماست و باید جوابش را داد. در این ماجرا سینمای ما از خود و ارزش ها و زحمات و افتخاراتش دفاع کرد و به سال ها بی احترامی و توهین پاسخ داد و من ضمن این که قدردان لطف همه هستم ولی این حمایت ها را تنها به حساب شخص خودم نمی گذارم.
واقعا عجیب است که به نظر، شرایط بهبود یافته اما فشار از زاویه های مختلفی به هنر وارد می شود. در طول این سال ها انواع فشارها را دیده اید و لمس کرده اید... در این مدت برخورد مردم کوچه و بازار با شما چطور بوده؟
برخورد مردم را در همین ماجرای اخیر می توانید ببینید و به این همه این سال ها تعمیم دهید. مردم داوران خوبی هستند. هیچ کس و هیچ جریانی به اندازه مردم مرا نمی شناسند. برای همین داوری آن ها در موردم در تمام زمینه ها اعم از کاری و یا اجتماعی بسیار باارزش و مهم و تعیین کننده است. شامه جامعه ما به طرز حیرت انگیزی تیز است و همیشه سخت ترین منتقدین و بیشترین و بهترین مشوقین من مردم بوده اند.
ادامه دارد...
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]
صفحات پیشنهادی
شهید مدافع حرمی از سلاله فاطمه(س) به روایت تصویر
به گزارش "کوگانا" "سید محمدحسین میردوستی" متولد سال 1370 و از نیروهای یگان ویژه صابرین نیروی زمینی سپاه بود یگانی که به گفته فرماندهان یکی از یگان های قدرتمند سپاه پاسداران است و ماموریت های محول شده به این یگان به بهترین شکل اجرا می شود محمد حسین میردوستیتکذیب اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی
تکذیب اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی دادستان تهران در رابطه با اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی و سخنان اخیر همسر یکی از سران فتنه اظهاراتی را بیان کرد عباس جعفری دولت آبادی در گفتوگو با میزان در ارتباط با انتشار خبری مبنی بر اعلام جرم دادستانی علیه فاطمه هاشمی اظهار کرد این موضوع صحت نداظهارات دادستان تهران در رابطه با انتشار خبر اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی و سخنان اخیر همسر یکی از سران فتنه
اظهارات دادستان تهران در رابطه با انتشار خبر اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی و سخنان اخیر همسر یکی از سران فتنه کد خبر ۵۷۲۶۴۳ تاریخ انتشار ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۴ ۴۳ - 05 March 2016 جعفری دولت آبادی در رابطه با اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی و سخنان اخیر همسر یکی از سران فتنه اظهاراتی را بیااظهارات دادستان تهران در رابطه با اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی و سخنان اخیر همسر یکی از سران فتنه
جعفری دولت آبادی در رابطه با اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی و سخنان اخیر همسر یکی از سران فتنه اظهاراتی را بیان کرد اتاق خبر 24 عباس جعفری دولت آبادی در ارتباط با انتشار خبری مبنی بر اعلام جرم دادستانی علیه فاطمه هاشمی اظهار کرد این موضوع صحت ندارد وی در پاسخ به سئوال دیگری مبنیحواشی دومین همایش تجاری بانکی ایران - اروپا/ تصاویر
حواشی دومین همایش تجاری بانکی ایران - اروپا تصاویر دومین همایش تجاری بانکی ایران - اروپا صبح امروز شنبه 15 اسفند ماه با حضور مجید تخت روانچی معاون وزیر خارجه ولیالله سیف رئیس کل بانک مرکزی و میهمانان خارجی در هتل اسپیناس پلاس برگزار شد ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۵ ۱۹پاسخ دادستان در مورد بازداشت فاطمه هاشمی
به گزارش عصر امروز عباس جعفری دولت آبادی در مورد خبر اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی و سخنان اخیر همسر یکی از سران فتنه گفت این موضوع صحت ندارد وی در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه در فضای مجازی عنوان شده فاطمه هاشمی به دلیل اظهار نظر علیه یک مقام قضایی به دادگاه احضار شده است آواکنش دادستان به اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی
روز نو جعفری دولت آبادی در رابطه با اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی و سخنان اخیر همسر یکی از سران فتنه اظهاراتی را بیان کرد عباس جعفری دولت آبادی در گفت وگو با خبرگزاری میزان در ارتباط با انتشار خبری مبنی بر اعلام جرم دادستانی علیه فاطمه هاشمی اظهار کرد این موضوع صحت ندارد وی درنظر دادستان در مورد خبر «اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی»
به گزارش ایسکانیوز وی در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه در فضای مجازی عنوان شده فاطمه هاشمی به دلیل اظهار نظر علیه یک مقام قضایی به دادگاه احضار شده است آیا این موضوع صحت دارد یا خیر گفت این موضوع جدیدی نیست و قضیه برای دو سال پیش است دادستان عمومی و انقلاب تهران در اتباطنظر دادستان در مورد خبر «اعلام جرم علیه فاطمه هاشمی» و «ورود دیرهنگام صندوق به منزل یکی از سران فتنه»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب Entekhab ir عباس جعفری دولت آبادی در گفت وگو با خبرگزاری میزان در ارتباط با انتشار خبری مبنی بر اعلام جرم دادستانی علیه فاطمه هاشمی اظهار کرد این موضوع صحت ندارد وی در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه در فضای مجازی عنوان شده فاطمه هاشمی به دلیل اظمعرفت و علم حقیقی مهمترین نکات زندگی حضرت فاطمه(س) هستند
حجت الااسلام علی عباسی مدیر حوزه علمیه استان قزوین در گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری بسیج در قزوین پیرامو ن زندگی و ولایت مداری حضرت زهرا س اظهار کرد این بانوی مکرمه اسلام با آگاهی از تمام سختی هایی که در زندگی امیر مومنان وود داشت از جمله تنگ دستی و وجود دشمنانی که در ه-
گوناگون
پربازدیدترینها